راههای همیشگی برای خوشحال کردن مادران
شنبهای که گذشت روز مادر بود و کادو و شاخههای گل و آغوشهای باز بود که به مادران هدیه میشد. روز مادر که بگذرد، آن همه توجه و مهربانی در شلوغیها و گرفتاریهای زندگی گم میشود و میرود تا سال بعد که دوباره روز مادر از راه برسد.
با علاقهمندیهایشان همراه شوید
خیلی از مادران وقتی بچههایشان بزرگ میشوند احساس میکنند کنار گذاشتهشدهاند و تا به حال هم توجه فرزندانشان به آنها به خاطر نیازشان بوده. یکی از راههایی که میتوانید این حس را در مادرتان تضعیف کنید سر زدن مداوم به او مانند گذشته است.
جدا از تماس تلفنی هر روزه و پرسیدن حالش، سعی کنید در برنامههای تفریحی و مسافرتها هم والدینتان را همراه خود ببرید. از طرفی گاهی کارهایی هستند که به مذاق شما خوش نمیآیند ولی مود علاقه مادرتان است و حسرت همراهی شما با او در آن کار روی دلش مانده. تا دیر نشده وقتتان را خالی کنید و با او همراه شوید. اگر اهل استخر رفتن است برایش برنامه بریزید.
اگر دلش میخواهد در مهمانیهای خانوادگی حتما حضور داشته باشید، به خاطر خوشحالی او این کار را انجام بدهید. اگر دوست دارد برای نماز با شما به مسجد برود، دست رد به سینهاش نزنید.
دست به جیب باشید
شرایط اقتصادی روز به روز سختتر میشود. خیلی از پدران و مادران سالمند باید با حقوق بازنشستگی روزگار بگذرانند، هزینه بیماریهای معمول دوره سالمندی را بدهند و پذیرای بچهها و نوههایشان هم باشند. از طرفی عزت نفس آنها اجازه نمیدهد که برای کمک مالی به فرزندانشان چیزی بگویند. در چنین شرایطی باید خودتان حواستان باشد.
وقتی به خانهشان میروید به وسایل فرسوده و خراب خانه دقت کنید. اگر چیزی نیاز به تعمیر دارد بدون اینکه بهشان چیزی بگویید تعمیر کنید.
در دورهمیهایی که با بقیه خواهرها و برادرها دارید مسؤولیت خرید را به عهده بگیرید و به بهانههای مختلف برایشان مایحتاج و مواد غذایی بخرید.
بحث سیاسی ممنوع!
وضعیت سیاسی باعث شده تا هر کس عقیده و نظر متفاوتی نسبت به دیگری داشته باشد. آدمهای همنسل و هم رشته با سبک زندگی یکسان گاهی در عقاید سیاسی زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. با این حساب عجیب نیست اگر بین مادر و فرزند هم، چنین شکافی وجود داشته باشد. مطمئنا همه میخواهند چند ساعتی را که در خانه پدری مهمانند به خیر و خوشی بگذرانند پس بین خودتان و بقیه اعضای خانواده قانونی وضع کنید که در دورهمیهایتان حرف سیاسی نزنید. چون خیلی وقتها این حرفهای ساده تبدیل به دعواهای بزرگ و کدورتهای عمیق میشود. لذا راحت پرتقال بخورید و تلاش نکنید در حین میوه خوردن دیدگاه پدر و مادرتان را نسبت به ارگان، سازمان یا مسؤولی تغییر دهید.
به حرفهایتان دقت کنید
خیلیها عادت دارند دائما با سنشان شوخی کنند و با وجود جوان بودن دم از پیری بزنند. یا مثلا هنگام تعریف کردن خاطرهای و ذکر داستانی بگویند: «فلانی خیلی پیر بود، هفتاد سالش بود.» نکتهای به ظاهر عادی و بیاهمیت که در مکالمات زیادی تکرار میشود. اما وقتی در جمعی که این حرف را میزنیم مادرمان حضور داشته باشد، به این جمله توجه کرده و ناخودآگاه خودش را پیرتر از آنچه که هست احساس میکند. این ماجرا درباره بیماریها هم صادق است. یعنی مریضیهای ساده خودتان را جلوی مادرتان که خودش به خاطر سالمندی با انواع بیماریها درگیر است، بزرگ جلوه ندهید. خودمانی تر این که این یک جا را عجالتا ناز نکنید. مثلا اگر پایتان درد میکند پیش مادرتان که سالهاست با آرتروز درگیر است از سختی زندگی با پادرد نگویید. با این کار آنها هم غصه میخورند و هم اینکه تحمل درد برایشان سختتر خواهد شد.
کمی تودار باشید
همه مشکلاتتان را به مادرتان نگویید. درست است که خیلی وقتها آدم دلش از مشکلات زندگی میگیرد و کی بهتر از مادر برای درد و دل کردن. اما به این فکر کنید که او بیشتر از آن چیزی که شما فکرش را بکنید برای مشکلات شما غصه میخورد. این غصه خوردن ممکن است به بیماری یا یک مشکل جسمانی تبدیل شود و آن وقت است که دیگر عذاب وجدان رهایتان نخواهد کرد.
از موضع بالا حرف نزنید
اینکه درس خواندهاید و مدرک تحصیلیتان از مادرتان بالاتر است یا مثلا وقت زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانید و به زیرو بم اینترنت مسلطید، دلیل خوبی برای رد کردن نظرات مادرتان نیست. کمی از آن حال ناخودآگاه «من همه چیز را میدانم» و «بیشتر از شما میفهمم» بیرون بیایید و به توصیههای ساده مادرتان گوش بدهید. خیلی وقتها همان توصیههای قدیمی که بهشان توجه نمیکنیم بیشتر از راهحلهای مدرن جواب میدهد. ضمن اینکه با این کار به مادرتان هم حس جا ماندن از دنیا و بیسوادی را نخواهید داد.
کار کنید
روزهایی در هفته یا در ماه که به مادرتان سر میزنید همه کارهای خانه را خودتان انجام بدهید. از پختن غذا گرفته تا شستن ظرف و جارو کردن و تمیز کردن خانه. برای همسرتان هم میتوانید همین برنامه را به صورت منظم ماهانه یا هفتگی بر عهده بگیرید. یعنی روز خاصی را تعیین کنید و با توجه به تواناییهایتان کارهای خانه را انجام بدهید.
به تازه مادران توجه کنید
خیلی از تازه مادران از این گله دارند که بعد از بچهدار شدن کسی آنها را نمیبیند و همه او را به خاطر بچهاش میخواهند. بنابراین از این به بعد در برخورد با تازه مادران دقت کنید. بیشتر از آن مقداری که به بچه توجه میکنید، با مادرش وقت بگذرانید. با او حرف بزنید. از روزمرگیهایش بپرسید. اجازه بدهید با شما درد و دل کند و از مشکلاتش بگوید. با او همدلی کنید و بگذارید به عنوان سنگ صبور روی شما حساب کند. اگر گرفتار افسردگی پس از زایمان شده او را راهنمایی کنید تا بتواند بر بیماریاش غلبه کند. علاوه بر این خیلی از تازه مادران دلشان لک زده برای داشتن چند ساعت وقت که به تفریحات یا کارهای شخصیشان بپردازند. میتوانید از او بخواهید برای چند ساعت کودکش را به شما بسپرد و به کارهایش بپردازد.