توزیع رانت با کاهش نرخ بهره/ منتقدان نامه ۲۵اقتصاددان دلیل بیاورند
جوشقانی گفت: یکی از نکات مهم، ارائه دلیل از سوی اشخاصی است که به نامه ۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی انتقاد میکنند. به این معنا که باید برای انتقاد و ادعای خود، دلیل ارائه دهند.
اقتصادآنلاین – سارا محسنی؛ حسین جوشقانی، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات پیشرفته ایران و کارشناس اقتصادی در گفتوگو با اقتصادآنلاین گفت: از سوی دیگر اگر به سوابق ۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی امضاکننده نامه نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که این اشخاص در مقاطع و بازههای زمانی مختلف، هشدارهایی را داده بودند.
وی افزود: مثال این موضوع مانند زمانی است که یک سد در حال سوراخ شدن است و عدهای، عواقب این مشکل را خبر میدهند. اما پس از رخ دادن مشکل، برخی از ناظران عواقب ناشی از ریزش سد را به اطلاع دادن آن عده مرتبط میکنند. از این همزمانی نمیتوان نتیجه گرفت که مسبب این اتفاق، افراد اطلاعدهنده بودند. کمااینکه اگر به عقبتر بازگردیم، بسیاری از فعالان و سرمایهگذاران در بازار سرمایه پیش از این، داراییهای خود را از بازار خارج کرده بودند و بسیاری از افراد هشدار میدادند که قیمتها به صورت غیرواقعی و غیرمنطقی بالا رفته است. من فکر نمیکنم نظری که برخی از افراد درخصوص تاثیر نامه ۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی بر ریزش بازار دارند، نظر درستی به شمار آید و با این موضوع، موافق نیستم.
جوشقانی تصریح کرد: دلیل اصلی تورم، موضوع نقدینگی و انتظارات است و زمانی که این دو عامل در کنار یکدیگر قرار میگیرند، تورم را در بازار مشخص میکنند. در نامه به این موضوع اشاره شده بود که رشد سریع بازار سرمایه میتواند موجب تورم شود. به این معنا که افزایش بدون مبنا و فاندامنتال بورس میتواند تورم را افزایش دهد. هنوز هم این اعتقاد وجود دارد و مکانیزم آن شفاف است. توجه شود که این هشدار در پاسخ به تصورات اشخاصی بود که هدایت نقدینگی به سمت بورس را موجب کاهش تورم میدانند.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: زمانی که قیمتها بالا رفته، حباب شروع به ترکیدن کرده و اصلاح قیمتهای سهام شروع میشود، این امکان وجود دارد که قشرهای مختلف، از جمله افرادی که تازه وارد بوده و در هفتههای اخیر وارد بورس شده بودند، متضرر شوند. سرمایه برخی افراد، دو یا سه برابر شده است، اما افرادی که در هفتههای گذشته وارد بازار شده، حجم زیادی از دارایی خود را از دست دادهاند. از سوی دیگر، افرادی که در بازار سرمایه مشغول فعالیت بوده و حتی سودهای ۱۰ برابری دریافت کردهاند، ممکن است بر موج ضرر برخی از افراد سوار شوند و به دولت برای به تعادل رساندن بازار از طریق تزریق نقدینگی، فشار وارد کنند.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات پیشرفته ایران بیان کرد: در این صورت، نقدینگی افزایش یافته و خلق نقدینگی برای جبران کسری بودجه، تورم جدید را ایجاد خواهد کرد و ما همچنان اعتقاد داریم که این موضوع، رخ خواهد داد. اگر ارزش بورس از منظر فاندامنتال قابل دفاع بود، نگرانی وجود نداشت. بازار سرمایه ممکن است ۱۰ یا ۲۰ یا حتی ۱۰۰ درصد رشد کند، اما زمانی که در بازهای کم حدود ۳۰۰ درصد رشد میکند، نگرانکننده است.
وی گفت: بخش حقیقی در این بازه زمانی کم، رشدی نداشته و اگر اتفاقی هم در بخش حقیقی رخ داده، به دلیل کوچک شدن اقتصاد به دلیل موضوعاتی مانند کرونا، تحریمها و... بوده است. اما رشد بازار سرمایه، این نگرانی را برای اقتصاددانان کلان ایجاد خواهد کرد که در صورت ریزش بازار سهام، دولت چه اقدامی انجام خواهد داد. کما اینکه رفتار دولت قابل پیشبینی بود و در صورت ریزش بازار، اقدام به حمایت میکند. همان اقدامی که دولت یازدهم درخصوص موسسات مالی و اعتباری انجام داد، پیشبینی میشود که درخصوص افراد متضرر بازار سرمایه نیز انجام دهد و این موضوع از قبل پیشبینی شده بود و امری است که به شدت تورمزا است.
