پویش مهربانی در روزهای پر تب و تاب کرونایی
کرونا سنگ محک بزرگی است؛ حالا هر کدام از ما چه بهعنوان مسئول و چه بهعنوان یک شهروند عادی میتوانیم در خلوت با خودمان فکر کنیم و ببینیم در این روزگار سخت برای خود، برای خانواده، دوستان و هم میهنانمان چه کردهایم؟ داشتهها را پنهان کردیم که بعد گران بفروشیم یا قاچاقی خریدیم و رایگان توزیع کردیم که جانی را نجات دهیم؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، علی حیدری که مدیر مؤسسهای مردم نهاد برای کمک به کارتن خوابهاست میگوید جمعی از فعالان این مؤسسه از پزشکان خیر پول میگیرند و در بازار قاچاق برای بیمارستانها ماسک و گان و مواد ضدعفونی تهیه میکنند.
ظاهراً چارهای هم جز این نیست: «ما در مرحله تهیه لوازم از طریق قاچاق هستیم و تلاش میکنیم برای نجات پزشکان و پرستاران استان گیلان که با کمبود شدید ماسک و گان و مواد ضدعفونی مواجه هستند لوازم ضروری را تهیه کنیم. به نظر ما اگر یک پزشک یا پرستار از خطر مرگ دور بماند، میتواند جان چند بیمار را نجات دهد.»
او که پیش از این نیز تجربه تهیه گوشت از بازار قاچاق را دارد میگوید: «مدتی پیش که گوشت نایاب شده بود، ما مجبور شدیم برای پخت غذا و توزیع بین کارتن خوابها ناچار گوشت قاچاق بخریم. الان هم به ما خبر دادهاند که بیمارستانهای رشت و لوشان حتی گاز استریل هم ندارند. تعدادی از پزشکان جمع شدند و تصمیم گرفتند برای بیمارستانهای گیلان کاری کنند. ماهم به کمک آنها آمدیم. پزشکان کمک مالی میکنند و ماهم از هر طریقی شده لوازم را تهیه میکنیم و به بیمارستانها میفرستیم. متأسفانه قیمتها نجومی بالا رفته؛ یک پک کامل دستکش که تا قبل از شیوع کرونا 50 هزار تومان بود الان با التماس 190 هزار تومان میخریم. یکی از شرکتهای چینی به ما اعلام کرد میتواند به تعداد زیاد برای ما ماسک بفرستد اما پروازها لغو شده و فعلاً نمیتوانیم کاری کنیم و داریم دنبال راهی برای تحویل میگردیم.»
توزیع گسترده ماسک و مواد ضدعفونی در محله هرندی تهران که از تعداد زیاد کارتن خوابها رنج میبرد، بازتاب زیادی داشت.
کارتن خوابهایی که معمولاً در اغلب بحرانها فراموش میشوند و از بقیه آسیبپذیرترند و به همان نسبت آسیبزا.
حیدری در این باره میگوید: «ما با همکاری هلال احمر و نیروهای داوطلب چند هزار ماسک و ماده ضدعفونیکننده در محله هرندی بین خانوادهها توزیع کردیم و امدادگران هلال احمر هم نحوه استفاده و ضدعفونی کردن دستها را آموزش دادند.
البته الان دیگر مواد ضدعفونی نداریم و بهسمت محلول آب و وایتکس رفتهایم و تلاش میکنیم به هر شکلی شده بعد از توزیع اقلام لازم بین خانوادهها، کارتن خوابها را هم از خطر ابتلا به کرونا نجات دهیم.»
«سیمرغ سپید سپاس» یکی از پویشهای مردمی زیر نظر انجمنی است که برای نجات کارتن خوابها تلاش میکند، این پویش مردمی برای نجات پزشکان و پرستاران از خطر ابتلا به کرونا تلاش میکند. حیدری در این باره توضیح میدهد: «به 5 بیمارستان تهران که درگیر کرونا هستند رفتیم و به نمایندگی مردم از پزشکان و پرستاران قدردانی کردیم. آنها امروز در خط مقدم این مبارزه هستند و ما وظیفه داریم از آنها قدردانی کنیم. آبمیوه و کیک و هدیه ناقابلی هم تهیه کردیم و خواستیم از این طریق سپاسگزاری کنیم. پرستاران و پزشکان بیمارستانهای مدائن، امام خمینی، انصار، امام حسین(ع) و مسیح دانشوری در این دیدار از ما میخواستند اگر میتوانیم برایشان ماسک و تجهیزات ببریم و کمک کنیم تا بهتر بتوانند به بیماران کمک کنند.»
