روایت معصومه ابتکار از محدودیت های روحانی
زنان بهعنوان بخش توانمند و درخور توجه جامعه ما، مطالبات خاص خود را دارند که این مطالبات گاهی با نظرات دولتی مرسوم متفاوت است؛ اما میانهروی در این زمینه باعث دسترسی بهتر به نتایجی به نفع زنان میشود. عرصه سیاست نیز برای زنان یکی از مطالبات حقیقی این طیف از جامعه است که به مرور زمان شاهد بازترشدن فضا برای حضور زنان در عرصههای مدیریتی بودهایم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، به جهت بررسی مسائل مختلف زنان در ایران و نگاهی به شرایط سیاسی روز، گفتوگویی کردهایم با معصومه ابتکار، فعال سیاسی اصلاحطلب، رئیس سابق سازمان محیط زیست و معاون امور زنان ریاستجمهوری که مشروح آن را میخوانید.
عملکرد یک سال اخیر دولت در راستای تحقق حقوق زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
سال 99، سال بسیار پرکاری را گذراندیم. برای مردم عزیز در ابعاد مختلف، مسائل کرونا و تحریمها تبعات زیادی در زندگیشان داشت و برای ما هم که تلاش میکردیم برای زنان ایرانی بتوانیم گامهای مؤثری برداریم، سال پرکار و پرفرازونشیبی از نظر مسائل پیشرو، چالشها و دستاوردها بود. فکر میکنم با توجه به شرایطی که در آن قرار داشتیم و اینکه دستگاههای دولتی هم از نظر حضور در کار دچار محدودیت بودند، ولی با قوت تمام در آن روزها مشغول کار بودیم تا مهمترین رویکردی که معاونت زنان در دوره دوازدهم دنبال کرده، به نقطه مطمئنی برسد.
این رویکرد بحث تحقق عدالت جنسیتی بوده و اینکه ما بتوانیم در هشت محور شاخصهای عدالت جنسیتی را که به تصویب رسیده و ابلاغ شد و براساس آن با مرکز آمار شناسنامه و سامانه ایجاد شد، محقق کنیم. شاید مهمترین کار پیگیری اجرای اسناد، ارتقای وضعیت زنان در استانها بود که 31 استان این اسناد را در سال 98 تصویب کردند و ما چگونگی اجرای این اسناد را در سال گذشته پیگیری کردیم و نشستهای مجازی داشتیم.
البته برخی از استانها را به صورت حضوری رفتیم و از 10 استان گزارش گرفتیم و از هر دستگاهی که مسئولیتی در این زمینه داشت، گزارش خواستیم که به چه نحوی پیشرفت داشتهاند. اگرچه مهمترین رویکرد ما بحث عدالت جنسیتی بوده، اما محدود به این موضوع نبودهایم، بلکه بحث خانواده را در راهبردهای اصلی خود قرار دادهایم.
اول تدوین شاخصهای خانواده و ابلاغ آنها برای دستگاههای متولی مباحث مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نظارت بر آموزشهای ازدواج، الگوسازی برای بهبود روابط و مهارتهای ارتباطی، اجرای طرح ملی گفتوگوی خانواده که در سال گذشته با جدیت دنبال شد و خصوصا در ادامه این کار ما به گفتوگوی بین نسلی رسیدیم و هم در فضای مجازی نیز پادکستهای رادیونسل را تولید کردیم و هم در نشستهای مجازی در ارتباط با این موضوع تلاش کردیم مهارتهای گفتوگوی مؤثر را تبیین کنیم و پیش ببریم.
چقدر از مصوبات مجلس فعلی را در راستای حقوق زنان میدانید؟
مجلس یازدهم نگاهی تقریبا روبنایی به موضوع زنان و خانواده دارد و تصور این است که مثلا با یکسری اقدامات مکانیکی، یکسری تغییرات و دستورالعملها میشود نرخ باروری را افزایش داد. البته یکسری اقدامات مهم است؛ مثلا پیشنهاد مشوقهای مسکن برای فرزند سوم را دولت ارائه داد که برای فرزند سوم مشوق لازم در بحث مسکن تأمین شود و مجلس هم عدد آن را بالا برد و تصویب شد؛ اما این همه موضوع نیست. یا اقداماتی درباره غربالگری که جای بحث زیادی از نظر پزشکی دارد.
