افسردگی در بازارهای جهانی
با گذشت دو ماه از شیوع ویروس کرونا در جهان و اعلام بالاترین وضعیت هشدار توسط سازمان بهداشت جهانی، برخی بورسهای آسیایی روند صعودی در پیش گرفتند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، این در حالی است که شاخصهای مهم بورس امریکا، «داوجونز» و «نزدک کامپوزیت» همچنان نتوانستند به عملکرد پیش از شیوع و گسترش این ویروس در 40 کشور بازگردند. بانکهای مرکزی کشورهای درگیر با ویروس، ضمن اتخاذ سیاستهای پولی درصدد ورود و تزریق پول به بازارهای مالی هستند تا از این طریق بتوانند خسارتهای وارده به این بازارها را تا حدی پوشش دهند. در این راستا بانک مرکزی چین علاوه بر تزریق 240 میلیارد دلار از منابع ارزی خود به بازار مالی از ارایه 200 میلیارد یوان تسهیلات به بنگاههای کوچک و متوسط برای جبران خسارتهای اقتصادی کرونا خبر داد. بانک مرکزی ژاپن نیز برای جبران ضرر فعالیتهایی که به دلیل شیوع این ویروس به حالت تعلیق درآمدهاند، در نظر دارد برای جلوگیری از زیان بیشتر، تامین نقدینگی مورد نیاز را در دستور کار قرار دهد. طبق برآوردهای تحلیلگران «وال استریت» ریزشهای اخیر بورسهای جهان، در 12 سال اخیر بیسابقه بوده و این روند ادامه خواهد یافت. به خصوص در بورسهای امریکایی که گزارشهایی از شیوع گسترده این ویروس در «واشنگتن» منتشر شده است. به نظر میرسد با وجود ریزش سهام شاخصهای مهمی که در زمان بحرانها، مامنی برای سرمایهگذاران بودند، فلز زرد بهترین گزینه برای سرمایهگذاران باشد. قیمت هر اونس طلا در سایه افزایش نگرانیها در خصوص بالا رفتن احتمال رکودی به مراتب بدتر از سال 2008، نسبت به روز جمعه با 1.2 درصد افزایش به 1597 دلار رسید. هر چند این افزایش در کنار گزارشهای اداره کل آمار چین مبنی بر کاهش بسیار زیاد فعالیت کارخانهها در ماه فوریه، دور از ذهن نبود. شاخص آیندهنگر تجارت جهانی نیز پس از افزایش دامنه سرایت کرونا، به نصف کاهش یافت.
چقدر طول میکشد؟ نمیدانیم
اقتصاد جهان دچار افسردگی است. ویروسی که مرز زمینی، هوایی و دریایی نمیشناسد و سر از تمام قارهها درآورده و اکنون نیز چند مبتلا به آن در کشورهای اسکاندیناوی وجود دارد. کرونای شدیدا مسری، هنوز هم دومین اقتصاد بزرگ دنیا را با چالش شدیدی مواجه کرده و فعالیتهای کارخانهای در برخی شهرهای چین هنوز به روال سابق بازنگشتهاند. با وجود کاهش آمار مبتلایان و افزایش شمار بهبودیافتگان در چین، به نظر میرسد این کشور تا نیمه اول سال جاری میلادی نتواند رشد تولید ناخالص پیشبینی شده خود را محقق کند. اما عدم تحقق رشد چین، بر اقتصاد سایر کشورها نیز تاثیراتی میگذارد که با توجه به درجه تابآوری هر اقتصاد متفاوت است. اما شیوع کرونا یک وجه دیگری نیز دارد و آن، غیرقابل پیشبینی بودن زمان غلبه و کنترلش است. تقریبا هیچ کس نمیداند که چقدر زمان میبرد تا دولت و مقامات بهداشتی بتوانند ویروس را مهار کنند. همین امر عملکرد بورسهای مهم دنیا را تحت تاثیر قرار داده و از سوی دیگر نیز زنجیره تامین مواد اولیه و صدور کالاهای تولیدی را نیز با مشکلاتی مواجه کرده است. کرونا، بازارهای مختلف را آلوده کرده و هزینههای اقتصادی را نیز افزایش داده، چراکه کشورها و جوامع سعی در کنترل گسترش این بیماری دارند.
طلا همچنان بر مدار افزایش
قیمت هر اونس طلا پس از بازگشایی بازار در روز گذشته به مرز 1600 دلار نزدیکتر شد. به نظر میرسد هر زمان که اخبارها مبنی بر گستردگی شیوع این ویروس باشد، طلا نیز افزایش قیمت پیدا میکند، هر چند این افزایش مختصر باشد. نظرسنجی «کیتکو» نشان میدهد که روند صعودی طلا همچنان ادامه دارد. نکته دیگر در خصوص آینده بازار طلا در این است که اکثر سرمایهگذاران در این نظرسنجی رای به افزایش قیمت طلا دادهاند. بنابراین ورود این فلز زرد به کانال 1600 دلار بعید نیست. با وجود اینکه هفته گذشته چینیها از کاهش شمار مبتلایان خبر داده بودند، روز گذشته این فلز زرد به دلیل ورود این بیماری به منطقه اسکاندیناوی و اعلام وضعیت اضطرار در امریکا، افزایش قیمت پیدا کرد.
