راهکارهای بهداشت روان در شرایط کرونایی
یک ماه از گزارش اولین فوتیهای مبتلا به کرونا در قم میگذرد. روزهای التهابآوری که هر روز آن با افزایش تعداد مبتلایان فوتیها همراه است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، این سیر صعودی مبتلایان شرایطی را به وجود آورده که تمامی دستاندرکاران و پزشکان توصیه اکید به شهروندان میکنند تا برای جلوگیری از ابتلا به کرونا، در خانههایشان بمانند. با این حال گذشته از ابعاد اقتصادی خانهنشینی، قرنطینه خانگی چندان با استقبال شهروندان مواجه نشده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، دلیل این بیمیلی شهروندان برای خودقرنطینگی، نبود برنامههایی برای پرکردن اوقات فراغت آنهاست و اینکه ماندن در خانه باعث میشود تا تنشهای بین اعضای خانوادهها بیشتر و بیشتر شود. این بیمیلی شهروندان به ماندن در خانه در شرایطی است که تا چند روز دیگر، تعطیلات دو هفتهای نوروز آغاز میشود. تعطیلاتی که هر ساله همراه با سفرها و دید و بازدیدهای نوروزی است که هر دو میتواند بهترین وسیله برای انتشار کرونا باشند. برای همین به نظر میرسد اگر میخواهیم مردم را در خانههایشان نگه داریم باید فکری اساسی برای اوقات فراغت آنها کنیم. اما اینکه چه باید کرد و چگونه مردم را تشویق به ماندن در خانهها کرد، سرفصلهایی است که در گفتوگو با ناصر قاسمزاد، روانشناس به بحث نشستهایم. گفتوگویی از تحلیل شرایط موجود تا ارایه راهکار برای پرکردن اوقات فراغت شهروندان در قرنطینههای خانگی.
در این روزها که به دلیل شیوع کرونا همه مسوولان توصیه میکنند که مردم برای جلوگیری از ابتلا به این ویروس در خانههایشان بمانند، شهروندان با چالش جدیدی روبهرو شدهاند. اینکه در طول ایامی که در منازل خود هستند، اوقات خود را چگونه سپری کنند؟ آنهم در شرایطی که عملا دولت و دستاندرکاران برنامهای برای سرگرمی شهروندان ندارند. به نظر شما آیا دولت و مسوولان نباید برنامهای برای چنین شرایطی داشته باشند تا جامعه دچار افسردگی و آلام روحی و روانی نشود؟
واقعیت این است که امروز ما در شرایطی قرار داریم که کمتر در دورههای قبل شاهد آن بودهایم. چه از لحاظ ترس و وحشت ناشی از ویروس کرونا و چه از منظر اپیدمی شدن آن و تاثیراتی که براقتصاد جهانی و ارتباطات و تعاملات اجتماعی و بهداشت شهروندان دارد. به نظرم در این شرایط قبل از هر چیز باید عمق عوارض و تبعاتی که این حادثه میتواند برای جامعه و خانوادهها داشته باشد را برای مردم تبیین کرد. چون واقعا و بدون تعارف، ابتلا به این ویروس میتواند تا حد مرگ انسان را به نابودی بکشاند. آن هم در شرایطی که براساس اعلام نظر بیانشده، طی 6 ماه تا یکسال آینده درمانی نخواهد داشت. بنابراین به جز محدود کردن مراودات و قطع چرخه انتشار آن چارهای وجود ندارد. از سویی در طول تاریخ ثابت شده که کشور ما از لحاظ امکانات مقابله با بحرانهای مختلف – حداقل در ابتدای وقوع آن – بسیار ضعیف است. یعنی در روزهای ابتدایی وقوع یک حادثه وضعیت امدادرسانی و مدیریت بحران به شدت ضعیف است تا اینکه کمکم اوضاع آرام شود و بتوانیم کمی بر شرایط مسلط شویم. نمونههای آن هم بسیار است. از زلزلههای خوی و جویبار تا سیل جنوب کشور.
ضمن آنکه در مورد بحران کنونی، امکانات بهداشتی کشور هم به شدت محدود است و روند درمان مبتلایان نیز با وجود تمامی ادعاهایی که مطرح میشود، چندان مناسب نیست. وقتی به این شرایط تحریمها را نیز اضافه کنیم، نتیجه این ناهماهنگیها و کمبود امکانات همین کند شدن سرعت خدماترسانی به شهروندان مبتلا میشود که در حال حاضر با آن دست به گریبان هستیم.
درست مثل الان که حتی الکل هم در بازار یافت نمیشود؟
دقیقا. مردم حق دارند که از خودشان بپرسند با وجود تولید این همه الکل همچنین کشف هرروزه انبارهای احتکار شده باز هم هنوز در مغازهها الکل و وسایل ضدعفونیکننده و شویندههای دست و.... یافت نمیشود. ضمن آنکه نباید به آمار کاهشی تعداد مبتلایان در چند روز گذشته هم چندان دل خوش کرد. چرا که در ووهان چین هم در یک برههای آمار مبتلایان کاهش پیدا کرد ولی طی چند روز دوباره و اینبار با شدت بسیار بیشتری اوج گرفت. بنابراین در چنین شرایطی، بهترین راهکار، خودمراقبتی و بهترین خودمراقبتی هم در منزل ماندن است. با این وجود شاهدیم که هنوز در برخی نقاط و برخی شهرها، همچنان شور و هیجان نوروز و عید در شهرها دیده میشود و مردم برای خرید در مراکز خرید تردد دارند. این نشان میدهد که مردم هنوز قرنطینه خانگی را چندان ضروری نمیدانند! درحالی که رسانهها و مسوولان باید تلاش کنند تا با هشدارهای منطقی سطح آگاهی شهروندان را بالا ببرند و آنها را متقاعد کنند که «باید» در منازل خود بمانند.
