شمعهایی که دلها را نورانی میکنند
همهچیز از یک نذر ساده آغاز شد. نسرین رحیم زاده، همسایه ما در محله نواب، نذر میکند که پس از برآورده شدن حاجت قلبیاش، بخشی از درآمدش را صرف کودکان کار کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری؛ همین موضوع بهانهای میشود تا این همسایه دست بهخیر ما به فکر کارآفرینی و آموزش شمعسازی میان زنان سرپرست خانوار و افراد جویای کار بیفتد. نسرینخانم علاوه بر کارآفرینی، کار بازاریابی و فروش محصولات تولیدشده بانوان سرپرست خانوار را چه در فضای مجازی و چه در میان کسبه برعهده دارد. در این گزارش با نسرین رحیمزاده درباره فوت و فن کارآفرینی و انگیزههای قدم گذاشتنش در این کار خیر و خداپسندانه گفتوگو کردیم.
یک نذر ساده
بوی پارافین در حال ذوبشدن و اسانسهای معطر، فضای کارگاه کوچک نسرین رحیمزاده را پر کرده است. او درحالیکه ظرف پارافین را از روی شعله گاز برمیدارد با اشاره به ماجرای نذرش، سر صحبت را باز میکند: «برای رفع مشکلم نذر کردم تا به بچههای کار کمک کنم؛ خدا را شکر مشکلم حل شد و همین بهانهای شد تا نذرم را بهصورت مستمر ادامه دهم. ماهی یکبار برای بچههای کار جاده بهشت زهرا غذا میپزم و میبرم. گاهی برایشان پیتزا میبرم و گاهی لباس و هر چیزی که دوست داشته باشند، تهیه میکنم. برای این کار همسرم مرا همراهی میکند. خوشبختانه هردو با هم ماهی یکبار این کار را انجام میدهیم». رحیمزاده در میان اعضای خانوادهاش نیز رسم نذر کردن برای کودکانکار را باب کرده است. در اینباره توضیح میدهد: «همه اعضای خانوادهام اگر نذر یا خیراتی داشته باشند، آن را برای کودکانکار هزینه میکنند. حتی دوستانم هم اگر نذری داشته باشند، هزینهاش را به کودکان کار اختصاص میدهند. باور دارم باید نذر را برای جایی کرد که قابل استفاده باشد و دیدن شادی این بچهها که از بسیاری از حقهای طبیعی و اجتماعی محرومند، لذتبخشترین کار دنیاست».
درآمد مختص کودکان کار
رحیمزاده زمانی که ایده شمعسازی و کارآفرینی به سرش زد، کارمند یک شرکت خصوصی بود. اما برای درآمد بیشتر و استمرار کار خیرش، رو به شمعسازی و کارآفرینی آورد. او در اینباره میگوید: «زندگی هزینه دارد. کارمند بودم و برای اینکه بتوانم نذرم را ادامه دهم، تصمیم گرفتم درآمد جداگانهای داشته باشم؛ پولی که فقط مختص بچههای کار باشد و جای دیگری هزینه نکنم. همین موضوع موجب شد به شمعسازی فکر کنم». رحیمزاده با یادآوری خاطراتش از روزهای یادگیری هنر شمعسازی لبخندی میزند و ادامه میدهد: «هیچ سررشتهای از هنر شمعسازی نداشتم. از طریق اینترنت و فضای مجازی، با کلی شیرینکاری به سراغ آموزش رفتم. یکبار پارافین را در سینک ظرفشویی خالی کردم که موجب شد راهآب آشپزخانه بسته شود. هزار بار پارافین را روی فرش و وسایل خانه ریختم و موجب خرابی آنها شدم. آنقدر اشتباه کردم تا موفق به یادگیری شدم».
حمایت از زنان سرپرست خانوار
اما ماجرای کارآفرینی نسرین رحیمزاده حکایت جالبی دارد که او از آن چنین یاد میکند: «پس از مدتی، کمکم رشته کار دستم آمد و توانستم در خانه برای چند نفری آموزش شمعسازی برپا کنم. تا اینکه متوجه شدم خیلی از خانمها هستند که شاید نیاز به کار و درآمد داشته باشند. این حرفه درآمد زیادی ندارد، اما به اندازه خرج روزمره کفاف میدهد. به دوستان و آشنایان سپردم اگر کسی را سراغ دارند که بیکار است و دنبال کار میگردد به من معرفی کنند. اولویت کارم زنان سرپرست خانوار شد». او میافزاید: «برای آموزش از آنها هیچ پولی دریافت نمیکنم. گاهی اوقات حتی مواداولیه کار را برایشان فراهم میکنم. بعضیها استقبال میکنند و کار را ادامه میدهند و بعضیها هم همان یکی دو جلسه اول که آموزش میبینند، خودشان شروع به تولید میکنند. البته ناگفته نماند که ابوالفضل امین زاده، مدیر محله هفت چنار، کمک زیادی به من کرد و حتی فضایی را برای آموزش و تولید در اختیارم گذاشت».
فروش و بازاریابی محصولات سرپرستان خانوار
یکی از حمایتهای نسرین رحیمزاده از هنرجویان، بهویژه افراد جویای کار، بازاریابی و فروش محصولات آنهاست. او در اینباره میگوید: « همکاری من با بانوان سرپرست خانوار تنها به آموزش محدود نیست. فروش محصولات آنها را از طریق دنیای مجازی یا ویزیتوری انجام میدهم. البته این روزها که درگیر بیماری کرونا هستیم، کارها به کلی تعطیل شده است. اما در شرایط عادی حتی برای فروش، از دوستان و آشنایان سراغ جوانان بیکاری را میگیرم که دنبال کار باشند و شمعها را برای دستفروشی یا توزیع در مغازهها در اختیارشان قرار میدهم». یکی از مشکلات رحیمزاده، نبود فضای مناسب و کارگاه بزرگتر برای تولید و حضور بیشتر بانوان است. او در اینباره میگوید: «اگر یک فضای بزرگتر و رایگان در اختیارم باشد، بیشک برای کارآفرینی و تولید شمع با افراد بیشتری همکاری میکنم و با این کار فرصت اشتغال برای افراد واجدالشرایط نیز فراهم میشود».
لذتبخشترین کار دنیا
ماهی یکبار برای بچههای کار جاده بهشت زهرا غذا میپزم و گاهی برایشان پیتزا میبرم و گاهی لباس و هر چیزی که دوست داشته باشند. دیدن شادی این بچهها که از بسیاری از حقوق طبیعی و اجتماعی محرومند، لذتبخشترین کار دنیاست