x
۱۸ / فروردين / ۱۳۹۹ ۱۷:۴۲

نشانه‌های یک مدیر بد

نشانه‌های یک مدیر بد

تقریبا همه افراد تجربه کار با یک مدیر بد را داشته اند. آمارها نیز در این رابطه رقم 76درصدی تجربه کار با مدیرانی با اخلاق های نادرست را برای آمریکا نشان می دهد که برای کشور پیشرفته ای مانند آمریکا بسیار بالا است و می توان نتیجه گرفت که اوضاع در اکثر کشورهای دیگر بدتر است، با این حال واقعیت این است که شرایط نمی‎تواند برای همه افراد ایده آل باشد و نمی توان انتظار داشت که افراد موقعیت شغلی خود را برای پیدا کردن مدیری بهتر رها کنند.

کد خبر: ۴۲۹۲۷۶
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، اگرچه توصیه می شود که در صورت مواجهه با چنین شرایطی به دنبال شغلی دیگر نیز باشید، با این حال تا زمانی که شرکت ایده آل پیدا نشده است، رها کردن موقعیت فعلی اقدامی پرریسک خواهد بود. تحت این شرایط سوالی که مطرح است این است که چه کاری را باید انجام داد که اخلاق های بد یک مدیر، باعث از بین رفتن علاقه به کار و کاهش روحیه کارمندان نشود. در این راستا ضمن بررسی ویژگی-های یک مدیر بد، به ارائه راهکارهایی خواهیم پرداخت. به عقیده لین تیلور متخصص مدیریت نیروی انسانی، یک مدیر بد نه‎تنها بر روی کار شما تاثیر خواهد گذاشت، بلکه زندگی شخصی را نیز با مشکل مواجه می سازد. برای مثال فردی را تصور کنید که تحت فشار روانی شدیدی از سوی مدیر شرکت خود قرار دارد. بدون شک وی دیگر نمی-تواند به مانند سابق نقش های خود در خانواده را ایفا کند. این امر تنها یک نمونه ساده برای درک بهتر این مسئله محسوب می شود.

1-دروغ‎گویی

اگر مدیر شما یک دروغگو محسوب می شود، بدون شک کاندیدای جدی اطلاق بد بودن است. این امر نه‎تنها باعث خواهد شد تا تیم شرکت به بی‎اعتمادی برسد، بلکه امکان برنامه‌ریزی درست و انگیزه داشتن را نیز از میان خواهد برد. درواقع شما نمی توانید تشخیص دهید که کدام یک از حرفه ها درست بوده و کدام یک تنها دروغ هایی برای بهبود اوضاع محسوب می شود. بدون شک شما به عنوان یک کارمند شرکت، از قدرت تغییر مدیر خود برخوردار نبوده و در صورت تلاش در این زمینه با خطر از دست رفتن موقعیت شغلی خود مواجه خواهید شد. به همین خاطر ضروری است تا به دنبال راهکاری دیگر باشید. توصیه ما این است که دروغ ها را یادداشت کرده و با دسته‎بندی آنها، مواردی را که معمولا از سوی مدیر شرکت به دروغ مطرح می شود را در کنار خود داشته باشید. شما هر صحبتی را می توانید با موضوعات یادداشت شده مورد بررسی قرار داده و نسبت به میزان صحت آن به یک جمع‎بندی برسید. درواقع هنگامی که از همان اول بدانید که یک صحبت کاملا دروغ است، بدون شک بر روی آن حساب نخواهید کرد.

همچنین برطبق نظر روانشناس‎ها هر فرد در هنگام دروغ گفتن، رفتارهایی را از خود بروز می دهد. برای مثال برخی از افراد از تماس چشمی خودداری می-کنند. بدون شک با تحلیل و توجه به حرکات مدیر خود در هنگام مطرح کردن صحبت های مختلف می-توانید در این رابطه نیز به نتایج جالبی دست پیدا کنید. در نهایت فراموش نکنید که هیچ‎گاه از تجربه کارمندان باسابقه شرکت غافل نشوید. بدون شک مشورت گرفتن از آنها نیز می تواند کاملا کارساز باشد. علت این امر به این خاطر است که آنها تجربه همکاری بیشتری را داشته و شناخت کامل تری را از مدیر شرکت دارند.