شرایط فعلی، هر چند سال یکبار
در هر دو دهه قرن بیست و یک، موارد زیادی از بحرانهای اقتصادی، بیماریهای آخرالزمانی و جنگهای تجاری، اقتصادی و نظامی وجود داشت. با وجود اینکه بازارهای مهم دنیا به هر یک از این بحران بنا به مقتضیات زمان و میزان شدت و حدت آنها پاسخ دادند، اما همچنان گزارشهایی مبتنی بر «سازگاری» اقتصاد جهانی به این رویدادها منتشر نشده و نمیشود. به نظر میرسد هر یک از این رخدادها نیاز به استراتژیهای اقتصادی خاصی دارد. در این راستا مایک لوییس، رییس معاملات نقدی سهام در بارکلیز با اشاره به اینکه هر صندوق تامین سرمایه یا سرمایههای بازنشستگی از مخاطراتی که در چند سال اخیر با آن روبهرو بودهاند، خسته شدهاند و به دنبال انتخاب استراتژی پیچیده برای زمانهای بحران هستند، گفت: « اتفاقات اخیر فقط چند بار در تاریخ روی میدهد. این را میتوان از صف فروش سهام توسط افراد و شرکتها فهمید. نمیتوان راجب رویدادها تنها یک تدبیر اتخاذ کرد.» به نظر میرسد، شرایط در هفتههای اخیر برای بورسهای مهم دنیا بسیار پیچیده شده است، چراکه مهمترین ابزاری که میتواند به تحلیلگران و سرمایهگذاران در تبیین شرایط موجود کمک کند، «ارزیابی ریسک» است که به دلیل نامعلوم بودن «زمان مهار» همچنین سیاست دولتها برای کاهش آثار اقتصادی این بیماری عملا کارایی لازم را ندارند. تا به امروز حدس و گمانهای بسیاری بر بورسها سایه افکنده و به نظر میرسد پیشبینیهای خوبی نیز برای آینده بازارهای مالی تا نیمه نخست سال جاری وجود ندارد. با توجه به پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول و کاهش 0.1 درصدی نرخ رشد اقتصادی در سال جاری، بازارها به همان اندازه متزلزل هستند که در سالهای 2008 و 2009 بودند. در این شرایط سرمایهگذاران تمایل دارند زیانهای خود را محدود کرده یا صبر کنند تا ابزار «مدیریت ریسک» ذرهای از کارایی خود را به دست آورد. این امر ممکن است چند هفته تا چند ماه به طول بینجامد.
چرا بازارها همچنان در وحشت هستند؟
بازارهای مالی در کشورهای پیشرفته را شاید بتوان منعکسکننده وضعیت اقتصاد در افق زمانی کوتاهمدت و میانمدت دانست، چراکه اولا این قبیل بازارها مستعد نوسانات شدید و احساسی ناشی از بحرانهای اقتصادی هستند و ثانیا عملکردهایشان بیانگر احساسات سرمایهگذاران نسبت به آینده جهان است؛ باید این نکته را پذیرفت که بورسها به طور عمده انعکاسدهنده چشمانداز شرکتهای بزرگ و متوسط هستند. هر زمان که اخطارهایی مبنی بر کاهش درآمدزایی منتشر شود مانند آنچه هفته گذشته اپل و مایکروسافت اعلام کردند، کاهش شاخصها را در پی دارد. بنابراین هر افت و خیزی که درون آنها رخ میدهد، محدود به مرزهای جغرافیایی نمیشود، بلکه هر اتفاقی که اقتصاد جهانی را از مسیر خارج کند، بر بازارهای مالی تاثیر میگذارد. اعلام وجود کرونا و تبعات مالی و جانی آن، تصور اینکه تنها شوکی کوتامدت به تقاضای جهانی است را به کلی از بین برد، چراکه تنها بخشهای گردشگری، هتلداری، ایرلاینها یا نفت نیست که از شیوع آن آسیب دیدند، بلکه کسب و کارها نیز با عدم قطعیت در سرمایهپذیری روبهرو شدند. این موارد میتواند آثار بلندمدتی بر رشد داشته باشد حتی اگر شیوع با نرخ ثابتی ادامه یابد. اما مورد دیگری که میتواند ترس را به بازارهای مالی تزریق کند، سردرگمی دولتها برای مهار کرونا همراستا با تثبیت نرخ رشد اقتصادی است. هر روزی که شهرها در قرنطینه باشند و کارخانهها نیز تعطیل، بازگرداندن اقتصاد به حالت «عادی» سخت خواهد بود. در این شرایط شاید دولتها نتوانند عدم قطعیت در خصوص زمان مورد نیاز برای مهار کرونا را از بین ببرند، اما میتوانند راههای دسترسی به اطلاعات را باز بگذارند تا ابزار «کنترل ریسک» تا حدی کارایی از دست رفته خود را بازیابد.