قطر؛ مانع حضور غول های نفتی در ایران؟
عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران می گوید در 8 سال اخیر 50 میلیارد دلار در پارس جنوبی سرمایه گذاری شده است.
خبر این بود."همزمان با آغاز مذاکرات ایران با غولهای نفت و گاز جهان، قطر پس از جلو افتادگی نفتی و گازی از ایران در پارس جنوبی سهام غولهای بزرگ نفت و گاز جهان همچون شل انگلیس و توتال فرانسه را خریداری کرد و خرید سهام انی ایتالیا را در دستور کار قرار داد". این اتفاق درست در روزهایی که وزارت نفت دولت دکتر روحانی درهای صنعت نفت ایران را به روی سرمایه گذاران بزرگ نفتی و گازی جهان باز می گذارد و از آنها دعوت به سرمایه گذاری در این صنعت می کند، رخ داده است. درست همین حالا و شاید این اتفاق زنگ خطری باشد برای ارتباط مجدد ایران با غول های بزرگ نفتی دنیا. حمید حسینی رئیس اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گفت و گو با نامه نیوز تبعات این اقدام قطر را بررسی کرده است که مشروح آن در ادامه می آید: *** آقای حسینی ارزیابی شما از خرید سهام شرکت های بزرگ نفتی دنیا هم چون شل و توتال توسط قطر چیست؟ آن هم درموقعیتی که قرار است این قدرت های نفتی دنیا همکاری با صنعت نفت ایران را بار دیگرآغازکنند. آیا این اقدام قطر را هدفمند و در راستای تحت تاثیر قراردادن صنعت نفت ایران و عقب نگه
داشتن آن می دانید؟ سرمایه گذاری در بازار نفت دنیا به نوعی بلوک بندی است. برخی از شرکت ها بازارهای دنیا را جزو اهداف صنعت خود قرار می دهند و از طریق خرید سهام شرکت های بزرگ راحت تر می توانند به صنعت نفت کشوری وارد شوند. با وجود اینکه در سال های تحریم های زیادی در مقابل ایران اعمال شده است، اما توانستیم با برخی از شرکت های اروپایی ارتباط بهتری برقرار کنیم و آنها علاقه مند به حضور در بازار ایران بودند و شناخت کافی از وضعیت نفت ایران داشتند. اما تحریم های 8 سال گذشته باعث شد آنها هم از ایران بروند. از سویی دیگر این شرکت ها اصولا شرکت های سهامی عام هستند که هر کس که خواهان خرید سهام این شرکت ها باشد، می تواند این اقدام را انجام دهد. چنانچه 4 الی 5 درصد از سهام آنها را داشته باشد، می تواند در نحوه مدیریت و هیئت مدیره شرکت ها سهیم باشد. براین اساس با توجه به اینکه اینها شرکت هایی هستند که خودشان هم به ارتباط مجدد با ایران تمایل نشان داده اند و نخستین شرکت های بزرگ نفتی خواهند بود که برای سرمایه گذاری و فعالیت پس از سال ها وارد کشور ما می شوند، این اقدام قطر برای ما خطرناک خواهد بود و مشتریان و شرکای سنتی
را از بازار ایران محروم خواهد کرد. قطعا نیازاست که اقدام جدی و تحرکی در این زمینه انجام شود. در غیر این صورت با این حرکت قطر وارد سهام مدیریتی و شاکله مدیریتی آنها خواهد شد و عمده شرکای تجاری ما را خواهد گرفت. در واقع این اتفاق به نوعی تهدید برای نفت ایران است. باید تمام اقدامات لازم را انجام دهیم تا قبل از اینکه قطری ها بتوانند سهام بیشتری از شرکت های بزرگ نفتی را در اختیار خود بگیرند، یا نقش پر رنگ تری در هدایت این شرکت ها پیدا کنند، بتوانیم با ارائه قراردادها