جان بیماران در غیاب استادان در دست دستیاران
360 تا 540 ساعت کار در یک ماه با حداقل حقوق پایه کارگران. این شرایط کاری بیشتر رزیدنتها در بیمارستانهای دولتی است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، حجم کاری رزیدنتها در بیمارستانهای دولتی آنقدر زیاد است که برخی از آنها تحمل این شرایط را بسیار سخت میدانند. اخبار مربوط به «ایست قلبی یکی از رزیدنتهای ارتوپدی دانشگاه تهران بهخاطر فشار کاری» که چندی پیش منتشر شد و موجی از واکنشها را نسبت به فشار کار جسمی و تحمل شیفتهای بیوقفه و شبانه از سوی دستیاران پزشکی بر سر زبانها انداخت، به این نگرانیها دامن زد. رزیدنتها در شبکههای اجتماعی در اظهارنظرهایی درباره فوت دکتر رسول قائدی نوشتند؛ 72 ساعت کشیک اجباری آنهم در فضای بیمارستانهای دولتی با آن ازدحام و صف طولانی بیماران بر استرس رزیدنتهای پزشکی میافزاید.
نارضایتی از فشار طاقت فرسای کار
رزیدنتها مدعیاند با بیشترین ساعات کاری کمترین دستمزد را در دوره دستیاری پزشکی دریافت میکنند. ساعات کاری زیادی که گاهی اوقات در طول هفته 72 ساعت کاری بدون استراحت همراه با خستگی مفرط را پشت سر میگذارند. بهگفته برخی از آنها ماهانه چیزی حدود 360 تا 540 ساعت در ماه کار میکنند و معتقدند دستیاری پزشکی شغلی با کمترین دستمزد است یعنی ساعتی حدود 3 هزار تومان. با این همه فشاری که وجود دارد انصراف از پزشکی و مهاجرت از گزینههای مورد نظر آنهاست. این در حالی است که گفته میشود درخیلی از کشورهای خارجی دستیاران تخصصی حقوق نسبتاً بالایی میگیرند. علتش هم مشخص است چرا که به سختی کار کرده و مسئولیت سنگینی هم به دوش میکشند و حتی عمده درآمد دانشگاههای علوم پزشکی را هم تأمین میکنند.
یکی از رزیدنتهای ارتوپدی در بیمارستانی دولتی که میخواهد نامی از او برده نشود درباره فعالیتها و شیفتهای بیمارستان میگوید: «این توجیه مسئولان است که عنوان میکنند دستیاران پزشکی دانشجو هستند و باید حداقل دستمزد را بگیرند، اگر بنا به دانشجو بودن است باید همه چیز جنبه آموزشی داشته باشد نه اینکه بیگاری بکشند و کار متخصص را انجام دهند.»
وی میافزاید: ما چه دانشجویی هستیم که بابت خدمات درمانی مسئولیت حقوقی داریم و در صورت خطا باید به دادگاه معرفی شویم. چه دانشجویی هستیم که باید ماهانه 500 ساعت در بیمارستان کار کنیم. میدانید کشیک 40 ساعت مداوم یعنی چه؟ همه جای دنیا پرداختی به رزیدنت معادل متوسط درآمد جامعه است و کلاً با دانشجوی دکتری و پی اچ دی متفاوت است. البته این را هم بگویم کارانهای که به ما میدهند یکصدم کارکرد واقعیاش هم نیست. حداکثر کارانه دریافتی رزیدنتها که البته با تأخیر یک ساله همراه است به یک میلیون تومان هم نمیرسد. کشیکهای طاقتفرسای انترنها و رزیدنتها بدون استراحت با حقوق پایه کارگری موجب شده رزیدنتهای متأهل از پس زندگیشان برنیایند.»
رزیدنت دیگری که سال چهارم بیهوشی است گفتههای همکارش را اینگونه تکمیل میکند: «کار پزشکی با کسی که مدرک فوق لیسانس و پیاچدی دکتری میگیرد و همه وقت و زمانش را صرف پژوهش و نوشتن مقاله و پایاننامه میکند فرق دارد. استرس و شب بیداریها و مسئولیت حفظ جان بیماران و جایگزین شدن درمان به جای آموزش، نوشتن مقاله و پایاننامه را برای ما سخت کرده است ما پایاننامه مینویسیم تا صرفاً رفع تکلیف کرده باشیم.»
