ارتش سری در قلب پنتاگون
هفتهنامه نیوزویک با استناد به نتایج یک تحقیقات دوساله اعلام کرد که ارتش آمریکا مشغول اداره یک ارتش مخفی با ۶۰هزار سرباز است که هیچ نظارتی از سوی کنگره این کشور روی آن وجود ندارد و دستکم ۹۰۰میلیون دلار در سال بودجه برای آن صرف میشود.
مانند فیلمهای سریالی هویت بورن است؛ یک ارتش سری که دور از چشم همگان قرار دارد. وقتی نیوزویک پرده از یک ارتش سری در داخل پنتاگون برداشت، کلمه به کلمه آن یادآور فریم به فریم فیلمهای بورن است. براساس یک گزارش جنجالی نشریه نیوزویک آمریکا در تاریخ دوشنبه، ۱۷ ماه مه که با استناد به نتایج یک تحقیقات دوساله منتشر شده، ارتش آمریکا مشغول اداره یک ارتش سری با ۶۰ هزار سرباز است که هیچ نظارتی از سوی کنگره این کشور روی آن وجود نداشته و دست کم ۹۰۰ میلیون دلار سالانه برای آن بودجه صرف میشود. در این گزارش آمده است: بزرگترین نیروی مخفی که جهان تاکنون شناخته است، نیرویی است که پنتاگون در دهه گذشته ایجاد کرده است.
براساس این گزارش این برنامه تحت عنوان برنامه «کاهش امضا» کار میکند و طبق برآورد ۱۰ برابر بزرگتر از واحد عملیات مخفی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا است. این گروه اما عملیات داخلی و خارجی را چه در یونیفرم نظامی چه با لباس شخصی در زندگی واقعی و آنلاین انجام میدهد. گاهی اوقات تحت پوشش مشاوران خصوصی و تجاری پنهان و مشغول به کار میشوند و برخی از آنها حتی دارای شرکتهای بنام خانوادگی هستند.
این شیفت بیسابقه در سیاستها، تعداد زیادی از سربازان، غیرنظامیان و پیمانکاران را که تحت عنوانهای جعلی فعالیت میکنند، در زیر مجموعه این ارتش سری قرار داده است. این نتیجه رشد عملیات مخفی و همچنین یک واکنش عامدانه در برابر شفافسازی رو به تزاید در جهان است. علاوهبر این، هزاران جاسوس پنتاگون نیز در کارهای روزمره خود با شخصیتهای جعلی در جنگ سایبری حضور دارند.
گزارش این مجله بر مبنای دهها مورد درخواست دسترسی به اسناد بر مبنای قانون آزادی اطلاعرسانی، تحلیل ۶۰۰ رزومه و هزار منصب شغلی و مصاحبهها با چند شخص دخیل تهیه شده است و بیان میدارد که این ارتش مخفی به اجرای عملیاتهایی در سراسر آمریکا و خارج از این کشور چه بهصورت اینترنتی و چه به شکل غیراینترنتی میپردازد و وظایفش شامل شکست دادن تکنولوژیهایی با پیچیدگی فزاینده میشود.
آنچه در این تحقیقات مشخص شده، این است که نه تنها یک ارتش ناشناخته در دل پنتاگون در حال فعالیت است، بلکه این فعالیت غیرقانونی است. هیچکس قد و قواره کلی این برنامه را نمیداند و اثرات برنامه کاهش امضا بر سیاستها و فرهنگ نظامی هنوز بررسی نشده است.
کنگره هنوز جلسهای در این زمینه برگزار نکرده است و با وجود این ارتش که مدام در حال توسعه بوده، یک غول مخفی شکل گرفته است که با مفاد کنوانسیون ژنو، آییننامههای نظامی و قانون اساسی سرناسازگاری دارد. گزارش شده است که بالغ بر ۱۳۰ شرکت نیز در این برنامه دخیل بوده و به موجب آن حدود یک میلیارد دلار از پول مالیاتدهندگان برای ایجاد اسناد جعلی، پرداخت صورت حسابها و مالیاتها، و ساخت هویتهای جعلی پیچیده صرف شده است. دهها سازمان دولتی کمتر شناختهشده و مخفی از این برنامه پشتیبانی میکنند و قراردادهای طبقهبندی شده را مخفی و آشکار و بیپروا نظارت غیرقانونی بر عملیات داخلی و خارجی دارند.
