کشتی کرونا با شهروندان بدون ماسک!
کمتوجهی مردم به پروتکلهای بهداشتی حالا کم کم خود را نمایان کرده و آمار مبتلایان و جانباختگان در مقایسه با ماه گذشته روندی افزایشی پیدا کرده است گزارشهای مستمر وزیر بهداشت از روند تشدید شیب تند ابتلا به کرونا در کشور و بازگشت بسیاری از مناطق سفید به وضعیت قرمز در روزهای گذشته نشان از بیتوجهی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی دارد.
اما این پروتکلها چه بود که این همه ستاد ملی کرونا و کمیتههای علمی آن نسبت به این موضوع تأکید دارند؟ ضرورت استفاده از ماسک در اماکن عمومی و محلهای پر رفت و آمد، مثل ایستگاههای مترو و اتوبوس، پرهیز از سفرهای غیرضرور و خودداری از برگزاری مراسم عروسی و عزا و.... اما گزارشها درباره نتایج حاصل از توجه عمومی به پروتکلهای بهداشتی خوشایند نیست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، تا جایی که نظر سنجیهای سازمان نظام پزشکی کشور گویای این واقعیت است که میزان استفاده از ماسک در کشور بشدت کاهش یافته که اگر این روند ادامه پیدا کند، شرایط سخت تری در انتظار مردم و جامعه ایران خواهد بود.
هشدار کارشناسان بهداشت به جدی نگرفتن کرونا
دیروز هم مینو محرز و خطاب به شهروندان تأکید کرد «مردم! اگر بیرون میآیید، حتماً ماسک بزنید» از نگاه او، مصداق نگران کننده از تغییر رفتارها در جامعه، افزایش سفرها، بازگشایی اماکن و مراکز خرید به عنوان عوامل تأثیرگذار در افزایش مبتلایان است. مسعود مردانی از دیگر اعضای کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا هم عدم استفاده شهروندان از ماسک در فضای بیرون از خانه به خصوص در مکانهای پرتردد را یکی از علل افزایش بیماری در کشورمی داند وهشدار میدهد؛ ویروس در حال چرخش در جامعه است و عادی شدن رفتارها و سست شدن اجرای پروتکلهای بهداشتی میدان بیشتری را برای حضور ویروس کرونا میدهد.
هوا گرم است نفسم بند آمد
برای تهیه گزارش از تغییر رفتارهای بهداشتی مردم در مواجهه با اپیدمی کرونا به چند نقطه شهر سر زدیم تا بدانیم چرا برخی از مردم ماسک نمیزنند؟
زنی 47 ساله مقابل مرکز خرید در یکی از خیابانهای منطقه سهروردی تهران منتظرایستاده است. ماسک ندارد. رهگذران به فاصله کمتر از نیم متر از کنار او رد شده و داخل پاساژ میشوند. میپرسم چرا ماسک نمیزنید؟ ماسک مچاله شدهاش را از کیفش در میآورد و نشانم میدهد:«هوا خیلی گرم است، نفسم بند میآید. ببینید؛ماسک دارم اما وقتی اتوبوس و مترو سوار شوم ماسک میزنم.»
مرد دیگری از آنسو با صدای بلند میگوید: «خانم هوا خیلی گرم است من هم همین الآن ماسکم را درآوردم. ببینید این ماسک رو دو ساعت پیش زدم.»
