مدارستعطیل،آموزش نیمهتعطیل
ویروس کرونای جدید بسیاری از فعالیتها، کسبوکارها و امور معمول در کشور را با اختلال مواجه کرده است. یکی از این امور که در همان ابتدای ورود بیماری به کشور متوقف شد، فرایند رسمی آموزش در کشور بود، بهطوری که تمام مدارس کشور از ابتدای اسفند تعطیل شده و این تعطیلی تاکنون ادامه یافته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، بدون احتساب تعطیلات نوروز که همیشه مدارس در آن تعطیل بوده، این ویروس تاکنون وقفهای یک ماهه را به فرایند آموزش دانشآموزان ایرانی تحمیل کرده است؛ وقفهای که البته با دورنمای مبهم تداوم شیوع بیماری در کشور، احتمالا همچنان ادامه خواهد یافت و معلوم نیست دقیقا چه زمانی بهاتمام برسد. این وضع البته مختص ایران نیست و براساس آمارهای یونسکو، کرونا تاکنون آموزش 500میلیون دانشآموز در سراسر جهان را مختل کرده است. همین مسئله سبب شده متولیان آموزش در کشورهای مختلف به فکر راهکارهایی برای جبران این وقفه آموزشی بیفتند. در کشورمان نیز پس از تعطیلی سراسری مدارس، آموزش تلویزیونی و آموزش مجازی بهعنوان 2راهبرد اصلی برای تداوم آموزش مطرح و پیگیری شد. در گزارش پیشرو میزان کارآمدی و اثربخشی این راهکارها در گفتوگو با کارشناسان، معلمان و والدین دانشآموزان به بحث گذاشته شده است.
آموزش تلویزیونی نخستین و فراگیرترین راهکار
تقریبا از همان روزهای ابتدایی تعطیلی مدارس، آموزش تلویزیونی بهعنوان نخستین ایده متولیان آموزش و پرورش، برای تداوم تحصیل دانشآموزان مطرح و اجرایی شد. بهگفته وزیر آموزش و پرورش، در عرض یکی دو روز، با انتخاب معلمانی از دو استان تهران و البرز، آموزش دروس از طریق شبکه آموزش سیما آغاز شد و پس از چند روز و با مشخصشدن ناکافی بودن زمان اختصاص داده شده، طی مکاتبه وزیر با رئیس سازمان صداوسیما، زمان اختصاص یافته تقریبا 4برابر شد، بهطوریکه هماکنون آموزشها در 3شبکه و در 8نوبت ارائه میشود. سیگنالهای تلویزیون، تقریبا در اغلب نقاط کشور وجود دارد و از این نظر، این نوع آموزش فراگیرترین راهکار برای جبران خلأ تعطیلی مدارس بهشمار میرود. با این حال برخی مشکلات نیز به این روش آموزشی مترتب است. یکی ازمعلمان تهرانی که جزو منتخبان تدریس تلویزیونی است، تعاملیبودن را شرط لازم آموزش میداند و از این منظر معتقد است، تدریسهای تلویزیونی از آنجا که واجد ارتباط دوسویه دانشآموز و معلم نیست، بهاندازه کافی مؤثر و کارآمد نیست؛ «وقتی در کلاس درس دانشآموز متوجه بحثی نشود، از معلم میخواهد دوباره موضوع را توضیح دهد. معلم هم بهطور آنی توان دریافت بازخورد دارد و تدریس خود را متناسب با بازخوردهایی که میگیرد تنظیم میکند. در تدریس تلویزیونی این امکان وجود ندارد. الان خیلی از دانشآموزان با من تماس میگیرند و میگویند بخشهایی از درس را متوجه نشدهاند، یا مثلا سرعت ارائه زیاد بوده و نتوانستهاند از اسلایدها یا مطالبی که روی وایتبرد نوشتهام، یادداشت بردارند. من البته به آنها میگویم تمامی فایلها در سایت شبکهها وجود دارد و قابل دانلود است، اما واقعیت این است که با حجم بالای این فایلها و وضع این روزهای اینترنت، درصد ناچیزی از دانشآموزان فایلها را دانلود و مجددا نگاه میکنند.»