درمجموع شرکتها سالانه بیش از ۹۰۰ میلیون دلار برای خدمتگیری نیروهای مخفی سرمایهگذاری میکنند. همه کارها با ایجاد اسناد جعلی و پرداخت قبض (و مالیات) افرادی که تحت نامهای فرضی کار میکنند، پیش میرود. از این افراد با این هویتهای جعلی بهعنوان چشم و گوش آمریکا در اقصی نقاط جهان، از خاورمیانه گرفته تا دورافتادهترین نقاط آفریقا استفاده میشود.
گفته شده که نیمی از این نیروی عملیات کاهش امضا شامل سربازان عملیات ویژه مشغول به اجرای عملیات در کشورهای سراسر جهان شامل پاکستان، یمن، کشورهای حوزه غرب آفریقا و حتی کرهشمالی و ایران هستند. دومین دسته بزرگ در این ارتش را متخصصان اطلاعاتی دست اندرکار در جمعآوری اطلاعات، امور ضداطلاعات و زبانشناسان تشکیل میدهند. پرسنل دیگر این ارتش شامل یک ارتش سایبری است که طبق این گزارش درگیر در جنگ سایبری، جمعآوری اطلاعات و حتی تلاش برای دستکاری کردن رسانههای اجتماعی - کاری غیرقانونی که آمریکا کشورهای دیگر نظیر روسیه، چین و ایران را متهم به انجامش میکند - است. این ارتش سری هنوز هم بهطور بیسابقهای در حال رشد است.
اینها مبارزان فوق پیشرفته در حوزه سایبری و گردآورندگان اطلاعاتی هستند که با استفاده از روشهای گوناگون مبادرت به جمعآوری اطلاعات میکنند؛ اطلاعاتی که باید دارای بالاترین ارزشها باشد یا اینکه در شبکههای اجتماعی قابل رصد باشد؛ اطلاعاتی که اصطلاحا به آن «دادههای در دسترس عموم» گفته میشود. در حال حاضر صدها نفر برای آژانس امنیت ملی آمریکا کارمیکنند؛ اما طی ۵ سال گذشته، هر واحد اطلاعاتی ارتش و واحدهای عملیات ویژه، نوعی عملیات موسوم به «شبکه» را توسعه دادهاند که هم اطلاعات جمعآوری میکند و هم تمایل به فعالیتهای میدانی دارد. در عصر الکترونیک، وظیفه عمده «کاهش امضا»، پنهان نگه داشتن همه سازمانها و افراد، حتی اتومبیلها و هواپیماهای درگیر در عملیات مخفی است.
این تلاشهای محافظتی دربرگیرنده فعالیتهایی از قبیل از بین بردن علائم لودهنده هویت واقعی تا پرورش اطلاعات نادرست برای محافظت از ماموریتها و افراد این گروه در اینترنت است. همچنین بانکها و شرکتهای کارتهای اعتباری نیز به هنگام فعالیتهای غیرقانونی سربازان این ارتش مخفی همچون پولشویی و کلاهبرداری نسبت به اعمال آنها چشمپوشی میکنند. در عین حال این برنامه براساس این گزارش شامل یک مولفه مهم برای شکست دادن سیستمهای مدرن بیومتریک و شناسایی همچون شناسایی چهره و اثر انگشت آن هم نه فقط مرتبط با خارج از آمریکا بلکه در داخل خود آمریکا است.
در این ماموریتها شناسههای واقعی و بیومتریک دشمنان مخفیکاری هستند که باید در زندگی آنلاین نیز آنها را مخفی کرد. یکی از نگرانیهای مبارزه با تروریسم در عصر داعش این بود که خانوادههای نظامیها آسیبپذیر هستند. موضوع دیگری که موافقان این گروه به آن اشاره میکنند این است که ماموریتها باید با عناوین جعلی پیش برود. فراوانی اطلاعات آنلاین در مورد افراد، سرویسهای جاسوسی خارجی را قادر میسازد که راحتتر پرده از هویت جعلی جاسوسان آمریکایی بردارند.