اما مهمترین اتفاقی که باید میافتاد، اعلام وصول و آغاز مراحل بررسی و تصویب نهایی لایحه حفظ کرامت و امنیت زنان در برابر خشونت بود که متأسفانه حدود 90 روز است در مجلس متوقف مانده و اعلام وصول نمیشود. به نظرم این روند کاملا خلاف قانون اساسی است و ظاهرا 11 لایحه دیگر هم هست که از طرف مجلس اعلام وصول نشده است. ما با دولتهای مختلف و مجلسهای مختلف کار کردهایم و هیچوقت چنین چیزی را ندیدهام که لایحه قانونی که دولت برای مجلس ارسال میکند، در نوبت بماند. این اصلا یک اخلال در فرایند قانونگذاری کشور است و تقاضا دارم آقای قالیباف به این لایحه رسیدگی کنند.
این لایحه مشترک میان دو قوه و اجماع قوه قضائیه و دولت بوده و قوه قضائیه نیز پیگیر این لایحه است. من فکر نمیکنم این لایحه فقط مطالبه زنان باشد، بلکه مطالبه بخش زیادی از جامعه است؛ چون به تنظیم مناسبات در جامعه کمک میکند و صرفا یک لایحه مرتبط با زنان نیست و به تحکیم خانواده و انسجام اجتماعی کمک میکند و امیدوارم با این نگاه، مجلس تغییر رویکردی را در عدم اعلام وصول داشته باشد و تکلیف خود را در این مسئله انجام دهد. علاوه بر این، ما لوایح دیگری هم داریم که در مسیر تصویب در دولت هستند که اهمیت زیادی دارند. البته مراحل بررسی و کسب نظر دستگاههای دولتی طولانی است، ولی در هر صورت امیدوارم چند لایحه دیگر را هم تقدیم مجلس کنیم.
آیا فشارهای خارجی تأثیری در تغییر وضعیت زنان در ایران دارد؟
فشار خارجی یعنی اینکه فکر کنیم به خاطر یک قطعنامه و موضعگیری که صورت میگیرد، بخواهیم رویکردی را تنظیم کنیم که اینطور نیست. ما رویکردهای ملی داریم که در خیلی از آنها هم با همت زنان پیشرفتهای چشمگیری اتفاق افتاده و هیچ ارتباطی هم به کنوانسیونهای بینالمللی ندارد. اینکه اینگونه تحلیل کنیم که اتفاقات مثبت در راستای حقوق زنان از دستورالعملهای بینالمللی است، ناشی از یک خودکمبینی است.
فرهنگ دینی ما جایگاه مرتفعی را برای زنان در نظر دارد که البته کجفهمیهایی در ارتباط با برداشتهای دینی یا در خردهفرهنگها نسبت به زنان، ابهاماتی را ایجاد میکند. زنان ایرانی شایستگیهای خود را در بسیاری از عرصهها نشان دادهاند که ناشی از روحیه پیشروی آنها و نگاه مترقی اسلام به زن است. در مواردی شاید تفاوتهای فرهنگی وجود داشته باشد، ولی بحث غالب نیست. اینکه عدهای سعی دارند هر پیشرفتی را به فمینیسم نسبت دهند، نشان میدهد درک درستی از اسلام واقعی ندارند.
آیات قرآن را برای آنها میگوییم که هیچ تفاوت و برتریای در این کتاب آسمانی بین زن و مرد وجود ندارد و کسی که تقوا دارد، برتر است. بااینحال، عدهای تلاش دارند حتی این را هم با فمینیسم اسلامی مرتبط کنند که جای تأسف دارد. جفا به اسلام و تعالیم پیامبر و ائمه است اگر بخواهیم نگاهی تبعیضآمیز و واپسگرا را به دین نسبت دهیم و نگاههای مترقی را به بیگانگان نسبت دهیم و مخصوصا بعد از انقلاب که فقیهی مترقی مثل امام را داشتیم با نگاه پیشرویی که نسبت به زنان داشتند. همینطور این نگاه را مقام معظم رهبری ادامه دادند و زمینه را فراهم کردند و امروز میبینیم در عرصههای مدیریت، زنان ایرانی در کنار دیگر درخششها موفق بودهاند و در پیامی که مقام معظم رهبری به 17 هزار همسر شهید و جانباز دادند، بهصراحت به عرصه مدیریت بهعنوان یکی از عرصههای مهم درخشش زنان ایران اشاره کردند. این یعنی حرکت به جلو، یعنی اینکه کشور ما در این زمینه با وجود همه سختیها، بهخصوص جنگ اقتصادی که یقینا حرکت ما را کُند کرده، شاهد پیشرفت زنان در این دوره بوده است.