«نفس کشیدن با ماسک برایم سخت است.» این پاسخ مأمور انتظامات یک مرکز خرید به یک سؤال تکراری است؛ «چرا ماسک نمیزنید؟» او 117 کیلو وزن دارد و معتقد است؛ ماسکی که جلوی نفس کشیدنش را میگیرد به چه درد میخورد؟
گرمای هوا اصلیترین دلیلی است که موجب شده مردم ماسکها را از صورت شان بردارند. آنهایی هم که خیلی احتیاط کردهاند ماسک را از جلوی دهان شان پایین کشیدهاند. دو دختر جوان که خودشان را مشاور املاک معرفی میکنند و هر روز با ارباب رجوع زیادی سر و کار دارند؛ نظرشان را درباره چرا اینکه ماسک نمیزنند؟ اینگونه عنوان میکنند: «ما هر روز از 8 صبح تا 10 شب بازدید خانه میرویم سخت است تو این گرمای هوا ماسک بزنیم. نگران هم نیستیم هر کسی بخواهد بمیرد میمیرد حالا چه با کرونا چه چیز دیگه ای. امروز صبح کم مانده بود ماشین به من بزند و بمیرم.»
چند نوجوان کنار پیاده رو خیابان ایستادهاند. میپرسم میدانید ممکن است ناقل ویروس کرونا باشید و به خانوادههایتان انتقال دهید؟ یکی از آنها در جواب میگوید: «بالاخره ما هم خانواده داریم باید رعایت کنیم اما ببینید من پول تو جیبیام را از بابام میگیرم ترجیح میدهم با آن سیگار بخرم تا ماسک.»
علی فروشنده بوتیک لباس است. او از مجموع دستورالعملهای بهداشتی ابلاغی ستاد ملی کرونا فقط یک محلول ضدعفونی کننده را روی پیشخوان مغازهاش گذاشته است. پاسخش هم به سؤالات ما خیلی ساده انگارانه است» کرونا کجا بود؟ این را هم گذاشتم تا مأمور بهداشت گیر ندهد.» علی معتقد است فاصله بین او و مشتریهایش یک متر و نیم است و نیازی نیست ماسک بزنند. آن اوایل مأمور بهداشت برای بازرسی میآمد و اگر ماسک نداشتیم جریمه میکرد الآن کسی نمیآید ما هم نمیزنیم و من اعتقادی ندارم.» مشاهدات میدانی ما نشان میدهد؛ برخی از مردم هنوز به تأثیر ماسک در پیشگیری از کرونا آگاه نیستند. آقای فرهادی خودش را کارمند یک اداره معرفی میکند: «چرا آمار مرگ و میرهای مربوط به بیماریها و تصادفات را اعلام نمیکنند و مدام از تعداد فوتیهای کرونا میگویند موضوع سیاسی شده است. این حرفها را ول کنید، اگر ماسک از کرونا جلوگیری میکرد که این همه دکتر و مسئولان کرونا نمیگرفتند.»
چند دقیقهای را مقابل مرکز خرید میایستم و رهگذرانی که قصد ورود به آنجا را دارند تحت نظر قرار میدهم. از هر 5 مشتری پاساژ تقریباً 3 نفرشان ماسک ندارند. از کارمند و دانشجو گرفته تا فروشنده، پیک موتوری، یگان حفاظت یک نهاد عمومی همه و همه یک پاسخ مشترک به سؤالم دارند:«چند دقیقه کوتاه بیرون آمدیم، ماسک نپوشیدیم، هوا گرم است کلافه میشویم، ماسک گران است، نفس مان بند میآید، به این زودی که کرونا نمیگیریم اوایل با دستکش و ماسک بیرون میآمدیم اما الآن نه.»عدهای هم ماسک شان را داخل کیف شان گذاشتهاند و با این تصور که کرونا فقط در اتوبوس و مترو جولان میدهد، نیازی نمیبینند در تاکسی، مراکز خرید، پارکها و پیادهروهای خیابان ماسک بزنند.
برخی از رهگذران هم به مسأله دیگری اشاره میکنند. آنهایی که بیماری قلبی و مشکلات تنفسی دارند و البته بیشتر از بقیه در معرض خطر ویروس کرونا قرار دارند میگویند؛ وقتی ماسک میزنند نمیتوانند نفس بکشند.
