کرونا و خجالت از درمان
روز گذشته خبر تلخ خودکشی مادر و پسر به دلیل ابتلا و مرگ پدر خانواده به دلیل ابتلا به کرونا روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
به گزارش اقتصادآنلاین، شهرزاد همتی در شرق نوشت : همسر و فرزند این مرد که از رفتارهای مردم ناراحت بودند نتوانستند تحمل کنند و دست به خودکشی زدند. این روزها ابتلا به کرونا میتواند به همراه درد و رنج جسمانی، انگ اجتماعی نیز با خود به همراه داشته باشد. بسیاری از مبتلایان به دلیل همین انگ یا بیماری خود را پنهان میکنند و به پزشک مراجعه نمیکنند یا ترجیح میدهند تنها افراد درجهیک خانوادهشان از بیماربودنشان مطلع شوند. در کشور ما انگزدن به دلیل بیماری بیسابقه نیست؛ مبتلایان به ایدز و حتی هپاتیت به دلیل احتمال قرارگرفتن در گروه افراد دارای روابط پرخطر همیشه در معرض قضاوت بودهاند. پزشکان بسیاری از پذیرش آنها سر باز میزنند و برای همین آنها کمکم از جامعه طرد میشوند. اما در بیماری همهگیری مثل کرونا، ابتلا به آن توانسته برای خانوادهها خجالتبار باشد. آنها ترجیح میدهند کتمانش کنند و دربارهاش صحبت نکنند.
میترسیم کرونایی صدایمان کنند
سمیه ملکیان، فعال توییتری، در چند روز گذشته از ابتلای پدر و مادرش به کرونا خبر داده بود و از روند درمان آنها مینوشت. خوشبختانه آنها به سلامت به خانه برگشتهاند. او با بیان اینکه گاهی رفتارها با خانواده او عجیب بوده، میگوید: خانواده من در شهرستان کوچکی در استان اصفهان زندگی میکنند. برادرم میگوید روزهای اول ابتلای خانواده، وقتی برای خرید از خانه بیرون رفته بوده، صاحب لبنیاتی محله با تعجب به دنبالش دویده و گفته: ماجرا راسته؟ این مسئله خیلی به غرور برادرم ضربه زده بود. حالا دو ماه از آمدن کرونا میگذرد و تمام اخبار دنیا را تحتتأثیر خودش قرار داده، ولی همچنان برای مردم تابو است. مادرم که در بیمارستان بستری بود، میگفت هماتاقیاش بسیار از بیماریاش ناراحت بوده و میگفته انگشتنمای جامعه میشود و دیگر او را به اسم کرونایی میشناسند و بچههایش را هم با همین نام صدا میکنند. با وجودی که صداوسیما هم میگوید این بیماری شبیه به سرماخوردگی است، اما باعث میشود مردم جدا از درد بیماری، نگران این باشند که فرزندشان در کوچه مورد تمسخر قرار بگیرد. ملکیان میگوید در توییتر از جانب مردم حمایت شده، اما چند نفر او و خانوادهاش را بهخاطر رعایتنکردن قرنطینه سرزنش کردهاند: «من وقتی توییت میکردم کسی پیشم نبود، خانوادهام شهرستان بودند و من حتی عید به دیدنشان نرفته بودم. برای اینکه کمی حرف بزنم در توییتر شروع به نوشتن کردم و همه از من حمایت کردند. اما چندنفری هم بودند که در چت خصوصی، من و خانوادهام را بهخاطر رعایتنکردن قرنطینه سرزنش کردند، من میخواهم بدانم آنها از کجا به این نتیجه رسیده بودند که من قرنطینه را رعایت نکردهام؟»پیشتر دبیر مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه به نظر میرسد ابتلا به کروناویروس از لحاظ اجتماعی در حال تبدیلشدن به یک انگ اجتماعی است که شأن افراد مبتلا را مورد حمله خود قرار میدهد، گفته بود: این موضوع موجب خواهد شد این افراد بیماری خود را پنهان و معضلی برای پیشگیری ایجاد کنند.