ضمن اینکه حتما از خرد جمعی و تجربه جهانی باید درس و عبرت بگیریم. یعنی جاهایی که خطا صورت گرفته تبعات آن خطاها را در سیاستها دیدهاند. باید هم به تبعات خطاها توجه شود و هم به جاهایی که پیشرفت و تجربیات موفق بوده است. نکته جالب این است که به مرحلهای رسیدهایم که الگوهای موفقی را در زمینههایی مثل کارآفرینی زنان داریم. کار مشترکی را با ژاپن انجام دادیم، یک تحقیق مشترک درباره شرایط زنان کارآفرین ایران و ژاپن در سال 97 که ابعاد بسیار جالبی را تبیین کرد. همینطور با کشور اندونزی این کار را پیش بردیم. در موضوع خانواده و بحث گفتوگوی ملی خانواده تجربه ایران برای کشورهای حوزه اسلامی و در حوزه بینالمللی مورد توجه قرار گرفت و برای انجمن حمایت از خانواده که باعث شد مرکز تعالی گفتوگوی خانواده آیسسکو در تهران تأسیس شود. در اسفند 99 نیز با زنان غرب آسیا نشستی برای تعریف الگو و دستاوردهایش داشتیم.
معصومه ابتکار اصلاحطلب است یا اصولگرا؟
این سؤال پیچیدهای هست. افتخارم این است که اولین بار در دولت آقای خاتمی وارد عرصه رسمی فعالیت در دولت شدم و ایشان برای نخستین بار یک خانم را به معاونت ریاستجمهوری منصوب کردند. همان موقع این فضا برای دولت ایجاد شد که خانمها در عرصههای عالی مدیریت سهم داشته باشند. بنابراین طبعا با نوع تفکر و دیدگاههای آقای خاتمی از نظر سیاسی همخوانی داشته و دارم؛ حالا این میخواهد اصلاحات باشد یا ائتلاف راهبردی بین اصلاحات و اعتدال. چون در این دوره تحول بزرگی در موضوع اعتدال اتفاق افتاد و نقش آقای روحانی در پیشبرد این گفتمان بسیار مهم بوده است. فکر میکنم ما باید نگاهی جامع و فراجناحی را در ارتباط با این دستهبندیهای سیاسی ببینیم. طیفهایی از اصولگرایان هستند که تفکرشان از نظر مبنایی با جریان اصلاحات همگرایی دارد و اگر ما دیدگاهمان را حداکثری ببینیم، من خودم را متعلق به آن جریان میدانم.
اصلاحطلبان این بحث را مطرح میکنند که روحانی از سال 96 از آنها فاصله گرفته است، نظر شما چیست؟
من فکر میکنم پیش از اینکه آقای روحانی بخواهد دچار تغییر شود، در مقابل تغییر گستردهای که این مدت در عرصه داخلی و بینالمللی افتاد، عاقلانه مواضع خود را ترسیم کرد و در برابر جریان برانداز بیرونی و جریان ضد دولت داخلی مواضع منطقی و اصولی را در دفاع از حقوق ملت اتخاذ کرد. با توجه به شناختی که از ایشان دارم، فکر میکنم در جهتگیریهایی که داشتند، از نظر نوع روابط شاهد نوعی اخلال بودیم اما از نظر نوع رویکرد و مبانی فاصلهای ایجاد نشده است. البته ایشان محدودیتهای زیادی داشت و این باعث شد در برخی موارد تلاش کنند و به نتیجه نرسند.
