کرونا از تجربه چین تا ایران
به نظر میرسد با فراگیرشدن کرونا شاهد تغییرات اساسی در معادلات جهانی خواهیم بود؛ از موضوعات تغییرات اقلیمی تا راهبردهای کلان اقتصادی و سیاستگذاریهای امنیتی. بروز این تغییرات تنها به بعد از این بیماری محدود نمیشود، بلکه هماکنون نیز به طور قابلملاحظهای ادبیات و رفتار سیاسی کشورها از آن تأثیر پذیرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، اما ما کجای این راژمان [سازمان] قرار داریم؟ قطعا اکنون جواب روشنی به این سؤال نمیتوان داد. حال که در میانه بحران قرار داریم نمیتوانیم به درستی مشخص کنیم که در کجای این مسیر قرار داریم، اما میتوانیم به مقایسه رفتارها و سیاستها بپردازیم. یکی از نزدیکترین مقایسهها برای روشنشدن این موضوع میتواند موضوع چین باشد. چین با وجود عدم توسعه سیاسی توانسته نقشی تعیینکننده در جهان داشته باشد. نکته اساسی در این میان آن است که راهبردهای چین چه شباهت یا تفاوتی با راهبردهای ما دارد. در موضوع کرونا سیاستهای کلان چین بر الگوهای قطع سلسلهمراتب شیوع بیماری استوار شده است. اگرچه سقوط عملیات اقتصادی اجتنابناپذیر است، اما این سیاستها در پی آن است تا آن را به حداقل برساند، اگرچه تمرکز اصلی دولت بر ازبینبردن زنجیره انتقال کروناست. نکته اخیر بسیار حائز اهمیت است، چراکه ردپای اقتصاد در این موضوع غیرقابل انکار است. نمیتوان انکار کرد که همین ردپا در سیاستهای کلان ایران هم وجود دارد. اما سؤال مهم این است که توازنی بین این دو در شرایط فعلی وجود دارد؟ اگرچه ورود کرونا به ایران اجتنابناپذیر بوده، اما موضوعات اقتصادی چقدر در تسریع فراگیری آن دخالت داشته است؟ شیوع کرونا در ایران بههرحال ضربات شدیدی، مخصوصا به درآمدهای خرد وارد کرده است. به نظر میرسد پس از ریشهکنشدن کرونا، شاهد فروریزش بسیاری از اقتصادهای خرد خواهیم بود.
اکنون مسئله کروناست که تمام تیترهای خبری را به خود اختصاص داده یا اینکه آیا دلیل شیوع کرونا پروازهای ماهان بوده است یا خیر. اما موضوع اساسیتر عدم توازن ایران در ارتباطات اقتصادی است. کرونا یا هر موضوع دیگری بر پایه این عدم توازن میتواند تبدیل به بحرانی همهجانبه شود. اما نکته دیگری که کمتر به آن پرداخته شده، موضوعات مربوط به بعد از کروناست. چین در استراتژی هشتگانهاش برای موضوع ازسرگیری تولید و کار اهمیت بسیار زیادی قائل شده است. راهکار چینیها برای این موضوع ترویج توسعه اقتصادی و اجتماعی است. این استراتژی در سه حوزه متمرکز است؛ اول اطمینان از سرعت تأمین و تولید است. دوم موضوع سیاستهای منطقهای است که باید با استراتژی کنترل و پیشگیری هماهنگ باشد و سوم موضوع درک نیازهای صنایع و مناطق کلیدی است. سرعت تأمین و تولید یکی از چالشهای اساسی امروز ماست که بعد از کرونا هم ادامه خواهد داشت. عدم روابط اقتصادی فعال برای ایجاد توازن و نیز تحریمهای حداکثری قطعا از موضوعات تأثیرگذار است. سیاستگذاریهای فرامرزی در حوزه اقتصاد یکی از بزرگترین موانع امروز کشور در تبادلات اقتصادی و نیز برهمزننده توازن روابط اقتصادی با دیگر کشورهاست. سیاستگذاریهای اقتصادی فعال در حوزههای بینالمللی تا حدی میتواند این موضوع را تعدیل کند. اما با درپیشگرفتن سیاستهای غیرمنطبق با واقعیت، کشور را در این حوزه بیش از پیش عقب میاندازد. همانگونه که بیان شد، اگرچه معضل اصلی و اساسی کشور امروز کروناست، اما نباید فراموش کرد که هر موضوع دیگری در بستر اکنونی کشور میتواند تبدیل به یک بحران بزرگ شود.