خودتحریمی در بازار ارز
اثر بازگشت ایران به لیست سیاه FATF بر بازار ارز، از همان زمان که این خبر رسانهای شد، شوکی به بازار وارد کرد که درباره مانایی آن، اتفاق نظر وجود ندارد.
برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که دلار دوباره جهشی تازه به خود میبیند؛ اما میثم رادپور، تحلیلگر بازار ارز، بر این باور است که حباب دلار پیشتر تخلیه شده و چنین جهشی را شاهد نخواهیم بود، بااینحال قطعا دوره ثبات بعد از جهش ارزی سال 97، کوتاهتر خواهد شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این تحلیلگر همچنین بر سیاستهای بانک مرکزی به واسطه اجرای قوانین مبارزه با پولشویی خرده میگیرد و معتقد است در کنار فشارهای تحریم، این اقدام محدودیتهای بیشتری را به بازار وارد میکند و در نهایت این اقدامات بانک مرکزی که از جنس مانعتراشیدن در بازار پولی است، بازار ارز را تحریک میکند.
با توجه به آنکه به نظر میرسد بازار ارز ملتهب از ورود ایران به لیست سیاه FATF است، اثرگذاری FATF را بر مانایی این وضعیت ملتهب چگونه ارزیابی میکنید؟
داستان FATF بهعقیده من مسئلهساز است. اینکه ایران موافقت نکرده برنامه عملیاتی FATF را تکمیل کند، به نظرم کمی مسئلهدار است. یک عده میگویند هیچ تأثیری نمیگذارد و من میگویم کاملا تأثیرگذار خواهد بود. اکنون بازار ارز به این خبر که البته خبر خوبی نبود، واکنش نشان داد. در عمل آنچه شاهدش هستیم، عموما ادعا میشود تحریمهای آمریکا از پیش هم دایر بوده و موجب شده بانکها محافظهکاری به خرج دهند، بههمیندلیل ورود ایران به لیست سیاه FATF بیش از این نمیتواند حلقه نقل و انتقالات بانکی را برای ما تنگتر کند، چون بخشی زیادی از نگرانیها بهخاطر تحریم آمریکا بوده و بانکها به سبب تحریمهای آمریکایی هرچه را در توانشان بوده، به کار گرفتهاند تا با طرفهای ایرانی کار نکنند. تا حد زیادی هم این اتفاق افتاده است. بعد از اعمال تحریمهای آمریکا و اینکه بانکها تصمیم گرفتند محافظهکارانه با هرکس که بهنحوی با ایران و تجار ایرانی سروکار دارد، رفتار کنند، شاهد بودیم خیلی از مسائل جدید بر سر راه نقل و انتقالات ارزی ایجاد شد و تجار ما هم تصمیم گرفتند مسیر خودشان را بروند و به لطایفالحیل شاهد هستیم که آنها اقدام به دورزدن تحریمها میکنند، بهویژه در امارات که بهعنوان هاب اساسی نقل و انتقالات دریایی کشور به شمار میرود.
آیا بانکها میتوانند بیش از این حلقه تحریمها را برای ما تنگتر کنند؟
غیرممکن نیست، اما سخت است. اکنون کار به جایی رسیده که شناسایی اینکه یک شرکت با ماهیت ایرانی است یا غیرایرانی، سخت شده است. به این معنا که اگر یک بانک در سطح جهان بخواهد براساس اصول تحریم آمریکا علیه ایران اقدام کند، باید به مشتریان غیرایرانی خود فشار بیاورد که بتواند به ارتباطات آنها با تجار ایرانی برسد که قطعا کار سادهای نیست و البته آن بانک را با چالش مواجه میکند. این اقدام ممکن است سبب شود به مشتریان بانک فشار بیاید و برای سایر مشتریان بانک مسئله ایجاد شود. بالاخره شما وقتی میخواهید مو را از ماست بیرون بکشید، گاهی دچار خطا میشوید و ممکن است حسابهایی که ایرانی نیستند هم در مظان اتهام قرار بگیرند. بالاخره تلاش برای افزایش دقت، باعث افزایش خطا هم میشود. وقتی میخواهید 70 درصد حسابهای ایرانی را از غیرایرانی تمیز دهید، خطا کمتر است؛ اما وقتی بخواهید 95 درصد اطمینان ایجاد کنید، درصد خطا هم بالاتر میرود. به نظر میرسد تحریم بهلحاظ اجرائی به حد سختش رسیده و اگرچه تنگترشدن حلقه تحریمها از جانب بانکهایی که با طرف ایرانی کار میکنند، غیرممکن نیست، اما سخت است.
