کرونا، ویروس خوددوستی
جامعه ایران، اینبار درگیر یک اپیدمی فراگیر است. بیماری «کووید 19» که بهوسیله ویروس جدیدی از خانواده کرونا به وجود میآید، تقریبا تمام ایران را فراگرفته و میرود که فاجعه بزرگی را رقم زند. منصرف از نقش دولت و بیتدبیریهای سیاستمداران و سیاستگذاران در عرصه مدیریت کلان کشور و توجیهها و توضیحهای نادرست و درست مسئولان، نگارنده این سطور از منظر دیگری به مسئله این اپیدمی مرگبار مینگرد.
به گزارش اقتصادآنلاین، علیرضا غریبدوست در شرق نوشت: بیماری کووید19 که هنوز راههای شیوع، انتقال، درمان و کنترل آن بهصورت علمی و دقیق شناسایی نشده، میتواند به مرگ مبتلایان منجر شود؛ اگرچه هنوز چندوچون و چرایی آن مشخص نیست اما گفته میشود که کودکان زیر 10 سال بر اساس آمار موجود کمتر مبتلا و متأثر از این بیماری میشوند و گروههای سنی دیگر بر اساس مقاومت سیستم ایمنی بدن، در برابر این بیماری واکنشهای مختلفی دارند. بههرحال این بیماری هرچه هست، با نقص سیستم ایمنی، به حیات فرد مبتلا پایان میدهد. اما این نقص ایمنی، در جامعه ایرانی مدتهاست وجود دارد.
خودبینی، خودمحوری، خوددوستی و منافع شخصی بزرگترین آفتی است که جامعه ایرانی مدتهاست به آن مبتلاست و به این دلیل دچار نقص جدی سیستم «ایمنی اجتماعی» است. شیوع این بیماری اثبات کرد که هرچقدر بخواهیم فقط خود را از مهلکه نجات دهیم و از خود محافظت کنیم، به دلیل وابستگی به اجتماع، امکان حفاظت از خود را نخواهیم داشت و جامعه آلوده، ما را نیز مبتلا خواهد کرد. وقتی منفعتطلبیهای ما باعث شد شیوع این بیماری را «فرصت» تلقی کنیم و با تجارت کثیف ملزومات مورد نیاز بهداشتی، درآمدهای آنچنانی کسب کنیم، متوجه این مهم نبودیم که به خود آسیب میزنیم.
اگر یک نفر در این جامعه مبتلا به بیماری شود، بهتدریج همه مبتلا خواهند شد و وقتی همه در امان خواهند بود که حتی یک نفر مبتلا و درگیر این بیماری باقی نمانده باشد. آموزهای تلخ برای ما ایرانیان که سالهاست منافع شخصی را به منافع عمومی جامعه اولویت و برتری دادهایم.
بسترهای گسترش و شیوع این بیماری، خودبینیها و خوددوستیهای ما بوده است که راه را برای آسیب هموار میکند. ویروس کرونا، بار دیگر ثابت کرد که انسانها بدون اجتماع قادر به ادامه حیات نیستند. انسان فارغ از اجتماع در امنیت نخواهند بود و منافع افراد در گرو منافع اجتماعی است.
نگرش نگارنده به مسئله نگاه انسانی از منظر اجتماعی است؛ اگرچه ممکن است سوسیالیستی برداشت شود!
با این نگرش، پرستاران، پزشکان، کادر درمانی بیمارستانها و مراکز درمانی و فوریتهای پزشکی در اجتماع نقش گلبولهای قرمز خون را ایفا میکنند که با فداکردن خویش، در ازای خوددوستیهای آن بازرگان و دلال ماسک و الکل، درصدد نجات جان اجتماع ایرانی هستند.
این بیماری اجتماعی فقط با درک اجتماعی و فداکاری اجتماعی درمان خواهد شد؛ اگرچه رعایت آموزههای بهداشتی توصیه شده و شستوشوی مکرر دستها و حضورنیافتن در مکانهای پرجمعیت، تنها راهکاری است که متخصصان در برابر شیوع این بیماری توصیه میکنند اما نگارنده معتقد است دستشستن از منافع شخصی و خوددوستی، راهکار واقعی کنترل و درمان این بیماری است. وقتی بپذیریم که برای در امان ماندن خود و خانواده خود، باید همه ایرانیان از این بیماری رهایی یابند، در آن صورت از احتکار ماسک و دستکش و الکل استریل و مواد بهداشتی مورد نیاز و فروش چندده برابر قیمت آنها دست خواهیم شست.
کرونا، بیماری اجتماع ایرانی است که در بستر آسیبپذیری ناشی از خوددوستیهای ما بهسرعت در حال شیوع است و دیری نخواهد پایید که هر خانواده ایرانی را سوگوار درگذشت عزیزی کند. برای درمان کرونا و جلوگیری از گسترش آن، کافی است از خوددوستیهای احمقانه و منفعتطلبیهای کوتهبینانه خویش دست برداریم و بپذیریم که دوران انقراض نسل ما ایرانیان خودخواه و خوددوست سرآمده و اگر «دگردوستی» پیشه نکنیم، مرگ در انتظار ما و عزیزان ماست.