با بچهها به موزه مجازی بروید
به سایت «موزه کودکی ایرانک» بروید و وارد بخش موزه مجازی شوید. اینجا گنجینهای از اشیا و اسناد مربوط به کودکی جمعآوری شده است؛ بعضی از آنها اهدا و بعضی خریده شدهاند تا روایتی از کودکی باشند. از نقش کودکان در سنگنگارهها و بازیهای کهن گرفته تا نقش کودکان در متنهای اسطورهای و حماسی و فرهنگ مکتبخانهای و نوگرایی در آموزشوپرورش. زندگی کودکان در دورههای مختلف تاریخی بخشهایی از این موزه است که فقط هم مخاطب آن بچهها نیستند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، بیش از یک هفته است که بسیاری از ما در خانه ماندن را تجربه کردهایم و میدانیم کار راحتی نیست. شاید توصیههای روزنامه شهروند در چند روز گذشته برای آنها که امکان ترک کار یا مرخصی را ندارند چندان به کار نیاید. ما همچنان برای همراهی با آنها که میتوانند در خانه بمانند پویش #در_خانه_میمانیم را ادامه میدهیم و در این صفحه پیشنهادهایی برای ماندن در خانه داریم. شما هم میتوانید عکسها و فیلمهای یک دقیقهای یا متنهای ٢٥٠ کلمهایتان را از روزهایی که در خانه میمانید با موضوع چگونگی در خانه ماندنتان برای ما بنویسید و به ایمیل روزنامه shahrvanddaily@gmail.com و صفحه اینستاگرام shahrvandDaily بفرستید تا در روزنامه و شبکههای اجتماعی منتشر کنیم. حتی اگر امکان ماندن در خانه را ندارید، از فضای کار یا فعالیتهایی که نمیتوانید در این روزها ترک کنید، برایمان بنویسید و بفرستید.
چند روز پیش فعالان موزهداری و میراث فرهنگی از مردم خواستند تا دو هفته به موزهها نروند. البته این خبر شاید در این روزها خیلی فرقی به حال بچهها نداشته باشد چون موزهها همیشه برای بچهها جذاب نیستند یا بهتر است بگوییم ما نتوانستهایم بین موزهها و بچهها ارتباط محکمی برقرار کنیم؛ اما چند موزه در تهران هست که بچهها از آن لذت بیشتری میبرند و یکی از آنها امکان بازدید مجازی دارد: موزه کودکی ایرانک.
این موزه را موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان جمعآوری کرده و قرار است تاریخ کودکی را از ابتدای پیدایش انسان تا به امروز در جهان و ایران روایت کند. امسال بود که این موزه توانست در ساختمان آرشیو ملی جایی برای خود دست و پا کند و با راهاندازی برنامههایی بچهها را به تاریخ و تاریخ کودکی جذب کند. حالا که امکان رفتن به این موزه نیست تا بچهها از نزدیک روایت این موزه را از کودکی درک کنند، میتوانید به سایت «موزه کودکی ایرانک» بروید و وارد بخش موزه مجازی شوید. اینجا گنجینهای از اشیا و اسناد مربوط به کودکی جمعآوری شده است؛ بعضی از آنها اهدا و بعضی خریده شدهاند تا روایتی از کودکی باشند. از نقش کودکان در سنگنگارهها و بازیهای کهن گرفته تا نقش کودکان در متنهای اسطورهای و حماسی و فرهنگ مکتبخانهای و نوگرایی در آموزشوپرورش. زندگی کودکان در دورههای مختلف تاریخی بخشهایی از این موزه است که فقط هم مخاطب آن بچهها نیستند.
اسباببازیها، عروسکها، پوشاک، افزارها و بخشی هم برای آموزشوپرورش که به بچههای امروز نشان میدهند که بچههای دیروز چه میپوشیدند، با چه بازی میکردند و چطور مدرسه میرفتند و درس میخواندند. بخشی از کتابهای قدیمی درسی و اولین معلمان مدارس مدرن ایران هم در این موزه جایی برای خود دارند.
دیدن اسباببازیهای قدیمی حتما برای بچهها جذاب است. میتوانید اگر خاطرهای از بازی با این اسباببازیها دارید برای بچهها توضیح بدهید. عروسکها هم انواعی دارند: عروسکهای کشورهای مختلف، عروسکهای جانوری، عروسکهایی که مردم در قدیم با پارچه و چوب و مواد دیگر برای بچههایشان میساختند و تندیسها. تصاویری که از اشیای موزه در این سایت قرار داده شده از زاویههای مختلف گرفته شده و این میتواند درک بهتری از آن شیء در موزه بدهد.
