ترامپ خطرناکترین مرد جهان است

مری ترامپ، برادرزاده 55 ساله رئیس جمهوری امریکا که اخیراً با انتشار یک کتاب جنجالی و البته پرفروش درباره دونالد ترامپ و خانوادهاش در کانون توجه رسانههای جهان قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، او در مصاحبهای با نشریه آلمانی اشپیگل به جزئیات بیشتری درباره تاریخ هولناک خانوادهاش، سنگدلی پدربزرگش و اینکه انتخاب مجدد ترامپ چه پیامدهایی برای امریکا خواهد داشت، صحبت کرده است که در ادامه میخوانید.
خانم ترامپ شما در کتابتان نوشتهاید که عمویتان خطرناکترین مرد جهان است. منظور شما از این جمله چیست؟
از برخی جهات میتوان گفت هر امریکاییای که در موقعیت رئیس جمهوری ایالات متحده قرار بگیرد، به طور بالقوه خطرناکترین فرد روی کره زمین است اما درباره دونالد قضیه جدیتر است زیرا آسیبهای روانیای که او دارد، در ترکیب با موقعیتش به عنوان رئیس جمهور دونالد را بشدت خطرناک کرده است. کاملاً معلوم است که عموی من هیچ ظرفیت عقلانی یا کنترل آنی حوادث را ندارد که بتوان به او اعتماد کرد.
هنگامی که او در سال 2016 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد چه حسی داشتید؟
نابود شدم. به طرز عجیبی به این موضوع کاملاً شخصی نگاه کردم. من قبلاً به نام خانوادگی خود افتخار میکردم. زیرا به نظرم این نام فامیلی جذاب بود. سخت بود که مدام نام فامیلی خود را درباره فردی بشنوم که تمام رفتارها و کارهایش وحشتناک است. این حس مانند حس مورد حمله قرار گرفتن بود.
فردریک ترامپ، پدر پدربزرگ شما در کالستاد، منطقهای که الان بخشی از خاک آلمان است متولد شد. آیا هنگامی که جوانتر بودید در میان اعضای خانواده حرفی درباره پیشینه آلمانی خانواده زده میشد؟
پدر بزرگ من هرگز درباره پدرش سخن نمیگفت. فکر نمیکنم که اصلاً مرگ پدرش برایش مهم بوده باشد. پدر بزرگ من خود را امریکایی الاصل میدانست و اصلاً علاقهای نداشت که به شجره نامهاش رجوع کند. هم پدر بزرگم و هم دونالد تجارتهای بسیار گستردهای با یهودیها میکردند. ظاهراً آنها نمیفهمیدند که مردم میتوانند بین داشتن ریشه آلمانی و نازی بودن فرق قائل شوند.
انتظار میرفت «فرد»، پدر شما به عنوان فرزند ارشد تجارت املاک و مستغلات را از پدرش به ارث ببرد اما پدر بزرگ شما این تجارت را به دونالد سپرد. پدر بزرگ شما چگونه آدمی بود؟
هیچ رابطه احساسی یا عاطفی بین پدربزرگم و فرزندانش وجود نداشت. او هیچ حس انسانی واقعیای در درون خود نداشت. اساساً به انسانها به عنوان ابزاری برای رشد و توسعه خود نگاه میکرد. اگر نمیتوانستی اهداف او را تأمین کنی باید از دایرهاش خارج میشدی همانطور که پدرم خارج شد. در خاندان ما تنها باید یک برنده وجود میداشت. پس دونالد بدون توجه به چگونه برداشتن گامهایش هر کاری کرد تا مطمئن شود که آن برنده خودش است.
آیا دونالد از پدرش تقلید میکرد؟
آنها شباهت اخلاقی زیادی با هم نداشتند. پدر بزرگم فردی بسیار شایسته و یک تاجر موفق بود. دونالد این گونه نیست. با این حال پدر بزرگم میدید که دونالد زیرکی خاصی در مواجهه با رسانهها دارد. او همچنین میدید که دونالد کسی است که برای رسیدن به خواستهاش دست به هر کاری میزند: معامله میکند، کسی را از سر راهش برمیدارد، دروغ میگوید، تقلب میکند، دزدی میکند.