همین که الان لوایح مهمی که دولت ارائه کرده، بیش از یک سال است که باقی مانده ولی به نظرم یکی از مبانی مهم کار ایشان بحث زنان بوده است. اگرچه به دلایلی وزیر زن میسر نشد اما درباره انتصاب مدیران زن در سطح گسترده در دولت کوتاه نیامد و این سیاست را اعلام کرد. امروز از حدود 12 درصد مدیر زن در سال 96 به 26 درصد رسیدهایم و حدود هشت هزار مدیر زن به چرخه مدیریت کشور اضافه شدهاند. 96 زن معاون وزیر یا همتراز معاون وزیر، 16 زن معاون استاندار و پنج سفیر زن داریم که این سطح از پیشرفت در یک دوره چهارساله بیسابقه بوده و حاصل سیاستها و رویکرد جدی شخص رئیسجمهور است و پاسخی به مطالبه و وعدهای است که رئیسجمهور در ارتباط با حوزه زنان داشتند.
ولی متأسفانه در انعکاس گسترده این مطلب کوتاهی شده است. ما این مسئله را تقلیل ندهیم به اینکه چون آقای روحانی وزیر زن نداشت، به وعده خود پایبند نبود. حالا رئیسجمهور بعدی نمیتواند بگوید وزیر و استاندار زن نمیتوانیم بگذاریم، چون زنان در این تراز رشد نکردهاند. البته وعدههایی هست که کامل محقق نشده اما در مجموع فکر میکنم در شرایط سخت اقتصادی، کرونا و جنگ روانی که هرروز با اخبار دروغ و به پشتوانههای قوی مالی و تشکیلاتی در تخریب دولت انجام میشود، پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است.
بحث محدودیتهای رئیسجمهور را فرمودید، آقای روحانی چرا رودررو و شفاف با مردم صحبت نمیکند؟
به نظرم ایشان اعتقاد دارد وظایفی بر عهده دارد و اینکه هر روز بخواهد گله کند و آن را به عرصه جامعه منتقل کند، حاصلی جز ناامیدی ندارد. رئیسجمهور تلاشش را انجام میدهد تا بین قوا هماهنگی به وجود بیاید. البته اگر مواردی هم بوده، شفافسازی شده و سعی کردهاند اختلافافکنی نشود و شرایط کشور امنیتی نشود. ولی همه دستگاهها مکلف شدهاند دستاوردهای خود را ارائه دهند. از نظر دسترسی رسانهها به اطلاعات مربوط به دولت سعی شده شفاف عمل شود.
ممکن است جاهایی سردرگمی وجود داشته باشد ولی اعتقاد دولت و رئیسجمهور به گسترش بستر اینترنت بهعنوان یک ابزار مهم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و آموزشی جامعه ایران که بسیار مهم بوده، نشانه همین است. تصور کنید محدودیتهایی که خیلیها دنبالش بودند، مثل فیلترینگ و پایینآوردن سرعت اگر اعمال میشد، در شرایط کرونا چه اتفاقی میافتاد؟ اما رئیسجمهور و آقای آذریجهرمی به تهدیدهای آنها توجه نکردند یا بحث اینستاگرام. این فرصت را به مردم بدهیم که واقعیتها را لمس کنند که چقدر ایستادگی شخص رئیسجمهور و دولت بر سر یکسری اصول و مواضع، امروز راه را برای پیشرفتهای کشور باز کرده است.
روایت میشود که سبد رأی آقای روحانی متعلق به خودش بود و اصلاحطلبان صرفا از ایشان حمایت کردند و ائتلافی شکل نگرفت، نظر شما چیست؟
به نظرم روی این موضوع برای تفرقهافکنی از داخل و خارج تلاش میکنند که بین اصلاحطلبان و پایگاه اعتدال تضاد ایجاد کنند. شکی در محبوبیت جریان اصلاحات وجود ندارد و همه میدانند این پایگاه رأی در بین جوانان و مردم اعتبار دارد ولی همیشه این تلاش بوده که برخی در این دام بیفتند.