بهخصوص آنکه ما با تعطیلات دو هفتهای نوروز مواجهیم ...
بله و اینکه ما شرقیها به خصوص ما ایرانیها عادت به صحبت و معاشرت رودرو و حضوری داریم و نوروز برایمان از اهمیت زیادی برخوردار است. اما باید در نظر داشته باشیم که هم اینک در شرایط حساسی قرار داریم و دید و بازدیدهای نوروز میتواند به فاجعهای ملی بدل شود. به خصوص آنکه بزرگترها و افراد مسن خانواده به شدت در برابر این ویروس آسیبپذیرند. بنابراین به نظر میرسد در نوروز امسال باید یک تغییر در الگوهای رفتاری خودمان داشته باشیم. چون براساس تمام اعتقادات مذهبی و انسانی، حفظ جان انسانها بر هر چیزی مقدم است. خوشبختانه در مورد ویروس کرونا، تمامی بزرگان دینی و علمی هم صدا معتقدند که باید مراسمهای عمومی مانند نمازهای جمعه و جماعات و... تعطیل شود. درست به همین دلایل باید در خانه بمانیم و باز در چنین شرایطی دولت هم باید پیشبینیهای لازم را برای پرکردن اوقات فراغت شهروندان داشته باشد.
عدهای معتقدند که دلیل سرپیچی مردم علاوه بر اینکه در خانه خسته میشوند این است که مردم نسبت به سخنان مسوولان کمی بیاعتماد شدهاند.
واقعیت این است که در کشورهای درحال توسعه و همسایه معمولا دولتها کارآمدی لازم را برای مواجهه با این گونه بحرانها ندارند. در چنین شرایطی شاید بهترین گزینه این باشد که دولتها از نهادهای مردمی که پتانسیلهای لازم را برای مواجهه با کشورها دارند، برای رویارویی با بحرانها استفاده کنند. به خصوص در ایران که شاهد مدیریتی ناکارآمد دولتی هستیم این میتواند بهترین راهکار باشد. خوشبختانه اعلام شده که قرار است بعد از فروکش کردن توفان کرونا، به جای نوروز تعطیلاتی دو هفتهای برای مردم در نظر گرفته شود تا بتوانند سفر بروند و استراحتی بدون استرس داشته باشند. پس عقل سلیم حکم میکند که در چنین شرایطی در خانهها بمانیم.
ولی هنوز سوال اول من بیپاسخ مانده است. اینکه در شرایط کنونی، مردم چگونه باید روزها و بلکه شاید هفتهها درخانه بمانند و خودشان را سرگرم کنند؟
به نظرم شاید ضروریترین کاری که باید در این برهه انجام شود این است که آموزشهای زیرساختی برای شهروندان در نظر گرفته شود. مثل آموزش مهارتهای زندگی و ارتباط اعضای خانواده با هم. چون یکی از جدیترین مشکلاتی که ممکن است در قرنطینه خانگی پیش بیاید این است که تنشهای بین والدین و بچهها شدت خواهد گرفت. در کنار این آموزشها باید ابزارهایی که میتواند آدمها را در کنار هم قرار دهد نیز فراهم باشد.
یعنی نیازی به تدوین برنامههای سرگرمکننده برای مردم نیست؟!
چرا... به هر حال فکری هم برای سرگرمی مردم بشود. آن هم به صورت فوری. به نظر میرسد که صدا و سیمای ما با وجود داشتن پتانسیل لازم، اراده کافی برای ساخت برنامههای فوری و نشاطآور و روحیهبخش و سرگرمکننده را ندارد! چون تنها کاری که در طول این مدت کرده پخش فیلمها و سریالهای چند ده سال قبل بوده است! در حالی که ما این همه شبکه داریم که اگر هرکدام حتی چند برنامه هم بسازند، با کشکولی از برنامههای جذاب و سرگرمکننده مواجه خواهیم بود. البته باید سلایق مختلف هم در این برنامهها مد نظر قرار گیرد. به نظرم ستاد ملی بحران کرونا باید در این زمینه هرچه زودتر فکری کند و صداوسیما را وادار به جهشی بزرگ در خطمشی و رویه آن کند. همچنین نباید از پتانسیل بسیار عظیم فضای مجازی هم غافل ماند. چون اکثر مردم در طول این سالها به خوبی با فضای مجازی آشنا هستند و همین میتواند فضای مجازی را به بهترین و قویترین ابزار رسانهای موجود برای انتقال آموزشهای لازم همچنین سرگرمی مردمی که در خانههایشان ماندهاند بدل کند. البته این اقدامات و وعدهها باید واقعی باشد و مثمرثمر. نه مثل وعده اختصاص اینترنت رایگان به شهروندان که تنها دستاوردش کندشدن سرعت اینترنت بود. در عوض اگر به خوبی گام برداریم میتوانیم این تهدید را به فرصتهای خوبی تبدیل کنیم. فرصتی برای اعتمادسازی بین افکار عمومی و دولت، تقویت بنیاد خانوادهها و از همه مهمتر ارتقای سطح بهداشت و سلامت جامعه.