ماجرای شیربهایی که به جنایت ختم شد
مرد افغانستانی که متهم است بهخاطر 20 میلیون تومان دوستش را کشته است برای دومین بار در دادگاه کیفری محاکمه شد.
بهگزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از پنجم خرداد سال 95 بهدنبال آتشسوزی مهیب یک خودرو در کهریزک شروع شد. راننده خودرو که بشدت سوخته بود به بیمارستان انتقال یافت اما پساز چند روز جان باخت. نخستین بررسیها نشان میداد آتشسوزی عمدی بوده و وی به قتل رسیده است. به دنبال مرگ غلام 26ساله تحقیقات کارآگاهان جنایی برای کشف این جنایت کلید خورد.
آنها پس از ردیابی تماسهای تلفنی مقتول دریافتند وی آخرین بار با فردی بهنام محمد صحبت کرده است.
محمد برای بازجویی به اداره پلیس منتقل شد درحالی که او درنخستین بازجوییها منکر اطلاع از جنایت بود اما مدتی بعد لب به اعتراف گشود و راز قتل را برملا کرد. او به کارآگاهان گفت: من به دختری بهنام گلبهار علاقه داشتم و به خواستگاریاش رفتم اما پدرش گفت باید 25 میلیون تومان شیربها بدهی من که چنین پولی نداشتم مستأصل شدم. نمیتوانستم از گلبهار دست بکشم. او هم مرا دوست داشت بههمین خاطر از من خواست هرطور شده این پول را تهیه کنم. بعد هم با نقشهای که طراحی کردیم تصمیم گرفتیم مردی بهنام غلام را طعمه قرار دهیم و از او اخاذی کنیم.
طبق این نقشه گلبهار خودش را خواهر من معرفی کرد. او با غلام دوست شد و کاری کرد که غلام عاشقش شود بعد هم گفت برای ازدواج با او پدرش 20 میلیون تومان شیربها میخواهد اگر این پول را بدهد پدرش راضی به ازدواج خواهد شد. با این ترتیب پول را از غلام گرفت و به من داد. بعد هم ارتباطش را با غلام قطع کرد. اما مدتی بعد او تماس گرفت و وقتی دید که ازدواج به تأخیر افتاده میخواست با پدر گلبهار حرف بزند که ما مانع شدیم و او را به کهریزک کشاندیم در این نقشه فقط قرار بود خودروی غلام را آتش بزنیم برای همین هم با خودمان بنزین بردیم. وقتی درگیری بین ما بالاگرفت و او تهدیدمان کرد که اگر پولش را پس ندهیم از ما شکایت میکند بنزین را روی خودرو ریختم اما مقداری از بنزین هم روی خود غلام ریخت. وقتی فندک را زدم خودرو و غلام با هم آتش گرفتند. من هم با گلبهار سوار بر موتور فرار کردیم. با اعترافهای این مرد جوان او به اتهام مباشرت در قتل و نامزدش به اتهام معاونت درقتل بازداشت شدند.
متهم و گلبهار در دادگاه محاکمه شدند اما این بار وی منکر اتهام قتل شد و گفت: من میخواستم خودرو را آتش بزنم اما بنزین روی غلام ریخت و وقتی فندک زدم او هم آتش گرفت.
بدین ترتیب متهم به قصاص محکوم شد اما وقتی پرونده به دیوان عالی کشور رفت با نقض حکم بار دیگر پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری برگشت تا متهمان تحت محاکمه قرار بگیرند. صبح دیروز نیز این متهم بار دیگر منکر ارتکاب قتل شد و در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.