حقابه تالابها به رسمیت شناخته شود
«موضوع تامین حقابه تالابها، کمبود آب و خشکشدن آنها اولین تهدید جدی مجموعه تالابهای کشور است.» «احمدرضا لاهیجانزاده»، معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان محیطزیست در نشست خبری روز جهانی تالابها با تاکید بر رسیدگی به موضوع حقابه تالابهای کشور هشدار داده بود اگر مشکلات تالابهای کشور حل نشوند و «در شرایط تالابی خود نباشند، 45 تالاب در کشور میتوانند به منشا گرد و غبار بدل شوند.»
این 45 تالاب در مجموع 2 میلیون و 100 هکتار مساحت دارند و اگر تالابهای نیمهجان کشور کاملا خشک شوند، گرد و غبار تهدیدی جدی خواهد بود. لاهیجانزاده که پیش از این نیز به وظایف وزارت نیرو در قبال تامین حقابه تالابهای کشور اشاره کرده بود، حالا میگوید که «سازمان محیط زیست به دنبال تامین حقابه به روش کاملا محاسبه شده و سیستماتیک توسط وزارت نیرو است.» وزارت نیرو به زعم معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست باید حقابه تالابهای کشور را «به رسمیت بشناسد»، همانطورکه تامین آب شرب و آب کشاورزی را به رسمیت میشناسد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، لاهیجانزاده تاکید میکند که رهاسازی آب برای تامین حقابه تالابها توسط وزارت نیرو، نباید همراه با راهسازی آب برای کشاورزان باشد و این روند دیگر چارهساز نیست.
روند تامین حقابههای تالابها، خصوصا تالابهایی که در وضعیت قرمز قرار دارند، به کجا رسیده است؟ شما به نقش وزارت نیرو در تامین این حقابه اشاره کردهاید، آیا تفاهمی بین سازمان محیطزیست و وزارت نیرو در این خصوص شکل گرفته است؟
سازمان محیط زیست به دنبال تامین حقابه به روش کاملا محاسبهشده و سیستماتیک توسط وزارت نیرو است. یعنی اینکه وزارت نیرو باید متناسب با بارش بتواند منابع و مصارف خود را تامین کند و بعد از آن، حقابه تالابها را هم ببیند و آنها را در نظر بگیرد، همانطورکه کشاورزی را میبیند، همانطورکه صنعت را میبیند. اگر میزان بارش درصدی کاهش پیدا کند، وزارت نیرو نباید کمبودهای آبی خود را با حقابه تالابها تامین کند و در هر شرایطی باید این حق تالابها محفوظ باقی بماند. اتفاقی که در فروردین 1398 رخ داد و منجر به سیلاب خوبی برای منابع آبی ما شد. در محلاتی که رودخانهها به تالاب منتهی میشدند، خیلی از تالابها توانستند از این سیلاب آبگیری کنند. این فرصتی بود برای وزارت نیرو، حالا که تالابها نسبتا پرآب شدهاند، صرفا بتواند آن سهم کمآبی تالابها را تامین کند. قبلا اگر تالابی خشک بود و گفته میشد برای مثال تالاب شادگان 2 میلیارد مترمکعب آب میخواهد، وزارت نیرو مدعی میشد که توان تامین این حجم از آب را ندارد. این حجم آب مورد نیاز هم برای تالاب هورالعظیم صادق بود و هم دیگر تالابهایی که خشک شدهاند. اما حالا که این تالابها به لطف سیل آبگیری شدهاند، مثلا 60 الی 70 درصد آنها پرآب است، وزارت نیرو باید برای میزان درصدهای باقیمانده در طول سال برنامهریزی کند. این برنامهریزی شرایط را برای وزارت نیرو سهلالوصولتر میکند.
زمان کمی از وقوع سیلابهای فروردین 98 نمیگذرد و طی امسال، سیلابهای دیگری هم وارد کشور شدند و به گفته شما تالابها آبگیری هم کردهاند، در این مدت آیا برنامهریزی برای بهرهوری از سیلاب صورت گرفت؟
ما بهطور کلی به دنبال یک فرآیندی هستیم که حقابه تالابها را وزارت نیرو به رسمیت بشناسد و در برنامهریزی مدیریت آب خود این مساله را بهطور رسمی لحاظ کند. رسمی منظورم این است که آب رها و وارد تالاب شود، یعنی تا مرحله ورود آب به تالاب این روند تضمین شود. ما تضمین میخواهیم که این آب در مسیر به مصارف دیگر نرسد و حقابه تالاب در جای دیگری خرج نشود.