از این گذشته بهرغم فراگیری نسبی دسترسی به تلویزیون، از نوشتهها و مطالب منتشر شده برخی معلمان در فضای مجازی چنین برمیآید که هنوز دانشآموزان برخی نقاط در کشور - بهویژه در مناطق مرزی و عشایری ازجمله در استانهای خوزستان و سیستان و بلوچستان - به آنتن تلویزیون نیز دسترسی ندارند و فرایند تحصیل آنان در یکماه گذشته کاملا مختل شده است.
آموزش مجازی، مزایا و منافع
بهرغم افزایش زمان اختصاصیافته برای آموزش تلویزیونی، بهگفته مسئولان آموزش و پرورش، بهدلیل گسترده بودن سرفصلهای آموزشی، امکان ارائه همه دروس از طریق تلویزیون وجود ندارد. شاید همین نقصان بود که وزیر آموزش و پرورش را بر آن داشت که برای ارتقای زیرساختهای فناوری اطلاعات و فراهمآوری زمینههای آموزش مجازی به دانشآموزان، روز دهم فروردین در دفترش میزبان محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات باشد. محسن حاجیمیرزایی در این دیدار تأکید کرد که «250عنوان درس و 1000کتاب داریم که امکان اینکه همه دروس را بتوانیم از طریق تلویزیون دنبال کنیم، وجود ندارد و به همین علت مدارس از طریق آموزشهای مجازی استمرار فعالیتهای یادگیری دانشآموزان را پیگیری میکنند.»
آموزش مجازی به دانشآموزان نیز البته مزایا و معایب خاص خود را دارد. نخستین چالش در زمینه آموزش مجازی، بحث دسترسی دانشآموزان به ادوات و زیرساختهای لازم برای دریافت این نوع آموزش، ازجمله موبایل هوشمند، کامپیوتر و اینترنت است. چنانکه وزیر آموزش و پرورش در دیدار با محمد جواد آذری جهرمی، گفته: «70درصد دانشآموزان به اینترنت، تلفن همراه، تبلت و وسیلهای که ارتباط را برقرار کنند دسترسی دارند، 30درصد مناطق آموزشی و مدارس دسترسی ارتباطی برای برقراری آموزشهای مجازی را ندارند بنابراین میخواهیم از آن ظرفیت 70درصد برای دسترسی ارتباطی 30درصد مناطق و مدارس استفاده کنیم.» البته این جملات وزیر آموزش و پرورش در رسانهها به عدمدسترسی 30درصد دانشآموزان ایرانی به زیرساختهای آموزش مجازی تعبیر شد اما حاجی میرزایی، یک روز بعد در یک توییت، مدعی خطای رسانهها در نقل این جملات نسبتا واضح شد و گفت که فقط تنها 869هزار و 400نفر معادل 6.9درصد دانشآموزان به اینترنت دسترسی ندارند.»
انحصار؛ مانع مهم آموزش مجازی
آقای رضایی که معلم فیزیک در استان تهران است، مسئله دسترسی را اصلیترین شرط کارآمدی آموزش مجازی عنوان میکند و معتقد است که منع استفاده از نرمافزارهای پیامرسان خارجی که تقریبا اکثریت مردم از آنها استفاده میکنند، سیاستی غیرواقعبینانه از سوی متولیان آموزش و پرورش است؛ «ما بعد ازاینکه مدرسه تعطیل شد، بهصورت خودجوش گروههایی در نرمافزار تلگرام ایجاد و آموزش مجازی را شروع کردیم، این نرمافزار میان نرمافزارهای موجود، برای تعامل مستمر و استفاده آموزشی بهترین عملکرد و امکانات را دارد اما متأسفانه چند روز بعد از اداره تماس گرفتند و گفتند استفاده از نرمافزارهای خارجی ممنوع است. در شرایطی که آموزش میلیونها دانشآموز در کشور متوقف شده و در شرایط اضطرار برای جبران خلأ تعطیلی ناخواسته مدارس قرار داریم، بهنظرم این نوع نگاه به نرمافزارهایی که میلیونها ایرانی از آنها استفاده میکنند، بیتوجهی به واقعیتهای کشور است.»