دکتر میثم رضایی که رزیدنت طب ورزشی است درباره مشکلات این افراد میگوید: «با توجه به مشکلات حوزه دستیاری، هیچ چشماندازی برای بهبود شرایط دستیاران وجود ندارد. ساعات کاری طولانی که گاهی تا ۶۰۰ ساعت در ماه بهطول میکشد، دریافتی ناچیز، نداشتن بیمه تأمین اجتماعی، بهرهگیری از دستیاران در حوزههای غیرآموزشی، پذیرش بدون چارچوب دستیار و مشکلات آزمون دستیاری از جمله مسائلی هستند که سالها مورد اعتراض بوده ولی مسئولان برای حل آنها کاری نمیکنند.»
او که مسئول دفتر دستیاری سازمان نظام پزشکی هم هست، میافزاید: «درکشورهای مترقی ساعات کاری مداوم یک رزیدنت مشخص و عموماً بین ۱۲ تا ۱۸ ساعت است اما در ایران میانگین ساعات حضور ۳۳ ساعت است که این موضوع علاوه بر آسیبهای جسمی و روحی به دستیار میتواند وی را در تصمیمگیری صحیح و بموقع برای بیمار دچار اختلال کند و سلامت جامعه را به خطر اندازد.
بنا بر شرایط، دستیاران گاهی دانشجو، گاهی پزشک و گاهی هم کارگرند و تعهد غیرمنصفانهای که در ابتدای دوره دستیاری از این پزشکان اخذ میشود، آنها را از هرگونه حقی بینصیب میکند. این پزشکان از هر نوع فعالیت درآمدزا خارج از بیمارستان محرومند و ناچار باید به کمک هزینه حدود یک میلیون تومانی وزارت بهداشت برای گذران معیشت و اسکان خانواده خود اکتفا کنند.»
دکترعبدالرضا دیانی، رزیدنت بیهوشی نیز همچون رزیدنتهای دیگر از شرایط ناراضی است و میگوید: «معضلاتی همچون دریافتی پایین دستیاران، وضعیت نامناسب خوابگاهها و پاویونهای دستیاری، تحتالشعاع قرار گرفتن آموزش دستیاران بهدلیل مشغله کاری و فشار کار درمانی، کشیکهای سخت و طولانی خصوصاً در رشتههای جراحی همه و همه چالشهاییاند که رزیدنتها با آنها دست به گریبانند البته اضافه کنم که مشکلات رزیدنتها در سه حوزه اصلی است؛ مشکل اول در رابطه با بحثهای رفاهی و معیشتی، مشکل دوم در حوزه آموزش است و مشکل آخر در زمینه پژوهش است. این 3 مشکل برای رزیدنتها بسیار تأسف انگیز است و هر چقدر اعتراض میکنیم کسی نیست که صدایمان را بشنود.»
گلایه بیماران از ویزیت نشدن از سوی پزشکان متخصص
بهگفته یکی از رزیدنتها در حوزه آموزش پزشکی تکلیف آنها مشخص نیست که آیا جزو کادر درمان هستند یا آموزش؟ رزیدنتها نمیدانند که باید آموزش ببینند یا مریضها را درمان کنند. آنها میگویند بحث آموزش بر بالین بیمار اجرا نمیشود. این مسأله مهمی است که البته مطالبه و گلایه بسیاری از بیمارانی است که به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند.
بررسی ما و پرس و جو از چند بیمار در بیمارستانهای دولتی نشان میدهد؛ آنها به اسم پزشک متخصص پذیرش میشوند اما ازهمان ابتدای شرح حالگیری تا زمانی که پروسه درمانشان در مرکز درمانی طی و از بیمارستان ترخیص شوند یک بار هم چشمشان به چهره پزشک متخصص نمیافتد. این موضوع باعث شده حتی شائبههای زیادی مبنی بر نبود پزشک متخصص و جراح سر عملهای جراحی هم مطرح شود همین گمانه زنیها یکی از دلایلی است که بیماران را به سیستم درمان دولتی بدبین کرده است.
احمد مرادی 29 ساله یکی از بیمارانی است که از ویزیت انترنها و رزیدنتها در مراکز درمانی دولتی ناراضی است: «واقعیت این است که اعتمادی به پزشکان بیمارستانهای دولتی نیست. من بهعنوان مریض درهمان قدم اول حتی اگر ویزیت رایگان هم باشد ترجیح میدهم پزشک متخصص ویزیتم کند یا حداقل پزشکی که تجربه دارد نه رزیدنتی که در حال یادگیری دروس عملی است.»