بحثی که جامعه امروز با آن مواجه است، تضعیف نهاد انتخابی و کاهش مشارکت است. به نظر شما برای افزایش مشارکت چه باید کرد و پیشبینی شما از انتخابات 1400 دراینباره چیست؟
نکته مهمی است. متأسفانه اینطور به مردم القا شده که هرچه رأی دهید، چیزی تغییر نمیکند و وضعیت بدتر شده است. حتی قبل از شرایط امروز، وقتی فقط سه ماه از انتخابات سال 96 میگذشت، هشتگ من پشیمانم را راه انداختند و جرقه بینظمیها را از مشهد زدند که تلاشی برای بیثباتکردن و ناامیدکردن و بهشکسترساندن این دولت بود. این با توجه به قدرت و نفوذ رسانه ملی و بسیاری از ابزاری که داشتهاند، هم در معادلات اقتصادی، هم فرازونشیبهای سیاسی بیتأثیر نبوده است. مثلا در قضیه مرغ ماجرا چه بود؟ یا مسئله ارز یا مسئله واکسن. کشور تحریم است و هر وقت به عوارض ناشی از آن اشاره میشود، میگویند نه، تحریمها آنقدر اثر ندارد. چطور تحریمها آنقدر اثر ندارد؟ بانکهای بینالمللی یک حساب بانکی را از بانکهای ایران نمیپذیرند.
وقتی ایران نمیتواند هیچ معاملهای انجام دهد، چطور گفته میشود تحریمها هیچ اثری ندارد یا میگویند چطور در مرغ که تولید داخلی است، میخواهد اثر بگذارد؟ کسی اگر کمترین آشناییای را داشته باشد، میداند که زنجیره کالایی مثل مرغ یک بخش عمدهاش متأسفانه واردات است و اینکه هیچ کشوری در دنیا نمیتواند همه کالاهای کشاورزی را خودش تولید کند؛ مخصوصا یک کشور کمآب مثل ایران که اصلا نمیتواند اتکا به کل سبد غذایی کشور را روی منابع داخلی ببرد. با توجه به اینهمه مسئولیتی که در برابر آب داریم و خشکسالی که برگشته و الان یکی، دو سال شرایط بهتر بود؛ اما روند کلی کشور به سمت خشکسالی است، حتما باید بتوانیم با همسایگان و کشورهای منطقه تعامل کنیم و بتوانیم محصولات کشاورزی را مبادله کنیم و این مسئله مهمی است که گفته نمیشود.
فقط میگویند شرایط فعلی به خاطر رأی شماست و بد انتخاب کردهاید که منجر به ناامیدی میشود. اهداف تحریمهای ترامپ هم همین بود. او بدون تردید به دنبال براندازی و ناامیدی و جنگ روانی علیه مردم ایران بود تا کشور به سمت فروپاشی مطلق برود؛ اما با وجود شرایط سخت کرونا و تحریمها کشور دچار فروپاشی اقتصادی نشد و ما باید برای مردم واقعیتها را بگوییم.
جناحی فکرکردن به اساس مردمسالاری و مبانی ارتباط بین مردم و حاکمیت لطمه میزند و متأسفانه برخی در رسانه ملی به این مسائل باور ندارند و گروههای دیگر که سعی میکنند اینگونه القا کنند که دولت دزد و غارتگر است؛ اما این تصور گریبان همه را میگیرد. دلیل کاهش مشارکت ایجاد حس انسداد میان مردم است که میخواهند القا کنند که انسدادی در مسائل مختلف وجود دارد و در مسائل زنان هیچ تغییری ایجاد نمیشود. درحالیکه تغییرات مثبتی رخ داده است و بخش عمده آن تلاش خانمها بوده و بخش دیگر حمایتهایی بوده که از خانمها صورت گرفته است.
بالاخره یک طیف داخلی مشارکت پایین را میخواهند تا رأی بیاورند که حتی حاضر به این هستند که در مناسبات بینالمللی مشکلات کشور را نتوانیم حل کنیم که از نظر آرا و حس امید به آینده مردم اتفاق مثبتی رخ ندهد که مردم حس کنند تغییر حاصل میشود. من فکر میکنم ما باید اول از همه تلاش کنیم واقعیتها را بهتر برای مردم تبیین کنیم؛ یعنی اینکه در چه شرایطی در سالهای 90 و 91 بودیم و بتوانیم روندها را نشان دهیم که کار سختی است. نگاه آقای روحانی هم سطحی نبوده و من امیدوارم ما تحولات خوبی در پیش داشته باشیم.
