دیپلماسی برای تنشزدای روابط ایران و عربستان
در طول هفته گذشته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به4 پایتخت کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر داشت و درباره طرح صلح هرمز که دو سال و نیم پیش توسط رییسجمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارایه شد با مقامهای 4 کشور عراق، کویت، قطر و عمان گفتوگو کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، به گفته ظریف موضوع اصلی این گفتوگوها، طرح صلح هرمز و بهبود روابط کشورهای منطقه با یکدیگر بود. همزمان با این سفرها، انتشار اخباری در مورد مذاکرات مقامهای امنیتی ایران و عربستان در عراق و اظهارات ولیعهد عربستان مبنی بر تمایل به دوستی با ایران،گمانهزنیها در مورد بهبود وضعیت روابط دوجانبه میان تهران و ریاض و مجموعه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس افزایش یافته است.
برای بررسی این موضوع با سیدسلمان صفوی، رییس مرکز بینالمللی مطالعات صلح لندن گفتوگو کردیم تا از دورنمای آشتی میان تهران و ریاض و بهبود تعامل چندجانبه میان کشورهای منطقه از او سوال کنیم. در ادامه مشروح گفتوگو را با دکتر سیدسلمان صفوی، رییس مرکز بینالمللی مطالعات صلح لندن مطالعه میکنید.
از 5 سال پیش که عربستان و متحدانش اقدام به قطع رابطه با تهران کردند،تلاشهای ایران برای ایجاد فضای همکاری وگفتوگو ادامه داشته اما نتیجه ملموسی در بر نداشته است. به نظر شما آیا تغییری در وضعیت ایجاد شده و میتوان امیدوار بود که سفر اخیر و گفتوگوهای محمدجواد ظریف وزیر خارجه به تغییر شرایط کمک کند؟
شرایط بینالمللی و منطقهای در یمن و امریکا تغییر کرده است. جنبش مقاومت در یمن به پیروزی نسبی رسیده، دولت بایدن سیاست بازگشت به برجام را در پیش گرفته و مقاومت ملت ایران، سیاست جنگ اقتصادی و فشار حداکثری امریکا را شکست داده است؛ لذا در سایه پیروزیهای ایران در صحنه میدان و دیپلماسی، دنیا در حال تغییر رفتار با ایران است. تحتتاثیر شرایط جدید در معادلات قدرت، احتمال اینکه طرح تنشزدایی ایران با عربستان با موفقیت مواجه شود، بالاست. از ممیزات شرایط جدید آن است که سرداران حوزه میدان و دیپلماسی بر ضرورت تنشزدایی با عربستان متفقاند.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، سهشنبه شب درگفتوگویی با شبکه العربیه از تمایل برای روابط دوستانه و ممتاز سخن گفت. این اظهارات از سوی رسانهها به عنوان یک تغییر لحن جدی از سوی مقامهای عربستان در طول 5 سال گذشته ارزیابی شد. به نظر شما عربستان تا چه حد در این تغییر رویکرد جدی است؟ انگیزه و دلیل این تغییر لحن چیست؟
بیانات مهم و شفاف ولیعهد عربستان به نمایندگی از حکومت عربستان برای میل به بهبود روابط با ایران جدی به نظر میرسد. عربستان مدتی است دریافته که سیاست تخاصم با ایران پاسخ نمیدهد. از این رو در پی فرصتی برای بازگشت مجدد به دیپلماسی برای تنشزدایی با ایران است. برای عربستان به قدرت رسیدن جو بایدن و دموکراتها در امریکا، شبیه روی کار آمدن جیمی کارتر برای شاه است؛ لذا 3 مولفه رویکرد جدید دولت بایدن، پیروزی نسبی جنبش مقارمت یمن و استحکام قدرت ایران به رغم جنگ اقتصادی چند سال گذشته امریکا علیه ایران، عربستان را متوجه کرده که بهترین راه برای تامین امنیت، تعامل سازنده با ایران، همسایه مسلمان و قدرتمند این کشور است.