فاطمه حمیدی بیمار دیگری است که تجربه حضور ماه گذشتهاش در مرکز آموزشی و درمانی دولتی را برایمان تعریف میکند: «کمرم گرفته بود و حتی نمیتوانستم راه بروم. چند پزشک جوان مرا از این اتاق به آن اتاق بردند. با وضعیت درد کمرم مجبور بودم فیشهای پرداختی را چند جا ببرم. در حالی که نمیتوانستم راه بروم میگفتند باید فلان دکتر هم ویزیت کند. نصف شب هم بود یک مشت جوان که همش کمرم را معاینه میکردند. خودم برگشتم گفتم ممکن است آمپول بزنید تا آرام شوم. هر وقت مسکن زدید و آرام شدم درباره مشکل من با هم بحث کنید. روند رسیدگیشان بسیار کند بود چون همش بین دستیاران این دست و آن دست میشدم، حتی میترسیدم که آمپولم را آنها بزنند خود دکتر خطایش بالا است چه برسد که رزیدنت بالای سرت بیاید.»
خانم مجیدی هم از اینکه پزشکهای متخصص همه امور درمان را به دستیارانشان واگذار میکنند گلایه میکند:«دکتر خواهرم بعد از عمل جراحی خواهرم را رها کرد و رفت و او را به دست رزیدنتها سپرد. هزینه هنگفت جراحی به جیب دکتر رفت که البته نصف سال را در خارج سپری میکند و دستورات را از راه دور به رزیدنتهایش گوشزد میکند البته رزیدنتهای بیتجربهای که کار متخصص را انجام میدهند و به جای آموزش، مریضها را درمان میکنند.»
مهاجرت رزیدنتها به کشورهای همسایه
بررسیها نشان میدهد وقتی بیمار وارد بیمارستان میشود ابتدا توسط رزیدنتهای سال پایین شرح حال گیری میشود و نهایتاً بیمار را رزیدنت سال بالایی ویزیت میکند. رزیدنت سال بالا با نظر و مشورت پزشک متخصص مقیم تصمیم به برنامه درمانی بیمار میگیرد در مورد جراحی نیز در مراکز درمان دولتی، عمل جراحی تحت نظارت رزیدنت سال بالا و آنها نیز تحت نظر استاد عمل را انجام میدهند در واقع برنامه جراحی زیر نظر استاد است مگر اینکه شرایط خاص باشد و رزیدنت بتواند به تنهایی تصمیم بگیرد.
دکتر رضایی رزیدنت طب ورزشی با اشاره به مشکل پذیرش دستیاران رشتههای پزشکی میگوید: «هر ساله بهطور غیراصولی و بدون توجه به نیاز کشور بیش از سه هزار دستیار پذیرش میشوند که پس از اتمام دوره دستیاری موظف به گذراندن دوره طرح ضریب کا در مناطق محروم هستند. درحال حاضر با موجی از متخصصینی روبهرو هستیم که بهدنبال نبود فرصت شغلی مناسب در پی مهاجرت به کشورهای خارجی از جمله همسایگانی مانند عمان، آذربایجان و کردستان عراق هستند. به عبارتی وزارت بهداشت بسرعت در جهت صادرات پزشکان متخصص گام برمیدارد.»
او عدم حضور پزشک هیأت علمی را در مراکز درمان دولتی نمیپذیرد و میافزاید:«مریضها میگویند در مراجعه به مراکز دولتی فقط رزیدنت حضور دارد خیلی واقعیت ندارد، همیشه استادان دانشگاهها بهصورت کشیک حضور دارند اما فقط بیمارانی را میبینند که به خاطر عدم توانایی علمی رزیدنتهای سال یک تا چهار مجبور شوند. بقیه بیماران فقط شرح حالشان به استاد گزارش میشود. البته همه بیماران توقع دارند با همان هزینه ۳ هزار تومنی فوق تخصص آن رشته خیلی سریع و بدون معطلی ویزیتشان کند که البته توقع بجایی نیست و باید در باب فرهنگسازی هنگام حضور در مراکز درمانی کلی مطلب نوشت.»
این مسئول دفتر دستیاری سازمان نظام پزشکی در پاسخ به اینکه چرا در مراکز آموزش و درمانی دولتی، آموزش جایگزین درمان شده و رزیدنتها اغلب کارهای استاد را به دوش میکشند، می گوید: «تقسیم وظایف در بیمارستانها بهصورت درست انجام میشود و اگر هم قصور و اشتباهی رخ میدهد ناشی از عدم دانش کافی دستیاران نیست بلکه ناشی از تحمیل کار زیاد است.»