رونق گردشگری؛ شاید پنج سال دیگر
از آبان سال 98 تقریبا یک سال میگذرد و در این یک سال گردشگری ایران بهطور کامل تعطیل بوده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، همشهری نوشت: آیا صنعت گردشگری مرده است؟ این سؤالی است که این روزها خیلیها بهدنبال جواب آن هستند. و البته خبرههای این حرفه پاسخ خواهند داد که صنعت گردشگری هرگز نخواهد مرد. این صنعت در طول سالها همیشه با انواع مختلف مصیبتها و فاجعهها روبهرو بوده است؛ تظاهرات، کودتا و انقلاب دیده است، جنگ دیده است، سیل و زلزلههای ویرانگر دیده است. در جاهایی از دنیا، آتشفشان و توفان، 11سپتامبر، بحران اقتصاد جهانی و هرچه که به ذهنتان بیاید، اتفاق افتاده و گردشگری با آنکه برای مدتی متوقف شده، اما هرگز نمرده است. البته که این ضربه آخر، یعنی شیوع ویروس کرونا، بزرگترین این مصیبتها بوده و شاید بهبودی بعد از آن بسیار طولانی شود. همانطور که ابراهیم پورفرج رئیس جامعه تورگردانهای ایران میگوید «گردشگری تا سال 1404 به شرایط عادی برنمیگردد.» اما هربار که گردشگری با چالشی اساسی مواجه شده، قدرتمندتر از همیشه بازگشته است. نباید با این فکر که «شرایط عادی برای همیشه از بین رفته» ناامید، دلسرد یا ناراحت شد. فعالان گردشگری هم میگویند صبر میکنند. صبر میکنند تا شرایط عادی دوباره برگردد.
تعطیلی گردشگری ایران، یکساله شد
تازه داشت گردشگری ایران رونق میگرفت. سال 97 و نیمه اول سال 98 بیشترین رشد ورود گردشگر خارجی به ایران را داشتیم. برنامهها کمکم به بار مینشست و رایزنیها و گفتوگوها برای آوردن گردشگران به ایران نتیجه عینی پیدا میکرد. در شرایطی که اقتصاد کشور هر روز راه سقوط را میپیمود، گردشگری میتوانست نقطه امیدی باشد برای درآمدهای ارزی. اما از آنجا که هیچ خوشی را دوامی نیست، آبان 98 از راه رسید و اعتراضات به قیمت بنزین و التهاباتی که کشور را فراگرفت، عملا گردشگری را متوقف کرد.
ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانهای ایران میگوید: «گردشگری ایران از نیمه دوم سال 98 به دلایل مختلف بههم ریخت و تورهای ورودی با مشکل روبهرو شدند و هنوز از این مشکلات خارج نشده بودیم که از ابتدای اسفند بحران شیوع ویروس کرونا پیش آمد. کرونا عالمگیر شد و نه فقط ایران که همه دنیا را درگیر کرد. با شرایطی که بهواسطه وجود ویروس پیش آمد، صنعت گردشگری افت کرد و عملا به حد تعطیلی رسید.»
او ادامه میدهد: «یکماه دیگر که به نیمه آبان برسیم، درست یک سال است که گردشگری ایران تعطیل شده و همه آژانسها نیز تعطیل هستند. کار ما برگزاری تورهای ورودی به ایران برای گردشگران خارجی بود که علاوه بر آن تورهای خروجی نیز با توجه به لغو همه پروزاهای ایران تعطیل شدند. هیچ پروازی در ایران جز پروازهای قطر انجام نمیگیرد. زمزمههایی میشود از اینکه پروازهای ترکیش ایرلاین هم شروع شود. نمیدانیم با شروع این پروازها چه اتفاقی میافتد. آیا رفتوآمدها بیشتر خواهد شد؟ جوابی برای این سؤال نداریم».
«فعلا خیلیها در آژانسها و تورها، نیروهای خود را تعدیل کردهاند. خیلیها به وزارت میراث فرهنگی اعلام کردهاند که فعلا تعطیل هستند. خیلیها هم اعلام نکردهاند اما عملا کسبوکارشان را بستهاند. علاوه بر گردشگری خارجی، گردشگری داخلی نیز تعطیل است. درنتیجه هیچ کدام از شرکتها فعال نیستند. فعلا همه چشم به آینده دوختهاند و اینکه ویروس بالاخره از بین برود».
تا پایان 2021 امیدی به آغاز گردشگری نداریم
«آنچه مسلم است اینکه ما سال 2020 را از دست دادهایم و گردشگری نداشتهایم. سال 2021 یا 1400 هم کار نخواهیم داشت. اگر فرض را بر این بگذاریم که ویروس تمام شود و واکسنی هم بیاید، باید 2اتفاق بیفتد تا گردشگری بازیابی شود. یکی اینکه مردم کشورمان به مردم دیگری که میخواهند به ایران سفر کنند از نظر سلامت، اعتماد کنند. دوم اینکه مردم کشورهای دیگر هم باید به مردم ما که میخواهند به آن کشورها سفر کنند، اعتماد کنند. ویزای کشورشان را بدهند و مطمئن باشند که ما ناقل ویروس نیستیم. فعلا که این اتفاق نیفتاده است. پس تا پایان سال 2021 امید چندانی به رونق کار نداریم». اینها را پورفرج میگوید و ادامه میدهد: «در نتیجه احتمال میدهیم که کار اصلی در صنعت گردشگری از سال 2022میلادی، یعنی سال 1401شمسی شروع شود. این شروع، از نو و صفر خواهد بود».