این کار میتواند جایگزینی برای بازدید از یکی از موزههای کودکان در ایران باشد. آنها حتما پس از دیدن این موزه حتی بر صفحه مانیتور سوالهایی خواهند داشت. شاید دیدن این تصاویر در سایت موزه انگیزهای شود که وقتی از این بحران عبور کردیم بچهها را به موزه کودکی ایرانک ببرید. آنجاست که میتوانند با کمک راهنمایان موزه از روایتهای کودکان در دورههای مختلف لذت ببرند، نمایشهای قدیمی را ببینند، بازی نور و سایه کنند، قصه بشنوند و کودکی را دنبال کنند.
اَپهایی برای سرگرمشدن در خانه
برای روز چهارم خانهنشینی، پیشنهادهای متفاوتی داریم. ممکن است شما هم در خانهتان گیاهان و گلهای متعددی داشته باشید که ندانید اسم هر کدام چیست یا چگونه باید از آنها نگهداری کرد. ممکن است بر اثر همین ندانستن، خیلی از گیاهانتان را از دست داده باشید و بسیاری از آنها پژمرده شده باشند. توصیه ما به شما نصب اپلیکیشن رایگان PLANTNET است. این اپلیکیشن آرشیو بزرگی از حدود ٣٧٠٠ گونه گیاهی دارد و شما با عکس گرفتن از هر گیاهی که در کنار خود دارید میتوانید نوع گیاه و اینکه محل اصلی رویش آن کجاست را بدانید. این اپلیکیشن مناسب برای ios و اندرویدیهاست.
اپلیکیشن بعدی که قصد داریم آن را به شما معرفی کنیم، بیشتر جنبه سرگرمی و بازی دارد. این اپلیکیشن به برنامه ذهنخوان، اندرویدی معروف است. Akinator VIP paid ذهن شما را میخواند به این صورت که ابتدا از شما میخواهد یک شخصیت معروف مانند سیاستمدار، پزشک یا حتی دانشمند انتخاب کنید، برنامه بعد از انتخاب از شما چند سوال میپرسد و درنهایت به شما میگوید که کدام شخصیت معروف مد نظر شما بوده است. این برنامه که در حال حاضر برای اندرویدیهاست، به بیست سوالی شخصیتهای معروف هم شناخته شده است.
گوشی تلفن همراه و اپلیکیشنها به جزء جداییناپذیر زندگی کودکان تبدیل شده است. بسیارند کودکان خانهنشینی که این روزها از فرط نبود حوصله بیش از گذشته به گوشیهای هوشمند پناه بردهاند. پدران و مادران هم تسلیم شدند و برای در خانه نگهداشتن کودکان راه دیگری جز استفاده از تلفن همراه برای آنها سراغ ندارند. اما این تسلیمشدن نباید به معنای نظارتنکردن والدین بر محتوای اَپهای کودکان باشد. یکی از برنامههایی که استفاده از آن برای کودکان توصیه میشود، برنامه ماهیک است. این نسخه که به نظر میرسد، نسخه ایرانیزهشده اپلیکیشن پو است، به شخصیتی به نام آتنا در مراقبت و نگهداری از یک ماهی کمک میکند. این بازی شامل بخشهای مختلفی مانند آرایشگاه، نقاشیکردن و حمام و خواب است که فقط برای دارندگان پلتفرم اندروید ساخته شده است.
سرگرمیهایی برای گوشیبازها
آنهایی که اهل بازیکردن در تلفن همراه باشند احتمالا سخت میتوانند از این بازیها دست بکشند. Candy crush saga یکی از محبوبترین بازیها در سراسر جهان است که اتفاقا خیلی هم سخت نیست. برای پیشرفتکردن در این بازی کافی است تا چشمهای خود را تیز کنید و تمام آبنباتهای همرنگ را انتخاب کنید. این بازی مراحل مختلفی دارد و درنهایت میتواند رتبه شما را در مقیاس با سایر همبازیهایتان در تمام نقاط جهان مشخص کند. هم دارندگان آیفون و هم دارندگان اندروید میتوانند این بازی را در گوشیهای موبایل خود نصب کنند. بازی بعدی که یک بازی ایرانی است، بیش از چهارمیلیون نصب فعال دارد. از بازی به نام آمیرزا حرف میزنیم که در هر مرحله از آن به کاربر چند حرف داده میشود و او باید با استفاده از این حروف اسمهای منطقی بسازد. این بازی البته مخصوص کاربران اندرویدی است. بازی بعدی که قصد معرفی آن به شما را داریم، My Home - Design Dreams نام دارد. شما در این بازی میتوانید خانه رویایی خود را طراحی کنید. این بازی ٣ مرحله ساده، متوسط و پیشرفته هم دارد. این بازی برای کاربران اندروید است و به دلیل سادگی و البته رنگبندی متنوع آن بیشتر مخصوص کودکان است.