فکر میکنید به سبب بازگشت ایران به لیست سیاه، این سختگیریها بیشتر هم شود؟
برای اینکه بگوییم چه اتفاقی میافتد، باید دید عکسالعمل بانکها چیست. بعید نیست بانکها بخواهند به محافظهکاریشان اضافه کنند و ریزهکاریهای بیشتری به خرج دهند. بستگی به این دارد که چه تعدادی آنجا کار میکنند. مثلا بگویند با شرکتهای تراستی کار نمیکنند، زیرا مشکوک به همکاری با ایران هستند. این برای ما دردسر ایجاد خواهد کرد؛ اما این تصمیمها بهسادگی از طرف بانک گرفته نمیشود، چون اخذ این تصمیمها به معنی ازدسترفتن بخشی از درآمدی است که دارند. شما نمیتوانید به این راحتی مشتریان را قلعوقمع کنید. بههرحال این کار غیرممکن نیست، اما به اندازه کافی سخت است. باید دید در روزهای آینده بانکها چه واکنشی به این قضیه نشان میدهند و حسابهایی را که ذینفع ایرانی دارند، شناسایی میکنند یا نه که اگر اینطور شود منجر به افزایش هزینه معاملات و افزایش قیمت دلار در بازار خواهد بود؛ اما اگر این اتفاق نیفتد و بانکها نتوانند بیش از این سختگیری کنند، انتظار داریم لیست سیاه FATF مسئلهای را برای نظام ارزی کشور ایجاد نکند. درحالحاضر که مشخص شده ایران نمیخواهد برنامه عملیاتی FATF را تکمیل کند، بازار بحق نگران شده، اما اینکه بازار چه احتمالی میدهد که این وضعیت جدید باعث میشود نقل و انتقالات بیش از حد گران شود، تا حالا که چنین واکنشی نشان داده است؛ اما بقیه اتفاقات باید در عرصه عمل دیده شود که به تصمیمهای بانکها برمیگردد.
به این توجه داشته باشید که اکنون بانک مرکزی در جایگاه بازارگردان، دستش برای عرضه دلار به بازار، خالی است و بازار ارز هم تنها وابسته به FATF نیست که بگوییم اگر روابط بانکی را کنترل کنیم، اوضاع به تعادل میرسد...
به هر دلیلی ممکن است بازار تحریک شود اما اگر مسئله FATF را فعلا مسکوت بگذاریم، به خاطر اینکه ارز به اندازه کافی خود را اصلاح کرده، فکر نمیکنم خیلی روند صعودی به خود ببیند. در تاریخچه ارزیمان هم همیشه یک دوره جهش و بعد ثبات نسبی داشتهایم. حدود یک سال از جهش ارزی قبلی میگذرد و به نظرم با توجه به اینکه دلار بیش از 350 درصد نسبت به اواخر سال 96 رشد داشته، هرچند نقدینگی رشد پیدا کرده اما قدرت خرید بهشدت کاهش پیدا کرده و در حد نصف نقدینگی (حدود 700 تا 800 هزار میلیارد تومان) قدرت خرید دارد. وقتی قدرت خرید اینقدر کم شده، تقاضا برای همه کالاها هم کم میشود. بالاخره اکنون شرایطمان نسبت به گذشته تغییر کرده است. میتوانیم به دلایلی انتظار داشته باشیم که این دوره ثبات نسبت به متوسط دوره ثبات در گذشته، کوتاهتر شود. برای مثال، کسری بودجه، افزایش نقدینگی مورد انتظار ناشی از آن، کاهش فروش نفت، محیط سرمایهگذاری که نسبت به همه دورهها ریسکیتر شده است، میتواند منجر به این شود که صاحبان کسبوکار و سرمایه نسبت به اینکه سرمایهشان را در داخل نگهدارند، مردد شوند و باعث شوند خروج سرمایه تحریک شود.
