جداسازی آب شرب از بهداشتی جدی می شود
مدتی است کم آبی به مرز هشدار رسیده و گفته میشود اگر مردم در مصرف آب صرفهجویی نکنند، قطعی آب حتمی است. از آبیاری سنتی در بخش کشاورزی گرفته تا دو برابر بودن مصرف آب در بخش خانگی باعث شده وضعیت آب به مرز هشدار و خطر برسد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم؛ از آنجا که آب به صورت یارانهای محاسبه میشود خانههای بزرگتر و کسانی که مصرف بیشتری دارند از این یارانه بهره بیشتری خواهند برد در حالی که در کشورهایی که آب را مدیریت کردند این یارانه برای پر مصرفها حذف شده و یارانه کم مصرفها بیشتر است. در این باره سوالاتی مطرح میشود که باید به آن پاسخ داده شود.
چرا با وجود هشدار بحران آب اقدامات جدی در این زمینه انجام نمیشود. اغلب مصرف آب در کدام بخش است و اینکه اصلاحات از کدام بخش باید شروع شود. در کشورهای پیشرفته آب بهداشتی از شرب جدا شده و آیا این پروژه در ایران اجرایی خواهد شد یا خیر. یوسف رضاپور، مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران معتقد است آب، سه مرحله استاندارد، تنش و بحرانی دارد و ایران در مرحله بحرانی قرار گرفته است. ضمن اینکه ۹۰درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود و ۸درصد در بخش شرب و بهداشت و ۲درصد متعلق به صنعت است که در بخش کشاورزی، روشهای سنتی باید کنار گذاشته شود تا از مرحله بحران عبور کنیم.
چندین دهه است گفته میشود مشکل کمآبی در کشور وجود دارد، اما هنوز رفع نشده است. به نظر شما مشکل اصلی به فرهنگسازی برمیگردد یا در بخش اجرا ایراد وجود دارد؟
قبل از اینکه به توضیح اصلاح الگوی مصرف بپردازم، باید در مورد پدیده شکلگیری آن اشاره کنم. آبهای سطحی مانند رودخانهها و آبهای زیرزمینی مانند چشمهها، چاهها و قنوات، آب مورد نیاز کشور را تشکیل میدهند. ایدهآلترین شکل مصرف آب در کشور این است که ۲۰ درصد منابع را به مصرف برسانیم و ۸۰ درصد آن، در محیطهای پذیرنده آب باقی بماند. اما تقریبا هیچ کشوری این درصد را رعایت نمیکند و این هم به رشد جمعیت، صنعت و امنیت غذایی بازمیگردد. اگر تا ۴۰ درصد منابع آبی مصرف شود، مشکلی ایجاد نمیشود و پایداری سرزمین برقرار است. اما از ۴۰ تا ۶۰ درصد وارد مرحله تنش آبی خواهیم شد. از ۶۰ درصد بالاتر نیز به مرحله بحران آب میرسیم و در ایران حدود ۸۶/۷ درصد منابع آبی مصرف میشود. بعد از ایران، کشور مصر است که بیشترین مصرف آب را دارد و ۵۳ درصد منابع خود را صرف میکند. پاکستان، افغانستان و دیگر کشورهای همسایه نیز حدود ۴۵ درصد از منابع آبی خود را مصرف میکنند و کشورهای توسعهیافته که آب زیادی در اختیار دارند هم زیر ۴۰ درصد مصرفشان ثبت شده است. در ایران ۹۰ درصد مصرف آب مربوط به بخش کشاورزی، ۸درصد شرب و بهداشت و ۲ درصد صنعت است. اگر بخواهیم از مرحله بحران آب خارج شویم، باید حداقل ۲۶ درصد از مصرف آب را کم کنیم که این اتفاق باید در بخش کشاورزی بیفتد.
در تهران وضعیت آب چقدر بحرانی است؟
با توجه به رشد جمعیت در استان تهران، براساس سرشماری سال ۹۵، ۳/۱۳ میلیون نفر در پایتخت زندگی میکنند و اگر مهاجرین و جمعیت فعال که از شهرهای دیگر به تهران میآیند را هم حساب کنیم، به عدد ۱۶ میلیون نفر میرسیم. براساس پیشبینیهای انجامشده، این جمعیت تا یک دهه آینده به ۲۰ میلیون نفر میرسد. دلیل افزایش جمعیت در پایتخت هم اشتغال است که این موضوع نیازمند آب بیشتر است و پیام مشخصی دارد که نباید در بخش کشاورزی با روشهای فعلی توسعه داشته باشیم.
برای ساماندهی آب در بخش کشاورزی، با وزارت جهاد کشاورزی مذاکراتی انجام دادهاید؟
ما ناچار هستیم به روشهای نوین آبیاری در بخش کشاورزی رو بیاوریم. ضمن اینکه باید توجه داشت راندمان در بخش کشاورزی بسیار پایین است. طبق گزارشی که فائو داده، بازده ما ۳۲ درصد است. اما کارشناسان معتقدند بالای ۴۰ درصد هستیم. وزارت جهاد کشاورزی هم در این زمینه برنامهریزی دارد و توسعه گلخانهها را شروع کرده است. البته بحث امنیت غذایی در میان است و باید برخی محصولات کشت شود، هرچند پس از این مورد، باید مشوقهایی برای محصولات کمآببر درنظر بگیرد. ما هر بار که از اصلاح الگوی مصرف سخن میگوییم، نشان میدهیم یک شیر آب باز است. در حالی که ۹۰ درصد مصرف در بخش کشاورزی است. رفتار ما در شرایط ترسالی و خشکسالی در زمینه آب فرقی ندارد.
