دخالت در زندگی زوجین خوب یا بد؟!
در بعضی مواقع رفت و آمد زیاد زوجین اوایل ازدواج به خانه پدری یکدیگر در بیشتر زوجها میتواند زمینهساز اختلافات باشد، اما نه اینکه هر مشکلی پیش بیاید از آنجا نشئت گرفته باشد!
در بعضی مواقع رفت و آمد زیاد زوجین اوایل ازدواج به خانه پدری یکدیگر در بیشتر زوجها میتواند زمینهساز اختلافات باشد، اما نه اینکه هر مشکلی پیش بیاید از آنجا نشئت گرفته باشد! بهتر است زوجین جوان با درایت و برنامهریزی درست، رفت و آمدهای خود را به خانه پدری همسرشان کنترل کنند و به اندازه معقول و پسندیده رفت و آمد داشته باشند. مدیریت زندگی مشترک از طرف زوجین در روابط میان دو خانواده میتواند کاملاً مطلوب و مفید باشد.
زوجین باید بدانند اوایل زندگی هنوز فرهنگ و آداب و رسوم خانوادههای یکدیگر را کامل نمیدانند و اینکه همیشه خودمان را مبرا و عاری از مشکل بدانیم و هر مشکلی را که ایجاد شده به گردن خانواده همسر و یا حتی خود همسرمان بیندازیم، این کار و طرز فکر کاملاً اشتباه است.
اختلافات هیچگاه یکطرفه نیست و شما هم در بهوجود آمدن آن مطمئناً سهمی دارید. حال این سهم شما از صفر درصد تا ۱۰۰ درصد میتواند متغیر باشد.
مشکل اصلی جوانان و زوجین در زندگی این است که همیشه خاطرات ناخوشایند زندگی خود را مرور میکنند، مرور حوادث ناخوشایند و منفی زندگی مشترک سمیترین و کشندهترین مشکل و مسئلهای است که در زندگی خود بهوجود میآورند. هیچ گاه نباید گذشته را دوباره کاشت، داشت و برداشت کرد. گذشتهها گذشته و باید حال را دریابید. اینکه بخواهیم به قول قدیمیها خرمن کهنه را باد دهیم کار کاملاً اشتباهی است.
هیچگاه لایههای زیرین زندگی خود را زیر و رو نکنید و درصدد این نباشید که با حلاجی کردن لایه به لایه زندگی و بازبینی کردن آنها میتوانید زندگی خود را سرو سامان دهید، چراکه گاهی اوقات این بازبینی و حلاجی کردن میتواند اختلافات جدیدتری را در زندگی بهوجود آورد و در روابط بین شما و همسرتان جدایی بیندازد.
همیشه به فکر فردا و آینده باشید و برای فرداهای خود برنامهریزی کنید، چراکه فکر کردن به فردا و آینده خود و همسرتان و فرزندانتان میتواند بهترین نوع زندگی باشد.
یکی دیگر از مهمترین مهارتهایی که میتواند در زندگی زوجین مفید باشد مهارت حل مسئله و تصمیمگیری درست است. وقتی زوجین در زندگی از اعتماد به نفس پایینی برخوردار باشند مسلماً والدین در زندگی آنان دخالت و تصمیمگیری میکنند. در این مواقع والدین فکر میکنند فرزندانشان هنوز بزرگ نشدند و اعتماد به نفس ندارند و نمیتوانند برای خود تصمیم عاقلانه بگیرند به دلیل همین موضوع خود را دخالت میدهند. زوجین باید با اعتماد به نفس و عزت نفس بالا تشکیل زندگی دهند تا بتوانند برای خود تصمیم بگیرند. وقتی فرزندان ما از بچگی و از همان دوران طفولیت و نوجوانی با این مهارت بزرگ شوند و بتوانند در زندگی مجردی خود بر مشکلاتشان فائق آیند مسلماً میتوانند در زندگی مشترک هم از پس مشکلاتشان برآیند و یک تصمیم درست و آگاهانه و عقلانی بگیرند. زوجین با استفاده از این مهارت میتوانند مشکلات بحران ساز و تنش زای زندگی خود را حل کنند. بهتر است قبل از اینکه والدین فرزندان خود را به تشکیل خانواده و ازدواج ترغیب کنند این آگاهی را داشته باشند که آیا فرزندشان میتواند یک زندگی مشترک را اداره کند و از پس مشکلاتش برآید!
دختران و پسران جوان نیز بعد از اینکه زندگی جدید خود را تشکیل دادند مرزبندی صحیح و آگاهانهای را در دیباچه زندگی مشترک خود ترسیم کنند. این مرزبندی آگاهانه و عاقلانه باعث میشود دخالتهای خانوادهها در زندگی زوجین کمرنگتر و کمتر شود و حتی خود در زندگی مشکلی نداشته باشند. یکی دیگر از مسائلی که میتواند در زندگی زوجین دردسرساز باشد که گاهی اوقات وقتی در سنین پایین دست به ازدواج میزنند مسلماً از لحاظ اقتصادی و عاطفی وابسته به خانوادههای خود هستند که این خود میتواند زمینه بروز اختلافات باشد. پس یکی از مشکلات در زندگی زوجین عدم آمادگی آنان در ازدواج است. عدم آمادگی میتواند زمینهساز دخالت والدین در زندگی فرزندان باشد.