احمدی نژاد اختلال روانشناختی دارد
عبدالرضا داوری گفت: سیاستورزی آقای احمدینژاد مبتنی بر عناصر غیراخلاقی است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، عبدالرضا داوری مشاور رسانه ای احمدی نژاد که می گوید از او جدا شده در مصاحبه با روزنامه اعتماد، مطالبی درباره رییس سابق خود بیان کرده است.
بخشهایی از اظهارات او را می خوانید:
*وقتی ایشان میگوید مسوولان جزیره میخرند و از خشم مردم میخواهند به آنجا فرار کنند به این معناست که ایشان جمهوری اسلامی را رو به فروپاشی میبیند و مسوولان را در حال غارت.
* احمدینژاد یک ویژگی دارد و آن این است که یکسری اطلاعات به اصطلاح متلکگونه و به زبان کنایه و بعضا دروغ را با ادبیاتی عامهپسند عرضه میکند. نمونهاش هم کار غیراخلاقی که ایشان با آقای حدادعادل کرد. من به آقای حداد در بسیاری زمینهها انتقاد دارم اما اینکه ما در مواجهه با او اطلاعات دروغ بدهیم و بگوییم ایشان دست فرح پهلوی را بوسیده و عکسش در اختیار من است، غیراخلاقی است. من از نزدیکان احمدینژاد بودهام. ایشان نه عکسی در اختیار دارد و نه چنین چیزی دیده است. چیزی شنیده و آن را در فضای عمومی مطرح کرده است.
*سیاستورزی آقای احمدینژاد مبتنی بر عناصر غیراخلاقی است. او زخمهایی به افراد میزند تا در فضای افکار عمومی مطرح شود اما در نهایت مثل یک بومرنگ به خودش بازمیگردد.
* من منتقد جدی دولت روحانی هستم ولی معتقدم احمدینژاد با این شیوه انتقاد، انتقاد از دولت را مبتذل میکند.
*مجموعه احمدینژاد آلوده به فساد اقتصادی است. حکم آقای بقایی را ببینید. مداخلات آقای بقایی و دهها هزار سکهای که در دوره آقای احمدینژاد گرفته شده و سرنوشت نزدیک به ۲ هزار سکه معلوم نیست.
*سیستم مراعات آقای احمدینژاد را میکنند که ۸ سال رییسجمهوری بوده است. نمیخواهند کار به شرایط بدی کشیده شود.
*در موضوع اختلاس 3.7 میلیاردی(نزدیک به 4 میلیارد) آقای بقایی عامل اصلی آقای احمدینژاد است چون پول به احمدینژاد داده شده و او این پول را به آقای بقایی داده است.
* من از نزدیک شاهد ارتباط احمدینژاد و بقایی بودهام و میگویم که رابطه بقایی با احمدینژاد مثل رییس و مرئوس است؛ بقایی به احمدینژاد تحکم میکند.
*آقای احمدینژاد دو شخصیت دارد. دکتر جباری به جنبههای روانشناختی احمدینژاد پرداخته و در تحلیل روانشناختی که دارد، اختلال سایکوتیک را راجع به احمدینژاد مطرح کردند. دکتر جباری نیز از نزدیکان ایشان بوده است. احمدینژاد یک شخصیت بیرونی دارد که بخشی از هواداران ایشان همان شخصیت را میبینند. او یک شخصیت پشت صحنه و کمتر دیده شده دارد. کسانی هم که دیدهاند معمولا آن را روایت نکردهاند. معدود افرادی چون من، آقای جباری، آقای امیریفر و احمدزادهکرمانی این صحنه را دیدهایم که آقای احمدینژاد مقابل آقای بقایی مثل یک مرئوس است. بقایی به احمدینژاد مسلط است. تحکم میکند. احمدینژاد بدون اجازه بقایی آب نمیخورد. تمام موضوعات در سیستم حتی موضوعات سیاسی احمدینژاد در دست بقایی است. همین الان جلساتی و تجمعاتی که برگزار میشود، طرحهای آقای بقایی است که من شخصا دیدهام.
* بقایی 2 سال است که بیرون از زندان است.
*احمدینژاد امروز یک فرقه تشکیل داده است. ما هم عملا در دورهای در مناسبات درونفرقهای بودهایم. شما وقتی در فرقه قرار میگیرید، انتقادات را نمیشنوید. ما میگفتیم تمام کسانی که به احمدینژاد انتقاد میکنند، عوامل صهیونیستها در ایران هستند. خود من حکم محکومیت بقایی را یک ماه است که خواندم. همان زمان ایشان مدام میگفت که حکم و برخورد سیاسی صورت گرفته است. این اختلافات که در یک سال اخیر پیش آمد به خصوص در جریان انتخابات امریکا و تحلیل احمدینژاد به تدریج ساختار ذهنی من نسبت به این آقایان ترک خورد.
*احمدینژاد بسیار فرصتطلبانه به موضوعات نگاه میکند. او گفت همان عوامل قتلهای زنجیرهای آشوب به پا کردند و من به آنها خس و خاشاک گفتم. درحالی که اگر تیم امنیتی آقای احمدینژاد و عملکرد آنها و سوابق آنها را ببینید، تیم قتلهای زنجیرهای در وزارت اطلاعات نزدیکترین مناسبات را با شخص احمدینژاد داشتند. آقای بقایی برای همسر سعید امامی کفیل شد تا آزاد شود یا آقای مصطفی کاظمی رفاقت خوبی با این تیم داشت و در دوره احمدینژاد در بخشهایی از دولت استخدام شد. احمدینژاد میخواهد خطای خس و خاشاک را توجیه کند؛ بنابراین آن را به یک گروه امنیتی منتسب میکند.
*او حتما برای انتخابات نامنویسی میکند.تردید نکنید.از یک سال تا دو سال پیش روی انتخابات کار کرده است. ما برنامه برای ایشان تنظیم کردیم. جلساتی داشتیم. اما به اعتقاد من مساله ایشان روشن است و احراز صلاحیت نمیشود. احمدینژاد خارج از پارادایم قدرت هیچ وزنی ندارد. او بدون پوزیشنهای سیاسی هیچ تاثیرگذاری ندارد و به مردم نگاه ابزاری دارد. گفتمان ریشهداری در حوزه مردم ندارد.
*پیشبینی من این است که او در تندباد انتخابات خاموش شده و در نهایت به فراموشی سپرده میشود مثل بسیاری چهرههای قدرتطلبی که در تاریخ بودهاند. نمونهای که پس از فرآیند قدرتطلبی افول کرد، مظفر بقایی میدانم که در دوران ملی شدن نفت این فرآیند را طی کرد اما در ساختار پهلوی پاسخی نگرفت و به عنوان نیرویی در حاشیه اسم خود را ثبت کرد. احمدینژاد ۶۵ ساله است و فرصت بازتولید خود را ندارد. اصولا به دلیل شخصیت فردمحوری که دارد امکان اینکه خودش را تکثیر و بازتولید کند، ندارد. تیم سیاسی قوی هم ندارد و مشتی کارچاقکنها او را دوره کردند که پس از عدم احراز صلاحیت آنها هم از دور او میروند.