منظور از رفتار، دقیقا چیست؟
ما محصولات کشاورزی را بهسختی تولید میکنیم و کافی است نگاهی به دورریز غذای رستورانها و خانهها بیندازید، متوجه خواهید شد که چقدر آب هدر میرود. متاسفانه فرهنگ غلطی اجرا میشود که اگر یک نفر دوسوم غذای خود را میل نکند، باکلاس است و این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد. برای تولید هر یک کیلو هندوانه، فائو میگوید ۵۰۰ لیتر و کارشناسان جهاد کشاورزی میگویند ۲۸۰ لیتر آب برآورد میشود. برای تولید هر یک کیلو برنج ۴۰۰۰ لیتر، هر کیلو گوشت قرمز ۱۵ هزار لیتر و هر کیلو گوشت سفید حدود ۴۰۰۰ لیتر آب مصرف میشود. محصولات آنقدر بیحساب و کتاب تولید میشود که نمیتوانیم به فکر صادرات آنها به صورت انبوه باشیم. وزارت جهاد کشاورزی باید نیاز مصرف هر محصول را اعلام کند تا کشاورز بیش از نیاز، تولید نداشته باشد. ضمن اینکه انتقال محصول هم باید مورد بررسی قرار گیرد. به جای اینکه برنج را از مازندران به بندرعباس ببریم، برای بندر عباس وارد کنیم و مازاد برنج مازندران صادر شود.
به نظر شما تحریمها امکان اجرای چنین پروژههایی را میدهد؟
مشکلی در این زمینه نیست و تهاتر یکی از روشهای دور زدن تحریمها است. در چند سال گذشته شاهد بودهایم که در هر دوره، یک محصول کشاورزی بسیار ارزان و یک محصول بسیار گران است. به این دلیل که کشاورز از یک محصول تا جایی امکان دارد، تولید میکند. بدون اینکه بازار فروش آن را در نظر بگیرد. در حالی که اگر معقول تولید شود؛ قیمت معقولتر خواهد بود و آب هم کمتر مصرف خواهد شد.
وضعیت چاههای آب چطور است؟
دشت رفسنجان ابتدا حدود ۳۵هزار هکتار پستهکاری میشد ولی الان بالغبر ۳۰۰ هزار هکتار پسته تولید میشود. در واقع هندوانه یا پسته به خارج از کشور صادر نمیشود بلکه آب صادر میشود. ضمن اینکه اکنون در عمق ۴۵۰ متری هنوز آب وجود ندارد. در شهر دماوند نیز سالانه دو متر و ۴۰ سانتیمتر منابع آب زیرزمینی کم میشود. این در حالی است که اهالی آنجا درخواست حفر عمق بیشتری در چاههای خود داشتند و به آنها گفتم طبیعت است که به شما نه میگوید. اگر در بخش کشاورزی ۱۰ درصد منابع آبی کاسته شود، به همین میزان در سایر بخشها شاهد کاهش مصرف خواهیم بود.
در کشورهای دیگر آب شرب از بهداشتی جدا شده است. آیا این پروژه در ایران نیز اجرایی خواهد شد؟
بله، اکنون به دنبال جداسازی آب شرب از بهداشتی هستیم و ۲۰ درصد هم اجرا شده است.
اکنون بیان میشود که برخی ساکنین شهر تهران آبیاری فضای سبز و استخرشان را با آب شرب انجام میدهند که با جداسازی آب شرب از بخش بهداشت این موضوع حل خواهد شد. برخی شهرها وارد این پروژه شدهاند و قرار است برای خانههای تازه تاسیس ابتدا اجرا شود و بعد گسترش یابد.
سالانه ۱۰۰ میلیارد متر مکعب، مصرف آب ایران است که ۴۹ میلیارد متر مکعب آن، آب سطحی و ۵۱ میلیارد متر مکعب هم آب زیرزمینی است. منابع آب قابل برنامهریزی هم ۱۱۶ میلیارد متر مکعب است. استاندارد سرانه مصرف در ایران حدود ۱۵۰ لیتر است اما سرانه تامین آب، ۳۴۸ لیتر در شبانهروز ثبت میشود که دو برابر استاندارد جهانی است. در بخش کشاورزی آب تقریبا رایگان است و حدود ۳ درصد هزینه محصولات کشاورزی را تشکیل میدهد.
هر هزار لیتر، ۲۰ تومان. در بخش آب آشامیدنی به ازای هر هزار لیتر حدود ۴۰۰ تومان، یعنی به ازای هر لیتر چهار ریال دریافت میشود. این در حالی است که هر بطری آب معدنی یک لیتری ۳۰۰۰ تومان قیمت دارد، یعنی هر ۱۰۰۰ لیتر آن سه میلیون تومان است اما مردم اعتراضی ندارند. قانون هدفمندی یارانهها خیلی خوب بود و این مشکلات پایان مییافت اما به بدترین شکل ممکن در آن زمان اجرا شد. هدف این قانون تامین امنیت منابع انرژی بود اما فقط بعد یارانه نقدی جدی گرفته شد که مشکلات آن اکنون نمایان شده است.