مسئولان آموزش و پرورش البته معتقدند انحصاری در کار نیست و از مدارس و دانشآموزان خواستهاند، از میان 5 پیامرسان پرکاربرد ایرانی، یکی را انتخاب و از آن طریق آموزشها را ارائه کنند، این در حالی است که برخی معلمان نظر متفاوتی دارند، آقای رضایی میگوید: «الان شرایط بحرانی است و باید تلاش کنیم، از طریق آسانترین و کارآمدترین راه، مطالب مورد نیاز را به دانشآموزان ارائه کنیم. فارغ از امکانات و قدرت نرمافزارها، وقتی در کلاس 30نفره من همه دانشآموزان یا والدینشان نرمافزار تلگرام دارند، براساس کدام منطق باید از نرمافزاری که مثلا فقط 5نفر آن را نصب کردهاند استفاده کنیم؟ مسئولان آموزش و پرورش به جای تندادن به این انحصار، اتفاقا باید برای رفع فیلتر تلگرام رایزنی میکردند تا در شرایط بحرانی، فرایند آموزش سریعتر و آسانتر تداوم یابد.»
امنیت اخلاقی و امکان نظارت محتوایی شبکههای داخلی دیگر استدلال متولیان آیتی و مسئولان آموزش و پرورش کشور برای استفاده از پیامرسانهای داخلی است. این در حالی است که برخی گزارشها از انتشار محتوای غیراخلاقی در بستر پیامرسانهای داخلی نیز در روزهای گذشته در فضای مجازی منتشر شده است. بهعنوان مثال یکی از معلمان در شبکه اجتماعی توییتر، تصویری از نرمافزار پیامرسان روبیکا منتشر کرده که کاربران در بستر آن محتوای مستهجن منتشر کردهاند. دیگر ادعای مسئولان آموزش و پرورش نیز که از عدمانحصار و اختیار معلمان و دانشآموزان در انتخاب شبکههای داخلی سخن میگویند، توسط معلمان و دانشآموزان مختلفی در شبکههای اجتماعی به چالش کشیده شده است. چنانکه برخی معلمان از اجبار آموزش و پرورش برای نصب نرمافزارهای روبیکا یا سروش و بعضی خانوادهها از اجبار مدارس برای نصب این نرمافزارها سخن گفتهاند.
آیا آموزش مجازی کارآمد است؟
برخی خانوادهها، دانشآموزان و حتی معلمان معتقدند که آموزش مجازی در زمان تعطیلات کرونایی، به اندازهای که در رسانهها به آنها ضریب داده میشود، کارایی ندارد. خانم رمضانی که دخترش در یکی از مدارس فرزانگان استان تهران تحصیل میکند، در اینباره میگوید: «دختر من در مدرسه خاص تیزهوشان تحصیل میکند، با این حال معلم عربیاش همان ابتدای تعطیلات، در گروه مجازی 2سؤال داده و رفته تا حالا خبری از او نشده است. یا معلم ریاضیاش صرفا 20تست از هر فصل درسشان به آنها داده و رفته است. بهنظر من متأسفانه این آموزش مجازی در خیلی از مدارس بیشتر کارکرد نمایشی دارد. اینطور که از همکلاسیها و دوستان دخترم و دیگران پرسوجو کردهام، دانشآموزان عمدتاً به همان محتوای پخش شده از تلویزیون بسنده میکنند و چیزی از آموزش مجازی دستگیرشان نشده.» در سوی مقابل البته معلمان و مدیران از عدمهمراهی دانشآموزان و خانوادهها سخن میگویند. رضا سنجابی که معاون یک مدرسه دولتی در استان تهران است و ریاضی و هندسه هم تدریس میکند، میگوید: «بهجز یک مدرسه، اغلب کلاسهای مجازی من با کمترین تعداد حضور دانشآموزان برگزار شده. در کلاس 30نفره، در این مدت مثلا 5-4 نفر پای کار بودهاند. کلاس با10 نفر شروع میشود، اواسط کار به5 نفر میرسد و نهایتا با 2نفر تمام میشود. خیلی موقعها حتی اولیا اول جلسه حاضری دانشآموز را میزنند و میروند پی زندگیشان.» مدیر یک دبیرستان نمونهدولتی در استان تهران این حرف آقای سنجابی را تأیید میکند و معتقد است بدون همراهی خانوادهها آموزش مجازی کارآمدی لازم را نخواهد داشت؛ «الان همه کلاسهای ما تقریبا با نصف ظرفیت در بستر فضای مجازی تشکیل میشود. استقبال کم است و خانوادهها هم همراهی نمیکنند. چندین بار با جدیت به دانشآموزان هشدار دادم که با عدمحضورشان در کلاس دقیقا مثل غیبت واقعی برخورد خواهیم کرد اما بعدش دیدم بعضی والدین در گفتوگوی خصوصی آمدند و از سختگیری گلایه کردند، تازه فهمیدم به جای خیلی دانشآموزان، صرفا والدینشان در کلاسهای مجازی شرکت میکنند!»
چالش تولید محتوای مؤثر
عدمآشنایی برخی معلمان با امکانات نرمافزارهای فضای مجازی و پایینبودن دانش الکترونیکی آنها، به گفته آقای سنجابی، دیگر چالش در مسیر آموزش مؤثر مجازی است؛ «گرایش به آموزش شهودی امروزه مهمترین رویکرد در طراحی سرفصلها و کتب درسی در دنیاست. در کتب درسی جدید ما هم الان تأکید بر این است که دانشآموز به کمک معلم مطالب را کشف کند. اتفاقا در فضای مجازی در این زمینه امکانات فوقالعادهای برای تدریس و تولید محتوای آموزشی وجود دارد. در رشته خود من که ریاضی است، مثلا نرمافزاری همچون «جئوجبرا» وجود دارد و امکانات بینظیری برای ساختن فایلهای آموزشی دارد. ساخت این محتواها ولی به صرف زمان و مهارت و دانش نرمافزاری نیاز دارد. کمتر شاهد تولید این دست محتواها هستیم و به این ترتیب فرصت استفاده از امکانات متنوع و عالی فضای مجازی برای آموزش از دست میرود.» این معلم ریاضی البته مهمترین دلیل این ضعف مهارتی و دانشی در میان برخی همکارانش را فقدان آموزشهای مؤثر ضمن خدمت و ضعف در برنامهریزی آموزشی فرهنگیان میداند؛ «سالها پیش در همین رشته ریاضی، کلاسهای ضمن خدمتی برگزار میشد که در آنها اساتید بنام ریاضی کشور، همچون پروفسور بابلیان تدریس میکردند. این آموزشها متأسفانه دیگر به آن کیفیت وجود ندارد و عملا رها شده. زمانی این آموزشها اینترنتی شدند و از جدیتشان کاسته شد. بهطوریکه مثلا بعضی دوستان که فرصت و فراغت بیشتری داشتند، به جای همکارانشان هم شرکت میکردند. هماکنون البته همان آموزش اینترنتی هم آنطور که باید و شاید پی گرفته نمیشود. نتیجه این وضع این شده که مثلا همکاری که معلم تیزهوشان است، معنی و کارکرد هشتگ را نمیداند یا خیلی همکاران دیگر که صرفا صدای خود را ضبط میکنند و در گروههای دانشآموزان میفرستند؛ سادهترین نوع استفاده از فضای مجازی برای آموزش...».
