فولادسازان به سمت فناوری های نوین تولید برق روی بیاورند
کمبود برق یکی از موانع اساسی تولید فولاد در کشور در سالجاری بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ بسیاری از شرکتهای فولادسازی به دلیل قطع برق به اهداف خود در ماههای ابتدایی سال دست نیافتند. شرکت برق منطقهای پیش از این از تعدادی از شرکتهای سیمانی، خودرویی و فولادی خواسته بود مصرف برق خود را ۸۰درصد کاهش دهند.
حال توانیر خواستار توقف فعالیت فرآیند اصلی شرکتهای فولادی و دریافت برق به میزان ۱۰درصد دیماند مصرفی شده است. این محدودیت شدید از ۱۵ تیر اعمال شد و به دنبال آن توانیر اعلام کرد، آن دسته از شرکتهایی که این محدودیت را رعایت نکنند، برق آنها تا اطلاع ثانوی قطع خواهد شد. این موضوع که آیا واحدهای فولادسازی بیش از میانگین جهانی برق مصرف میکنند که باید در جهت بهینهسازی آن گام بردارند یا میتوانند به سمت ایجاد نیروگاه برای خود پیش بروند، موضوعی است که این روزنامه با مدیران عامل برخی واحدهای فولادسازی و کارشناسان فولاد به آن پرداخته است.
قطعی برق، فولاد بناب را به اهداف سه ماه نخست سال نرساند
مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در پاسخ به این پرسش که به برنامه تولید خود در چهار ماه ابتدای سال ۱۴۰۰ دست یافتهاید، عنوان کرد: تولید ما براساس برنامه پیش میرفت، اما به دلیل قطع برق از برنامه خود جا ماندیم. تولید ۱۰۸ هزار تن پیشبینی تولید فولاد بناب بهصورت ماهانه بوده که در فروردین به بیش از ۵۰هزار تن تولید رسیدیم که به دلیل تعطیلات و اورهال شدن شرکت احیای استیل فولاد بافت که برای تامین نیاز ما آهن اسفنجی تولید میکند و به دنبال آن اورهال خود فولاد بناب، به آن میزان تولید هدفگذاری شده دست نیافتیم. البته یکی از معایب تولید در زنجیره این است که اگر زنجیره بالادستی اورهال داشته باشد، سبب توقف کار زنجیره پاییندست نیز میشود.
سورنا زمانیان در ادامه عنوان کرد: در اردیبهشت ۱۰۶ هزار تن تولید داشتیم که در این ماه ۲ هزار تن تا رسیدن به رکورد خود فاصله داشتیم. در خرداد به دلیل قطع برق بهصورت یک روز در میان به تولید ۷۹هزار تن رسیدیم. از ۱۵ تیر نیز بهصورت رسمی ابلاغ کردند که کارخانه سیمان و فولاد باید تعطیل شوند، این در حالی است که این دو صنعت سبب رونق اقتصادی کشور میشوند.
نگاه زیرساختی برای تامین برق وجود ندارد
مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در ادامه با تاکید بر این موضوع که باید نگاه بلندمدت به تامین زیرساختها داشت، عنوان کرد: باید با رشد اقتصادی به جنگ قدرتهای دنیا رفت، با این رویکرد در زمینه خاموشیها که تولید سیمان و فولاد را تعطیل کردند، این اتفاق نخواهد افتاد. چرا دولتهای ما در طول این سالها تمهیدات لازم را برای این موضوع نیندیشیدهاند که در چنین وضعیتی صنایع مادر را برای مصارف شهری تعطیل کنند. چرا به سمت تجهیز نیروگاههای خود نرفتهایم و چرا تمام این کمکاریها را بهپای بیت کوین مینویسیم، این در حالی است که سیستم نیروگاهی کشور بهشدت فرسوده شده است.