بحث وقایع 96 و مشکلات دیگر را طبیعتا تاکنون دولت متوجه شده است که چه کسانی پشت این وقایع بودهاند و مردم انتظار دارند دولت شفاف در این زمینه توضیح دهد. چرا رئیسجمهور دراینباره توضیحی نداده است؟
اصطلاح دولت پنهان همه اینها را در بر میگیرد که آقای رئیسجمهور هم بارها به این مسئله اشاره کردهاند. دولت پنهان در اصطلاح بینالمللی مجموعهای است که قدرت دارد؛ ولی پاسخگو نیست و شفاف هم نیست و سیاستها و برنامهها را میچیند. این ممکن است با شرایطی که کشور ما دارد، از بیرون اتفاق بیفتد و ممکن هم هست از داخل اتفاق بیفتد.
گویا با نیروهایی مواجهیم که سعی در محدودکردن رأی مردم و اصلاحطلبان دارند. این اتفاق برخاسته از یک دوره بخصوص و در تقابل با دولت روحانی ایجاد شده یا سیستم در حال تغییر و حرکت به سوی یکدستشدن است؟
تجربه یکدستشدن موفق نبوده و فکر نمیکنم نخبگان و حاکمیت به آن مفهوم کلان بخواهند تجربه تلخ یکدستی قدرت را تجربه کنند.
باید فواید تکثر و تنوع دیدگاهها و تضارب آرا از سوی حاکمیت درک شده باشد؛ اینکه هر طیفی در جای خودش و مخصوصا با پشتوانه رأیی که دارد، میتواند بخشی از حاکمیت را پیش ببرد، درحالیکه طیف مقابل را بالانس کند و موانع اصلاح و بهبود شرایط را بتوانند بردارند که مسئله مهمی است. من فکر نمیکنم حاکمیت بخواهد تجربه تلخ یکدستشدن قدرت را در سالهایی که اتفاق افتاد و تجربه قدرت بلامنازع را تکرار کند.
بعد از این دوره از دولت به کار سیاسی میپردازید؟
بعد از این دولت اصل کار دانشگاه است و انشاءالله به دانشگاه برمیگردم تا کارهای عقبمانده را انجام دهم. فعالیتهای اجتماعی بازنشستگی ندارد و من همیشه یک فعال اجتماعی بودهام و فکر نمیکنم فعالیت فرهنگی- علمی و اجتماعی بازنشستگی داشته باشد. آدم باید تا زمانی که توان دارد، برای آینده کشور و تقسیم عادلانه قدرت تلاش کند.
اگر نکته آخری هست بفرمایید.
ما همه تلاش خودمان را انجام دادیم تا در قبال این فضای ناامیدی و جنگ روانی علیه مردم بتوانیم واقعیتها را به مردم منتقل کنیم که به نظر مسئله سادهای میرسد؛ اما بسیار دشوار شده است و علت آن غلبه یک جو یا فضایی هست که با دروغ و تخریب و بهتان مسائل خودش را پیش میبرد. متأسفانه آن قدرت رسانهای را که بتوانیم با آن مقابله کنیم، نداریم.
در یک کشور اروپایی وزارت حقیقتیابی درست کردهاند که در فضای مجازی بتواند تشخیص دهد کدام مطلب دروغ یا صحیح است. انشاءالله تحولات خوبی در پیش خواهد بود و نباید از لطف خدا و تلاش و همت مردم ایثارگر و فداکار ناامید شویم. کسانی که ناامیدی مطلق را از شرایط مطرح میکنند، خیلی دلبستگی به ایران ندارند. مردم ایران نباید تحت تأثیر این فضا قرار بگیرند. انشاءالله بتوانیم آینده روشنی را با حضور در انتخابات و استفاده از حق رأیی که حق هر ایرانی است و به آسانی به دست نیامده و قیمت آن هم به قیمت ارزش هر روز آینده هر نفر ایرانی است، رقم بزنیم.