درد مزمن، آیا همه چیز در ذهن شما است؟
تنها چیزی که بدتر از خود درد است این است که به شما بگویند " هر آنچه هست در ذهن خودتان است". متأسفانه، افرادی که از درد مزمن رنج می برند اغلب افرادی همچون خانواده، دوستان و پزشکان در اطرافشان وجود دارند که درکی از درد آنها ندارند.
به گزارش اقتصادآنلاین، از آنجا که درد را نمی توان با چشم دید، بسیار معمول است که این افراد حتی در هنگام درد نیز "طبیعی" به نظر برسند. این می تواند دلیل عمده ای باشد برای اینکه حتی دوستان حامی و خوش فکر آنها هم ممکن است احساس آنها را درک نکنند.
همه چیز درد واقعی است
درد مزمن یک سوم از کل آمریکایی ها و ۱.۵ میلیارد نفر در جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. این تعداد بیشتر از افراد مبتلا به دیابت، بیماری های قلبی و سرطان است. بسیار بعید است که همه این افراد تنها تصوری از درد داشته باشند یا آن را اغراق کنند.
درد مزمن ممکن است نتیجه یک بیماری پزشکی زمینه ای مانند فیبرومیالژیا (سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن)، IBS (سندرم روده تحریکپذیر)، آندومتریوز(رشد بافت داخلی رحم در جایی بیرون از رحم)، آسیب تروماتیک، آرتروز، آسیب عصبی و اِم اِس باشد. با این حال، این درد ممکن است سایکوژنیک (روان زاد) نیز باشد، به این معنی که علت آن روانی است.
چیزی که ممکن است بسیاری از ما به آن توجهی نکنیم این است که درد سایکوژنیک درست مانند سایر دردها واقعی است. در واقع تا زمانی که در فعالیت های روزمره تداخل ایجاد کند، مهم نیست حتی اگر دلیل فیزیکی برای آن وجود داشته باشد.
برای درد خود تشخیص درست را پیدا کنید
افرادی که مبتلا به درد مزمن هستند احتمالاً این نوع تشخیص را بیش از سایر بیماران دریافت می کنند که "هر آنچه هست در ذهن خودتان است". این هیچ کمکی به درد مزمنی که خطر اضطراب و افسردگی را افزایش می دهد نمی کند بلکه حتی تشخیص علت واقعی آن را دشوارتر می کند.
اولین قدم برای دستیابی به تشخیص صحیح، یادداشت برداری مدام ازعلائم است. افرادی که از درد مزمن رنج می برند، غالباً دارای علائم نا مرتبط بیشمار دیگری مانند خستگی، عدم تحمل گرما و سرگیجه هستند. ثبت سوابقی از قبیل اینکه هر چند وقت یکبار این علائم بروز می کنند، مدت دوام آنها و چگونگی تداخل انها با فعالیتهای روزمره برای تشخیص صحیح حیاتی است.
بعضی اوقات پزشکان بجای اعتماد بر تفکر تحلیلی بر روی شهود و غریزه ای که بر اساس تجربیات گذشته دارند بیش از حد اعتماد می کنند. این می تواند منجر به تشخیص نادرست یا تأخیر در آن شود.
اگر از دوره اولیه درمان نتیجه ای حاصل نشد، به پزشک خود اصرار کنید تا دوباره به آخرین یادداشتهای به روزی که از علائم دارید نگاهی بیندازد. در مورد علائم خود آرام پیش بروید اما پیگیرباشید تا زمانی که پزشک شما متوجه شود که این علائم واقعی هستند و فقط تفکرات ذهن شما نیست.
اگر همه راه های دیگر به شکست منجر شد، پزشک دیگری پیدا کنید. داشتن یک پزشک آگاه که به شناخت شما در مورد بدنتان احترام می گذارد بسیار مهم است زیرا پزشکی که در هنگام درد درکی از شما نداشته باشد باید در جایگاه آخر قرار بگیرد.
برای یافتن یک پزشک مناسب همه چیز آن به آزمون و خطا بستگی دارد. روی پزشکانی که در درمان درد مزمن به نام هستند و از نرم افزاری کامپیوتری به نام نرم افزار پشتیبانی و آنالیز داده ها در تصمیم گیری برای شناسایی گزینه های مختلف تشخیص استفاده می کنند تمرکز کنید. شاید همه آنچه که شما نیاز دارید مجموعه جدیدی از چشم ها و گوش ها باشند که در تشخیص نقش دارند.
فقط به این دلیل که افراد پیرامون شما "این موضوع را درک نمی کنند" به این معنی نیست که شما باید در سکوت رنج ببرید و با درد زندگی کنید. پزشکانی هستند که درک خوبی از درد مزمن دارند و به شما جواب نه نمی دهند.