بازار بکر گردشگری دریایی
در حالی که توریسم دریایی در دهه اخیر از روبهرشدترین بخشهای صنعت گردشگری بوده، در ایران این حوزه به رسمیت شناخته نشده و زیرساختهای آن مهیا نیست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، سعید انورینژاد فعال و کارشناس حوزه گردشگری دریایی با اشاره به اینکه اولین چالشی که سرمایهگذاران و علاقهمندان برای ورود به حوزه گردشگری دریایی با بهرهگیری از لنج با آن مواجه میشوند به قوانین و مقررات بازمیگردد، میگوید: بر اساس قوانین موجود سازمان بنادر و آییننامه صدور مجوزهای شناورهای گردشگری به شناور بالای ۱۵ سال برای گردشگری، مجوزی داده نمیشود. این در حالی است که اغلب لنجهای ارزشمند ما ۳۰، ۴۰ ساله یا بیشتر هستند. البته حتی اگر شما لنجی زیر ۱۵ سال هم داشته باشید چالشهای دیگری خواهید داشت که شما را از ورود به این حوزه منصرف میکند.
فرض کنیم این قانون تغییر کند و لنجهای بالای ۱۵ سال هم بتوانند مجوزهای لازم را برای ورود به صنعت گردشگری دریافت کنند، آیا تمام مسائل این حوزه برطرف میشود؟
قوانین تنها مشکل ما در این حوزه نیست، در حوزه زیرساخت هم تا به حال کاری انجام نشده است. یکی از این زیرساختها اسکله مناسب برای گردشگری دریایی است. فرض کنید بخواهیم در قشم به عنوان یکی از بهترین مناطق کارمان را شروع کنیم، مسافر کجا باید سوار و پیاده شود؟ امکانی که درحالحاضر داریم اسکله لنجهای صیادی و باری هستند که امکانات لازم برای گردشگر را ندارند. تنها اسکله مارینا کیش است که چنین امکاناتی را دارد که یک اسکله خاص و گران است.
فقدان سازوکارهای حرکت شناورها از دیگر چالشهایی است که لنجهای گردشگری با آن روبهرو هستند. درحالحاضر شناورهای باری و صیادی باید ورودی و خروجی بزنند و مسیری که در آن حرکت میکنند هم با هماهنگی با دریابانی است. اما از آنجا که لنجهای گردشگری تاکنون محدود بوده و به یکی دو لنج محدود شدهاند چنین مواردی برای آنها وجود ندارد. بنابراین حتی اگر شما مشکل قانون و اسکله را حل کنید در گام بعدی به این مشکل برمیخورید. لنج گردشگری، شناور باری نیست که بخواهد محمولهای را به دبی ببرد بلکه تنها قصد دور زدن محدود را دارد. البته این مشکل در مارینا کیش حل شده اما در سایر مناطق باید با آن دست و پنجه نرم کنیم تا این زنجیره به هم متصل شود.
آیا گردشگری دریایی با چنین چالشهایی توجیه دارد که سرمایهگذار به آن ورود پیدا کند؟
توریسم دریایی بازاری بالقوه است که هنوز بالفعل نشده و شاهد آن بازار بینالمللی این حوزه است. او میافزاید: اگر نگاهی به کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس بیندازید تا سایر کشورهایی که در این حوزه کار میکنند میبینید که یکی از پررشدترین بخشهای گردشگری دنیا در یک دهه اخیر توریسم دریایی بوده است. این رشد به ویژه در حوزه شناورها و در راس آنها شناورهای سنتی قابل توجه است. از این روست که عمان و قطر در تلاشند فعالیتهایشان را در این حوزه گسترش دهند. توجه داشته باشید که گردشگری دریایی حوزهای بکر است که مخاطبان خود را دارد، بنابراین اگر مسائل و چالشهای پیش روی آن برداشته شود شاهد جهش در این حوزه خواهیم بود.
ساحل طولانی یکی از مزیتهای ایران نسبت به سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس است. علاوه بر ساحل طولانی دریای عمان و خلیجفارس، در ایران ما جزایر بسیاری داریم که گشتزنی در اطراف آنها یکی از جذابترین بخشهای سفر خواهد بود، هرچند که مطمئن نیستیم بتوانیم مجوزهای گشتزنی در اطراف آنها را هم بگیریم.
بحث دیگر میزان سرمایه گذاری در این حوزه است. ساخت لنج نو از چند جهت توجیه اقتصادی ندارد. برای ساخت لنج نو آن هم با چوب متوسط باید هزینه بسیار سنگینی را انجام دهید. این در حالی است که لنجهای قدیمی از بهترین نوع چوب یعنی ساج ساخته شدهاند. علاوه بر آن به لحاظ کیفیت ساخت هم لنجهای قدیمی نسبت به لنجهای نو ارجحیت دارند. برای خرید یک لنج قدیمی خوب که موتور خوبی هم داشته باشد باید بین ۵/ ۱ تا ۲ میلیارد سرمایهگذاری کنید و برای آمادهسازی آن برای گردشگری هم حدود یک میلیارد تومان سرمایه نیاز دارید. بنابراین میتوان گفت سرمایهگذاری این بخش حدود سه میلیارد تومان خواهد بود که البته با هزینههای کمتر به دو میلیارد تومان هم میرسد.
بازگشت سرمایه در این حوزه چقدر زمان میبرد؟
با رفع چالشها و شروع حرفهای در این کار که در آن بازاریابی مناسبی هم صورت گرفته باشد میتوان امیدوار بود در یک بازه دو یا سه ساله بازگشت سرمایه انجام شود و سرمایهگذار بتواند سودآوری معقولی هم در این زمینه داشته باشد.
****
گفتههای این فعال حوزه گردشگری نشاندهنده بازار بکر و در عین حال جذاب گردشگری دریایی است. این روزها که شهرهای جنوبی و قشم، کیش و سایر سواحل خلیجفارس و دریای عمان به مقصدی جذاب برای گردشگران بدل شده، میتوان با فراهم کردن زیرساختها و رونق گردشگری دریایی شکل دیگری از توریسم را در این سواحل راه انداخت که با توزیع درآمدی و اشتغالزایی برای طیف گستردهتری از جامعه بومی همراه باشد و در عین حال به نگهداشت سنت و تاریخ مردم این منطقه نیز بیش از پیش کمک کند.