درس و مشق زیرسایه کرونا
امروز هفدهمین روزی است که مدارس کشور تعطیل شدهاند و چنانکه اعلام شده این روند قرار است حداقل تا پایان نوروز ادامه پیدا کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری؛ با این حساب دانشآموزان ایرانی بیش از 40روز از فرایند آموزش دور میمانند. در این میان راهکارهای مختلفی برای آموزش از راه دور پیشنهاد شد که وزارت آموزش و پرورش آسانترین و در دسترسترین نمونه آن یعنی تدریس در تلویزیون را از هفته پیش با همکاری صدا و سیما کلید زده و در آن برخی دروس دوره متوسطه به دانشآموزان آموزش داده میشود. اما در مورد آموزش مجازی تنها برخی از استانها و مدارس بهصورت پراکنده فعالیتهایی را در شبکههای مجازی دنبال میکنند تا دسترسی کودکان و نوجوانان به آموزش قطع نشود. اگرچه هنوز برای قضاوت درباره آموزش از راه دور زود است و باید آزمون دقیق علمی درباره نتایج آن صورت گیرد، اما با چند کارشناس، معلم و دانشآموز در اینباره صحبت کردهایم تا ببینیم چقدر این فرایند را کارآمد میدانند و از آن راضی هستند.
آموزش تلویزیونی؛ نقاط قوت و ضعف
آموزش برخی دروس مقطع دوم متوسطه در شبکه هفتم سیما، بزرگترین قدمی بود که وزارت آموزش و پرورش در این روزهای ملتهب برداشت. جدولی از برنامههای درسی که قرار است در طول روز از این شبکه، آموزش داده شود، تهیه و منتشر شد و عنوان کردند که دانشآموزان میتوانند در ساعات مشخص از آنها استفاده کنند. عباس سلطانیان، مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری در اینباره گفت: «بهدلیل تنوع دروس دوره متوسطه و فنی و حرفهای انتخاب معلمان ویژگیهای خاص خود را داشته است. گروهی را تشکیل دادهایم و با حساسیت و دقت بهترین معلمان که در جشنوارههای الگوی تدریس با ما همکاری داشتهاند یا از سرگروههای آموزشی هستند را انتخاب کردهایم. باید از معلمانی که مسئولیت تدریس را برعهده گرفتند، قدردانی کنیم. در حوزه معاونت آموزش متوسطه مسیری را مشخص کردهایم. برای تکتک درسها دبیرخانه داریم و این دبیرخانه سرگروه دارد. بهعنوان مثال دبیرخانه ریاضی ما در اصفهان است. تمام این دبیرخانهها مکلف شدند که تدریس همکاران را ملاحظه و براساس شاخصهای تعریف شده پیشنهادهای خود را به ما اطلاعرسانی کنند تا نواقص را برطرف کنیم. درباره نظرات دانشآموزان و خانوادهها نیز سامانه پیامکی از سوی شبکه آموزش معرفی شده و ما بازخوردها را دریافت میکنیم».
مهدی بهلولی، معلم و کارشناس آموزشی در اینباره گفت: «هنوز برای قضاوت درباره اینکه چقدر آموزش تلویزیونی کارآمد بوده یا نه، زود است و باید منتظر بازگشایی مدارس ماند اما با توجه به آماده نبودن زیرساختهای آموزش الکترونیکی در مدارس، تصمیم درستی بود که وزارت آموزش و پرورش گرفت به چند علت اول اینکه همه دانشآموزان در کشور اینترنت ندارند اما دسترسی به تلویزیون تقریبا همگانی است. دوم اینکه تعطیلات طولانی است و بستن پرونده آموزش تا زمان بازگشایی دوباره مدارس، آسیب جدی به دانشآموزان میزند».
او ادامه داد: «درباره آموزش مجازی هم، من یک فعالیت منسجم و واحد از سوی آموزش و پرورش مشاهده نکردهام، فقط مدیران بخشی از مدارس، معلمانشان را موظف کردهاند که فایل صوتی یا ویدیویی تدریسشان را برای سایت مدرسه یا کانالی که دارند، بفرستند که این هم خوب است اما مشخص نیست چه تعداد از مدارس و معلمان این روش را دنبال میکنند و کدام دانشآموزان به این نوع آموزش دسترسی دارند و چه کسانی بیبهرهاند. اما به هر حال این اتفاق نشان داد که آموزش و پرورش اصلا خود را برای چنین روزهای بحرانی آماده نکرده و به همینخاطر ابزارهای سنجش کارآمدی در این زمینه ندارد».