زمانیان در پاسخ به این پرسش که میزان میانگین مصرف برق در واحدهای فولادسازی بیشتر از میانگین جهانی است، عنوان کرد: کورههای قوس که نیاز به مصرف الکترود دارند، برقبر هستند، البته باید در نظر گرفت که فناوری که در کارخانههای داخلی به کار گرفتهایم، متناسب با همین طراحی است و نمیتوانیم ادعا کنیم میانگین مصرف برق واحدهای فولادسازی ما از میانگین جهانی بیشتر است.
وی ادامه داد: موضوع آن است که طراحی و فناوری ما مربوط به ۵۰ سال گذشته است و ما هنوز نتوانستهایم هویت صنعتی درستی برای خود ایجاد کنیم، به عبارت دیگر، هویت صنعتی ما گم شده است و کماکان با مدلهای ۵۰سال پیش بهپیش میرویم. نمیتوانیم مانند مدلهای کشورهایی مانند آلمان یا ژاپن کنونی بهپیش برویم، ولی زیرساخت و تجهیزات ما مربوط به ۵۰ سال پیش باشد. این سبب دوگانگی میشود. از این رو باید تصمیمهای شجاعانه و انقلابی گرفت، چراکه با شعار دادن کاری درست نمیشود.
مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در پاسخ به این پرسش که آیا برای تامین برق فولادسازان به آنها پیشنهاد میدهید که برای خود نیروگاه بسازند، عنوان کرد: ساخت نیروگاه هزینه و زمان بسیاری میخواهد. بزرگترین مشکل در کشور قوانین و مقررات بیشمار و متعارض باهم است. این قوانین، بخشنامه، اصلاحیه، شیوهنامه و... سبب میشود که کارها پیش نرود. این روال ایراد دارد که تا حل نشود، کارها بهدرستی پیش نمیرود. بنابراین ساخت نیروگاه از یکسو سرمایه کلان میخواهد، هرچند ممکن است در این راستا، وزارت نیرو هم استقبال کند، اما ممکن است کلی روال دست و پاگیر بر سر راه این امر قرار بدهند که ساخت آن هزینههای بسیاری را تحمیل کند.
زمانیان ادامه داد: باید با اقتصاد، فرهنگ و تفکر ایرانی پیش رفت. ممکن است آلمانیها و چینیها این کار را بتوانند انجام دهند، اما آیا ما قادر به چنین کاری هستیم و آیا این نسخه برای تمام کشورها جوابگو است؟ در کشور ما تنها دو سال زمان برای مجوز گرفتن لازم است و ساخت نیروگاه چه مدتزمان میبرد که بماند. بنابراین تا زمانی که قوانین ما اصلاح نشود، این اقدامها عملی نخواهد شد.
راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت برای واحدهای فولادی برای قطعی برق
همچنین مدیرعامل شرکت احیای استیل فولاد بافت با اشاره به مشکلات پیشآمده در تابستان سال جاری برای واحدهای فولادسازی عنوان کرد: یکی از مسائلی که سبب شده در ماههای ابتدایی سال به ظرفیت اسمی خود در این فصل نرسیم، خاموشی برق بود.
عطارد گودرزی در ادامه تاکید کرد: به نظر تعطیل کردن دو صنعت مادر یعنی سیمان و فولاد بههیچعنوان کار درستی نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی برای کوتاهمدت و بلندمدت برای رفع این مشکل پیشنهاد میدهید، عنوان کرد: در بلندمدت باید یک توسعه همگن را ایجاد کنیم. در کوتاهمدت نیز باید مدیریت مصرف بین مصرفکنندگان برق انجام گیرد و بهصورت بهینه برنامهریزی شود، به این معنا که یک بخش از خاموشیها به خانههای مردم، بخشی برای واحدهای اداری، بخشی برای واحدهای تجاری و بخشی برای واحدهای صنعتی اختصاص یابد، نه اینکه تمام آن بر دوش صنعت بیفتد.