واحد کاهش امضا در پنتاگون، نه تنها ماموریتهای ضد تروریستی دارد، بلکه بخشی از آن به مبارزه با روسیه و چین و به چالش کشیدن نفوذ آنها اختصاص دارد؛ این آن چیزی است که ارتش آن را جنگ در «منطقه خاکستری» مینامد. یکی از افسران ارشد بازنشسته که مسوول نظارت بر واحد کاهش امضا و واحد «برنامههای دسترسی ویژه» بوده است، میگوید هیچ کس بهطور کامل از گستردگی برنامه اطلاع ندارد و همچنین توجه زیادی به پیامدهای آن نشده است. او میافزاید: «از موضوع کنوانسیون ژنو و اسیر شدن آنها با هویتهای جعلی گرفته تا پنهان ماندن این واحد از کنگره، همگی مسالهساز هستند.» او نگران است که این مخفیکاریها گسترش پیدا کند و کار پایان دادن به درگیریها نیز سختتر شود. او میگوید که اکثر مردم حتی اسم واحد کاهش امضا را نشنیدهاند چه برسد به آنچه انجام میدهند. این افسر که خواسته است نامش فاش نشود، میگوید: هنوز موضوعات طبقهبندیشده فراوانی وجود دارد.
زندگی مخفی جاناتان داربی
هر روز صبح ساعت ۱۰، جاناتان داربی تماسهای پستی خود را آغاز میکند. داربی نام واقعی او نیست، اما باز هم این نام جعلی او نیست که وی هر روز از گواهینامه رانندگیاش در میسوری استفاده میکند. خودروی دولتی که او میراند، یکی از ۲۰۰ هزار وسیله نقلیهای است که متعلق به اداره خدمات عمومی است و حتی این خودرو با نام جعلی یا واقعیاش هم ثبت نشده است. همچنین پلاکهای ایالتی مریلند که بهطور مغناطیسی به آن وصل شدهاند برای این خودرو نیست و این خودرو اصلا قابل ردیابی نیست.
جایی که داربی کار میکند و محلی که او هر روز دیدار میکند، هم جزو اطلاعاتسری طبقهبندی شده است. داربی بازنشسته ارتش است و او میخواهد که هیچکدام از نامهای جعلی یا واقعیاش لو نرود. او به مدت ۲۰ سال در واحد ضد ترور خدمت کرده است و در چند ماموریت در آفریقا، از جمله اتیوپی و سودان در پوشش یک تاجر حضور داشته است. حالا او بهعنوان یک مقاطعهکار برای واحد کاهش امضا در مریلند فعالیت میکند.
همانطور که داربی به حدود ۴۰ دفتر پستی یا صندوقهای پستی در منطقه دیسی متروپولیتین سر میزند، او یک صندوق پر از نامهها و بستهها را جمعآوری میکند و به آدرسهای روستایی، مقادیر مشابهی را از طریق پست ارسال میکند. در دفتر، او برگههای خرید و فروش را مرتب میکند، صورت حسابهایی را به افراد دارایی تحویل میدهد و دهها نامه شخصی و تجاری را به چند مکان خارج از کشور ارسال میکند.
با این حال اینها تنها وظیفه اصلی او نیستند. وظیفه اصلی او ارسال گواهینامهها و پاسپورتهایی است که آن افراد اصطلاحا وجود ندارند. او اوراق قبض و اسناد مالیاتی را برای این افراد با نامهای جعلی میفرستد. داربی برای بررسی صحت کارهای روزانه خود، به دو پایگاه داده وارد میشود: یکی از آنها پایگاه دادهها، پایگاه اسناد سفر و هویت بوده که مخزن جامعه اطلاعاتی نمونههایی از ۳۰۰ هزار گذرنامه و ویزای خارجی واقعی، تقلبی و تغییر یافته است و دیگری پایگاه هویتهای جعلی است که یک سیستم فوقالعاده مخفیکارانه برای افرادی است که از هویتهای جعلی برای ماموریتها استفاده میکنند.
