قاچاقچیان خوششانس کتاب
هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با استدلال افرایش ٢٠ تا ٣٠درصد فروش کتاب در کتابفروشیها گفته است ۸۰درصد قاچاقچیان کتاب از دور خارج شدهاند. اما ارسلان فصیحی چندان با این حرف موافق نیست. این مترجم ایرانی در اینباره میگوید بسیاری از عوامل وجود دارد که به افزایش و کاهش فروش کتاب میانجامد: «از فروش کتاب نمیتوان به این نتیجه رسید که دست قاچاقچیان کوتاه شده است. شما باید ابتدا وضع اقتصادی و سرانه اوقات فراغت و عوامل دیگری را که بر کتابخوانی تاثیرگذار است، بررسی کنید.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، قاچاق کتاب در بازار ابعاد پیچیدهای دارد و اغلب کتابهایی را در برمیگیرد که پرفروش شدهاند. کتابها بعد از پرفروش شدن با ترجمههای دیگری به بازار چاپ عرضه میشوند، درحالی که کپی شدهاند. شکل دیگر قاچاق کتاب بعد از تمامشدن نوبت چاپ کتاب اتفاق میافتد؛ یعنی مثلا کتابی که دیگر تجدید چاپ نشده اما نمونه آن در بازار موجود است. در سالهای گذشته کتابهای «جز از کل» ترجمه پیمان خاکسار و «ملت عشق» ترجمه اسماعیل فصیحی با این سرنوشت روبهرو شدند. اسماعیل فصیحی معتقد است ترجمههای متعدد از کتاب «ملت عشق» دزدی است.
پیوستن به کپیرایت جهانی راه مبارزه با قاچاق کتاب
چند وقت پیش پیمان خاکسار هم با انتشار تصویر کتابهای قاچاقشده در اینستاگرام خود به این رویه اعتراض کرد. او حالا هم البته میگوید تاکنون هیچ اقدامی برای جلوگیری از این کار انجام نداده است: «نمیدانم ماجرا از کجا آب میخورد اما در عین حال معتقدم تنها راه برخورد با قاچاقچیان کتاب پیوستن به قانون کپیرایت جهانی است.» خاکسار میگوید: «وقتی ناشران ایران حق نشرِ ناشر خارجی را پرداخت و کتاب را منحصرا به نام خود ثبت کنند، کسی نمیتواند دوباره کتاب را به نام مترجم دیگری چاپ کند. درحال حاضر کتابها به دو صورت قاچاق میشود؛ یا عینا کتاب را چاپ میکنند و ناشر آن مشخص است یا چهار جمله آن را تغییر میدهند و با اسم مترجم دیگری کتاب را چاپ میکنند.» البته به جز کتاب «جز از کل» کتابهای «اتحادیه ابلهان» یا «عامهپسند» نیز از این نویسنده بهصورت قاچاق در بازار کتاب یافت میشود.
قاچاقها از کجا سر درمیآورند؟
کتابهایی که اغلب بهصورت قاچاق منتشر شدهاند یا از بساط کتابفروشیهای کنار خیابان، سایتهای فروش کتاب، کیوسکهای نمایشگاهی در فرودگاهها و ایستگاههای مترو سر درمیآورند یا کتابفروشیهای شهرستانها. محمود آموزگار، کارشناس بازار نشر کتاب هم میگوید که این کتابها با تخفیفهای ٢٥ تا ٥٠درصد به فروش میرسد: «آدمهایی که بهطور مشخص به این کار میپرداختند، تحلیل رفتهاند اما کاملا حذف نشدهاند.» او معتقد است تا حدی برای خواننده حرفهای مشخص میشود که کتاب قاچاق است یا خیر: «همه خواننده حرفهای نیستند که متوجه این موضوع شوند اما برای وزارت ارشاد تشخیص و جلوگیری از آن کار سختی نیست. البته اگر وزارت ارشاد سامانهای برای ثبت ناشر و مترجم کتاب داشت دیگر این اتفاق نمیافتاد که مثلا یک کتاب را ٢٠ نفر ترجمه کنند و برخی هم راحت از کنار آن به تخلفات خود ادامه دهند.» به گفته آموزگار این تجارتی پرسود است و جلوگیری از آن کاری سخت: «شبکه توزیع و پخش کتاب در ایران محدود است و توانایی تأمین همه عناوین کتاب را ندارد، درحالی که قاچاقچیان شبکه توزیع وسیعی دارند، بنابراین در پیشبرد کار خود موفقتر هستند.»