معلمان و مدیران مدرسهها در تنگنای آموزش مجازی
علیاکبر زینالعابدین روانشناس و کارشناس آموزش
پسرم گفت: «برای از بین بردن ویروس کرونا باید به مدت ١٠روز توی آب جوش، نبات و آویشن را دم کنید و بخورید. روز یازدهم آویشن نریزید. بعد ویروس کرونا میپره بیرون از لیوان و با تعجب میپرسه: پس آویشنش کو؟! اونوقت سریع با دمپایی میزنید توی سرش و میکُشیدش!»
بچهها اگر به خودشان باشد با اتفاقات تلخ اینگونه برخورد میکنند. میاندازند به شوخی و طعنه و کنایه. این نگاه بزرگسالانه است که در هر فکر به قدری فرو میرود تا دیگر نتواند از آن بیرون بیاید. قصههای کودکان و نوجوانان را هم که بخوانید به همین میرسید. داستانها از غمها و سختیها و تلخیها میگویند اما کودکانه از کنارشان پرواز میکنند. همان قصههای صمد بهرنگی را دوباره در ذهنتان مرور کنید که فقر و محرومیت و استبداد را چگونه با شخصیتهایش به نیشخند میگرفت.
حالا حکایت ماست. مدرسهها تعطیلاند و معلوم هم نیست تا کی! حتی اگر باز هم شوند خانوادهها خودشان به فکر فرزندانشان هستند و به این مفتی اجازه بیرون رفتن نمیدهند. همینها موجی راه انداخته برای برقراری کلاسهای مجازی از جانب معلمان. آنچه آموزشوپرورش از راه تلویزیون انجام میدهد بسیار خوب و لازم است، اما آنچه بسیاری از خانوادهها را نگران کرده که بچههایمان دارند از درس و مشق و پیشرفت و موفقیت عقب میافتند و درسهای تلویزیون را کافی نمیدانند، مسأله دیگری است.
نگرانی مادر و پدرها (بخوانید بهویژه مامانها) بهحق است. بچهها امسال تعطیلات زیادی داشتند و این روند همینطور ادامه خواهد داشت. به آنها میگویم اوضاع جهان بر دو نوع است بخشی در کنترل ما و بخشی خارج از کنترل ما. برای آنچه در کنترل ماست، میشود راهی پیدا کرد ولی برای آنچه کامل در کنترل ما نیست فقط در حد توان میتوانیم کاری کنیم. ریشه اصلی بیشتر افسردگی مردم جهان نگاه جنگجویانه به بخش غیرقابل کنترل است. ما فکر میکنیم همه چیز باید در ید قدرت ما باشد. بتوانیم همه چیز را کنترل کنیم تا باب میل ما باشد و وقتی مواجه میشویم با «نتوانستنها» ملال و رنج و افسردگی در روان ما خانه میکند. مثلا وقتی قیمت ارز چند برابر شد از دست من و شما که یک شهروند معمولی هستیم کاری برمیآمد؟ معلوم است که نه! ولی بسیاری بودند و هستند که با این ناکامی که در کنترلشان نیست روزی صدبار با خودشان جنگیدهاند و سیستم روانی خود را از تعادل خارج کردهاند. بهترین حالت این است که مثلا با وضع موجود چگونه مدیریت مالی کنیم تا عواقب منفی کمتری برایمان داشته باشد و در کنارش برای آیندگان چگونه برنامهریزی کنیم تا وضع اقتصادی و سیاسی کشور بهبود یابد و همین. ماجرای شیوع کرونا هم از کنترل ما خارج بود.
اخباری که مدیران مدارس و معلمان به من میدهند خلاصهاش این است که خانوادهها فشار میآورند به آموزش مجازی. آنها میخواهند ویدیو بگیریم، جزوه بدهیم، سوال طراحی کنیم، آزمون آنلاین بسازیم یا صوتی درس بدهیم. خواسته بجایی است. چون معلمان و مدیران مدرسهها بیشتر نگران درس دانشآموزانشان هستند. درنهایت همین عزیزان هستند که بعدا باید در فصل گرما تمام کمبودها را با بار روانی سنگینی که بر دوش بچهها و خانوادههاست جبران کنند. در این وضع تفاوت مهمی میان مناطق برخوردار و کمبرخوردار نیست. فقط گویا در مناطق برخوردار احساس طلبکاری برخی خانوادهها بیشتر است. چون بر حسب امکانات سختافزاری و نرمافزاری موجود، امکان برقراری کلاسهای مجازی را بیشتر میدانند و لابد در مناطق کمبرخوردار حسرت امکانات برخوردارها بر دل خانوادهها و معلمهاست ولی واقعیت اینچنین نیست!