شبکه شاد، ایدهای مبهم با کارکرد نامعلوم
مسئولان آموزش و پرورش در روزهای تعطیلی مدارس از راهاندازی یک زیرساخت جدید برای آموزش مجازی سخن گفتهاند که قرار بوده از امروز اجرایی و آموزشهای مجازی مدارس روی این بستر متمرکز شود. تا پیش از این آموزش دانشآموزان در بستر فضای مجازی با ابتکارات معلمان و مدیران در جریان بوده و حالا مسئولان آموزش و پرورش میگویند برای سامان دادن به فعالیتهای پراکنده، شبکه اجتماعی«شاد» فعال میشود تا تدریس مجازی معلمان با حمایت 5پیامرسان و اپلیکیشن داخلی(سروش، روبیکا، بله، گپ و ای گپ) بهصورت منسجمتر و با نظارت بیشتر ارائه شود. با این حال بهرغم اینکه امروز روز آغاز استفاده از این شبکه عنوان شده، سؤالات و ابهامات زیادی از سوی معلمان و مدیران مدارس در اینباره وجود دارد و خانوادهها و بسیاری از کادر آموزشی این سؤال را دارند که چرا آموزش و پرورش میخواهد آنها را به استفاده از 5پیامرسان داخلی اجبار کند؟ حتی هنوز معلمها و مدیران در اینباره به درستی توجیه نشدهاند و صرفا برخی کلیات در بخشنامهای به اطلاع آنها رسیده است. مدیر یکی از مدارس شهرستانهای تهران در اینباره میگوید «به ما گفتند در این شبکه اطلاعات دانشآموزان و معلمان را با کد اختصاصی وارد و کلاسبندی کنیم. همینطور از خانوادهها بخواهیم یکی از5 پیامرسان ایرانی مورد نظر را نصب کنند.» بهگفته این مدیر مدرسه، هنوز جزئیات استفاده از این بستر به مدارس و معلمان آموزش داده نشده و با این وضع بعید است در زمانی که اعلام شده، این سامانه عملیاتی شود؛ «ابهامات زیادی وجود دارد، مثلا الان خیلی از بچهها با گوشیهای والدین خود آموزش مجازی دریافت میکنند. در بستر این شبکه، ظاهرا هر دانشآموز باید با کد دانشآموزی خودش وارد فضای آموزشی شود. به این شکل، در خانوادههایی که 2 یا 3دانشآموز وجود دارد، معلوم نیست چطور همه فرزندان از این شبکه استفاده خواهند کرد. مسئولان آموزش و پرورش باید این مسائل را خوب توضیح دهند و خانوادهها و مدارس را توجیه کنند.»
اتلاف منابع و موازیکاری، دیگر ایرادی است که از سوی برخی کارشناسان به آموزش و پرورش در این حوزه وارد شده است. خانم مهین مصطفایی که کارشناس آموزشی است، در اینباره میگوید: «در دوره وزیر پیشین آموزش و پرورش بود که اعلام شد شبکه تعاملی «سینا» برای آموزش مجازی دانشآموزان ایرانی راهاندازی میشود. سرنوشت این شبکه چه شد و چقدر بودجه برای آن صرف شد. چرا حالا همان شبکه برای آموزش مجازی توسعه داده نمیشود و وزارت آموزش و پرورش زیرساخت جدیدی را راهاندازی کرده است. چهکسی در دولت پاسخگوی این موازیکاریهاست، بالاخره یا وزیر قبلی یا وزیر فعلی باید پاسخگوی این اتلاف منابع و موازیکاری باشند.»
ابهامات دیگری نیز البته درخصوص شبکه شاد وجود دارد؛ اینکه زیرساخت پیامرسانهای داخلی توانایی میزبانی از 14میلیون دانشآموز و یکمیلیون معلم را دارد یا خیر، بحث امنیت اطلاعات کاربران و مهمتر از همه میزان دسترسی دانشآموزان به این شبکه، ازجمله ابهاماتی است که از سوی معلمان و مدیران مدارس در اینباره مطرح شده است؛ ابهاماتی که لازم است آموزش و پرورش درباره آن شفافسازی کند.