بازار کتاب افغانستان و جوانان کوله به دوش
قاچاق کتاب البته وارد فاز جدیدی هم شده است و حالا شنیدههایی از ورود قاچاقچیان به بازار کتاب افغانستان وجود دارد. راه جدید دیگر هم درباره قاچاقچیانی است که به شیوه دیگر به جای انتشار شمارگان چند هزارتایی از یک کتاب، با استفاده از چاپ دیجیتال هر روز تعداد محدودی از یک کتاب را منتشر کرده و پس از فروش دوباره کتاب را چاپ میکنند. در این روش از هزینههای انبارداری خبری نیست و مدرک جرمی هم برای دستگیری به همراه ندارند؛ بنابراین خطر کمتری برای مجرمان دارد. روش فروش این کتابها هم راحت است، با انتشار آگهی جوانان جویای کار تعداد زیادی جوان دانشجو و بیکارِ کوله به دوش پیدا میشوند تا به راحتی این کتابها را در مترو، اتوبوس و بقیه مکانهای عمومی بفروشند.
کارگروهی که کارساز نشد
تا به حال اما پیگیریها درباره قاچاقچیان کتاب نتیجه نداده است. یک سوی این ماجرا ناشران، کتابفروشان و نویسندگانی هستند که اغلب زمانی برای شکایت و گرفتن حق خود صرف نمیکنند. طرف دیگر آن دستگاههای ناظری هستند که ظاهرا عزم جدی برای مبارزه با قاچاق ندارند. حتی تشکیل کارگروهی برای مقابله با قاچاق کتاب در سالهای گذشته هم درنهایت کمکی به این معضل اساسی حوزه نشر نکرد. در مقطعی انبارها و موسسات متعددی که اقدام به انتشار غیرقانونی کتاب میکردند، کشف و ضبط شدند. به دنبال آن هم انبار کتابهای قاچاق کشفشده به نمایش عمومی گذاشته شد و حتی اتحادیه ناشران هم از قاچاقچیان کتاب به منظور صیانت از حقوق ناشران شکایت کرد. درنهایت اما اعلام شد که متهمان پرونده درباره پرونده نشر ققنوس تبرئه شدهاند. گویا متهمان قاچاق کتاب با سوءاستفاده از نبود قانون بروز یا به چند ماه حبس محکوم شده و یا بخشیده شدهاند. چند روز قبل هم مهدی حسینزادگان، مدیر داخلی نشر ققنوس، در اینباره به تسنیم گفته بود: «پروندهها همه در هم ادغام میشود؛ برای نمونه در جلسه قبلی دادگاه یک نفر از ما هشتهزار جلد کتاب قاچاق چاپ کرده بود که توقیف شد و یکی دیگر ٢٠ جلد کتاب توقیفی از ما داشت، قاضی با یک دید کلی به موضوع نگاه کرد و میزان قاچاقی که انجام شد، در حکمی که صادر شد، تأثیرگذار نبود.» پیش از این میرجلالی، دبیرسابق کارگروه مبازره با قاچاق کتاب، هم درباره نبود تناسب بین جرم و احکام صادره برای متهمان به همین موضوع اشاره کرده بود: «در برخی پروندهها متاسفانه حکم صادره ـهشت ماه حبس تعزیریـ چندان تناسبی با جرم انجامشده ندارد.» همچنان هم البته خبرهایی درباره کشف انبارها منتشر میشود مثل همین چند روز پیش که همزمان با نخستین روز هفته کتاب، خبر کشف و پلمپ یک انبار قاچاق کتاب دیگر منتشر شد اما بسیاری از ناشران معتقدند که زمانی این اتفاق کارساز است که صدور احکام متهمان با اغماض صادر نشود.
در این شرایط قاچاق ٤٠ عنوان از کتابهای انتشارات نگاه شاید خیلی تعجبآور نباشد، از کتاب شازده کوچولو ٥٠هزار نسخه کپی شده است و وضع درباره شوهر آهو خانم، عقاید یک دلقک و برخی از آثار شاملو هم به همین صورت است. کتاب «تاریخ اجتماعی ایران» و تاریخ طبری کتابهای دیگری است که در سالهای پیش با ادعای چاپ نسخه بدون سانسور قاچاق شده و به فروش میرسد.