وقت خروج از افغانستان فرا رسیده است؟
دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده امریکا در توافقی با گروه شبهنظامی طالبان قول داده تا ماه مه 2021 همه نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد؛ هنوز مشخص نیست جو بایدن، رییسجمهور منتخب امریکا پس از ورود به کاخ سفید چه سیاستی را در قبال افغانستان اتخاذ میکند اما استمرار حضور نظامی امریکا در این کشور موافقان و مخالفان زیادی دارد. پایگاه خبری تحلیلی «ریل کلیر ورلد» در گزارشی به دفاع از پایان دادن به «جنگ ناتمام» در افغانستان پرداخته و ادعا میکند این جنگ هیچ ربطی به امریکا ندارد! در این گزارش آمده است: در پی هجوم حامیان دونالد ترامپ رییسجمهور امریکا به ساختمان کنگره، تدابیر امنیتی مراسم تحلیف رییسجمهور منتخب جو بایدن به طرز چشمگیری افزایش یافته است. بیش از 20 هزار نیروی گارد ملی برای تامین امنیت این رویداد مورد استفاده قرار میگیرند. این تعداد بیش از
دو برابر سربازان مستقر در عراق و افغانستان است. بنابراین برای محافظت از واشنگتن دی سی،که حدود 61 مایل مربع وسعت و بیش از 700 هزار نفر جمعیت دارد، این تعداد نیرو لازم است. افغانستان حدود 250 هزار مایل مربع مساحت و بیش از 36 میلیون نفر جمعیت دارد. پس چرا بسیاری از سیاستگذاران و صاحبنظران همچنان اصرار دارند که حضور گروه کوچکی از نیروهای امریکایی در افغانستان میتواند در جلوگیری از خشونت در این کشور موثر باشد؟ بدیهی است که چنین چیزی درست نیست و حفظ نیروها در افغانستان برای امنیت ملی ایالات متحده ضرورتی ندارد. ماموریت امریکا در افغانستان در کمتر از یک سال به سرانجام رسید. رهبری القاعده از بین رفت یا پنهان شد و رژیم طالبان به جرم پناه دادن به اسامه بنلادن و پیروانش از حکومت برکنار شد. با این حال امریکا به جای اینکه پایان موفقیتآمیز این ماموریت را اعلام کند، آن را تبدیل به ماموریت بزرگتری شامل ملتسازی و مقابله با شورش کرده است.کسانی که با خروج نیروهای امریکا از افغانستان مخالفند همچنان حاضر نیستند واقعیتی را که از ابتدا وجود داشت، بپذیرند: ما هرگز نتوانستیم به پیروزی نظامی دست پیدا کنیم. چرا؟ از یکسو، مقابله با شورش مسلحانه نیازمند عنصر نظامی است. تاریخچه مقابله موفق با شورشهای مسلحانه-که اغلب از سوی انگلیسیها انجام شده- نشان میدهد به ازای هر 1000 غیرنظامی به 20 نیروی نظامی نیاز است. بنابراین امریکا باید 720 هزار نیرو در افغانستان داشته باشد تا بتواند به این هدف دست یابد اما این رقم قطعا بسیار دور از دسترس است. تا پیش از سال 2019 امریکا میزان تصرفات شورشیان را رصد و اعلام میکرد چقدر از خاک افغانستان تحت کنترل دولت و چقدر از آن در دست طالبان(و دیگر گروهها) است اما از 2019 به بعد دیگر این کار را انجام نمیدهد. با این حال براساس آخرین برآوردها حدود 37 درصد از جمعیت افغانستان، یعنی حدود 13میلیون نفر، در مناطقی زندگی میکنند که در دست دولت نیست. مقابله با شورشیان در این مناطق به 260 هزار نیرو نیاز دارد؛ این رقم دو برابر بیشترین تعداد نیروی اعزامی امریکا به افغانستان در سالهای 2010 و 2011 است. با این حال همهچیز در تعداد نیروها خلاصه نمیشود. مقابله موفق با شورش اغلب نیازمند استفاده از نیروی نظامی خشن و انجام حملاتی است که شبه نظامی را از غیرنظامی تشخیص نمیدهد. سرکوب شورش مائو مائو در کنیا به دست نیروهای انگلیسی در دهه 1950میلادی نمونه بارز این نوع مقابله با شورش محسوب میشود. این نوع اقدامات شاید دشمن را از میان بردارد اما اغلب منجر به کشته شدن غیرنظامیان بیگناه نیز میشود. در ماه ژانویه حمله پهپادی امریکا در هرات 16 شبهنظامی طالبان را هدف قرار داد و کشت اما در این حمله 10 غیرنظامی افغان نیز کشته شدند. براساس آخرین گزارش نمایندگی سیاسی سازمان ملل در افغانستان از ماه ژانویه تا سپتامبر 2020 دستکم 5939 غیرنظامی کشته یا زخمی شدهاند 2117 کشته و 3822 زخمی). 28درصد از این کشتهها و زخمیها مربوط به نیروهای هوادار حکومت بودهاند. نتیجهای که حاصل میشود عصبانیت نیروهای غیرنظامی و در نهایت گرایش آنها به سمت اخراج اشغالگر خارجی است. مشکل افغانستان این است که اشغال نظامی آن به دست نیروهای خارجی اساسا یک اشتباه راهبردی است حتی اگر برای مقابله با خشونت درستترین راهکار نظامی تاکتیکی باشد. اشغال افغانستان به دست نیروهای خارجی این ذهنیت را تقویت میکند که دولت کابل از سوی امریکا تقویت و کنترل میشود و یک دولت مستقل بر مملکت اسلامی حکومت نمیکند. در نتیجه، نیروهای اشغالگر افغانستان مثل آهنربا نیروهای افراطگرا را به خود جذب میکنند.