و پیشنهادات جذاب به سرمایه گذاران شرکت های بزرگ نفتی دنیا ،مدیران آنها را قانع کنیم که روابط خود با ایران را ادامه دهند. یا اینکه اگر شرکت هایی هم چون شل و توتال و انی ایتالیا نمی توانند وارد بازارهای نفتی ایران شوند، راه را برای سایر شرکت های نفتی دنیا که پیش از این هم سابقه همکاری با ایران را داشته اند، باز کنیم. قاعدتا قطر این توانایی را ندارد که در همه شرکت های بزرگ نفتی ایران سرمایه گذاری کند و یا خرید سهام داشته باشد. ممکن است در 2یا 3 شرکت بزرگ نفتی حضور پیدا کرده و آنها را قانع یا ناچار کند که در ایران سرمایه گذاری نکنند. البته ضمن اینکه
این موضوع را تهدیدی برای نفت ایران می دانم، اما بستگی به عملکرد ما هم دارد. باید طوری حرکت کنیم که چنانچه قطر چنین هدف و نیتی هم در سر داشته باشد، ما بتوانیم اقدامات قابل ملاحظه خود را افزایش دهیم. زیرا به هر ترتیب قطر منابع مالی مازاد دارد و هزینه زیادی هم ندارد. کشور کوچکی دارند و منابع فراوانی برای صادرات انرژی از جمله جی تی ال و ال ان جی و گاز هلیوم و نفت خام در اختیار دارند و قصد دارند اینها را به دنیا به فروش برسانند و با درآمد آنها در کشورهای بزرگ سرمایه گذاری کنند. اما چنانچه واقعا با این هدف وارد خرید سهام شرکت های بزرگ نفتی دنیا شده اند که جلوی همکاری نفت ایران را با دنیا بگیرند، جای گلایه دارد و باید بتوانیم با اقدامات فوری این شرکت ها را تشویق کنیم تا وارد بازار نفت ایران شوند و برداشت های پارس جنوبی را هم جبران کنیم. آقای دکتر! یک مشکل دیگری در این میان وجود دارد که دست خودمان نیست. علاوه بر ایجاد قرار دادهای وسوسه انگیز برای شرکت های خارجی، موضوع تامین پول مورد نیاز و اینکه برخی از این شرکت های بزرگ نفتی فقط در قبال رفع کامل تحریم ها حاضرند برای سرمایه گذاری و فعالیت وارد صنعت نفت
ایران شوند و نه به صورت موقت هم وجود دارد. در واقع این موانع هم هست.این را چطور ارزیابی می کنید؟ چنانچه ما ظرف این شش ماه بتوانیم با آژانس هسته ای و 5+1 به توافق قطعی برسیم، حتما از این مانع رها می شویم و می توانیم همه آنها را وارد کشور کنیم. از سویی دیگر ما به پول زیادی برای موضوع همکاری با شرکت های بزرگ نفتی نیازمند نیستیم. زیرا قراردادها درغالب بیع متقابل انعقاد خواهد شد. مثلا قطری ها زمانی که قرارداد پارس جنوبی را با شرکت های خارجی به امضا رساندند، 70 درصد از درآمدها متعلق به خود دولت قطر و30 درصد متعلق به سرمایه گذاران و شرکای خارجی بود. حالا که وضعیت مالی قطری ها بهتر شده، قراردادها تبدیل به 85 درصد در مقابل 15 درصد سهم برای شرکای خارجی شده است. بر همین اساس می توان گفت به دلیل کاهش سهمشان در قراردادهای گازی با قطر، شاید دیگر از این به بعد قرارداد با قطر برایشان جاذبه نداشته باشد و برهمین اساس ما باید بتوانیم پیشنهادی جذاب تر از این ارائه دهیم تا آنها را وارد سرمایه گذاری صنعت نفت کشورمان کنیم. مثلا اگر بتوانیم همانند عراق قراردادهای طولانی مدت به امضا برسانیم و اجازه بهره برداری های بیشتری
