از ذوب به حفر معدن؛ سود کجاست؟
در شرایطی که انتقادات نسبت به تعیین عوارض صادارتی از سوی معدن داران سنگ آهن به اوج رسیده و همگی بر دخالت نکردن دولت در قیمت گذاری تاکید میکنند، در دیگر سو ذوب آهن اصفهان به عنوان یکی از مشتریان اصلی سنگ آهن هم موافق عدم مداخله دولت است، اما با این توضیح که فعالیت در بازار آزاد و بدون محدودیت قیمت گذاری هم تبعات در پی خواهد داشت چرا که ممکن است قیمت فولاد به بیش از 6 هزارتومان برسد و این در حالی است که افزایش قیمت فولاد مانند بنزین بار روانی دارد و بر قیمت بسیاری از اقلام تاثیر می گذارد.
به گزارش اقتصادآنلاین، محمد جعفر صالحی، معاون خرید شرکت ذوب آهن اصفهان در گفت وگو با اقتصادآنلاین با ذکر این مطلب تاکید کرد که تولیدکنندگان و معدن داران در خرید مواد اولیه و فروش داخلی مشکل ندارند اما مشکل زمانی پیش میآید که بحث صادرات مطرح میشود. صادرکنندگان میخواهند که سود در حلقه آخر جمع شود و این در حالی است که ذوب آهن و شرکت های فولادی اعتقاد دارند که نباید بدعت ایجاد کرد و سود باید در کل زنجیره فولاد توزیع شود. او همچنین اعلام کرد: با توجه به مسائل موجود مجبور هستیم به دنبال معدنداری باشیم و برنامه هایی برای خرید معدن داریم. آنچه در ادامه میآید مشروح این گفت وگو است؛
* با وجود اینکه همه واحدهای فولادی در زمینه تامین مواد اولیه با مشکل روب هرو هستند چرا دولت همواره سخن از کمبود مواد اولیه ذوب آهن اصفهان میزند؟
ذوب آهن سنگ بنای صنعت فولاد در کشور است و همه سختیهای بخش معدن برای رسیدن به جایگاه کنونی را ذوب آهن متحمل شده است. امروز برخی شرکتهای معدنی بزرگ که تامین کننده سنگ آهن هستند وارد حوزه فولاد شدهاند و به یاد نمیآورند که زیربنای فولاد ایران توسط ذوب آهن اصفهان بنا شده است. علاوه بر این ذوب آهن اصفهان اکنون برای 17هزار نفر در صنعت استخراج زغال شغل ایجاد کرده است. اگر ذوب آهن روزی از حرکت بایستد بدون شک استانهای کرمان، خراسان جنوبی،گلستان، مازندران، یزد و سمنان به طور کامل مشکل پیدا میکند.
نوع سنگ مصرفی شرکت های فولادی از جمله فولاد مبارکه اصفهان با ذوب آهن متفاوت است. فولاد مبارکه از طریق احیای مستقیم فولاد تولید میکند و ماده اولیه مورد نیاز این شرکت گندله است که گندله بعد از تبدیل شدن به آهن اسفنجی وارد پروسه تولید فولاد میشود اما در ذوب آهن اصفهان تولید فولاد به روش کورهبلند و تبدیل مستقیم سنگ به چدن است. سنگ مصرفی ذوب آهن باید دانهبندی و با عیار بالای 60 باشد. برای اینکه سنگ دانه بندی را به عیار 60 برسانند باید عیار پایه بالای 54 باشد، این یعنی ذوب آهن به نسبت واحدهای فولادی دیگر به سنگ با عیار بالاتر نیازمند است. فولادسازان دیگر به کنسانتره با سنگ عیار بالای 20 نیاز دارند که راحت به دست میآید.
*آیا موضوع نارضایتی ذوب آهن از کیفیت سنگ آهنها را تصدیق میفرمایید؟
معادن سنگ آهن با کیفیت بالا و ذخایر مناسب (به جز چند معدن در سنگان) دراختیار بخش دولتی و شبه دولتی است. در سال های گذشته سالی 1.5 الی دو میلیون تن سنگ دانهبندی از معدن بافق خریداری میکردیم که امروز حتی یکگرم سنگ آهن به ذوب آهن نمیدهد چرا که کیفیت سنگهای حفاری شده پایین است و در نوع تولید فولاد در ذوب آهن کاربرد ندارد. سنگ آهن منطقه سیرجان از جمله معادن گلگهر و گهرزمین پیشتر مورد استفاده شرکت ذوب آهن قرار میگرفت اما شرایط تولید در گلگهر به گونهای نیست که بتواند نیاز ما را تامین کند.
تناژ و عیار معادن کوچک و متوسط مقیاس پایین است و عناصر مضر آن همچون گوگرد، فسفر، سیلیس و آلومینیوم بالا است که این مشکل در همه معادن (به جز معادن پلاسیری منطقه سنگان) وجود دارد. با وجود این واقعیتها از معادن مذکور، سنگ آهن خریداری میکنیم و برای حل مشکل سنگهای این معادن، ترکیبی برای مصرف در تولید فولاد ایجاد کردهایم که با راهاندازی سیستم گوگردزدایی توانستیم سنگهای خارج از فرم را پذیرش کنیم.