این برنامه مخفی به مجموعه پاسپورتها و گذرنامه واقعی، جعلی و خارجیهایی تغییر داده شده و همچنین به اصطلاح «سیستم مدیریت تامین مخفی» یک برنامه جدیدا گزارش شده برای ثبت هویتهای جعلی وارد شده به مکانیزمهای مورد استفاده اپراتورها، دسترسی دارد. در عین حال اپراتورهای این ارتش مخفی علاوهبر تغییر دادن اسناد خارجی و شکست دادن سیستمهای امنیتی خارجی، به پایگاههای داده اداره مهاجرت و گمرکات آمریکا نیز دسترسی داشته و در این پایگاهها تغییراتی را ایجاد میکنند تا هویتهای جعلی در آنها تطبیق یابد و سربازان این برنامه بتوانند با امنیت و بدون برانگیختن سوءظن به آمریکا برگردند.
همچنین این ارتش مخفی شامل بخش «برنامههای دسترسی ویژه» است که حاوی اسراری درباره ابزارها و متدهای مورد استفاده برای فریب دادن سیستمهای امنیتی خارجی و مولفههای شناسایی چهره و اثرانگشت است. برای تایید هویت، واحد داربی با دفاتر مخفی در امنیت ملی و وزارت امور خارجه و همچنین تقریبا ۵۰ ایالت با برنامه «سیستم مدیریت تامین مخفی» کار میکند.
در آوریل سال ۲۰۱۳، یک گزارش تصویری نادر منتشر شد که توسط یک خبرنگار حوزه کارآفرینی صورت گرفت و به موجب آن مقیاس این برنامه مخفی تا حدی نمایان شد. گزارش وی نشان داد که ایالت واشنگتن به تنهایی صدها گواهینامه رانندگی معتبر ایالتی را به نامهای ساختگی در اختیار دولت فدرال قرار داده است. این برنامه با عنوان «گواهینامه محرمانه رانندگی» شناخته میشود و حتی فرماندار نیز از وجود آن بیاطلاع بود. داربی میگوید: پیش از اینترنت، تمام ماموریتهای جاسوسی به یک کارت هویت جعلی با یک عکس واقعی نیاز داشت.
این روزها اما داستان فرق دارد، بهویژه برای کسانی که در پوشش ماموریتهای مخفیانه فعالیت میکنند، باید چیزی فراتر از یک کارت هویت جعلی فراهم ساخت. داربی آن را «اهتمام لازم» مینامد. یعنی جعل پشت جعل، آدرس خانه جعلی، زندگی جعلی و حسابهای جعلی در شبکههای اجتماعی. این افراد باید دوستان شبیه به خود هم داشته باشند. تقریبا هر واحد فردی که مخفیانه کار میکند، زیر نظر بخش کاهش امضا است و این واحدهای انفرادی بیشتر توسط پیمانکاران کوچک اداره میشوند.