سه مسأله را در کنار سه پیشنهاد طرح میکنم:
اولا بدانیم که اغلب مدرسههای کشور آمادگی کافی را برای برگزاری کلاسهای مجازی ندارند؛ هم بهدلیل محدودیت امکانات و هم شیوه اجرا. شیوه اجرا مهمتر از امکانات است چون فوت و فن آموزش مجازی با آموزش واقعی و رودررو بسیار متفاوت است و معلمان ما در این زمینه آموزشی ندیدهاند. وقتی معلم روبهروی دوربینی که از حضور بچهها خالی است درس میدهد باید نقش تازهای ایفا کند، تپق نزند، مراقب آراستگی و پوشش خود باشد، یک وقت اشتباهی از دهانش خارج نشود و... هر چه سن بچهها کمتر باشد، کمتر میتوانند در برابر چنین آموزشهایی دوام بیاورند و حوصلهشان سر میرود. چون خالی از هر نوع تحرک و بازی و تعاملی است. شاید در دوره دبیرستان دبیران با آماده کردن جزوهها و تمرینها و پاورپوینتها همراهی دانشآموزانشان را جلب کنند اما در سنین پایینتر دشوارتر است. پیشنهاد نخست این است که در ضبط ویدیو و صوت و هر نوع تدریس مجازی خود بچهها را هم به کار بگیریم تا آنها هم درس بدهند و در کانالها و گروههای مجازی مدرسهها منتشر شود تا جوشش و کوشش دانشآموزان را با علاقه در پی آورد و هم اینکه خانوادههای عزیز هم خواستههایشان را با امکانات موجود تنظیم کنند تا از این گردنه سخت عبور کنیم. از طرف دیگر در کنار درسهای اصلی از دانشآموزان فعالیتهای خلاقانه مانند نقاشی، کاردستی، شعر و قصهنویسی، کتابخوانی، عکاسی، فیلمسازی با گوشی و... با موضوعات متنوع خواسته شود.
دوم اینکه معلمان و مدیران هم مثل همه مردم رفتوآمدهایشان در این روزها هر چه بگذرد با موانع بیشتری روبهروست. در خانه هم شاید امکانات کافی برای تولید مجازی دروس در اختیار نداشته باشند. آنها هم در خانه بچه دارند، سروصدا هست و مشکلات دیگر. آنها هم در نگرانیهای این روزها به سر میبرند. به مدیران عزیز هم فشار نیاورید با پیام و تلفن که وضع درس بچههای ما چه میشود؟ به خدا مدیران در شیوع بیماری نقشی نداشتهاند و یکباره با این وضع روبهرو شدهاند. بار پانصد، ششصد بچه را روی دوش آنها نگذاریم و خوابشان را از اینکه هست آشفتهتر نکنیم. هر نوع نگرانی اضافهای که به دیگری تحمیل میکنیم سیستم ایمنی بدنش را پایین میآوریم. معلمان و مدیران مدرسهها دلشان مثل خود بچهها شیشهای و عاطفی است.
سوم اینکه به نظر من خانوادهها نگرانیشان را پایین بیاورند. وضع همین است که میبینیم و متأسفانه تلخ و غیرقابل پیشبینی. وضع بچههای سراسر کشور و بسیاری از کشورهای دیگر در این مورد یکسان است. بچههای ما اول سلامت روان و جسمشان مهم است بعد پیشرفت تحصیلی و فرهنگی و هنریشان. اول وجود بعدا سجود. بهعنوان یک دلسوز کودکان از خانوادهها میخواهم نه به نگرانی بچهها در شیوع کرونا دامن بزنید و نه از صبح تا شب فشار درس بیاورید که عقب نمانی و بجنب و تنبلی نکن! بههرحال فضای خانه هیچوقت مانند مدرسه نمیشود. رابطه عاطفی دو طرفهتان را آسیب نزنید. این روزها خواهد گذشت و یک ماه و دو ماه، آینده فرزندان ما را از آسمان به زمین نمیآورد.
به نظرم لااقل آنچه را در کنترل داریم تلاش کنیم در وضع «تعادل» نگه داریم و درنهایت مثل شیوه غریزی و طبیعی کودکان (که همان شیوه خدادادی آدمیزادی است و ما با بالا رفتن سن و سالمان آن را به هم میریزیم) و هم به شیوه قصههای کودکان، برای هر تلخی و ناکامی شیوهای شوخطبعانه، خلاقانه و ذهنآگاهانه (زندگی در اینجا و اکنون) پیش بگیریم و تا ویروس کرونا از لیوان پرید بیرون و پرسید پس آویشنش کو؟! با دمپایی بزنیم توی سرش و نابودش کنیم.