2-اشتباه نکردن

اگرچه در نگاه اول ممکن است تصور کنید که این ویژگی کاملا مثبت است، با این حال واقعیت این است که اشتباه کردن، یک اتفاق کاملا طبیعی بوده و تنها در دو حالت شاهد آن نخواهیم بود؛ نخست آنکه پنهان‎کاری صورت گرفته باشد و یا مدیر شرکت بیش از حد محتاط باشد. در هر دو حالت چنین مدیری را نمی توان لایق تلقی کرد. درواقع تمامی تصمیمات بزرگ نیاز به جسارت و قدرت ریسک داشته و چنین روحیه ای باعث می شود تا در بهترین حالت، وضعیت شرکت همواره ثابت باقی بماند که با توجه به تلاش سایر شرکت ها برای پیشرفت، بعید است برندی قادر باشد با این سیاست حتی جایگاه فعلی خود را نیز حفظ کند. تحت این شرایط دیگر تفاوتی ندارد که شما تا چه حد پرانگیزه و پرتلاش ظاهر شوید، بدون شک به بالاترین نتایج از اقدامات خود دست پیدا نخواهید کرد.

در این رابطه ابتدا باید دلیل این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. درواقع برای یک مدیر بسیار سخت است که اشتباه کند. آنها تصور می کنند که در صورت اقرار به این موضوع، جایگاه خود را نزد کارمندان از دست خواهند داد، با این حال واقعیت این است که بنا بر تحقیقات انجام‎شده، در حدود 91درصد از کارمندان، صداقت مدیر شرکت حتی در رابطه با اشتباهات را یکی از فاکتورهای مهم در رابطه با میزان رضایت شغلی خود عنوان کرده اند. به همین خاطر لازم است تا این تصور غلط را کنار بگذارید، با این حال راهکاری که کارمندان تحت این شرایط می توانند انجام دهند این است که شما نقطه مقابل رئیس خود باشید، درواقع هنگامی که کارمندان یک شرکت به سادگی به اشتباهات خود اقرار کرده و در تلاش برای جبران آن باشند، مدیریت نیز دیگر دلیلی برای ادامه رفتار خود حس نخواهد کرد. همچنین شما می توانید اهداف شخصی ای را برای خود تعیین کنید تا در صورتی که شرکت رشدی را ندارد، شما روند رو به رشد خود را حفظ کنید.

3-سخت گیری

بدون شک مدیری که به نوعی در انتظار است تا از شما اشتباهی رخ دهد تا شدیدا برخورد کند، با این حال در هنگام کسب موفقیتی ابدا تعریفی را انجام نخواهد داد و تصور می کند که این اقدام کاملا وظیفه شما بوده است، بدون شک در روحیه هر فردی بدترین تاثیر را به همراه خواهد داشت. درواقع برای این مدیران تفاوتی ندارد که شما تا چه اندازه دچار اشتباه شده اید و تلاش شما برای جبران آن چگونه خواهد بود، آنها تنها می-خواهند که شما را تحت فشار قرار دهند. تصور آنها نیز این است که با این سخت گیری شما دیگر مرتکب اشتباه نخواهید شد که آمارها خلاف این موضوع را به اثبات می رساند، با این حال این امر تنها کارمندان را به سمت پنهان‎کاری و عدم انجام اقدامات جدید سوق می دهد که بدون شک برای وضعیت شرکت بسیار بد خواهد بود. تحت این شرایط بهتر است که اگر مدیر شرکت نسبت به وضعیت شرکت خود، توجهی را ندارد شما نیز خود را به سختی نندازید و تنها در حد انتظار ظاهر شوید. درواقع دلیلی وجود ندارد در شرایطی که مدیر شرکت چنین رفتار غیرحرفه ای را دارد، شما به مانند یک قهرمان ظاهر شوید.