در آنجا آنها به آنچه داربی شش اصل کاهش امضا مینامد، پایبند هستند: اعتبار، سازگاری، واقعگرایی، پشتیبانی، صحت و انطباقپذیری. داربی میگوید که موضوع انطباقپذیری بسیار اهمیت دارد، خصوصا به خاطر جهانی که پس از ۱۱ سپتامبر ایجاد شد؛ جایی که ایستهای بازرسی رایج است و فعالیتهای شرورانه هم با دقت بیشتری بررسی میشود. این همه پنهانکاری، کار بسیار وقتگیری است که نه تنها باید هویت واقعیاش را مخفی نگه دارد، بلکه پیامدهای سوئی هم برای زندگی واقعی افراد دارد. همانطور که داربی توضیح میدهد این فعالیتهای مخفیکارانه شامل پرداخت قبضهای ماهانه، همچنین کار با بانکها و ادارات کارتهای اعتباری است. اما این تنها بخشی از ماجرا است. واحد کاهش امضا تلاش میکند، کارتهای اعتباری واقعی این افراد نیز حفظ شود تا پس از اتمام فعالیت افراد در این واحد، به زندگی عادی خود بازگردند. واحد داربی که اساسا مرکز برنامهریزی عملیاتی و سفرهای اطلاعاتی نامیده میشود، مسوول نظارت بر بیشتر این موارد است؛ اما مستندات - به همان اندازه که مهم است - فقط یک قطعه از این پازل است. سازمانهای دیگر مسوولیت طراحی و مولفههای دور زدن یا اصطلاحا «شکست بیومتریک» را برای تسهیل سفر بر عهده دارند. داربی میگوید این جایی است که همه «برنامههای دسترسی ویژه» وجود دارد. «برنامههای دسترسی ویژه» یکی از پیشرفتهترین واحدها است که مسوول دور زدن سیستمهای تشخیص چهره یا انگشتنگاری است. تعدد واحدهای دسترسی ویژه در واحد کاهش امضا شامل پشتیبانی برنامههای دفاعی، مرکز پشتیبانی میدانی مشترک، مرکز پشتیبانی میدانی ارتش، دفتر توسعه منابع کارکنان، دفتر پشتیبانی نظامی و کاردینالهای پروژه و اداره برنامه ویژه میشود.
دستهای جعلی، چهرههای جعلی
واحد کاهش امضا، در واقع یک اصطلاح هنری است: موهای مصنوعی، دستگاههای ارتباطی مخفی، مواد غیرواقعی. در دنیایی زندگی میکنیم که همهچیزمان الکترونیکی است و هرجا میرویم باید حضورمان در جایی ثبت شود. حتی وقتی میخواهی به پارکینگ بروی، باید تعیین هویت شوی یا زمانی که میخواهی سوار هواپیما شوی و هتل بگیری، این کارها بدون تشخیص هویت واقعی صورت نمیگیرد. پس چگونه میتوان این سیستمهای تشخیص هویت بیومتریک را شکست داد. چگونه یک فرد از آزمون اثر انگشت پیروز بیرون میآید.
در ۹۹ مورد از ۱۰۰ مورد ، جواب این است: نیازی نیست. بیشتر سربازان کاهش امضا با نام واقعی سفر میکنند و فقط یک بار هویت عملیاتی را در زمینی که فعالیت میکنند، تغییر میدهند. یا اینکه در نقاطی مانند پاکستان و یمن به مرزها نفوذ میکنند و خطرناکترین ماموریتها را انجام میدهند. ماموریتهای واحد کاهش امضا بسیار حساس هستند و شامل جمعآوری اطلاعات «از نزدیک» یا استفاده از دستگاههای ردیابی کوچک میشود. اگرچه یکدرصد از برنامههای این واحد، استفاده از گذرنامههای جعلی است که باید سیستمهای بیومتریک را شکست دهند که برای این منظور از راههای مختلفی استفاده میشود. بیش از ۸ هزار ابزار طبقهبندی شده در سازمان سیا وجود دارد که برای شکستهای بیومتریک و هک کردن استفاده میشود. این برنامهها « ExpressLane» نامیده میشوند، جایی که آژانسهای اطلاعاتی آمریکا بدافزارهایی در سیستمهای بیومتریک خارجی و سیستمهای ورود و خروج آن کشورها نصب میکنند و به جاسوسان سایبری این کشور اجازه سرقت اطلاعات میدهند. ویکیلیکس پیشتر نیز در سال ۲۰۱۷ فاش کرده بود که آمریکا میتواند اطلاعات بیومتریک را به راحتی دستکاری کند.