همزمانی مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ در وین برای بازگشت امریکا به برجام با سفر ظریف وزیر خارجه کشورمان به کشورهای منطقه و تغییر لحن عربستان سعودی این گمانه را ایجاد کرده که این تغییر لحن ممکن است با مساله بازگشت امریکا به برجام مرتبط باشد به نظر شما ارتباط این دو مساله چگونه است؟
پیروزی مقاومت ملت ایران در مقابل جنگ اقتصادی امریکا و بازگشت امریکا به برجام، رقبای منطقهای ایران را از خیال تضعیف ایران ناامید کرده است. بازگشت امریکا به برجام، پیروزی رویکرد دیپلماسی در مقابل جنگ در منطقه است؛ بدین معنا که ایران ماندنی است و دنیا باید با ایران از طریق دیپلماسی در موضوعات مورد اختلاف به مصالحه برسد. تسلیم دیپلماسی ابرقدرت جهان از طریق برجام،مسلما بر تصمیمات کلان عربستان در رابطه با ایران اثرگذار است. نکته مهم این است ایران به عربستان تفهیم کند که کاهش تنش بین ایران و امریکا به زیان عربستان نیست و ایران از این شرایط استفاده میکند تا به صورت واقعگرایانه روابط را با همسایه مهم خود عربستان براساس احترام به منافع مشروع متقابل سامان دهد.
طی سفر محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان به کشورهای منطقه، جنجالهایی داخل کشور در رابطه با انتشار یک فایل صوتی از او ایجاد شده که انتقادهای تند و افراطی برخی جناحهای سیاسی را به همراه داشته است. به نظر شما این شرایط در داخل کشور تا چه اندازه میتواند به تلاشها برای بهبود شرایط در منطقه و ایجاد تعامل با کشورهای منطقه موثر باشد؟
بنده اطلاع دارم که دکتر ظریف و شهید پر افتخار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی رفاقت داشتند و صمیمانه با یکدیگر همکاری میکردند. اختلاف نظرکارشناسی، امری است طبیعی که در تخالف با دوستی و همجبهه بودن نیست. به عنوان یک مطلع میگویم درکلیه سازمانهای مهم، بحثهای کارشناسی با بیان اختلافنظرها صورت میگیرد. اکثر مدیران ارشد اضلاع مختلف حکومت، مجاهد فی سبیلالله و درصدد تقویت اقتدار و امنیت ملی کشور هستند. هر حوزهای نیز زبان و لوازم خود را دارد؛ لذا نباید اجازه داد دشمن با ایجاد فضای آلوده، دستاوردهای میدان و دیپلماسی را خدشهدار کند. دیپلماسی منهای موفقیتهای میدانی، قدرت مذاکره ندارد. میدان نیز برای تثبیت دستاوردهای خود نیازمند دیپلماتهاست که در ساختار جهانی قدرت و روابط بینالملل از طریق مذاکره آنها را تثبیت کنند. دفاع، ادامه دیپلماسی است و دیپلماسی نیز ادامه دفاع با ابزار و صحنههای مختلف است. به عنوان کسی که در هر دو بخش فعالیت داشته، دفاع و دیپلماسی عاقلانه را مکمل همدیگر میدانم.کیفیت روابط سپاه، وزارت خارجه و اطلاعات از بدو انقلاب تا حالا را همه کارشناسان امنیت ملی میدانند باید وحدت ملی را حفظ کرد.
وزیر خارجه کشورمان بهرغم سفر به 4 کشور کرانه خلیج فارس طبق معمول سالهای اخیر از سفر به 3 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس یعنی بحرین، امارات و عربستان باز ماند. به نظر شما این 3 کشور که به محور ضد ایرانی در شورای همکاری خلیج فارس بدل شدهاند تا چه اندازه به شنیدن طرحها و گفتههای ایران که با کشورهای همسایه طرح شده، تمایل دارند و با نگرش مثبت با آن مواجه میشوند؟
این 3 کشور نیز تحتتاثیر شرایط جدید به زودی رابطه با ایران را تغییر میدهند.کشور اصلی بین 3 کشور مذکور عربستان است. تفاهم با عربستان به همکاری بحرین نیز میانجامد زیرا سیاست بحرین تحت تاثیر عربستان است. امارات هم بیش از عربستان در پی بهبود روابط با ایران است اما حاکمان امارات، تحفظ عربستان را ندارند. عربستان به عنوان خادمالحرمین، تحفظ و محذوراتی دارد که برای جلوگیری از استیلای صهیونیستها در منطقه، این کشور را به ایران نزدیک میکند.
