دانشآموزان اختیاری به مدارس میروند
ساعت 10 صبح است و هنوز درهای بسیاری از مدارس بسته نشده است. اگر مهر سال گذشته بود شاید کمتر کسی باور میکرد که تا این ساعت، مدارس همچنان پذیرای دانشآموزان باشند اما حالا بیماری کرونا شرایط جدیدی را پیش روی مدیران مدارس قرار داده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، سه روز از آغاز سال تحصیلی جدید میگذرد. برخی از مدارس کلاسهای حضوری برگزار کردهاند و تعدادی هم همچنان با خانوادهها جلسه توجیهی میگذارند. با وجود آنکه اجباری برای حضور در مداس وجود ندارد اما بسیاری از خانوادهها همچنان سردرگم فرستادن بچهها به مدرسه هستند. این روزها، روزهای پراسترسی برای خانوادههاست و آنها سؤالات متعددی از مسئولان آموزش و پرورش دارند. اینکه آیا مدارس توان اجرایی پروتکلهای بهداشتی را دارند؟ آیا سرانه فعلی مدارس اجازه تأمین مایع دستشویی را برای سرویس بهداشتی میدهد؟ نظارت بر اجرای پروتکلها برعهده چه کسی است؟ از کنار هر مدرسه که رد میشویم. برخی خانوادهها نگران در انتظار فرزندانشان پشت درهای مدرسه تجمع کردهاند و همهشان درباره این موضوع حرف میزنند که آیا فردا دوباره باید دانشآموزشان لباس فرم بپوشد و راهی مدرسه شود؟ تصمیمی که البته مدیران مدارس برعهده خود خانوادهها گذاشتهاند و اعلام کردهاند اجباری برای حضور دانشآموزان نیست.
تصمیم با خانواده است
کنار مدرسه ابتدایی پسرانه 21 بهمن چند خانواده همراه دانشآموزانشان جمع شدهاند. کلاس دومیها امروز با مدیر مدرسه جلسه دارند. جلوی در «بابای مدرسه» ایستاده است و از خانوادهها یک درخواست دارد: «مراقب باشید تا بچهها ماسک را از صورتشان برندارند. داخل راهروی مدرسه دستگاه ضد عفونی وجود دارد و دانشآموزان هم با اشتیاق دور تا دورش ایستادهاند تا نوبتشان شود و دستهایشان را ضدعفونی کنند. معاون مدرسه میگوید: «از ساعت 30/7 صبح تا حالا سه بار محلول ضدعفونیکننده داخل مخزن ریختهام. بچهها با این دستگاه بازی میکنند.» حیاط مدرسه سوت و کور است و از آن هیاهوی همیشگی دانشآموزان خبری نیست. برخی از دانشآموزان کنار مادرانشان ایستادهاند با تردید همکلاسیهایشان را نگاه میکنند و نمیدانند نزدیک دوستانشان بشوند یا نه؟ برخیهایشان ماسکهای طرحدار دارند و عدهای هم با شیلد و دستکش آمدهاند. کوچکترها مدام با ماسکهایشان بازی میکنند. ماسک را بالا و پایین میبرند اما مراقبند که از صورتشان برندارند. آنهایی که بازیگوشترند به سمت همکلاسیهایشان میروند، خوش و بشی میکنند و با هم شروع میکنند به حرف زدن. مدام دستی به در و دیوار مدرسه میزنند و به دیوار حیاط تکیه میدهند. آنهایی که خجالتیترند اما به مادرانشان چسبیدهاند. در وسط حیاط هم خانم مدیر میکروفون به دست ایستاده است و از خانوادهها میخواهد تا مسائلشان را مطرح کنند. یکی از مادران میگوید: جزو کادر درمان هستم و میدانم که بچهها نمیتوانند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. چطور میتوانم اجازه دهم که فرزندم به مدرسه بیاید. در خانه که هست هزار بار خرابکاری میکند و مدام میخواهد بیرون برود. به سختی کنترلش میکنم. چطور اجازه دهم در محیطی حاضر شود که شرایط استاندارد بهداشتی را ندارد. این آبخوری مدرسه است. سرویس بهداشتی مدرسه کثیف است. اینها خیلی بچهاند. اصلاً از کجا مطمئن باشم بچهام ماسکش را زده یا با همکلاسیاش عوض نکند.»
