سناریوهای موسویان برای توافق ایران و 1+5
سید حسین موسویان در یادداشتی درباره سناریوهای غرب برای دستیابی به توافق نهایی با ایران نوشت: ایران و گروه 1+5 تلاش میکنند که تا ژوییه 2014 به توافقی جامع دست پیدا کنند. اما علیرغم حصول پیشرفتهایی مهم در این راستا، هنوز تفاوتهایی وجود دارد که این دو طرف را از یکدیگر جدا میکند.
سید حسین موسویان در یادداشتی درباره سناریوهای غرب برای دستیابی به توافق نهایی با ایران نوشت: ایران و گروه 1+5 تلاش میکنند که تا ژوییه 2014 به توافقی جامع دست پیدا کنند. اما علیرغم حصول پیشرفتهایی مهم در این راستا، هنوز تفاوتهایی وجود دارد که این دو طرف را از یکدیگر جدا میکند. به گزارش ایسنا، سید حسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در یادداشتی که در وبسایت شبکه خبری الجزیره منتشر شده است نوشت: ایران و گروه 1+5 تلاش میکنند که طبق توافق اولیهشان که در نوامبر گذشته حاصل شد تا ژوییه 2014 به توافق جامع و نهایی در خصوص مساله برنامه هستهای ایران دست پیدا کند. این کشورها در دور قبلی مذاکرات در وین به پیشرفتهایی دست پیدا کردند، شامل توافق بر سر یک چارچوب، برنامه اقدام و جدول زمانی برای دور بعدی مذاکرات؛ اگرچه هنوز تفاوتهای حائز اهمیتی وجود دارد که این دو طرف را از یکدیگر جدا میکند. موسویان در ادامه نوشت: کشورهای عضو گروه 1+5 به و به ویژه آمریکا خواستار محدود کردن برنامههای هستهای ایران به عنوان هسته اصلی سیاستهایشان هستند؛ در حالی که ایران تلاش میکند این توافق براساس اصل شفافسازی درباره ماهیت صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهییاش بنا کند. قدرتهای جهانی یک اتفاق نظر در این زمینه را خواستارند تا به ایران تنها اجازه دهند که غنیسازی اورانیوم را به صورت محدود و بومی ادامه دهد. بنابراین آنها میخواهند محدودیتهایی را بر تاسیسات آب سنگین، تعداد و نوع سانتریفیوژها، سطح غنیسازی اورانیوم، حجم ذخیره اورانیوم غنیشده و تعداد تاسیسات غنیسازی اورانیوم تهران به علاوه قرار دادن ابزارهای کنترل و راستیآزمایی بیشتر اعمال کنند. این محدودیتها در عمل از ایران میخواهند که تاسیسات آب سنگین اراک و نیروگاه هستهای فردو را تعطیل و تعداد زیادی از 20 هزار سانتریفیوژ خود را متوقف کند، غنیسازی اورانیوم را به پنج درصد کاهش دهد، ذخایر اورانیوم هگزافلوراید غنی شده را تبدیل، گسترش سانتریفیوژهای پیشرفتهتر را محدود و از تاسیسات بازفرآوریاش چشمپوشی کند. این درخواست ورای تعهدات بینالمللی منع گسترش سلاح هستهای است و به احتمال زیاد ایران آنها را نمیپذیرند. غرب با محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران قصد دارد هرگونه ریسک انحراف را از بین ببرد و این امکان که تهران به ظرفیت تولید و ساخت بمب هستهای از ذخایر اورانیوم غنی شده در سطوح بالا برسد را به حداقل برساند. سیاستهای ایران برای شفافسازی توانسته است این اطمینان را حاصل کند. براساس معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (ان.پی.تی) و قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ایران از اعضای آن است باید در خصوص برنامههای هستهایاش شفافسازی کند. غرب از ایران میخواهد که به معاهده ان.پی.تی و قوانین آژانس به درستی عمل کند. کشورهای عضو گروه 1+5 از گزارشات آژانس که تایید میکند ایران به معاهده ان.پی.تی پایبند است استقبال میکنند. اگرچه از زمان تصویب این معاهده در سال 1968 میلادی تاکنون تایید شده است که کشورهای عضو دیگری چون مصر، کره جنوبی و رومانی از این معاهده سرپیچی کردهاند اما هرگز با این کشورها همانند ایران رفتار نشده است. سیاستهای غرب برای محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران این ریسک را به وجود آورده که ایران از توافقش با گروه 1+5 دست بکشد، بازرسان آژانس را بیرون کند، تجهیزات نظاتی آژانس را از کار بیندازد و در نهایت به سمت تولید بمب حرکت کند. طرح پایانی این است: برخورد نظامی با ایران زمانی واقعی میشود که مذاکره کنندگان به توافق نهایی دست پیدا نکنند و چنین برخوردی تاثیرات بینالمللی و منطقهیی وحشتناکی درپی خواهد داشت. ایران و کشورهای عضو 1+5 این چهار سناریو را برای دستیابی به توافق جامع نهایی دنبال میکنند: اول: عملی کردن فتوای آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران. ایران یک کشور مذهبی است که باید از فرمان رهبرش مبنی بر ممنوعیت تولید، ذخیرهسازی و استفاده از هرگونه سلاح کشتار دسته جمعی پیروی کند. احترام به حق ایران مبنی بر برخورداری از تکنولوژی صلحآمیز هستهای بدین معنی است که این کشور هیچ دلیلی برای سرپیچی از معاهده ان.پی.تی ندارد. در نتیجه ایران و شش قدرت جهان باید از محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران چشمپوشی و بر سر ابزارهای شفافسازی در توافق نهاییشان بحث و گفتوگو کنند. دوم: همکاری بر سر تعدادی از مسائل، شامل نیازهای فراوان ایران به سوخت و پتانسیلهای این کشور. توجه به این نیازها و همکاری در این زمینه همه نگرانیها را شامل نگرانیهای غرب درباره امکان نظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران و نگرانی درباره امنیت این کشور را از بین میبرد. سوم: تعیین چارچوبی واقعبینانه برای محدود کردن برنامه هستهای ایران. غرب به جای داشتن درخواستهایی غیرممکن مثل تعطیل کردن سایت غنیسازی فردو و تاسیسات آب سنگین اراک، باید محدودیتهایی واقعبینانه اعمال کند تا بتوان از طریق آن درباره صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران به اطمینان رسید. این کار میتواند به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرصت کافی برای بررسی ابهامات تکنیکی درباره برنامههای هستهای ایران را بدهد. و آخر: بررسی یک دیدگاه جامع برای خارومیانه و خلیج فارس عاری از سلاح هستهای. برای واقعی کردن چنین چشماندازی قدرتهای غرب باید ابتدا با ایران به یک توافق قابل قبول برسند و سپس از توافق نهاییشان به عنوان الگویی برای دیگر کشورهای منطقه استفاده کنند.