ورود پلتفرمهای آنلاین به بورس و ملاحظات مربوط به انحصار
این روزها مسئله ورود پلتفرمهای اینترنتی به بازار بورس در رسانهها و محافل مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته است. طبیعتا ورود این پلتفرمها به بازار بورس باید از ابعاد مختلفی مانند تأثیر آن بر اقتصاد دیجیتال، رویکرد تنظیمگری، سازوکارهای بورسی، حاکمیت شرکتی و دیگر موارد بررسی و پیامدهای مثبت و منفی آن شناسایی شود تا تصمیم درستی همراه با برنامه ریزی مناسب اتخاذ شود.
در این مقاله ورود این پلتفرمها به بازار بورس را صرفا از منظر پیامدهای آن بر وضعیت رقابت و انحصار میخواهیم بررسی کنیم و نگرانیهای مهمی که باید به آن توجه شود را برای یک برنامه ریزی درست مدنظر قرار دهیم.
از منظر رقابت، مهمترین نگرانی که در اکثر بازارهای پلتفرم آنلاین وجود دارد آن است که با ورود این شرکتها که یا از نظر سهم بازار رتبه اول را با اختلاف دارند یا سهم بازار عمدهای دارند تمرکز شدیدی در آینده بازار ایجاد میشود. بازاری که هنوز «نابالغ » است و هنوز امکان رشد شرکتهای متوسط و کوچک زیاد است. طبیعتا این شرکتهای بزرگ با سرمایهای که در بورس جذب خواهند کرد، میتوانند فاصله خود را با رقبا بسیار بیشتر از وضعیت موجود کنند. اما چرا این مسئله ممکن است، پیامدهای بدی داشته باشد؟ در پاسخ سوال باید به چند مطلب اشاره کرد. اولا این بازارها که عمدتا بازارهای «اقتصاد اشتراکی» یا «مشارکتی» خوانده میشوند، با پدیده «اثر شبکهای » همراه هستند. هر بازاری که اثر شبکهای دارد بدین معناست که افزایش مخاطب در یک پلتفرم، سبب جذابیت بیشتر آن پلتفرم و جذب مخاطب بیشتری میشود؛ به همین دلیل است که در اکثر این بازارها، تمایل به شکلگیری یک قدرت بازاری بزرگ یا انحصارگر وجود دارد. این اثر خودبخود باعث خواهد شد، شرکتهای جدید واردشونده به بازار با یک مانع بزرگ یعنی جذب مخاطب روبرو باشند؛ چراکه عمدتا در این بازارها مخاطب یا همان مشتری تمایل به استفاده همزمان از دو پلتفرم مشابه ندارد، چه خرید کالای دست دوم باشد چه بازار برنامههای کاربردی و اپ موبایل یا حتی پخش فیلم. بنابراین جذب سرمایه بزرگ، در شرایطی که اثر شبکهای وجود دارد، میتواند به یکباره این شرکتها را به قلهای از سهم بازار و قدرت بازار برساند که دیگر دست نیافتنی باشند و این همان «یکسو » شدن بازار است؛ پدیده ای که مردم ما سالهاست با تمام وجود خود در صنعت خودروسازی کشور حس کردهاند. شرکتهای بزرگ تقریبا انحصارگری که از جایی به بعد نه کیفیت خود را افزایش میدهند و نه قیمت گذاری آنها رقابتی و به نفع مصرف کننده است؛ چراکه رقیب جدی مستقل و موثری ندارند و حتی در نهادهای تنظیمگر نیز توان مقابله وجود ندارد.
شکلگیری انحصار و یک قدرت بازاری غالب، در شرایطی که قوانین رقابت کشور خصوصا در زمینه بازارهای نوین دیجیتال و آنلاین ضعیف هستند، به شدت خطرناک خواهد بود. در سالهای اخیر رفتارهای مخل رقابت بسیاری را از جانب برخی شرکتهای غالب بازار دیده ایم؛ مانند: ایجاد قراردادهای انحصاری با عرضه کنندگان خدمات، محدود ساختن کاربر در استفاده همزمان از دیگر پلتفرمهای مشابه، تبعیض در معامله، قیمتگذاریهای تهاجمی چه در سمت مشتری و چه در سمت عرضه و تولید محتوا مانند آنچه در بازار سریالسازی مشاهده میشود. عمده این اتفاقات به دلیل ضعف قانون رقابت ما و عدم توجه به بازتعریف مفاهیمی مانند «تعریف بازار »، «قدرت بازاری »، «رفتارهای یکطرفه »، «ادغام و تملک »، «میزان جریمه» و «بار اثباتی » در بازارهای پلتفرمی و همچنین اشکالات ساختاری شورای رقابت بوده است. بنابراین به نظر میرسد نگرانی بالا اثر مهمی بر آینده شرکتهای متوسط و کوچک بازار و همچنین مصرفکنندگان داشته باشد و در درجه اول و هرچه سریعتر باید اصلاح یا تکمیل قانون رقابت در دستور کار قرار گیرد.
در نهایت، در رابطه با پیشنهاد طراحی یک بازار جدید بورسی برای این نوع از شرکتها نیز باید بسیار دقت شود و به سوالات مهمی در طراحی پاسخ داده شود، از جمله: سازوکار ارزیابی و تجدید ارزیابی این شرکتها چیست؟ لایههای مختلف این شرکتها چگونه میتوانند وارد شوند؟ آیا یک هلدینگ وارد بورس میشود یا تک تک شرکتها و برندهای زیر مجموعه (همان مشکلی که در رابطه با شستا مطرح میشود)؟
به هرحال هرگونه شتاب زدگی میتواند پیامدهای برگشت ناپذیری را به دنبال داشته باشد و به وضعیت عدم حاکمیت قانون دامن زند، در حالی که برای هر بازار و اقتصادی «حاکمیت قانون » بیش از هرچیز دیگری برای رشد، توسعه و سرمایهگذاری های داخلی و خارجی اهمیت دارد.