ازدواجهایی که با وام هم سر نمیگیرد!
نگاهی به آمارهای ازدواج در طول سالهای 87تا 97نشان میدهد که درصد تغییرات ازدواج در سال 97نسبت به سال 87حدود 6/37درصد رشد منفی داشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، در واقع طی این سالها بهویژه 3سال اخیر، با وجود افزایش وام، نرخ ازدواج افزایش نیافته است. مبلغ وام در سال 96، 10میلیون تومان با بازپرداخت چهارساله بود که به 15میلیون تومان در سال 97با بازپرداخت پنجساله افزایش یافت. اما حتی با 30میلیون تومان وام ازدواج در سال 98هم افزایش چشمگیری در رویداد ازدواج نداشتیم. ثبت 608هزار و 956رویداد ازدواج در سال 96و بیش از 550هزار 565رویداد ازدواج در سال 97تا تیر 98مهر تأییدی بر این ادعاست و افزایش ارقام تسهیلات بانکی نتوانسته کمکی به تشویق و ترغیب جوانان برای این مهم کند.
پای صحبت جوانان در آستانه ازدواج که مینشینیم مهمترین مانع و دغدغهشان را مسکن و اشتغال ایمن عنوان میکنند که مشکلساز شده است که اگر برطرف شود جوانان خودبهخود ترغیب و تشویق به ازدواج خواهند شد. محمدرضا سروری که در آستانه 25سالگی است، میگوید: «شغل من آزاد است و در بازار بهعنوان پادو در کنار مغازه پارچهفروشی کار میکنم. تازه در این کار مشغول بهکار شدهام چون مدتی مشغول تحصیل بودم و بعد از آن راهی خدمت سربازی شدم. بهنظر شما با حقوق ماهانه یک میلیون و 500هزار تومان، میتوانم به فکر ازدواج باشم؟ وام ازدواج چه کمکی به من میکند وقتی از پس بازپرداخت آن با این حقوق اندک برنمیآیم؟».
بهنظر نمیرسد هیچ جوانی در شروع زندگی مشترک خود بخواهد با اخذ چندین وام از بانکهای مختلف ماهانه حدود یک میلیون تومان اقساط پرداخت کند.
در این میان میلاد فتحی هم که متولد 73 است و هماکنون با وجود تحصیل در رشته وکالت مجبور به نقاشی ساختمان، آنهم درصورت وجود مشتری است میگوید: «هیچ امیدی به آینده ندارم و تمام انگیزههایم برای داشتن یک زندگی مشترک را از دست دادهام. یکماه پیش بهدنبال جور کردن 10میلیون وام بودم تا مدل موتورم که وسیله زیرپایم برای انجام کارهای روزمرهام است را ارتقا دهم، اما بهراحتی آب خوردن آن را از من دزدیدند. کار نقاشی ساختمان هم در این روزهای زمستان رونقی ندارد و طلبهایم را نمیدهند. نبود درآمد ماهانه که بتوانی روی آن حساب باز کنی، تمام فکرم را بهخود مشغول کرده. در چنین شرایطی که نه درآمد ثابتی دارم و نه مسکن، حتی اگر وام 200میلیون تومانی هم بدهند، به کارم نمیآید چون توان بازپرداختش را ندارم. تا زمانی که جامعه ما درگیر مشکلات اقتصادی است، افزایش 10برابری وامها با بازپرداخت کوتاهمدت دردی دوا نمیکند و مشوقی برای ازدواج نیست».
بسیاری از جوانان معتقدند وام ازدواج هر قدر هم که افزایش پیدا کند در برابر غول ازدواج که دهانش را برای انواع خرجتراشیها باز کرده است، چندان دستگیر نیست.
تعهد و مسئولیتپذیری
مسئولیتپذیری و برخورداری از حساسیت لازم نسبت به سرنوشت خویش و جامعه، از مؤلفههایی است که با حصول هر چه بیشتر آن، بسیاری از کاستیها در ابعاد گوناگون مرتفع میشود. اما بهنظر میرسد یکی از موانعی که جوانان در آستانه ازدواج را ترغیب و تشویق نمیکند، عدم مسئولیتپذیری، بهویژه در آقایان باشد. محمدعلی صالحی که در این جمع از همه جوانتر است و 21سال سن دارد میگوید: «در خانواده ما رسم است جوانان در سنین پایین ازدواج کنند اما این روزها ترویج بیمسئولیتیهای دستگاههای حاکمیتی موجب شده تا این خصیصه دامن زده شود و ازدواجها به تأخیر بیفتد. من فکر میکنم قرار است انسانها با ازدواج به آرامش برسند اما در ایران ازدواج تازه اول بدبختیهاست، چرا که باید خود را برای پرداخت اجارهبها، اقساط وام بانکی، شارژ ساختمان، خوراک و پوشاک و هزار جور مخارجی که هر روز سر باز میکنند، آماده و 2 شیفیت کار کنید. در چنین شرایطی کی فرصت میکنید زندگی مشترک با همسرتان داشته باشید؟ مسئولیتپذیری در این شرایط سخت که هیچ حامیای برای جوانان وجود ندارد کاری عبث است. تصمیمات دولتها هم برای افزایش وامهای ازدواج و تسهیلات اینچنینی فقط جوانان را تا مدتهای مدیدی تبدیل به بدهکاران بانکی میکند».
سمانه رحمانی هم بهعنوان بانوی مجرد 35ساله کارمند میگوید: «وام ازدواج برای کسانی مناسب است که درآمد ثابتی داشته باشند و توان پرداخت اجارهبها و وام و هزینههای روزمره را با هم داشته باشند که این خود نیازمند این است که پایه حقوقشان بالاتر از 4میلیون تومان باشد. در واقع وامهای 50میلیونی برای همه دهکها مناسب نیست. برای زن و شوهرهایی مناسب است که هر دو کارمند باشند تا بتوانند به کمک هم این اقساط را پرداخت کنند. در چنین شرایطی بیمسئولیتیها رخت برمیبندد چون آقایان احساس نمیکنند پشتوانهای ندارند و پشتشان خالی است».
تغییر باورها
بهاره نیکو که در آستانه 40سالگی است، جدا از مشکلات مالی و عدم مسئولیتپذیری، تغییر باورها و نگرشهای جوانان امروزی را مانع اصلی ازدواج میداند و میگوید: «فرهنگ جامعه به سمت تجردگرایی سوق پیدا کرده و ازدواج دیگر یک ارزش و هدف آینده محسوب نمیشود که جوانان بخواهند به هر وسیلهای مانند وام به آن دست پیدا کنند. اشتباه مسئولان ما این است که گمان میکنند شرایط مانند گذشته است و متأسفانه همیشه بهدنبال راهکارهای تاریخ مصرفگذشته برای دستیابی به اهدافشان هستند».
بهنظر میرسد در پرداخت چنین تسهیلاتی جامعه هدف واقعی ازدواج در کشور که جوانان در رنج سنی ۱۸ تا ۳۵ هستند، دور ماندهاند. نیکو میافزاید: «یکی از معضلات اساسی این وامها دامن زدن به ازدواج دختران 13تا 15سال است که تأسف برانگیزست، چرا که فقط موجبات سوءاستفاده و ازدواجهای صوری را فراهم میکند».