گودرزی در پاسخ به این پرسش که مصرف واحدهای فولادسازی بهینه است، عنوان کرد: ممکن است مصرف انرژی در واحدهای فولادسازی نسبت به میانگین جهانی بیشتر باشد، اما ما نمیتوانیم در فولادسازی کشور، یک بخش را شاخص کنیم، این کار امکانپذیر نیست. ما یک کشور در شرایط خاص هستیم که تمام واحدهای صنعتی ما نیز در این شرایط قرار میگیرد. مصرف انرژی در شرکتهای فولادی ما به نسبت جهان بالاتر است، ولی در حد صنعت در کشور ما معقول به نظر میرسد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در نگاه بلندمدت پیشنهاد ساخت نیروگاه برای واحدهای فولادسازی را میدهید، گفت: باید هرکسی در رشته تخصصی خودش کار کند، اگر لازم باشد فولادساز را مجبور کنند به توانیر کمک کند نیروگاه ایجاد کند، ممکن است جواب بدهد، اما نه اینکه خود فولادساز نیروگاه ایجاد کند، چراکه این امر در تخصص فولادساز نیست و بدون شک، بهرهبرداری و بهرهوری که فولادساز میتواند از یک واحد نیروگاهی داشته باشد، از توانیر ضعیفتر خواهد بود، مانند اینکه از توانیر انتظار تولید فولاد و سیمان داشته باشیم و این موضوع غلطی است. البته واحدهای فولادسازی میتوانند در ایجاد زیرساخت بهصورت مشترک با توانیر سرمایهگذاری کنند، اما ساخت آن باید بر عهده وزارتخانه تخصصی آن باشد. برای نمونه مجموعههای بزرگی مانند گلگهر یا چادرملو ساخت نیروگاه را آغاز کردهاند، اما استنباط من این است، زمانی این اقدام موفقتر بود که هزینه آن در اختیار وزارت نیرو و مادر تخصصی قرار میگرفت، به این معنی که شرکت مادر تخصصی نیروگاه را ایجاد میکرد و به بهرهبرداری میرساند و انرژی حاصل را در اختیار واحد صنعتی قرار میداد.
فولادسازان به سمت فناوریهای نوین تولید برق روی بیاورند
حسام ادیب، رییس هیاتمدیره گروه دانشبنیان پاترون و کارشناس حوزه انرژی در زمینه فولاد درباره قطع برق در واحدهای فولادسازی عنوان کرد: در ماجرای قطع برق ناگهانی صنعت فولاد شاهد عدم برنامهریزی دولتمردان بودهایم، بهطوریکه حتی فرصت چندروزه به فولادسازان برای برنامهریزی امورات داده نشد و با قطع ناگهانی برق، شاهد مشکلات و خسارات زیادی به صنعت فولاد ازجمله در ایفای تعهدات صادراتی و داخلی، پرداخت تعهدات و بدهیهای ناشی از خرید مواد اولیه به دلیل توقف تولید و فروش، اکسید شدن آهن اسفنجیهای خریداریشده، افزایش هزینههای نسوز کاری به دلیل شوکهای ناشی از قطع و وصل برق، عدم برنامهریزی مناسب برای نیروی انسانی، عدم امکان برنامهریزی فوری جهت تعمیرات اساسی و درنهایت ضرردهی به خاطر توقف تولید و وجود هزینههای ثابت بسیار بالا در صنعت فولاد بودیم.
ادیب در ادامه خاطرنشان کرد: فولادسازان کشور ناگزیر به بهینهسازی مصرف انرژی خود هستند که دستیابی به این هدف، با توجه به وجود دانش و تخصص کافی در کشور، تنها با استفاده از فناوریهای نوین در کورههای الکتریکی امکانپذیر است. طبیعی است که با وجود تحریمها، دستیابی به این فناوریها کار چندان سادهای نیست.
