فرصت بورسی شدن استارت آپ ها
چند سالی است که ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار سرمایه سر و صدای بسیاری به پا کرده است. رشد بالای ارزش این شرکتها در سالهای اخیر سبب شده تا توجه بسیاری از مردم به خصوص مردم عادی به عرضه اولیه این شرکتها و روند قیمت سهام آنها پس از عرضه جلب شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ مساله این است که نوآور بودن این شرکتها در طول این مدت چالشهای مهمی را نیز پیش روی تحلیلگران بازارهای مالی گذاشته است. ارزشگذاری ایده و عموما رشدی بودن درآمد این شرکتها باعث شده تا ورود استارتآپها به بازار سرمایه تحلیل این شرکتها را مستلزم توجه به ظرایف بیشتری نسبت به شرکتهای عادی کند. با این حال اینطور که بهنظر میآید بورسی شدن موسسات یادشده در ایران نسبت به سایر شرکتها از ریسک و پیچیدگیهای کمتری برخوردار است. بنا بر این اصلا دور از انتظار نیست اگر بگوییم ورود این شرکتها به جمع نمادهای مورد معامله تجربهای موفق را در ایران رقم بزند.
اقتصاد امروز را شاید بتوان اقتصاد استارتآپها دانست. این کلمه بدون آنکه از سوی بسیاری از گویندگان آن به درستی استفاده شود همه روزه به خصوص در مباحث مربوط به فناوری و کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجا که در زبان فارسی از سوی بسیاری از عامه مردم این کلمه با عنوان شرکت دانشبنیان هم استفاده شده از همین رو بسیاری از مردم بر این باور هستند که تمامی استارتآپها دانشبنیان نیز هستند.
این در حالی است که هر استارتآپی دانشبنیان و هر دانشبنیانی نیز لزوما استارتآپ نیست. با این حال بیراه نیست اگر بگوییم بیشتر استارتآپها دانشبنیان نیز هستند، چراکه بر اساس خلاقیتهای فردی یا گروهی یک عده خاص بنیان گذاشته میشوند و سعی در آن دارند تا با نوآوری گره از نیازهای بشر باز کنند. به همین دلیل است که استارتآپها یا به عبارتی بهتر شرکتهای نوپا در جهان امروز سر و صدای بسیاری به پا کردهاند. اما واقعا تفاوت میان این دو چیست؟
دانشبنیان یا نوپا
پاسخ این پرسش را احمد پویانفر متخصص ارزشگذاری اینگونه داده است: اصولا شرکتهای استارتآپ یا همانطور که در فارسی گفته میشود، شرکتهای نوپا به شرکتهایی اطلاق میشود که قابلیت مقیاسپذیری دارند. شرکتی مقیاسپذیر است که بدون انجام سرمایهگذاریهای سنگین یا هزینههای زیاد بتواند تولید یا خدمات خود را گسترش دهد. برای مثال سرویس تاکسیهای اینترنتی از این نوع است.
این در حالی است که شرکتهای دانشبنیان دارایی معنوی دارند که برای آنها منشأ ارزش است و این داراییها لزوما دارای مقیاسپذیری نیستند. نکته دیگر اینکه تمامی شرکتهای استارتآپ تکنولوژیمحور یا هایتک نیستند. برای مثال شرکتهایی که در زمینه مخابرات و فضای مجازی فعال هستند اگرچه تکنولوژیمحور هستند اما بسیاری از آنها ممکن است شامل تعریف شرکت نوپا نشوند. بنابراین در ارزشگذاری باید میان هر کدام از اینها تفاوت قائل شد، هرچند بیشتر شرکتهای استارتآپی از تکنولوژی استفاده میکنند اما تکنولوژیمحور نیستند.
فوت کوزهگری ارزشگذاری
اما آنچه سبب شده تا در سالهای گذشته شرکتهای استارتآپی بیش از پیش سر زبانها بیفتند و در معرض توجه فعالان کسبوکار و به ویژه سرمایهگذاران در بازارهای سرمایه قرار گیرند، سود قابل توجه و سرعت رشد بالای آنها است که توانسته بسیاری از مشتاقان علم و ثروت را به سمت آنها جلب کند.