جوشقانی تصریح کرد: برخی از مسئولان و وزیر اقتصاد، موضوعاتی مانند کلیگویی را به عنوان انتقاد مطرح کردند. اما باید گفت که دانش اقتصاد، دانشی نیست که با کلیگویی، پیشرفت کرده باشد. بلکه دانشی است که سازوکار و روششناسی مشخصی دارد و بدون شناخت این سازوکار، خود را جایز به صحبت کردن نمیدانیم. یکی از سختترین کارها در علم اقتصاد، شناسایی روابط علت و معلولی است. متاسفانه بسیاری از فعالان بازار و البته سیاستگذاران، دچار این توهم میشوند که همزمانی وقایع به صورت الزامآوری به معنای علیت است. در علم اقتصاد مدتها است که روش معتبر و معینی برای شناسایی این روابط تدوین شده و سخنان کسانی که خود را مبرا از این روشها میدانند مصداق بارز «کلیگویی» است.
این کارشناس اقتصادی درخصوص علت عدم ریزش سایر بازارها با افت شاخص بورس اظهار داشت: همانطور که در ابتدای متن مطرح شد، علت اصلی تورم موضوع نقدینگی است. درست است که قیمتها در بازار سرمایه افت و ریزش داشتهاند، اما نقدینگی کاهش که پیدا نکرده و انتظارات تغییر نکرده است. از سوی دیگر، مکانیزمهای دیگری فعال شده است که با ریزش بازار سرمایه، داراییها از آن خارج میشوند، اما داراییها در بازارهای دیگر مانند دلار، مسکن و... همچنان وجود دارند.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات پیشرفته ایران گفت: به عنوان فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو اذعان دارم که یکی از وظایف دولت، به طور حتم حمایت از بازار سرمایه است. زیرا بازار سرمایه در موضوع رشد و توسعه کشور، افزایش سرمایهگذاری، خصوصیسازی و... نقش مهمی را ایفا میکند. من فکر میکنم بهترین راه برای حمایت دولت این است که در سازوکارهایی که مشخص هستند، دخالت نکند. در عین حال که مردم را به حضور در بازار سرمایه تشویق میکند، باید واگذاری داراییها و شرکتهای دولتی از طریق بازار سهام را تسهیل کند، دامنه نوسان قیمتها را محدود نکند، مردم را به سمت افزایش دانش مالی سوق دهد و آنها را به سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری و صندوقهای حرفهای که فعالیت و تجربه آنها درخصوص بازار سرمایه است و رفتاری واقعگرایانهتر و فاندامنتالتر دارند، تشویق کند.
وی افزود: درواقع تشویق مردم به اعتماد به شفافیت و سازوکارهای بازار سرمایه، عرضه شرکتهای دولتی از طریق بورس، حمایت از خصوصیسازی، کاهش حجم دولت، پرهیز از تصدیگری و تسهیل ورود شرکتها به بازار سرمایه، از جمله اقداماتی است که دولت میتواند برای حمایت از بازار سهام انجام دهد.
جوشقانی بیان کرد: نرخ بهره، ابزار سیاستهای پولی در کشور است و به هیچ عنوان توصیه نمیشود که نرخ بهره در دستور کار برای حمایت از بازار سرمایه قرار گیرد، به خصوص در شرایط فعلی اقتصاد ایران که نرخ حقیقی بهره منفی است و شاید منفیترین نرخ بهره دنیا را به خود اختصاص دادهایم. این موضوع به معنای این است که پسانداز کردن در کشور ما، بدترین کار ممکن است و و مالیات سنگینی از پسانداز گرفته شده و به استفاده کنندگان از تسهیلات داده میشود. شرکتهایی که در بورس هستند، مدتها است که علیرغم نرخ بهره منفی، سرمایهگذاری عمده در آنها شکل نگرفته است و این موضوع به شدت به ضرر آینده اقتصاد است. به نظر میرسد که به جای کاهش بیشتر نرخ سود بانکی، لازم است علت این عدم سرمایهگذاری موشکافی شود. بنابراین من کاری را که موجب کاهش پسانداز و در نتیجه سرمایهگذاری شود را توصیه نمیکنم. علاوه بر این در اقتصاد کشور نیز بارها مشاهده شده است که در هر زمان قیمتها دستکاری میشوند، فضا برای ایجاد رانت فراهم میشود. لذا کاهش بیشتر نرخ بهره تنها به افزایش رانت کمک خواهد کرد.