وی با اشاره به این موضوع که فناوریهایی که صنعت فولاد باید برای بهینهسازی به دنبال آنها باشد قابلتوجه است، خاطرنشان کرد: فناوریهایی مانند استفاده از آهناسفنجی داغ، استفاده از حرارت گاز خروجی از کوره جهت پیشگام، تزریق کربن، استفاده از مشعلهای دمش گاز اکسیژن، استفاده ترکیبی از مشعل و تزریقکنندههای اکسیژن سوپرسونیک، بهینهسازی سامانه خنککاری کورههای قوس، استفاده از دریچههای خودکار روی کوره، استفاده از حسگرهای مختلف و رایانه برای بهینهسازی مصارف، استفاده از دریچه ئیبیتی برای تخلیه مذاب، سامانههای تنظیمکننده ارتفاع الکترود که بهصورت هیدرولیکی یا برقی عمل میکنند و بسیاری موارد دیگر فناوریهای هستند که صنعت فولاد ایران به آن نیازمند است.
رییس هیاتمدیره گروه دانشبنیان پاترون با اشاره به کمبود قراضه در فولادسازی کشور تصریح کرد: یک عامل محیطی نیز روی مصرف برق فولادسازی ایران تاثیر دارد و آن کمبود قراضه و عدم توجیه اقتصادی آن است که فولادسازان را به مصرف بیشتر آهناسفنجی سوق داده است. بسیاری از کورههای قوس الکتریکی ایران برای مصارف تا ۸۰درصد آهناسفنجی طراحی شدهاند، درحالیکه بهناچار تا حدود ۱۰۰درصد آهناسفنجی استفاده میکنند که این سبب افزایش مصرف انرژی میشود. به همین ترتیب در کورههای القایی که اساسا برای ذوبآهن اسفنجی طراحی نشدهاند، در بسیاری از کارخانهها تا ۸۰درصد آهناسفنجی و حتی بیشتر استفاده میشود. هرچند مساله کمبود قراضه به رشد اقتصادی کشور نیز وابسته است، اما دولت میتواند در این حوزه ورود پیدا کرده و برای واردات قراضه تمهیداتی بیندیشد. این در حالی است که در کشور مجاور ما مانند ترکیه، تقریبا همه فولادسازی با قراضه وارداتی تولید میشود.
ادیب در ادامه با اشاره به این موضوع که میدانیم ذخایر سنگآهن ایران نامتناهی نیستند و تکیه بر سنگآهن و آهن اسفنجی، راهکار بلندمدت و منطقی به شمار نمیرود، بیان کرد: کشورهایی مانند چین که عمده روش تولید آنها کوره بلند است نیز به سمت فولادسازی با کوره قوس برای ذوب قراضه گامهای بلندی برداشتهاند.
وی ادامه داد: هرچند فولادسازان ایرانی نمیتوانند در تولید گاز طبیعی سرمایهگذاری کنند، ولی در تولید برق میتوانند اقدامات بسیاری انجام دهند. با وجود آنکه متاسفانه در حال حاضر سیاستهای دولت برای تولید برق حمایتکننده به شمار نمیرود، اما دولت ناچار است از این بخش صنعت حمایتی منطقی بهعمل آورد.
رییس هیاتمدیره گروه دانشبنیان پاترون خاطرنشان کرد: با توجه به سودآوری بالای صنعت فولاد در ایران، شایسته است فولادسازان بهجای توسعههای عمودی، به سمت فناوریهای نوین تولید برق روی بیاورند. با توجه به آنکه بخش عمدهای از تولید فولاد ایران در استانهایی مانند یزد، کرمان و اصفهان انجام میشود که این استانها از انرژی خورشیدی بسیار خوبی برخوردارند، لازم است در این حوزه سرمایهگذاریهای عظیمی، با کمک کنسرسیومهای داخلی انجام گیرد تا بخشی از برق موردنیاز صنعت فولاد توسط خود این صنعت، با توجه به شرایط خاص ایران تولید شود.
بهتازگی در ابوظبی نیروگاهی خورشیدی با ظرفیت تقریبی ۱۲۰۰ مگاوات با سرمایهگذاری ۸۷۰میلیون دلاری راهاندازی شده که میتواند الگوی مناسبی برای فولادسازان ایرانی باشد. ۱۲۰۰ مگاوات میتواند پاسخگوی تقریبا دو برابر نیاز کل شرکت فولاد خوزستان یا ۱۰برابر نیاز شرکت فولاد آلیاژی ایران باشد.