با این حال پیدا کردن این موقعیتهای سرمایهگذاری مناسب در میان انبوهی از شرکتهای نوپا که همه ساله پا به عرصه وجود میگذارند کار چندان آسانی نیست. از آنجا که پیشتازی این شرکتها در عرصه اقتصاد و تکنولوژی آنها را در بسیاری از موارد به سمت کشف ناشناختهها سوق داده، بازشناسی آنها بهعنوان موقعیتی سودآور بهدلیل وجود متغیر ریسک و نقش بالای آن در مسیر توسعه و کسبوکار این شرکتها، تحلیل و ارزشگذاری سهام آنها را با چالش مواجه میکند.
به گفته پویانفر، یکی از مسائل مهمی که در ارزشگذاری شرکتهای استارتآپی مورد توجه قرار میگیرد چرخه عمر این شرکتها است. به این معنا که این شرکتها در چه مرحلهای از توسعه هستند. بر این اساس هر چقدر این شرکتها به مرحله رشد بلوغ نزدیکتر شده باشند مدلهای ارزشگذاری که برای آنها استفاده میشود مشابه مدلهای مورد استفاده در ارزشگذاری شرکتهای بالغ خواهد بود.
به عکس هر چه به مراحل اولیه فعالیت خود و ایدهپردازی نزدیکتر باشند از مدلهای کلاسیک ارزشگذاری فاصله میگیرند و ویژگیهای مربوط به تیم ایده، پتانسیل بازار و... در آنها مورد توجه قرار میگیرد. وی ادامه داد: همین مساله سبب شده تا نزدیک بودن بسیاری از شرکتها به مرحله بلوغ ارزشگذاری آنها را برای ورود به بورس مشابه قیمتگذاری شرکتهایی کند که تاکنون به این بازار وارد شدهاند. با این حال برای ارزشگذاری این شرکت تعدیلاتی نیز مدنظر ارزشگذاران قرار خواهد گرفت. یکی از مسائلی که سبب درنظر گرفتن این نوع تعدیلها میشود ویژگی است که به شرکتهای یاد شده این اجازه را میدهد تا در همین سطح از سرمایهگذاری فعلی، فعالیتهای جدید را در کنار فعالیتهای حال حاضر خود دنبال کنند. در کنار این خصیصه ویژگی مقیاسپذیری نیز سبب میشود تا ارزشگذاری شرکتهایی از این دست متفاوت باشد.
استارتآپی در بورس
این کارشناس حوزه سرمایهگذاری به آثار ورود این شرکتها به بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: این مساله از چند بعد قابل بررسی است. در این باره ملاحظاتی وجود دارد که خود ورود این شرکتها و مسائل مربوط به ارزشگذاری و فرهنگ سهامداری یکی از آنها است. باید توجه داشت که در برخی موارد ممکن است فاصله این شرکتها تا مرحله درآمدزایی طولانی باشد. بنا براین در بسیاری از کشورها این احتمال وجود دارد که ارزش یک شرکت زیانده استارتآپ به اندازه یک شرکت سودده، بالا باشد. از این رو فرهنگ سرمایهگذاری بلندمدت باید وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: ورود این شرکتها به بازار سرمایه گام مهمی در جهت تامین مالی آنها است و اگر فرهنگ سهامداری اصلاح شود این اصلاح موفق خواهد بود. البته باید توجه داشت که به دلیل بالغ بودن بیشتر استارتآپهای بزرگ، ریسک ورود و درآمدزایی آنها بسیار کمتر از استارتآپهای کوچک است. از این رو کمیته پذیرش بورسها نیز احتمالا ورود آنها به بازار را تسهیل خواهد کرد. در کل فکر میکنم ورود این شرکتها به بازار سرمایه امر مثبتی خواهد بود و به نفع بازار سهام است. از این رو نگرانی خاصی در این زمینه وجود نخواهد داشت.