در خاندان شما هیچ فرد دارای نفوذی نبود که این ویژگیهای اخلاقی را تعدیل کند؟ مثلاً مادربزرگتان؟
این یکی از چیزهای جالب داستان خاندان ما است. هیچ تعدیل کننده صاحب نفوذی وجود نداشت. دونالد در دوران کودکی از سوی مادرش طرد شد. البته این طرد شدن تقصیر مادربزرگم نبود. مادربزرگم به شدت بیمار بود و در دوران بسیار حساس رشد دونالد حضور نداشت. در آن دوران دونالد تنهایی مخربی را تجربه کرد. تنها ارتباط او با یک انسان واقعی قطع شده بود و زمانی که پدربزرگم داشت پدرم را تحت فشار قرار میداد که بهترین باشد، سختگیر باشد، برنده باشد و... دونالد تمام این آموزهها را میشنید و حتی یک گام فراتر از آموزشها پیش میرفت. دونالد نیاز داشت راهی برای بقا پیدا کند. او ابتدا در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 با رسانهها کار خود را آغاز کرد سپس سراغ بانکها رفت سپس کار با مارک برنت (سازنده برنامه تلویزیونی کارآموز) را تجربه کرد و در نهایت به سراغ حزب جمهوریخواه رفت.
گفتید پدرتان در تنهایی درگذشت. حتی برادرش هم هنگام مرگ در کنارش نبود؟
نه. دونالد و خواهرش الیزابت در لحظه مرگ پدرم به سینما رفته بودند. من فکر نمیکنم اصلاً برای دونالد مهم بوده که برادرش در تنهایی مرده است. همین حالا نگاه کنید در امریکا دارد چه اتفاقی میافتد. مردم دارند در تنهایی میمیرند زیرا دونالد توانایی مدیریت (همهگیری) را ندارد.
آیا عموی شما هیچ ویژگی اخلاقی خوبی دارد؟ آیا به کلیسا میرود؟ بسیاری از اوانجلیسها او را دوست دارند.
در گذشتههای دور نشانههایی از مهربانی در او دیده میشد اما او آنقدر از این موضوع فاصله گرفت که حتی نفهمید چگونه میتوان به شکل درست به کسی مهربانی کرد. او هیچ گرایش مذهبی ای ندارد و این اصلاً مشکلی نیست بلکه مشکل اینجاست که او ریاکاری میکند. او علاقه دارد با سوء استفاده از باورهای مردم آنها را متقاعد کند که از صمیم قلب بهترینها را برایشان میخواهد.
نیویورک تایمز در سال 2018 فاش کرد که خانواده ترامپ شما را درباره ارثیهتان فریب دادهاند.
بله من میدانستم که یک جای کار میلنگد اما نمیدانستم دقیقاً مشکل کجاست. فقط میدانستم که بعید است داراییهای پدربزرگ من در زمان مرگش فقط 30 میلیون دلار باشد. تایمز فاش کرد که ارزش آن داراییها بیش از 970 میلیون دلار بوده است. واقعاً تأسف بار بود که عموها و عمههایم که پس از مرگ پدرم افراد مورد اعتماد من بودند از قدرتشان استفاده کردهاند تا سر من کلاه بگذارند.
آیا فکر میکنید انتشار کتاب شما باعث خواهد شد دونالد مسئولیت کارهایش را بپذیرد؟
من میخواستم قبل از انتخابات 2016 زبان به سخن بگشایم اما این اتفاق رخ نداد. هیچ کس به حرفهایم گوش نمی کرد. من میخواستم رأی دهندگان نگذارند اتفاق 2016 رخ دهد. حالا هم نمیخواهم در ماه نوامبر کسی بدون آنکه بداند چه اتفاقهایی دارد میافتد پای صندوقهای رأی برود.
شما در کتابتان نوشتهاید که اگر دونالد در دور دوم انتخاب شود «پایان دموکراسی در امریکا خواهد بود.»
ما همین حالا هم به خاطر بی کفایتیها و ناتوانیهای او بسیار ضعیف شدهایم. ما در لبه تیغ ایستادهایم و این هولناک است. متأسفانه در این باره اصلاً مبالغه نمیکنم.