مادر دیگری از خانم مدیر میپرسد: «اگر بچهام را به مدرسه نفرستم چه میشود؟» این سؤال خیلی از مادران بود. خانوادههایی که هر کدامشان دلیلی خاص برای نیامدن بچههایشان به مدرسه داشتند. گرچه مدیر و معلمان این مدرسه هم حال و روزی بهتر از خانوادهها نداشتند: «به ما گفته شده که در مدرسه باز شود. ما هم این کار را انجام دادهایم اما شما اختیار فرزندتان را دارید و میتوانید فرم رضایتنامه را پر کنید و بچههایتان در شاد کلاس درس داشته باشند. ما اجباری به خانوادهای نمیکنیم. من مدیر این مدرسه هستم و در جلسهای که با اداره داشتم به من اعلام شد اختیار و برنامهریزی با خود شماست. این برنامهریزی یعنی من مدیر میتوانم کلاس را حضوری یا مجازی برگزار کنم. ما کلاسهای حضوری را هم برگزار میکنیم یک روز در هفته و 35 دقیقه. اگر خانوادهای خواست میتواند بچه را به مدرسه بیاورد.» اینها را میگوید و میکروفون را به معلم مدرسه میدهد. خانم معلم هم درباره شاد و آموزش مجازی توضیح میدهد: «خانوادههایی که میخواهند بچههایشان از طریق شاد درس را بگیرد باید حواسشان بیشتر باشد. این بچه خودتان است و بچه غریبه نیست. پس برایشان دل بسوزانید. ما همه توان خودمان را میگذاریم. صفحه به صفحه کتاب را تدریس میکنم و در گروه میگذارم. امسال سال حساسی برای بچههاست. شما هم فرم را امضا کنید و ما هم کنار شما هستیم.»
اجباری برای آمدن نیست
بسیاری از خانوادهها همچنان بلاتکلیفند، گرچه مدیران مدرسه در این چند روز آب پاکی را روی دستان خانوادهها ریختند و اعلام کردند که اجباری برای آمدن نیست اما باز هم هستند خانوادههایی که بچهها را با استرس راهی مدرسه میکنند. در کنار مدرسه مکتب علی، خانوادههایی تجمع کردهاند. برخی منتظر فرزندانشان هستند و برخیهایی دیگر هم مشغول گفتوگو با مادران دیگر. مادر امیرحسین یکی از همین والدین است که پسرش کلاس هفتم است و نمیخواهد از درسهای مهم عقب بماند: «راستش مدرسه دو زنگ 35 دقیقهای برای بچهها برنامهریزی کرده است. پسرم دو روز به مدرسه میرود. مدرسه درسهای مهم را حضوری کرده است. البته در شاد هم آموزش میدهند. به ما گفتند آموزشها هم حضوری و هم غیرحضوری است. برای همین من تصمیم گرفتم که بچهام را به مدرسه بفرستم. این دو روز خودم هم به مدرسه رفتم. وسایل ضدعفونی کننده وجود داشته اما پسربچهها بازیگوشند و اعتمادی ندارم که بهداشت را رعایت کنند. البته حواس مدیر مدرسه خیلی به بچهها است. من در این دو روز متوجه شدم خیلی سختگیری میکنند.» امیرحسین هم حرفهای مادرش را تأیید میکند و میگوید که دیگر دلش نمیخواهد به مدرسه برود: «اجازه نمیدهند آب بخوریم. آبخوریها کلاً تعطیل است. اصلاً نمیتوانیم خوراکی بخوریم. خب ما قاچاقی آب میخوریم اما این وضعیت سخت است. ما گرسنه میشویم. دلم میخواهد در همان شاد درس را بخوانم.» مادر یکی دیگر از دانشآموزان هم میگوید: «این مدرسه 300 دانشآموز دارد. امروز همین تعداد فقط به مدرسه آمدهاند. خودم آمدم تا کتابهای بچهام را بگیرم. با مدیر هم حرف زدم. فرم رضایتنامه را امضا کردم و گفتم که برای بچهام آموزش غیرحضوری میخواهم. من آمدم مدرسه اما پسرم در خانه است و معلم کلاس درس را در شاد برگزار کرده است.» در نزدیکیهای این مدرسه پسرانه یک مدرسه دخترانه متوسطه اول به نام علیمحمد سعیدی است. آنگونه که معاون مدرسه میگوید از جمعیت 400 نفری مدرسه فقط 100 نفر آن هم در دو گروه جداگانه به مدرسه میآیند. مابقی دانشآموزان در فضای مجازی درس را میخوانند: «صلاح بچهها را خانوادهها بهتر میدانند ما نمیتوانیم بگوییم که بچه به مدرسه بیاید یا نیاید. اگر فردا اتفاقی برای بچه بیفتد ما مسئولیتی قبول نمیکنیم. برای همین به خانوادهها این اختیار را دادهایم.»