خبرهایی از گفتوگوهایی بین مقامات امنیتی ایران و عربستان در بغداد منتشر شده است. فکر میکنید چه عاملی باعث شده در این بازه زمانی این گفتوگوها بعد از حدود ۵ سال قطع کامل روابط دو کشور آغاز شود؟ چرا بغداد به عنوان محل برگزاری آن انتخاب شده است؟ موضوعات مورد علاقه طرفین در چنین گفتوگوهایی چه مسائلی میتواند باشد؟
کاظمی نخستوزیر عراق، فردی عملگرا و با تجربه سبک عمل انگلیسی در حوزه سیاست است. او مدتی در لندن زندگی کرده و تجربیات مهمی از تعاملات بینالمللی کسب کرده است. او میداند که امنیت ملی عراق با بهبود روابط بین ایران، عربستان و امریکا بهتر میشود؛ لذا برای منافع ملی عراق اقدام به فضاسازی بهبود روابط سه جانبه کرده که تاکنون پیشرفت داشته است. موضوع یمن در صدر مذاکرات طرفین قرار دارد. ایران آماده حمایت از صلح عادلانه در یمن است و میتواند به خروج عربستان از یمن بدون ضایعات بیشتر کمک کند. ایران هیچ چشمداشتی به سرزمین عربستان ندارد و به تمامیت ارضی عربستان احترام میگذارد. در حوزه هستهای نیز ایران مجددا به عربستان یادآور میشود که به دنبال سلاح هستهای نیست و دشمن اصلی منطقهای، تلآویو است که هم اینک صاحب سلاح هستهای است و با تحمیل 4جنگ رسمی بر عربها، سرزمینهای آنها را اشغال کرده است، نه ایران.
قبل از سفر رابرت مالی، فرستاده ویژه رییسجمهور امریکا در مسائل ایران به وین برای شرکت در مذاکرات برجام، او جلسهای با نمایندگان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس داشت. به تصور شما تغییر دولت در امریکا و تغییر رویکرد این کشور در مسائل خلیج فارس تا چه اندازه میتواند بر رویکرد کشورهای منطقه به رابطه با ایران اثرگذار باشد؟
دولت بایدن و دولت انگلیس خواهان خروج عربستان از یمن و توقف کشتار غیر نظامیان هستند زیرا این کشتارها با سلاحهای غربی صورت گرفته و آنها تحت فشار افکار عمومی و حامیان حقوق بشر قرار دارند. از سوی دیگر هیچ افقی از پیروزی نظامی عربستان و امارات در یمن متصور نیست؛ لذا پایان حمایت بایدن از تجاوز به یمن و قصد بازگشت به برجام، اسباب تغییر نگرش 3 کشور مسالهدار با ایران میشود و آنها به سیاست تنشزدایی به ایران باز میگردند. البته ایران باید متوجه باشد که در جوار سیاست مدیریت تنش با امریکا باید سیاست تنشزدایی با همسایگان خود به خصوص 3 کشور مذکور و عربستان را در اولویت قرار دهد و این ماموریتی است که اینک دکتر ظریف در حال انجام آن است.
پیشنهاد تاسیس یک سازوکار منطقهای با شرکت 8 کشور کرانه خلیج فارس از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸ مطرح بوده است. با گذشت ۳۰ سال از ارایه این پیشنهاد، آیا امیدی برای همکاری بین 6 کشور جنوبی خلیج فارس با ایران و عراق برای تشکیل سازوکاری مشترک چه در حوزههای همکاری سیاسی و اقتصادی و چه در حوزههای امنیتی و نظامی، آنگونه که ایران در طرحهای اخیر خود به عنوان گام اول مطرح کرده، امکانپذیر است؟
با سقوط صدام و نزدیک شدن عراق به ایران و شکست سیاستهای امریکا در منطقه و آشکار شدن بیدفاع بودن عربستان(پس از حمله آرامکو) و شکست متفقین عربی- غربی در یمن و متفقین عربی- غربی- ترکی در سوریه؛ امکان به سر عقل آمدن عربستان در تغییر سیاست با ایران متصور بود. اینک کویت، عمان، قطر و عراق از جهت توسعه روابط همهجانبه با ایران همافقاند لذا با توجه به شراط جدید، امکانات بیشتری برای تامین امنیت منطقه توسط کشورهای همسایه ایجاد شده نه از طریق وابسته شدن به قدرتهای غربی که در عمل ناکارآمدی آن آشکار شده است. ایران به عنوان برادر بزرگتر در منطقه باید هوشمندانه و فعالانه این جریان راهبردی را مدیریت نماید.