برای لحظهای تصور کنید که کسی در حال عبور از گیت گذرنامه است و بهدلیل ترس از کیفرخواست در آمریکا، در استفاده از نام اصلی خود مردد است. آژانس امنیت ملی یا سیا وظیفه دارد اطلاعات فردی را که آن روز مامورش قصد عبور دارد، تغییر دهد. بعد دوباره همهچیز به روال باز میگردد. این غیرممکن نیست. منبع دیگر میگوید: در یک روستای کوچک در کارولینای شمالی یکی دیگر از زیرمجوعههای واحد کاهش امضا فعالیت میکند که وظیفهاش جمعآوری اطلاعات مخفی و میادین ارتباطی است. در کارگاه و مرکز آموزش که به اپراتورها چگونگی استفاده دستگاههای شنود مخفی را آموزش میدهند یا اینکه به فراگیری استفاده از فناورهای بیهمتا و نوین مشغول میشوند. همچنین در آنجا فنون استفاده از گریم و پیر شدن را یاد میدهند یا اینکه چگونه قالبگیری کنند و با آخرین فنون مدلینگ آشنا میشوند. آنها از پیشرفتهترین تکنیکهای هالیوودی استفاده میکنند.
در زندگی واقعی، جعل هویت بیشتر به قصد کلاهبرداری صورت میگیرد، اما برای کسانی که در دنیای اطلاعات و مبارزه با تروریسم هستند، دشمن همچنین به طور فعال در تلاش برای به خطر انداختن اطلاعات شخصی است. در سال ۲۰۱۵، داعش اسامی، عکسها و آدرس بیش از ۱۳۰۰ پرسنل ارتش ایالات متحده را پست کرد و به هواداران دستور داد افراد شناساییشده را هدف قرار دهند و بکشند. افبیآی میگوید آنها هکرهای روسی بودند که تحت عنوان داعشیها ظاهر شده بودند تا از طریق فیسبوک خانوادههای نظامیان را تهدید کنند. در یکی از پیامها آمده بود: ما همه چیز را در مورد تو، همسر و بچههایت میدانیم. مقامات ضد جاسوسی تلاش گستردهای برای مهار کردن این تهدیدها داشتهاند. سال بعد اما داعش نام ۸۳۱۸ «نفر هدف» را منتشر کرد که بزرگترین گاف اطلاعاتی بوده است. مشخص شد که اطلاعات نظامیان از طریق دستگاههای بدنسازی که اطلاعاتشان در آنها وارد شده، لو رفته است.
فرماندهی مرکزی ایالات متحده در اظهاراتی که در آن زمان به واشنگتنپست داشت، گفت: «توسعه سریع فناوریهای اطلاعاتی جدید و نوآورانه کیفیت زندگی ما را افزایش میدهد؛ اما همچنین امنیت ماموران و حفاظت از نیروهایمان را با چالشهای بالقوه روبهرو میکند.» وقتی که دریادار جان ریچاردسون، رئیس وقت عملیات دریایی، به پرسنل ارتش و خانوادههای آنها هشدار داد که از استفاده از کیتهای آزمایش دیانای در خانه پرهیز کنند، پس از آن ترس از آزمایشهای دیانای هم به سایر موارد اضافه شد. ریچاردسون گفته بود مراقب باشید که آزمایشهای خود را به کجا میفرستید. در سال ۲۰۱۹ دیگر پنتاگون آب پاکی روی دست پرسنل خود ریخت و گفت از آزمایشگاههای عمومی دوری کنند. یک افسر بازنشسته میگوید: ما هنوز در مراحل ابتدایی دوران شفافسازی جهانی هستیم. هنوز شکافهای اطلاعاتی وجود دارد.
چشکافهای هویتی در این عصر مانند ترس از بمبارانهای اتمی دوران جنگ سرد است. ما این جنگ را پیروز میشویم، حتی اگر قد و قواره روسیه در این جنگ بزرگ به نظر برسد. البته وی اذعان میکند که پردازش دادههای بزرگ در آینده بیشتر به عملیات مخفی آسیب میزند؛ اما منافع این مخفیکاری در دراز مدت برای ارتش مفید است. این افسر اطلاعاتی از این رازداری دفاع میکند و آن را مشروع میداند. در این راستا واحد کاهش امضا همچنان روبه رشد است. این افسر اطلاعاتی میگوید: زندگی مدرن آنقدرها هم که فکر میکنیم، شفاف نیست.