4-نگاه یکسان

اگر مدیر شرکت به همه افراد نگاهی یکسان را داشته و توقع دارد که شما نیز به مانند خودشان و یا فردی خاص در شرکت رفتار کنید، لازم است تا شما تفاوت ها خود با دیگران را یادآور شوید. درواقع این اشتباه مدیر شما است که اصل بسیار ساده تفاوت افراد با یکدیگر را فراموش کرده است، با این حال اگر از این اقدام خود نتیجه لازم را به دست نیاوردید، لازم است تا اعلام کنید که شما سبک کاری خاص خود را دارید و با توجه به این امر که وظایف به خوبی در حال انجام است، در صورت اصرار بیشتر شما به ترک شرکت فکر خواهید کرد. درواقع این دسته از مدیران بدون شک اگر شرایط اخراج شما را داشتند، دیگر چنین موردی را مطرح نمی کردند. به همین خاطر شما می-توانید با اعمال فشار، از تکرار چنین اتفاقی جلوگیری کنید. در این رابطه حتی اگر اخراج هم شوید، بیکار بودن برای مدتی به مراتب بهتر از زمانی خواهد بود که شما هر روز خود را با چنین فضای ناعادلانه ای سپری کنید. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که در ابتدا بهتر است تا با لحنی محترمانه رفتار کرده و حتی از توصیه آنها تشکر نیز کنید، با این حال برای آنها توضیح دهید که به چه دلیل به این صورت کارهای خود را انجام می دهید. درواقع تهدید، باید راهکار بعدی شما باشد و اولویت با تمام کردن ماجرا بدون دلخوری خواهد بود.

5-میکرو منیجینگ

این حالت به زمانی اطلاق می شود که مدیر شرکت تمایل دارد تا کارمندان خود را به صورت کامل زیر نظر داشته باشد. بدون شک این وضعیت برای هیچ کارمندی خوشایند نخواهد بود، با این حال برای رفع این موضوع، ضروری است تا کمی صبور باشید. درواقع توصیه می شود تا خودتان تمامی اطلاعات را برای مدیریت ارسال کنید. این موضوع باعث خواهد شد تا آنها یا حجم بالایی از مطالب مواجه شده و پس از مدتی از آن خسته شوند و از شما بخواهند که دیگر به این اقدام خود ادامه ندهید. پس از طی کردن این مرحله دیگر مدیریت به خاطر رد کردن این اقدام شما، نمی تواند عملکردتان را زیر ذره بین قرار دهد. همچنین علت این رفتار از سوی برخی از مدیران، سخت اعتماد کردن آنها است که بدون شک این اقدام آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

6-نژادپرستی

اگرچه بسیار خنده‎دار است که مدیری در قرن بیست و یک هنوز هم چنین عقاید پوسیده ای داشته باشد، با این حال واقعیت این است که این تفکر هنوز هم طرفدارانی دارد. تحت این شرایط توصیه می شود تا از موسسات حامی کارمندان کمک گرفته و شرایط را برای اخطار رسمی و یا پیدا کردن کاری دیگر مهیا سازید. این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که کارمند یک شرکت بودن ابدا به معنای بردگی نبوده و شما باید تحت هر شرایطی عزت نفس خود را حفظ کنید. نمونه های متعددی از مدیرانی وجود دارد که به علت چنین رفتارهایی با جریمه های بسیار سنگین و از دست رفتن آبرو مواجه شده-اند. به همین خاطر ابدا خود را محکوم به تحمل شرایط ندانید.

7-توجه نکردن

توجه نکردن می تواند مصادیق متعددی را داشته باشد. برای مثال ممکن است یک مدیر به پیشرفت شما و ایجاد فرصت برای رشد بی‎توجه باشد و یا در رابطه با آینده با تیم خود صحبت نکند. تحت این شرایط تنها یک راهکار وجود دارد و آن این است که شما در این رابطه پیشقدم شوید. درواقع این سیاست باعث خواهد شد تا مدیر شرکت انجام این اقدام را الزامی بداند. درواقع تصور بسیاری از مدیران این است که تا زمانی که صدای مخالفی وجود نداشته باشد، نباید تغییری را در شیوه کاری خود انجام دهند.

در نهایت توجه داشته باشید که در صورت آنکه بتوانید سایر کارمندان را با خود همصدا کنید، بدون شک قدرت اعمال فشار بالاتر را خواهید داشت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x