تاثیر پاندمی کووید-۱۹ بر صنعت کشاورزی جهان
جهان در سال 2020 شاهد یک قوی سیاه بود که تمام کشورها را تحت تاثیر قرار داد؛ پاندمی کووید- 19 توانست تمامی معادلات جهانی را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی برهم زند و کشورها را وادار به وضع قوانین و استانداردهای جدید بهداشتی کند که بر روند فعالیت¬های تجاری نیز تاثیر مستقیمی داشتند.
کشورهای جهان با شیوع ویروس کرونا، درگیر بحرانهای متعددی شدند و در صنایع مختلف شاهد کند شدن و حتی متوقف شدن فعالیتها بودیم. صنعت کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد جهانی هم از این بحران متاثر شده است. هرچند دولتها طرحی را جهت مدیریت ریسک در صنعت کشاورزی کشورهایشان ارائه دادهاند، اما با توجه به اینکه این طرحها تمرکز زیادی روی مباحث مالی و بهبود اوضاع فعلی دارند، میتوان آنها را بیشتر یک طرح مدیریت بحران به شمار آورد و یا در بهترین حالت، مدیریت ریسک مالی. اما در حال حاضر با توجه به اینکه تخمین و پیشبینی درستی از بازه زمانی و عمق اثرگذاری این بحران در آینده و یا بروز بحرانهای آتی وجود ندارد، مدیریت ریسک، کلید اصلی کنترل شرایط در آینده است. مدیریت ریسک شامل چند گام اساسی است؛ شناسایی ریسکها، تحلیل ریسکها، ارزیابی ریسکها، راهحلهای مقابله با ریسکها و مانیتورینگ ریسکها.
شناسایی، تحلیل و ارزیابی ریسکها:
به طور کلی در صنعت کشاورزی، 5 نوع ریسک وجود دارد؛ ریسک تولید، ریسک قیمت یا بازار، ریسک مالی، ریسک نهادی و ریسک انسانی. اما در اینجا میخواهیم به ریسکهایی بپردازیم که نشات گرفته از بحران بیماری کووید- 19 هستند. ریسک منابع انسانی، ریسک زنجیره تامین و ریسک تقاضا. نکته مهم در خصوص این سه ریسک این است که روی یکدیگر هم اثرگذارند و این موضوع باعث ایجاد تله ریسک میشود.
1- ریسک منابع انسانی: با شیوع ویروس کرونا، کشورها مرزهای خود را به روی مسافران بستند و همین امر موجب شد که بخش بزرگی از نیروی کار فعال در بخش کشاورزی، یعنی مهاجرین، نتوانند وارد آن کشورها شوند و به همین علت محدودیت زیادی در حوزه منابع انسانی این صنعت رخ داده است. به نظر میرسد با وجود شروع واکسیناسیون، حداقل تا یک الی دو سال آینده همچنان شاهد محدودیت-های مسافرتی در سطح بین کشوری باشیم، و همین امر بیانگر ریسک کمبود نیروی کار خارجی در صنعت کشاورزی کشورها است. ضمن اینکه در خصوص منابع انسانی داخلی هم ریسک بالایی وجود دارد که علت زیادی میتواند داشته باشد؛ مانند درگیر بودن نیروی کار به صورت مستقیم (بیمار بودن فرد) و یا غیر مستقیم (بیمار بودن نفرات خانواده فرد)، ترس افراد از کار کردن در محیط و تمایل به کارهایی که امکان دورکاری در آنها وجود دارد، بیشتر شدن مسئولیت والدین به دلیل تعطیلی مدارس و غیره. بنابراین هم در مورد نیروی کار خارجی و هم داخلی، ریسک نسبتا بالایی صنعت کشاورزی کشورها را تهدید میکند.