در نهایت اینکه مقابله موفق با شورش مسلحانه نیازمند بیش از یک راهحل نظامی است: باید برای آن راهحل سیاسی داشت. باز هم باید تجربه انگلیسیها را مثال زد چراکه این یکی از درسهای توافق بلفاست بود. ارتش جمهوریخواه ایرلند شکست نخورد اما صلح با مذاکره به دست آمد. پس از 19 سال حضور در افغانستان و صرف بیش از 978 میلیارد دلار هزینه مستقیم(که با دیگر هزینهها به 2 تریلیون دلار هم میرسد) باید به این نکته توجه داشت که ارتش انگلیس نیز 38 سال در ایرلند شمالی باقی ماند. هر کسی که خواستار تمدید حضور نظامی امریکا در افغانستان است باید این واقعیت را مدنظر قرار دهد.
نکته مهمتر اینکه نه فقط امریکا نمیتواند در افغانستان به پیروزی برسد بلکه اصلا نیازی هم به آن ندارد. درگیری افغانستان، جنگی نیست که بقای ملی امریکا به آن بستگی داشته باشد. طالبان تهدید وجودی علیه امریکا نیست. خشونت در افغانستان حاصل یک جنگ داخلی درازمدت در درون جهان اسلام است. جنگ امریکا نیست که بخواهد در آن مبارزه کند یا پیروز شود. تنها افغانها میتوانند نتیجه این جنگ را تعیین کنند. باید بدانیم که ادامه حضور نظامی امریکا- هر چقدر هم که با نیت خیر باشد و حتی اگر در سطوح تاکتیکی و عملیاتی با موفقیت اجرا شود- راهحل درستی نیست و در واقع بخشی از خود مساله است. این حضور نه تنها در میان مردم افغانستان بلکه در کل جهان اسلام باعث ایجاد خشم و نفرت علیه امریکا میشود. عملیات ضدتروریستی را بدون حضور نظامیان روی زمین نیز میشود انجام داد. امریکا باید به اصل احترام به حق تعیین سرنوشت پایبند باشد و به دولت افغانستان اجازه دهد مثل یک دولت واقعا مستقل عمل کرده و خودش تصمیم بگیرد حتی اگر این تصمیمات چیزی نباشد که واشنگتن میخواهد. تنها معیار واقعی امریکا باید این باشد که دولت افغانستان- حتی با حضور نمایندگانی از طالبان- به گروههای تروریستی که ممکن است به خاک امریکا حمله کنند، پناه ندهد و کشور را به مأمنی برای آنها تبدیل نکند.
امریکا باید به مقابله با تروریسم ادامه دهد
در عین حال پایگاه خبری تحلیلی هندی «دکن کرونیکل» در گزارشی خواستار استمرار حضور نظامی امریکا در افغانستان شده و ابراز امیدواری کرده که دولت جو بایدن پس از ورود به کاخ سفید رفته رفته سرمایهگذاری جدی خود روی مقابله با تروریسم در افغانستان را آغاز کند. این وبسایت در گزارشی نوشت: هنوز مشخص نیست بایدن تا چه حد قصد دارد سیاست ترامپ مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان تا ماه مه را دنبال کند اما این مسالهای است که بهشدت دولت اشرف غنی درکابل را نگران کرده ا و هند نیز در مورد این مساله با او همنظر است. این نگرانی به ویژه با توجه به خشونت تروریستی گستردهای که با وجود توافق سال گذشته صلح میان ترامپ و طالبان افغانستان را درهم کوبید، چندان بیراه نیست. در 3 ماهه آخر سال 2020 بیش از 500 غیرنظامی در افغانستان کشته و بیش از 1000 نفر زخمی شدند. چندین سیاستمدار، فعال اجتماعی و خبرنگار برجسته ترور شدهاند. عمرالله صالح، معاون رییسجمهور که به مقابلهاش با سیاست گسترش تروریسم و افراطگرایی در پاکستان شهرت دارد به سختی از ترور جان سالم به در برد. عبادتگاهها و موسسات آموزشی نیز با بمب هدف قرار گرفتهاند. همین هفته پیش نزدیک بود چند تن از مقامات دیپلماتیک ارشد امریکا در کابل ترور شوند.
روز 13ژانویه و در پی تماس تلفنی بین آجیت دووال، مشاور امنیت ملی هند و اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، دولت کابل در بیانیهای اعلام کرد: در این گفتوگو هر دو طرف به بحث درخصوص همکاری علیه تروریسم و تلاش برای ایجاد اتفاق نظر منطقهای در حمایت از صلح در افغانستان پرداختند. غنی همچنین اعلام کرد هند و افغانستان با همکاری مشترک با ناتو و امریکا میتوانند در نبرد با تروریسم موفق شوند. هند به عنوان یکی از بازیگران منطقهای مهم در بحث صلح افغانستان باید دولت جدید امریکا را قانع کند که بار دیگر تمرکز خود را روی مقابله با تروریسم در منطقه قرار دهد و اقدامات صلحطلبانه خود را با کابل و دیگر بازیگران منطقهای هماهنگ کند.