این حرف شما به این معناست که باید در انتظار نوسانات جدی در بازار ارز باشیم؟
نشانههایی داریم که به نظر میرسد این دوره ثبات بعد از جهش ارزی سال 97 و درآمدهای ناشی از آن، کوتاهتر شود. پیشتر قیمت دلار 350 درصد افزایش را به خود دید و به نظر من نباید انتظار چنین جهشی را داشته باشیم. اما مسئلهای که نگرانی ایجاد میکند، رفتار بانک مرکزی است. درحالیکه در خارج از کشور، تبادلات مسئلهدار داریم و بهسختی پولمان را جابهجا میکنیم، بانک مرکزی هم در داخل مسئله ایجاد میکند. متوجه هستم که بانک مرکزی در جهت اجرای قانون پولشویی خواستار ایجاد شفافیت است اما عملا محدودیت ایجاد میکند؛ مثلا محدودیت تراکنشهای بانکی و سقف تراکنشها از طریق پوز، اینترنتی و حضوری. وقتی چنین وضعیتی هست، مقام ناظر در بازار پولی باید بداند که با چنین محدودیتهایی در شرایطی که نفسمان در بازار ارز گرفته، اگر بازار داخلی هم این طور رفتار کند، نگرانی به بازار تزریق میشود. بانک مرکزی با این کار، نقلوانتقالات پولی و ریالی را کنترل میکند اما این کار هیچ اثر جانبیای ندارد؟ باعث نمیشود صاحبان کسبوکار برای نقلوانتقالات روزمرهشان با مشکل مواجه شوند؟ آیا ریسک را از نظر فعالان بازار پول، سپردهگذاران و صاحبان کسبوکار ایجاد نمیکند؟ بانک مرکزی کاری میکند که به نظرم ریسک را تقویت میکند و به اندازه کافی نگرانکننده است. اگر میخواهیم قوانین ضدپولشویی را اجرا کنیم، باید برنامهای داشته باشیم و بهتدریج آن را اجرائی کنیم. اینکه در کوتاهمدت تصور کنیم نظام بانکی را میتوانیم از هر آلودگیای پاک کنیم، آنهم در شرایطی که فشارهای خارجی بر بازار ارزمان جدی شده، عاقلانه نیست؛ درحالیکه رئیس کل بانک مرکزی ادعا میکند با این کار توانسته بازار ارز را کنترل کند. به نظرم این کار باعث شده عموما بازار ارز ملتهبتر شود.
برخی فعالان بازار ارز میگویند باید منتظر عبور قیمت ارز از 20 هزار تومان باشیم. نظر شما در این زمینه چیست؟
من مخالفم. به نظرم در میانمدت در بازار دلار جابهجایی عمدهای نخواهیم داشت. درهرحال تحرکات بازار در بخش مقام ناظر هم مهم است. باید به آقای همتی گوشزد کرد در بازار پول کشور بیرویه مانع ایجاد نکند. بخشی از نگرانیها از این بابت ایجاد شده است. بعد از جهش نرخ ارز، باید رکود را تجربه کنیم، نه افزایش قیمت مجدد را. در واقع حبابی که به بازار ارز فشار آورده بود، تخلیه شده است. چطور انتظار داریم یک تحریک دیگر اتفاق بیفتد؟ بهعنوان فرضیه میتوانم مطرح کنم که اقدامات بانک مرکزی از جنس مانعتراشیدن در بازار پولی، برخلاف ادعاها، بازار ارز را تحریک کرده است. هرچند هدف برخی از این کارها شفافکردن نظام پولی کشور است اما اقدامات شتابزده بانک مرکزی در حوزه مبارزه با پولشویی، باعث ایجاد نگرانی میشود که ممکن است بازار سرمایه را تحریک کند. شما اکنون نمیتوانید دلار بخرید، واقعا فکر میکنند جلوی بازار را گرفتهاند؟ بازار ارز بازار غیرمتشکل است. اکنون بازار در شرایطی است که نه میتوانید دلار بخرید و نه حواله کنید. این کار خوب است؟ اینکه اجازه نمیدهید صرافیها بفروشند، باعث خروج سرمایه نمیشود؟ بههرترتیب ممکن است دو نفر با هم معامله کنند و بانک مرکزی بههیچوجه خبردار نشود. باید حواسمان به اقدامات بانک مرکزی باشد. اینکه میگویند سفتهبازی زیاد شده معلول اتفاقات کشور است نه علتش. اگر با این کارها بخواهید جلوی سفتهبازی را بگیرید، از جای دیگری بیرون میزند. بانک مرکزی مبادلات صرافیها در حوزه نقدی و حواله را مسئلهدار کرده است. با این مسئله سفتهبازی حل شده؟ این بازار که متمرکز نیست، از کجا معلوم است که جلوی سفتهبازی را گرفتهاید؟