خانوادههای مبتلایان به کرونا تنها هستند
دکتر مجید طاهری در یادداشتی عنوان کرده بود: ابتلا به کرونا به معضلی با ابعاد جهانی تبدیل شده است. درحالیکه کرونا از منظر پزشکی در مقایسه با سایر بیماریهای تنفسی مانند آنفلوانزا یا سارس یک بیماری با میزان سرایت بالاتر تلقی میشود، اما میزان کشندگی کمتری دارد، اما به نظر میرسد از لحاظ اجتماعی در حال تبدیلشدن به یک انگ اجتماعی است که شأن افراد مبتلا را مورد حمله خود قرار میدهد. به این معنی که فرد مبتلا به کرونا در کنار تحمل بار درد و استرس ناشی از بیماری و ترس از مرگ، ناچار است نگاه و احساسات منفی دیگران مانند طرد، تحقیر و انواع تبعیضها را از سوی جامعه تحمل کند؛ بهطوریکه به نظر میرسد پیامدها و مشکلات ناشی از انگ اجتماعی مرتبط با کرونا از خود بیماری دردناکتر باشد. این موضوع موجب خواهد شد که این افراد بیماری خود را پنهان و معضلی برای پیشگیری ایجاد کنند، بهاینترتیب که باعث کاهش رغبت این گروه از بیماران برای انجام آزمایش، مانعی در دسترسی به درمان و سایر خدمات مراقبت بهداشتی، عدم تعهد به درمان و فاشنکردن بیماری میشود. از پرسنل بهداشتی و درمانی درخواست میکنم نگاه درست درخصوص این بیماری را به جامعه انتقال دهند و صدالبته نقش رسانهها بسیار مهم است.مهدی یکی دیگر از کسانی است که پدرش در اثر ابتلا به کرونا جان باخته است. او میگوید: «درد ازدستدادن پدرم یک طرف، زندگی در آپارتمان در شهر کوچکی مثل ساوه هم یک طرف. همسایهها از ما خواستهاند سوار آسانسور نشویم، اگر در راهپله برویم بلافاصله پشتسرمان همهچیز را ضدعفونی میکنند. درحالیکه از طرف وزارت بهداشت آمدند و همه خانه را ضدعفونی کردند. اگر کسی جلوی در بیاید و با ما کار داشته باشد، راهش نمیدهند و این باعث شده خانه را برای فروش بگذاریم. پدر من که از مردان تأثیرگذار ساوه بود، حالا به دلیل مرگ بر اثر کرونا ترسناک شده و مردم ما را با انگشت نشان میدهند».دکتر علی نیکجو، روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی با اشاره به انگ اجتماعی کرونا و آسیب روانی آن تأکید میکند: اینکه کرونا در جامعه ما از یک بیماری به مثابه استیگمای اجتماعی درمیآید، محصول تجربه زیسته همه ما در این دو ماه اخیر است. از جمله آن میشود به فاجعه ازدستدادن قربانیان کرونا و نوع برخوردی که تکتک ما با خانواده آنها داشتهایم اشاره کرد. چقدر به لحاظ اخلاقی توانستهایم ضمن رعایت پروتکل محافظت فیزیکی به لحاظ روانی و ذهنی آنها را رعایت کنیم. چقدر آنها رنج خود را در تنهایی و طردشدگی و غربت عمیق سپری کردند. این دارای یک معنا برای جامعه بود که کرونا به صورت ناخودآگاه مفاهیمی دارد؛ مرگ، طردشدن، تنهایی، ترس، اضطراب و استیصال. و همه اینها باعث شده بخشی از ما وقتی به کووید- 19 مبتلا میشویم آن را از چشم همسایه و حتی کادر درمان پنهان کنیم». وی افزود: «بخشی از این به خودشیفتگی فردی ما و عدم مسئولیتپذیری اجتماعی بازمیگردد، اما بخشی از آن هم به ترس ناشی از تنهایی و طردشدگی بازمیگردد. این میتواند برای خود ما و کل جامعه بهشدت خطرآفرین باشد». وی در پایان خاطرنشان کرد: «خیلی مهم است زمانی که ما مبتلا به این بیماری میشویم آن را با نزدیکان مطرح کنیم و به همسایگان اطلاع دهیم. همسایگان ما ضمن اینکه با ما فاصلهگذاری فیزیکی را رعایت میکنند، اما باید انسجام و پیوستگی با مبتلا را فراموش نکنند. این مسئله میتواند از بحران روانی خانواده مبتلا بکاهد».هنوز معلوم نیست پایان کرونا چه زمانی و چگونه رقم میخورد. اما به صورت قطعی، فشار روانی بسیاری را برای جامعه ما به همراه دارد؛ فشاری که میتوان تا مدتها اثرش را در برخوردهای اجتماعی حس کرد. خصوصا خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادند و در تنهایی برایشان سوگواری کردند بیشتر از هر چیزی نیازمند حمایت اجتماعی هستند؛ چیزی که به نظر میرسد در سالهای گذشته و به دلیل مشکلات پیدرپی و بحرانهای بیش از اندازه در کشور، کمی دور از دسترس به نظر برسد