چطور به بچهها خودمراقبتی را یاد بدهیم؟
خودمراقبتی یکی ازمفاهیمی است که باید ازسوی والدین به بچهها آموزش داده شود؛ چرا که این موضوع یکی ازمفاهیم اساسی حوزه سلامت است؛ سلامت یعنی پیشگیری از آسیب که یکی از ابعاد آن است. ما در کشور با مشکل آسیبهای اجتماعی روبهرو هستیم و از این رو، باید موضوع پیشگیری ازبروز آسیبها را در حوزه کودکان مورد توجه جدی قرار دهیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری؛ در حوزه کودکان، سوءاستفاده جنسی از کودک یا کودکآزاری ازجمله موارد شایع آسیبهای اجتماعی است. افرادی در جامعه هستند که انحرافهایی دارند و چنین شخصیتهایی برای تامین نیازهای خود سراغ کودکان میروند. افراد آزارگر اگر یک انتخاب برای ارتباط با فرد بزرگسال یا کودک داشته باشند، کودک را برای داشتن رابطه انتخاب میکنند. بنابراین این افراد مانند ویروس بیماری هستند که همه جا هستند و برای در امان ماندن کودکان باید آنها را واکسینه کرد.
مهمترین راه واکسینه کردن بچهها در برابر کودکآزاری جنسی آموزش است که میتواند به شکل ارائه آموزش به والدین برای انتقال آموختهها ازسوی پدرومادر به فرزند انجام شود یا اینکه آموزش به شکل مستقیم به خود کودک داده شود. این آموزشها را آموزش خودمراقبتی مینامند اما، آموزشها دارای ظرافتهایی است که باید به آن توجه کرد. خودمراقبتی یعنی اینکه کودکان از جسم، فکر و ذهن خود در برابرمحیطهای آلوده مراقبت کنند. این خودمراقبتی را والدین میتوانند از سهسالگی برای بچهها نهادینه کنند.
والدین تمایل دارند که فرزند خود را در مقابل برخی آسیبها ایمن کنند و از سوی دیگر مایلند فرزند خود را غیرمستقل و وابسته به خود تربیت کنند که این، کار را در حوزه خودمراقبتی دشوار میکند. هیچ کدام از والدین نمیتوانند برای همیشه درکنار فرزند خود بمانند و از او مراقبت کنند.
فرزند وقتی به هفتسالگی میرسد باید برخی موقعیتهای اجتماعی را تجربه کند. خودمراقبتی ابزاری مهم در مقابل کودکآزاری جنسی است و تا پنجسالگی والدین مسئول امنیت کودکان هستند اما از این سن به بعد، کودک نیز باید یاد گرفته باشد که از امنیت و ایمنی خود مراقبت کند. بعضا شاهد هستیم که والدین درسن سه تا پنجسالگی این آموزشها را به بچهها ندادهاند.
هیچ وقت برای آموزش دادن دیر نیست و تنها در روشهای ارائه آموزش است که باید متناسب با سن بچهها روش را انتخاب کرد. این نکته را باید در نظر داشت که وقتی از خودمراقبتی صحبت میکنیم، منظورما سلسله مفاهیمی است که بچهها باید آن را درک کنند. برای اینکه به بچهها در سنین سه تا پنجسالگی آموزش خودمراقبتی بدهیم روشهایی مانند قصهگویی میتواند اثرگذاری بالایی داشته باشد.
اکنون، کتابهای داستانی که با سنین بچهها منطبق است و تصویرگریهای مناسبی نیز دارد در بازار موجود است. در گذشته خانوادهها به این نکته اکتفا میکردند که به فرزندان خود گفتهایم اگر در کوچه یا خیابان، فرد غریبهای از آنها درخواستی داشت، به این درخواست بیتوجه باشند و همراه فرد نروند.
والدین فکر میکردند با بیان این دستورالعمل مراقبت لازم را از فرزند خود انجام دادهاند درحالیکه بچهها نمیتوانند مفهوم این جمله را درک کنند. بچهها نیاز دارند تصویر دقیقتری از اینکه ممکن است یک فرد با آنها چه کاری انجام دهد داشته باشند. نخستین آموزش، آموزش اندامهای خصوصی به کودک است. خانوادهها برایشان سخت است که به این بحث ورود کنند و با کمک بازی یا نقاشی این مشکل را تا حدود زیادی برطرف کنند. بهعنوان نمونه، از کودکان بخواهید که برای شما نقاشی بکشند.
با دیدن نقاشی از آنها سؤال کنید که تصوری را که ترسیم کردهاند با چه الگویی کشیدهاند؟ بچهها الگویی غیر از خود ندارند و به این دلیل، هر آنچه از بدن خود میفهمند را نقاشی میکنند. مانند دستها، پاها و چشم ها. باید به بچهها گفت که بدن ما از قسمتهایی به اسم عضو یا اندام تشکیل شده است که برخی از این اندام را میبینیم و برخی دیگر را نمیبینیم. باید به کودک گفت که هر عضوی از بدن کارکرد خاص خود را را دارد.
در این فرایند، بچهها هرگز از اندام خصوصی سؤالی نمیکنند چرا که با مرور زمان یاد گرفتهاند در اینباره حرف نزنند یا اگر حرف میزنند با خنده یا خجالت حرف میزنند. هرکدام از اینها، آغاز راه آموزش است و میتوان این اندامها را مورد اشاره قرار داد و به کارکردهایی که دارند، پرداخت. بهعنوان نمونه به بچهها گفت وقتی کار میکنیم یا تشنه میشویم چای میخوریم یا آب مینوشیم. بخشی از این آب وارد معده و بدن میشود و بخش دیگری از آن باید دفع شود.
کار دفع آب زائد از سوی اندامهایی انجام میشود که این اندامها خصوصی است و همیشه پوشیده است و این مفهوم برای بچهها قابل لمس میشود. باید بچهها بدانند این اندام را کسی نمیبیند مگر پدر و مادر که جزو استثناها هستند. استفاده از روشهای مناسب برای آموزش دادن به بچهها را میتوان با کمک مشاوران و روانشناسان پیگیری کرد.
اقدامی که میتواند به افزایش مهارت مراقبت از خود در مقابل ناهنجاریها و آسیبها در کودکان منجر شود و آنها را از خطراتی که در جامعه تهدیدشان میکند تا حدود زیادی مصون کند.