پدربزرگها و مادربزرگها
«افراد سالمند اگر نیاز به خرید داشتند با این شماره تماس بگیرند تا در اسرع وقت خریدشان را انجام بدهیم.» این آگهی روی دیوار مسجد سبحان محله نظام آباد و مغازههای اطراف دیده میشود. با شماره روی آگهی تماس میگیرم. محمد جواد یکی از بچههای بسیج مسجد گوشی را برمیدارد. او به همراه چند نفر از بچههای مسجد تصمیم گرفتهاند این روزها به کمک سالمندان بیایند. محمدجواد میگوید این کار تعریف کردن ندارد، وظیفه است: «از وقتی وزارت بهداشت اعلام کرد همه در خانه بمانند و این ویروس بویژه برای سالمندان خطرناک است، با مشورت دوستان این اطلاعیه را در محل نصب کردیم و از سالمندان خواستیم برای خرید مایحتاج با ما تماس بگیرند. هر روز تعدادی از آنها زنگ میزنند و ماهم چیزهایی را که سفارش دادهاند برایشان تهیه میکنیم و به در خانه میبریم. در این میان کسانی هستند که حتی توان مالی خرید مایحتاجشان را هم ندارند. ما از آنها هم میخواهیم تماس بگیرند و تا جایی که بتوانیم این کار را انجام میدهیم. بهترین و مؤثرترین کاری که این روزها میتوانیم بکنیم این است که به فکر هم باشیم و نترسیم. سالمندان بیشتر از همه در خطر هستند و باید کاری کنیم که آنها در خانه بمانند.»
همه داشتههای ما
روستای سامانی شهرستان زهک در سیستان و بلوچستان هم این روزها به کارگاهی برای تأمین ماسک بخشی از مردم این شهرستان محروم تبدیل شده است. یک معلم و خیر وظیفه شناس با راهاندازی کارگاه تولید ماسک در کنار کارآفرینی برای یک زن سرپرست خانوار که دو فرزند ناشنوا دارد، توانسته ماسکهای زیادی را به مردم و پرسنل بیمارستان برساند. رامین ریگی جلالی این معلم خیر میگوید تلخترین تصویر زندگیاش را در بیمارستان امیرالمؤمنین زابل دیده است جایی که پرستاران بدون ماسک و تنها با دستمال کاغذی و گاز استریلی که روی بینی و دهانشان میگیرند، از بیماران کرونایی مراقبت میکنند.
او میگوید اگر خیران سیستان و بلوچستان پای کار بیایند میتوانیم همه ماسکهای مورد نیاز مردم این استان را تأمین کنیم: «با کمیاب شدن ماسک و بالا رفتن قیمت، خیلی از مردم توان تهیه این اقلام را ندارند.
از همان روزهای اول درگیری با بیماری به پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم گرفتم ماسک تولید کنم و با پارچههایی که قابل شستوشو و مناسب ماسک هستند شروع به کار کردم. یک دستگاه چرخ خیاطی و یک دستگاه چرخ سردوز در اختیار یکی از زنان سرپرست خانوار روستای سامانی قرار دادم تا به کمک دخترانش ماسک بدوزد. از آنجایی که این نوع ماسکها نیاز به استریل ندارند و قابل شستوشو هستند مورد استفاده آن در این منطقه زیاد است و حتی در گرد و غبار و طوفان شن هم میتوانیم از آنها استفاده کنیم.»
او خود به خوبی میداند که این ماسکها آنچنان که باید استاندارد نیستند اما نه جایی که پرستار بیمارستان با دستمال کاغذی کار میکند و گاز استریل جلوی بینیاش میگیرد. از سوی دیگر ویروس کرونا بهدلیل درشتی و چربی و سنگینیاش ممکن است حتی در یک ماسک غیر استاندارد هم گیر بیفتد.
جلالی میگوید: «با اعلام آمادگی چند نفر دیگر میخواهیم تولید روزانه را از 300 ماسک به 500 عدد برسانیم و رایگان بین مردم و کادر درمانی توزیع کنیم. باور نمیکنید وقتی ماسکها را به بیمارستان امیرالمؤمنین بردم پرستاران و پزشکان این بیمارستان چقدر خوشحال شدند.
این لحظهها هم برایم تلخ بود هم شیرین. دکتر بامری پزشک اورژانس و چند پزشک دیگر در جریان درمان بیماران کرونایی خودشان هم به این بیماری مبتلا و قرنطینه شده بودند.
ای کاش در این روزها استانهای محروم بیشتر دیده شوند و قبل از اینکه فاجعه بزرگی اتفاق بیفتد به داد ما در سیستان و بلوچستان و بقیه نقاط محروم کشور برسند.»
کرونا این فرصت را در اختیار همه ما گذاشته که دور از دیگران در خلوت خود خوب فکر کنیم؛ یک مسئول بلندپایه هستید یا یک معلم ساده فرقی نمیکند حالا وقت خوبی است کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم با خودمان چند چندیم.