*در طرح جامع فولاد و تحقق تولید 55 میلیون تن فولاد نیاز به تولید 160 میلیون تن سنگ آهن است. آیا با توجه به شرایط موجود کشور، این برنامه قابل دسترسی است ؟
مطمئنا خیر. اگر معادن بزرگ به جای اینکه وارد کار فولادسازی شوند، درآمد حاصل از تولید مواد معدنی را صرف اکتشافات و توسعه معدنی می کردند امروز با خیال راحت میتوانستیم بگوییم که دسترسی به برنامه جامع فولاد و تولید 55 میلیون تن تولید فولاد امکانپذیر است اما درآمدها به جای سرمایهگذاری در بخش معدن در بخشهای دیگر یعنی فولادسازی متمرکز شده است. نتیجه موازیکاری این شده که امروز تولیدکنندگان فولاد همچون فولاد مبارکه، ذوب آهن، فولادخوزستان و فولاد هرمزگان نیازمند مواد اولیه هستند و توازن در زنجیره به هم خورده است. توازن را میتوان با اکتشافات و استخراجهای جدید پوشش داد اما موضوع اکتشاف و استخراج نیز روند زمانبری است و ممکن است به پنج تا 10 سال زمان نیاز باشد که به نتیجه برسد.
* آیا میتوان حرکت معدنیها به سمت فولادسازی را ناشی از عملکرد ذوب آهن در خرید و نقدینگی دانست؟
ورود معدنی ها به فولادسازی به دلایلی همچون تسویه دیرهنگام، قیمت پایین خرید و دلایلی از این دست نبوده است. امروز کمتر شرکتی وجود دارد که مشکل نقدینگی نداشته باشد. این در حالی است که ذوب آهن معادل یک دوازدهم، بدهی سنواتی دارد و در همه دنیا این چرخش نقدینگی وجود دارد و موضوع عجیبی نیست.
* برخی معتقدند ذوب آهن در پرداخت پول به معادن سنگ آهن مشکل دارد و همیشه پایینتر از قیمتهای جهانی خرید میکند، این موضوع را چگونه پاسخ می دهید؟
قیمت ها و شرایط ذوب آهن با شرایط جهانی تقریبا هماهنگ است، مگر معدنداران هزینه استخراج، حامل های انرژی، زیرساخت ها و دستمزد کارگران خود را به قیمت های جهانی پرداخت می کنند؟ مگر تولیدکنندگان این اجازه را دارند که با قیمت جهانی کالای خود را در بورس ارائه کنند؟ مگر قیمت به شکل دستوری برای بورس تعیین نمیشود؟ تولیدکنندگان و معدنداران در خرید مواد اولیه و فروش داخلی مشکل ندارند اما مشکل زمانی پیش می آید که بحث صادرات مطرح میشود. صادرکنندگان می خواهند که سود در حلقه آخر-که صادرات است- جمع شود. ذوب آهن و شرکتهای فولادی زیر بار این موضوع نمی روند چرا که نباید بدعت ایجاد شود. به نظر ما باید سود در کل زنجیره فولاد توزیع شود.
* چه فرمولی را می توان تعیین کرد که دو طرف (معادن سنگ آهن و واحدهای فولادی) کمترین آسیب را متحمل شوند؟
بهترین راه حل این است که دولت هم دست از مداخله در قیمت گذاری محصول نهایی ذوب آهن و هم از قیمت سنگ آهن بردارد و اجازه دهد قیمت ها در شرایط رقابتی بازار تعیین شود. البته دخالت نکردن دولت آثاری هم در پی خواهد داشت چرا که ممکن است قیمت فولاد به بیش از 6 هزارتومان برسد. افزایش قیمت فولاد مانند بنزین بار روانی دارد و بر قیمت بسیاری از اقلام تاثیر میگذارد.
* اکنون که بسیاری از معادن درحال سرمایه گذاری در فولاد هستند، آیا ذوب آهن برنامه ای برای معدنداری و تامین مواد اولیه خود دارد؟
به رغم اینکه این راه را اشتباه میدانیم، مجبور هستیم به دنبال معدنداری باشیم و برنامه هایی برای خرید معدن داریم. اما سوال اینجاست که چرا مجموعه ها اصرار بر داشتن کل زنجیره را دارند؟ اگر تولیدکنندگان تخصصی فولاد، به این امر بپردازند به جای تولید فولاد 300 دلاری، فولاد 3هزار دلاری تولید میکنند علاوه بر این با تبدیل کردن فولادی که 380 دلار صادر میشود به ریل 800 دلاری، ارزش بیشتری ایجاد میکنند. این فعالیت ارزشمند ذوب آهن اصفهان است. اما برای پیشگیری از بروز مشکلات در آینده، ذوب آهن مجبور است وارد معدنداری شود زیرا معتقد است اگر گامی برای تامین مواد اولیه برندارد، با توجه به شرایط، امیدی وجود ندارد که معادن مواد اولیه مورد نیاز ذوب آهن را تامین کنند.
* به عنوان سوال پایانی، ارزیابی شما از عملکرد ذوب آهن چیست؟
ذوب آهن اصفهان عملکرد بسیار شفافی دارد و این شفافیت در بانک مرکزی مشخص است چراکه تمام ارز حاصل از صادرات خود را یا برای تهیه مواد اولیه هزینه کرده و یا ارز را در سامانه نیما وارد کرده است. موضوع این است که همه به عنوان ایرانی باید احساس وظیفه کرده و مانع از خام فروشی شویم. چرا باید سنگ آهن خام را صادر کرد وقتی با صادرات شمش 7 برابر بیشتر از صادرات سنگ میتوان سودآوری داشت.