2- ریسک زنجیره تامین: شیوع ویروس کرونا باعث مختل شدن زنجیره تامین در سراسر دنیا شده است. به طوری که سرعت جهانی شدن به طور چشمگیری کاهش یافته است. محدودیتهایی که کشورهای مختلف جهت ورود و خروج کالا اعمال کردهاند موجب شده است که زنجیره تامین جهانی دچار چالشهای جدی شوند. از یک سو ورود مواد اولیه، ماشینالات و ابزارهای موردنیاز صنعت کشاورزی از کشورهای دیگر همراه با ریسک شده است. از سوی دیگر ارسال محصولات کشاورزی به بسیاری از کشورها به دلیل محدودیتهای کرونایی و الزامات و استانداردهای جدید، دچار چالش شده است. قابل ذکر است که ریسک زنجیره تامین صرفا شامل محیط بینالمللی نمیشود و بازارهای داخلی کشورهای تولیدکننده محصولات کشاورزی نیز درگیر این ریسک شدهاند، چرا که محدودیتهای رفتوآمدی در داخل شهرها و بین شهرها نیز برقرار است و این امر، تامین کالا و توزیع محصولات در داخل کشورهای تولیدکننده را نیز دچار ریسک می-کند. خصوصا در صنعت کشاورزی، که دو عامل لجستیک و چانهزنی که نقش تاثیرگذاری در کسبوکارها دارند، به شدت تحت تاثیر شرایط پساکرونایی قرار گرفتهاند.
3- ریسک تقاضا: ریسک تقاضا از سمت بازار را میتوان به سه بخش کاملا متفاوت تقسیم کرد که منجر به ریسک تعارضی میشوند. بخشی از بازار مصرفی محصولات کشاورزی ممکن است دچار کاهش تقاضا شوند، در عین حال بخشی دیگر دچار افزایش تقاضا شوند؛ بخشی هم دستخوش تغییر شگرفی در تقاضا نمیشود. در تحلیل این موضوع باید گفت که از طرفی با توجه به افزایش هزینههای تولید محصولات کشاورزی در شرایط جدید کرونایی، قیمت محصولات کشاورزی رو به افزایش خواهد بود و همین امر در کنار کاهش قدرت خرید گروهی از مشتریان و مصرفکنندگان که در پساکرونا دچار بحران اقتصادی شدیدی شدهاند، موجب کاهش تقاضای بخشی از بازار میشود. از طرف دیگر گروهی از مصرفکنندگان با اینکه دچار بحران اقتصادی نشدهاند، اما سیاست ریاضت اقتصادی را در پیش گرفتهاند و رفتار خرید خود را بیشتر معطوف به خرید اقلام اساسی غذایی کردهاند که همین امر موجب افزایش تقاضای محصولات کشاورزی خواهد شد. ضمن اینکه گروهی از مصرفکنندگان در شرایط اقتصادی جدید، دچار بحران اقتصادی نشدهاند و تغییری در رفتار خرید آنها ایجاد نشده است. در این شرایط پیش بینی و مدیریت تقاضاها و پاسخگویی مناسب به آنها، با ریسک بالایی همراه خواهد شد. در بازارهای بین-المللی محصولات کشاورزی هم ممکن است شاهد این باشیم که عمده تغییرات در تقاضا روند منفی داشته باشند. عواملی مانند تمایل کشورها به خودکفایی و تامین اقلام اساسی از مناطق اطراف خود و یا نگاه محتاطانه مصرفکنندگان به مواد غذایی که از خارج از کشور تامین میشوند، باعث میشود که بخش بزرگی از بازارهای صادراتی محصولات کشاورزی کشورهای تولیدکننده دچار ریسک جدی شوند.
راهحلهای مقابله و مانیتورینگ ریسکها:
ریسکها، شاید قطعیت نداشته باشند ولی میبایست استراتژیهای مناسبی برای مقابله با وقوع احتمالی آنها اتخاذ کرد. این استراتژیها میبایست در دو سطح دولت و کسبوکار طرحریزی، اجرا و کنترل شوند.