تغییر سبک گردشگری
پورفرج درباره اینکه پیشبینی میکند وضعیت گردشگری بعد از کرونا چه شمایلی خواهد داشت، میگوید: «قبلا گروههای بزرگ 20 تا 70نفره به ایران میآمدند. و این خیلی عادی بود. الان دیگر امیدوار نیستیم که گروههای بزرگ تشکیل شوند و به ایران سفر کنند. سبک سفر کردن عوض خواهد شد؛ یعنی به جای اینکه افراد با جمعیت بیستنفره و سینفره راه بیفتند و به یک کشور سفر کنند، خانوادگی و فردی میروند و گروههای گردشگری کوچک خواهند شد. همین سفرهای کوچک هم پیشبینی میکنیم تازه از سال 2022میلادی و 1401شمسی آغاز شود، اما به رونقی که میخواهیم نمیرسیم».
او با بیان اینکه تا سال2025 این شرایط تکرار خواهد شد، میافزاید: «مردم احتیاط را به سرعت کنار نمیگذارند. باید 5-4سال بگذرد تا به مرورخاطره تلخ شیوع ویروس و سکون جهان، از ذهن همه بیرون برود و شرایط عادی شود. تنها زمانی که مردم بهطور کلی ویروس را فراموش کنند، گردشگری میتواند رونق بگیرد. پس تا این اتفاق نیفتد ما رونقی که در گذشته داشتیم را نخواهیم داشت و به گذشته بازنمی گردیم».
دعوت از توراپراتورهای بینالمللی به ایران
شاید سؤال بهتر از اینکه آیا گردشگری مرده است، این باشد که حکومت برای بقای این صنعت چه کار میتواند بکند؟ پورفرج خیلی صریح پاسخ میدهد: «دولت هیچ کمکی نمیتواند بکند. یکی باید به خود دولت کمک کند. این واقعیت است. ما انتظار هیچ کمکی از دولت نداریم». او با اشاره به اینکه خودش در حال انجام کارها و برنامههایی برای زنده نگهداشتن گردشگری است، میگوید: «نمی دانیم که چه نتیجهای از این کارها خواهیم گرفت، ولی در حال برنامهریزی هستیم. میخواهم ایرانهراسی را از بین ببرم. ایرانهراسی هم بهخاطر کرونا و هم مسائل دیگر در دنیا بهوجود آمده و با انجام کارهایی میتوان این ترس از آمدن به ایران را از بین برد. قبل از کرونا 70شرکت از بزرگترین «تور اپراتورهای دنیا» را به چین بردم. بزرگترین توراپراتورها از 135کشور و 42ملیت را میخواهم به ایران بیاورم. این کارها باعث میشود که ترس از ایران از بین برود. الان هم در حال برنامهریزی هستیم تا به روسیه برویم و روادید ویزا را برای این کشور لغو کنیم. اروپا بازار قدیمی و سنتی ماست. تلاش داریم هند، چین و روسیه را احیا کنیم و گردشگران این کشورها را به ایران بیاوریم. در هر صورت ما باید بازارهای توریسم را دوباره از صفر احیا کنیم.»
او ادامه میدهد: «در کنار پیشبرد برنامههای خودمان، این امید را هم داریم که شاید دولت آینده برای گردشگری بتواند کاری کند. دولت فعلی تقریبا به پایان عمر خود رسیده. پس فقط میتوان امیدوار بود که دولت بعدی گردشگری را جزو اولویتها قرار دهد تا شاید کمکی به این صنعت شود. اگر دولت قدمی بردارد، ما هم میتوانیم قدمهای بهتری برداریم. بخش خصوصی در شرایط مالی خوبی نیست و دستتنها نمیتواند از پس کارهای بزرگ بربیاید. امیدواریم دولت بعدی به توسعه صنعت گردشگری علاقهمند باشد».
سرِ گردشگری شکسته است
علیاکبر عبدالملکی، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران میگوید: امروز شرکتها و آژانسهای گردشگری فقط با 5درصد ظرفیت کار میکنند و رسما بیکارند. آن 5درصد هم که سر کار میروند فقط بهخاطر این است که چراغشان روشن بماند و به اعتبارشان خدشه وارد نشود. او ادامه میدهد: وعدههای دولت چندان بهکار فعالان حوزه گردشگری نمیآید. بهعنوان مثال برای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده از کرونا وامهایی ارائه میکنند که در این شرایط نامناسب اقتصادی بهکار فعالان این حوزه نمیآید. اولا شرایط دریافت این وامها بسیار سخت است؛ مثلا 3تا ضامن حقوق بگیر دولت باید از کجا بیاوریم؟ و اینها فقط یک طرف قضیه است. در طرف دیگر باید به این سؤال فکر کرد؛ کسی که هیچ درآمدی ندارد چطور باید اقساط وامها را علاوه بر 12درصد سود پرداخت کند؟ گرفتن این وامها هیچ توجیهی ندارد. به گفته عبدالملکی، در بعضی کشورها مثل ژاپن به مشاغل زیاندیده در حوزه گردشگری کمکهای بلاعوض ارائه شده است. چرا در اینجا چنین اتفاقی نمیافتد؟ پاسخ روشن است، چون در اینجا نظارت، مدیریت و برنامهریزی درستی وجود ندارد. او میگوید: سرِ فعالان حوزه گردشگری شکسته است و حالا به جای اینکه یک مرهم برای این شکستگی بدهند، بر زخم ما نمک میپاشند و دردمان را بیشتر میکنند. با چنین وامهایی بیشتر دچار ضرر و زیان میشویم. چطور قرار است این وام را پس بدهیم؟