به آنها بدهیم، بهتر خواهد بود. چنانچه بتوانیم قراردادها را طوری تنظیم کنیم که آنها در مخزن شریک نباشند اما در بهره برداری شریک باشند و در طولانی مدت بتوانند این روند را ادامه دهند ،دیگر نمی توان دل نگران این بود که سرمایه گذاران خارجی بزرگ جذب نفت کشور ما نمی شوند. چنانچه از این راهکار استفاده کنیم بسیار به نفع ما خواهد بود و حتی اگر قطر با اقداماتی از این دست مانع سرمایه گذاری شرکت های خاص بزرگ در نفت ایران شود که البته بعید است بتواند این اقدام را محقق کند، اما ما می توانیم با همین روش سراغ کشورها و سرمایه گذاران دیگر دنیا برویم. هم چنین می توانیم دنبال قراردادهای فاینانس برویم. هم اکنون شرکت های توانمند داخلی هم توانسته اند در پارس جنوبی فعالیت های خوب و مطمئنی را انجام دهند. درست است که تمام کردن پروژه های پارس جنوبی را به جای 3 سال ظرف 8 سال انجام دادیم اما الان شرکت های ایرانی از جمله "ایدرو"، پترو پارس" و...این توانمندی را دارند که خودشان بتوانند حوزه های پارس جنوبی را مدیریت و راه اندازی کنند. خب با این اوصاف که ما توانایی اش را داریم اما در مدت طولانی تری می توانیم پارس جنوبی را به بهره
برداری برسانیم،سال ها زمان می برد و بار دیگر قطری ها آن قدر از ما جلو می زنند و آن قدر بیشتر از ما برداشت خواهند کرد که دیگر نمی توانیم به آنها برسیم. چنانچه تحریم های تجهزات برداشته شود و منابع مالی لازم را در اختیار داشته باشیم، مشکل زیادی وجود نخواهد داشت. زیرا مشکلات عمده ما همین دو مورد بوده. اگر تحریم های بانکی برداشته شود، حتما این موضوع حل می شود. لازم نیست قراردادهایی امضا کنیم که نیاز باشد حتما از طرف مقابل به ما پول برسد می توانیم شرکت هایی را در غالب فاینانس وارد فعالیت نفتی کشور کنیم. بدین ترتیب که از بانک های دنیا فاینانس بگیریم و در اختیار شرکت های نفتی خودمان قرار دهیم تا آنها بتوانند فعالیت خود را در پارس جنوبی به خوبی پیش ببرند. موضوع دیگر در خصوص تحریم های شدید سال های اخیر است.به واسطه تحریم ها قطر 10 سال زودتر از ما برداشت از این میادین را آغاز کرده است. در واقع 2سال پیش از شدت یافتن تحریم ها علیه نفت ایران. وضعیت برداشت از میادین مشترک گازی ما پیش از این تحریم های گسترده چگونه بود؟ در سال 82 ما به لحاظ میزان برداشت ازمیادین مشترک پارس جنوبی با قطری ها برابری
می کردیم. در آن سال 8 فاز پارس جنوبی فعال شد و میزان برداشت با قطر یکسان بود. از آن سال به بعد ما کم کم وارد تحریم ها شدیم و قطری ها قراردادهای خود را با دنیا افزایش دادند و به فعالیت در میادین مشترک سرعت داده و میادین گازی خود را توسعه دادند. اما ما نتوانستیم این توسعه متوازن را انجام دهیم و این باعث شد که آنها به میزان زیادی جلو بیفتند. هم اکنون میزان برداشت آنها از میادین مشترک گازی در مقایسه با ما چه قدر است؟ طبق آمار بانک جهانی، قطری ها نسبت به ما برداشت خیلی بیشتری ندارند. مثلا ما در 10 فاز پارس جنوبی چیزی در حدود 250 میلیون مترمکعب گاز به صورت روزانه برداشت می کنیم، آنها 320 میلیون مترمکعب برداشت دارند که این رقم نسبت به ما اختلاف فاحشی ندارد. در واقع این میزان برداشت از 23 سکوی نفتی پارس جنوبی است که مشعل آنها روشن است. در نمایشگاه های نفت و گاز قطر هم همین مسئله مطرح شد که میزان تولید گاز قطر از میادین پارس شمالی چه قدر است که اطلاعات دقیقی در این زمینه مطرح نکردند. هر کسی در زمینه میزان بهره برداری بسیار زیاد قطر از پارس جنوبی صحبت می کند، غیرمستند است چون آمار دقیقی در این زمینه