1- راهحلهای مقابله با ریسک منابع انسانی: دولتها میبایست با وضع پروتکلهای بهداشتی، شرایط را برای ورود نیروی کار خارجی در کشور فراهم آورند. در عین حال صاحبین کسبوکارهای فعال در صنعت کشاورزی باید به طور کامل استانداردهای بهداشتی و مراقبتی را در محیط کار فراهم آورند و در کنار آن مشاغلی که نیازمند حضور دائم در محیط کار نیستند را شناسایی و بستر لازم را جهت دورکاری شاغلین آنها تحت شرایط هیبریدی آماده کنند. پس از مفهوم کار از خانه ، با مفهوم جدیدی روبرو شدهایم، کار از هر جایی ؛ فعالین در صنایع کشاورزی میبایست به سرعت مشاغلی که با این مفهوم سازگاری دارند را شناسایی و طرحریزیهای لازم را جهت پیادهسازی آن در کسبوکار خود انجام دهند.
2- راهحلهای مقابله با ریسک زنجیره تامین: دولتها باید به سرعت زیرساختهای لجستیکی مورد نیاز را جهت تقویت زنجیره تامین بینالمللی و داخلی در شرایط پساکرونا ایجاد کنند. صاحبین کسبوکار کشاورزی نیز باید کانالهای تامین و توزیع خود را بهروزرسانی کنند. فعالین در صنعت کشاورزی باید به دنبال شناسایی منابع جدیدِ دارای مزیتهای اقتصادی جهت تامین مواد اولیه و اقلام تولیدی موردنیاز خود باشند. همچنین باید کانالهای جدید معرفی و توزیع محصولات کشاورزی را شناسایی و ایجاد کنند؛ در همین راستا باید به توسعه زیرساختهای آنلاین اهمیت زیادی دهند و راههای ارتباط مجازی با تامینکنندگان، توزیعکنندگان، مشتریان و مصرفکنندگان را در کسبوکار خود ایجاد کنند.
3- راهحلهای مقابله با ریسک تقاضا: دولتها باید با ارائه بستههای حمایتی اقتصادی به آن بخش از مشتریان و مصرفکنندگان محصولات کشاورزی که بیماری کووید- 19 تاثیر منفی بر آنها داشته است، از آنها حمایت کنند تا تقاضای واقعی آنها صرفا به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی کاهش پیدا نکند. همچنین کسبوکارهای فعال در صنعت کشاورزی باید با اقدامات موثری مانند برنامهریزی منابع سازمان ، چابکسازی فرآیندهای اجرائی، بهینهسازی مالی جهت کنترل قیمتها، قیمتگذاری براساس رویکردهایی مانند قیمتگذاری منحنی تجربه و رعایت استانداردهای بهداشتی در سطوح مصرفی، تاب آوری تقاضا ایجاد کنند. تمرکز و توسعه بازارهای منطقهای نیز استراتژی دیگری است که باید در دستور کار فعالین بخش کشاورزی قرار بگیرد. چرا که در عصر پساکرونا، تقاضاها از جهانی شدن فاصله گرفتهاند و شاخصهایی مانند در دسترس بودن و یا کاهش هزینه ها اثر بیشتری بر شکلگیری تقاضاها خواهند داشت.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که بحران کرونا، ضرورت ایجاد یک نظام پایدار مدیریت ریسک را در صنعت کشاورزی نشان داده است و چنین نظامی باید هم در سطوح دولتی و هم در سطوح کسب وکار، طرح ریزی، اجرا، کنترل و در مواقع لازم اصلاح و بهینه سازی شود. تابآوری صنایع در شرایط بحرانی در گرو بهره مندی آنها از یک نظام مدیریت بحران و یک نظام مدیریت ریسک است و صنعت کشاورزی، با توجه به اینکه همواره از سمت عوامل متعددی مانند تغییرات آبوهوایی یا قوانین زیست-محیطی تهدید میشود، نیاز جدی به چنین نظامی دارد تا در مقابل قوی سیاه بعدی، مقاومت کافی داشته باشد.
* مدیرعامل گروه توسعه صادرات ایران مدیوم، مشاور کسب و کار و تجارت بین الملل