در روند همکاری با وزارت نیرو برای تامین حقابه تالابها به نقاط روشنی هم رسیدهاید؟
در یکی، دو سال اخیر وضعیت بهتر شده است. هورالعظیم را میتوان به عنوان تجربه موفق مثال زد. این تجربه موفق بود چون کار با برنامهریزی پیش رفت و سازمان آب و برق خوزستان نیز با برنامه پیش رفتند و همکاری داشتند. تالاب شادگان را هم میتوان مثال زد اما موفقیت آن به اندازه هورالعظیم نبود. تاکنون درمورد حقابه 34 تالاب مطالعات و رایزنیهایی را انجام دادهایم و مطالعات چند تالاب دیگر تا تیر ماه 1399 پایان میگیرد. این مطالعات اگر پایان یابد به وزارت نیرو ابلاغ میشود. ما طبق قانون حفاظت از تالابها وضعیت را به وزارت نیرو اعلام میکنیم. وزارت نیرو باید تمهیدات لازم را برای تامین حقابه صورت دهد.
اعتباراتی برای تامین حقابهها جذب شده است؟
تامین حقابه با وزارت نیرو است. ما مطالعات را انجام میدهیم و هر سال در مورد تالابهایی که میتوانند کانون گرد و غبار باشند، مطالعه میکنیم و بررسیهای لازم را فراهم میآوریم.
شما پیش از این اشاره کرده بودید که 45 تالاب از تالابهای کشور میتوانند به منشا گرد و غبار بدل شوند، مهمترین علت این امر را چه میدانید؟
این تالابها میتوانند منشا تولید گرد و غبار باشند اگر حقابه آنها تامین نشود. با وزارت نیرو هم روی این تالابها توافقاتی صورت گرفته است.
کدام تالابها بیش از همه در معرض خطر این اتفاق هستند؟
دو تالاب. دو تالابی که هنوز با وجود بارشهای خوب سال گذشته، نتوانستهاند به خوبی آبگیری کنند. یکی تالاب گاوخونی است در اصفهان و دیگری تالاب پریشان در استان فارس.
چرا این دو تالاب نتوانستند خوب آبگیری کنند؟
تالاب گاوخونی به دلیل استقرار سد زایندهرود در بالای تالاب نتوانست به خوبی آبگیری کند و حقابه این تالاب باید توسط وزارت نیرو برنامهریزی شود. اما داستان تالاب پریشان جداست. رودخانه دایمی به تالاب پریشان راه ندارد و کنار آن، ما در پریشان مشکل آبهای زیرزمینی و حفر چاههای بیشماری را داریم که باعث شدهاند سطح آبهای زیرزمینی در این منطقه بسیار پایین بیاید.
هرچه آب به این تالاب تزریق شود وارد سفرههای زیرزمینی میشود و از طریق چاهها برداشت میشود، بنابراین آب در تالاب نمیماند. بنابراین در تالاب گاوخونی باید در مورد نحوه مصارف آب و در تالاب پریشان باید در مورد مدیریت این سفرههای زیرزمینی کار شود. البته وزارت نیرو اعلام کرده که برای تالاب گاوخونی رهاسازی آب صورت داده است اما تالاب با سد 270 کیلومتر فاصله دارد. ما میخواهیم این رهاسازی در ورودی تالاب صورت بگیرد نه در این فاصله.
یعنی وزارت نیرو آب را رها میکند و این آب در طول مسیر مصرف میشود؟
وزارت نیرو آب را همزمان با تامین آب کشاورزی رها میکند. یعنی تامین حقابه تالاب و تامین آب کشاورزی باهم دیده میشود و مورد دیگر زمان رهاسازی است. ما خواستهایم که این رهاسازی در بهمنماه امسال صورت بگیرد که آب زیاد به مصارف کشاورزی نرسد اما آب وقتی رها میشود که کشاورزان به آب نیاز دارند و این برای ما چارهساز نیست.