وجود ندارد. طبق آمار بانک جهانی چنانچه ما بتوانیم چیزی درحدود 80 میلیون مترمکعب بیشتر از بازار تولید روزانه گاز تولید کنیم، سهم خود را برداشت کرده ایم. برای رسیدن به این هدف کافی است 4فاز15،16،17 و 18 راه اندازی شوند تا میزان تولید ما با قطر برابر شود. اما تفاوت در اینجاست که میزان مصرف کشور ما بالاست. ما روزانه 500 میلیون مترمکعب تولیدگاز داریم که بخش عمده ای از آن در داخل مصرف می شود. اما مصرف قطر در داخل تقریبا هیچ است و آنها به تولید روزانه جی تی ال و ال ان جی روی آورده اند. به هر حال آنها منابع عظیم نفتی، درآمدهای بالای گازی، جمعیت بسیار کم و بازار مصرف بسیار پایینی دارند. در واقع آنها بیشتر با مایع کردن گاز صادرات انجام می دهند. آقای حسینی! طبق گزارش های اعلام شده قطری ها به میزان 450 میلیارد دلار درمیادین مشترک ظرف سال های اخیر سرمایه گذاری کرده اند. با توجه به محدودیت ها، میزان سرمایه گذاری ما در مقایسه با آنها چه میزان بوده است؟ بعید می دانم این میزان سرمایه گذاری در میادین گازی انجام شده باشد. عمده این سرمایه گذاری های قطر در تولید جی تی ال و ال ان جی و گازهلیوم است. در واقعا
برای تولید محصولات، بیشتر سرمایه گذاری کرده اند تا روی میادین. زیرا این گازها فروش پر سرمایه ای محسوب می شوند. به نظر می رسد قطر در حوزه میادین پارس جنوبی به اندازه 40، 50 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است یا در دست اقدام دارد. درخصوص میزان سرمایه گذاری ما در میادین پارس جنوبی و تولید محصولات گازی باید گفت دوره 4 ساله دولت نهم اعلام شد که حدود 60 میلیارد دلار در پارس جنوبی سرمایه گذاری انجام شده است. بعید می دانم این رقم درست باشد. چنانچه ما 60 میلیارد دلار سرمایه گذاری می کردیم، پس چرا ظرف این 8 سال پارس جنوبی را به طور کامل راه اندازی نکردیم؟ ما در دولت آقای خاتمی10 فاز پارس جنوبی را با رقم 20 میلیارد دلار راه اندازی کردیم. اینکه گفته می شود ظرف 4 سال دولت اول آقای احمدی نژاد 60 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده است بسیاری از این منابع به اسم نفت اختصاص داده شده، اما منابع مالی صرف پروژه های دیگر شده است. صرف هزینه های دیگری از جمله ساخت مخازن، ساخت خطوط لوله ، صرف لوله کشی گاز و این موارد شده و بعید می دانم در خود پارس جنوبی این میزان سرمایه گذاری انجام شده باشد. در میادین پارس جنوبی برای راه اندازی
تعدادی از فازها،4الی 5 میلیارد دلار هزینه کردیم و البته هنوز هم به جایی نرسیدیم. به نظر می رسد کلا در 8 سال اخیر 50 میلیارد دلار در پارس جنوبی سرمایه گذاری شده است. در واقع 10 فاز در حال تکمیل شدن است و هر یک بیش از 5، 6 میلیارد دلارهزینه نداشته است.
ارسال نظرات