البته دانشآموزان متوسطه هم انتقاداتی به این شیوه دارند و میگویند که آموزش تلویزیونی پاسخگوی همه نیازهای درسی آنها نیست. سهراب معتضد، دانشآموز پایه یازدهم علوم انسانی است، او در اینباره میگوید: «اولا که در اغلب دروس، مدرسان تلویزیونی 2تا3 درس جلوتر از بودجهبندی فعلی کتابها هستند و این در حالی است که اغلب دروس پیوستگی موضوعی دارند و همین باعث شد که متوجه تدریس آن استاد نشویم. نکته دوم اینکه چون آموزش یک طرفه است و بازخورد ندارد، ما جواب بسیاری از پرسشهایمان را نتوانیم بگیریم. بهترین راه این بود که در کنار این آموزش تلویزیونی، معلمان مدارس نیز در فضای مجازی پاسخگوی پرسشها و مشکلات ما میشدند. البته در برخی دروس معلمان این کار را میکنند ولی در برخی دیگر سکوت کامل حکمفرماست». فاطمه دریمنش، مادر غزال، دانشآموز پایه چهارم ابتدایی هم میگوید: «متأسفانه تمرکز آموزش تلویزیونی روی دروس دوره متوسطه است و کمتر به آموزش ابتدایی توجه میکنند. درحالیکه شبکه کودک میتوانست به عنوان مکمل شبکه هفت، آموزش ابتدایی را دنبال کند تا بچههای بیشتری بتوانند درس بخوانند. برای ما که در شهرستان شوشتر استان خوزستان زندگی میکنیم و اغلب مدارس سایت و سامانه الکترونیکی ندارند که بتوانند آموزشها را به روش مجازی دنبال کنند، تلویزیون بهترین جایی بود که میشد به دانشآموزان ابتدایی درس داد».
آموزش مجازی، شهر به شهر متفاوت است
اما آموزش مجازی دومین راهحلی است که آموزش و پرورش برخی استانها و مدارس، معلمان را موظف کردهاند که به وسیله آن تدریسشان را دنبال کنند. اما این روش برای همه مدارس کشور مشترک نیست و استان به استان و حتی مدرسه به مدرسه وضعیت آموزش مجازی متفاوت است. همچنین این سایتها خلأهای جدی دارد که روند تدریس را مختل میکند. بهطور مثال اگر به سایت رشد که بزرگترین شبکه آموزش مجازی وزارت آموزش و پرورش است و هر سال ردیف بودجه جداگانهای صرف آن میشود، سر بزنید و روی بخش رسانههای آموزشی یا تولید محتوا کلیک کنید، خواهید دید که هیچ محتوای جدیدی در 2هفته اخیر تولید نشده است. سایتهای دیگری که آموزش و پرورش برخی استانها مانند تهران و شهرستانهای تهران برای تولید محتوای صوتی و ویدیویی به معلمان و دانشآموزان معرفی شدهاند نیز با خطاهای شبکهای متعدد مواجه میشوند. سمیه طاهری، معلم عربی پایه دهم و یازدهم در اینباره گفت: «مدیر مدرسه از ما خواست که از طریق این سایت، ویدیو تدریسمان را آپلود کنیم. 2روز تلاش میکردم تا یک جلسه 45دقیقهای را توانستم بارگذاری کنم. در نهایت تصمیم گرفتم که فایلها را در یک گروه تلگرامی برای دانشآموزانم بفرستم. خلأهای دیگری هم در بخش طرح سؤال، ارسال جزوه و... دارد که باید حل شود. بقیه همکاران هم با این مشکلات روبهرو هستند. اما من نیمه پر لیوان را هم میبینم، اینکه حوادث مربوط به کرونا و تعطیلی مدارس باعث شد که مدیران مدارس و آموزش و پرورش فکری جدی و اساسی برای آموزش مجازی بکنند و مشکلات این سایتها که پیش از این ماجرا تنها به شکل صوری افتتاح شده بود را مرتفع کنند تا بتوان در روزهای دیگر سال هم از آن استفاده کرد».