در این میان اما برخی هم گرانی ماسک را دلیل نپوشیدن ماسک عنوان میکنند اینکه قدرت خرید ماسک را ندارند. محسن سرباز وظیفه است. او هم بدون آنکه ماسک بزند روی نردههای پارک نشسته است. محسن هر روز اخبار را از طریق فضای مجازی دنبال میکند و اتفاقاً نسبت به پوشیدن ماسک برای پیشگیری از ابتلا به کرونا آگاه است.» کسی که کرونا دارد باید ماسک بزند کسی هم که کرونا ندارد برای اینکه مبتلا نشود باید ماسک بپوشد اما واقعیت این است که ماسک گران است و یک سرباز نمیتواند روزی 16 هزار تومان بابت ماسک هزینه کند.»
ماسک رایگان بدهند
آقای زهدی 75 سال دارد و کارمند بازنشسته یکی از ادارات دولتی است. او همراه با چند مرد مسن روی نیمکت پارک نشسته است و مثل بقیه دوستانش ماسک ندارد. درست در چند قدمی آقای زهدی و دوستانش کودکان مشغول بازیاند و چند جوان به فاصله کمتر از دو متر ایستادهاند و سیگار میکشند. این کارمند بازنشسته نیز به این نکته اشاره میکند، یک فرد بازنشسته چگونه میتواند با حداقل دستمزدش مبلغی را هم ماهانه برای ماسک کنار بگذارد؟ قطعاً اگر ماسک را رایگان در اختیار مردم قرار دهند آنوقت همه از سلامتی شان مراقبت میکنند و این همه مردم کرونا نمیگیرند.»
پرس و جوی ما از برخی از کارمندان نیز نشان میدهد، برخی در فضای داخلی محیطهای اداری ماسک میزنند چون میترسند کرونا بگیرند اما این ترس در فضای خارج از محیطهای سربسته کم رنگتر میشود برای همین هم درخارج از محیط کاری ماسک شان را بر میدارند؛ چرا؟ چون نیازی نمیبینند در فضای آزاد ماسک بزنند. در این میان اما حساب رانندههای تاکسی با بقیه شهروندان جداست. اغلب آنها به رعایت دستورالعملهای بهداشتی آگاه والبته پایبند هستند و کرونا را جدی گرفتهاند. آقای فراهانی راننده خط سید خندان و مترو قیطریه است. گرمای هوا او را هم کلافه کرده اما 4 ماه تمام است از صبح تا شب ماسک میزند. رد ماسک روی بینیاش پیداست و التهاب و قرمزی پشت گوشش نیز بیانگر آن است که او با واقعیت زندگی با کرونا عادت کرده است و میداند ویروس کرونا شوخی بردار نیست و با رعایت چند نکته ساده بهداشتی میتواند از خودش مراقبت کند. «ماسک گران است اما ارزشش را دارد ما مجبوریم با کرونا کنار بیاییم. ماسک اگر از انتقال ویروس کرونا جلوگیری نکند اما قطعاً کاهش میدهد.»
یکی دیگر از رانندههای تاکسی که کنار جدول خیابان نشسته و دست و صورتش را آب میزند، به محض آنکه خودم را خبرنگار معرفی میکنم ماسکش را از جیبش در میآورد و میگوید؛ این هم مدرک. آمدم صورتم را بشویم ماسکم را برداشتم. با پوشیدن ماسک حالت خفگی میگیرم اما به هر حال از بیماری که بهتر است. اگر همه رعایت کنیم این همه مردم کرونا نمیگیرند.»
هنوز گفتوگویم با برخی از شهروندان تمام نشده که پاکبان مسنی را گوشه خیابان میبینم که ماسک زده و کنار سطل زباله ایستاده است. او برخلاف اغلب عابران پیاده که بحران کرونا را شوخی گرفتهاند اتفاقاً معتقد است؛ کرونا تمام نشده و تا زمانی که مسئولان بهداشت اعلام میکنند باید ماسک بزنیم و رعایت کنیم.