ابتکار فردی معلمان در آموزش از راه دور
اما در نبود یک مرامنامه و دستورالعمل مشترک و منسجم و سیستمی کارآمد و سراسری برای آموزش مجازی دانشآموزان در وزارت آموزش و پرورش، باز هم شاهد فعالیتهای فردی و خلاقیتهای شخصی برخی معلمان در تدریس هستیم، رویکردی که نمیتوان به همه معلمان و مدارس نسبت داد و مانند بسیاری از فعالیتهای دیگر ذوقی و سلیقگی است. محمدجعفر اسلامی، معلم یکی از مدارس روستای خرمازرد مراغه از توابع آذربایجان شرقی است. او میگوید که هیچیک از 12دانشآموز مدرسهاش به اینترنت دسترسی ندارند، بنابراین نمیتواند به شکل مجازی به آنها آموزش دهد. آموزش تلویزیون هم که بیشتر برای دانشآموزان متوسطه است و در این زمینه هم آنها بیبهرهاند. به همینخاطر او هر روز 3دانشآموز را به مدرسه روستا دعوت میکند تا به شکل فردی به آنها آموزش دهد؛ «یک جدول تهیه کردم و گفتم هر روز سه دانشآموز در ساعات مختلف به مدرسه بیایند. مثلا از ساعت 8تا 10صبح یک نفر و از 10تا 12نفر بعد و 12تا دو بعد از ظهر نفر سوم. کلاس را بعد از خروج هر نفر با آب و وایتکس ضدعفونی میکنم و از بچهها میخواهم که دستهایشان را مرتب بشویند. تا الان هر کدامشان سه بار به مدرسه آمدهاند و درسهایشان را یاد گرفتهاند. این روش را تا هر زمانی که کرونا ریشهکن شود، دنبال خواهم کرد.
خلاقیتهای فردی معلمان در آموزش مجازی هم بسیار زیاد است. برخی معلمان در خانه با گذاشتن یک تخته وایت برد از خودشان فیلم میگیرند و ویدیوی آن را در شبکه پیامرسان برای دانشآموزانشان منتشر میکنند. برخی هم با استفاده از نرمافزارهای به روزتری، آموزش آنلاین را در سایت مدرسههای مطرح دنبال میکنند. مهدی بهلولی، معلم و کارشناس آموزشی در اینباره میگوید: «من هم تصمیم دارم به مدرسه بروم و در کلاسی روی تخته مباحث ریاضی را بنویسم و تدریس کنم و فیلمش را روی سایت مدرسه منتشر کنم. بهنظرم با این حرکتهای فردی شاید بتوان بخشی از معضلات مربوط به تعطیلی پیاپی را حل کرد وگرنه که برنامه جامع و کاملی برای آموزش از راه دور طراحی نشده است».
کاسبی در روزهای ویروسی
اما کسانی که در میان این نابسامانیها و ناهماهنگیها آموزش از راه دور، طی این 2هفته بیشترین بهره را بردهاند، مؤسسات آموزشی هستند که از سالها قبل برای آموزش در خانه برای دانشآموزان تولید محتوا کرده بودند. آنها با تبلیغات گسترده در تلویزیون در حال فروش بستههای آموزشی خود هستند. علی منتهایی پدر محمدسینا، دانشآموز پایه هشتم میگوید: «قیمت این بستههای آموزشی تا یکماه پیش یک میلیون بود که الان دوبرابر شده، قبلا میگفتند یکروزه ارسال میکنند ولی الان وعده یک هفته بعد را میدهند. اگرچه خود بچهها مشتاق نیستند که از این بستههای آموزشی استفاده کنند اما برخی خانوادهها بهخصوص آنها که فرزندشان کنکور دارند، بر این ماجرا اصرار میکنند». شیوع کرونا در کشور باعث شد اتفاقات تازهای در حوزه آموزش کشور رخ دهد. آموزش تلویزیونی بسیاری را یاد روزهای جنگ در دهه60 میاندازد و آموزش مجازی نواقص جدی سایتها و نرمافزارهای آموزشوپرورش را با وجود هزینههای سنگین، عیان کرد. شکاف بین معلمان دلسوز و کارمندمآب بیشتر شد و در نهایت دانشآموزانی که با روشهای جدید آموزش در روزهای بحران آشنا شدند.