چرا اتاق فکر اقتصاد ایران مأموریت نگرفت؟
خبرگزاری مهر امروز نوشت؛ دستور 11 گانه رئیس جمهور به اسحاق جهانگیری معاون اول برای پیادهسازی سیاستهای کلی اقتصادمقاومتی یک روز پس از ابلاغ این سیاستها از سوی مقام معظم رهبری، در نوع خود کمنظیر و قابل تقدیر است اما ...
چرا در این نامه، حسن روحانی هیچ ماموریتی را برای اتاق فکر اقتصاد ایران که بنا به گفته رئیس دفتر رئیس جمهور،"موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی" به ریاست مشاور اقتصادی رئیس جمهور است، تعیین نکرده است؟ "مسئله اقتصاد مسئله اصلى کشور است". رهبر فرزانه انقلاب در حرم امام رحمهالله و پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این نکته را فرمودند. ایشان همچنین در دیدار کارگران در تبیین شاخصهای اصلح برای انتخابات گفتند رئیسجمهور آینده باید در حوزه اقتصاد، دارای برنامه اقتصاد مقاومتی باشد و ایشان حالا با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصادمقاومتی پس از حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی سال را کلید زدند؟ حضرت آیت الله خامنهای چهارشنبه هفته گذشته سیاستهای کلی اقتصادمقاومتی را برای اجرا به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ فرمودند و امسال هم چون چندین سال گذشته، فرمان اقتصادی جدیدی صادر کردند تا مشخص شود اقتصاد چه اهمیت فوقالعاده ویژهای نزد معظم له دارد و ضرورت وفاق ملی را برای پیادهسازی این سیاستها در کشور میطلبد. اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی فعال، رو به رشد و جهادی با هدف مقابله موثر با ترفندهای اقتصادی دشمن و نیز کاهش آسیب پذیری و وابستگی کشور در شرایط فشار و تحریم است. در واقع، اقتصادمقاومتی، در پی "مقاومسازی"، "آسیبزدایی»، "خللگیری" و "ترمیم" ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. در این میان، مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، تقویت تولید داخلی، اصلاح الگوی مصرف، ترویج فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی، مدیریت انتظارات، افزایش بهره وری، تبدیل اقتصاد کشور به اقتصاد دانش بنیان، تحول در دیپلماسی کشور با رویکرد اقتصاد مقاومتی، تغییر الگوی واردات، طراحی و ترویج سبک زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی، مبارزه با مفاسد اقتصادی و رانت خواری، گفتمان سازی موثر و نیز وحدت و همبستگی بین مسئولان و آحاد مردمی از جمله ویژگیها و الزامات اقتصاد مقاومتی است. برهمین اساس، ابلاغیه سیاستهای کلی اقتصادمقاومتی در 30 بهمن ماه 92، ناگهان دولت و مجلس را از خواب غفلت بیدار کرد و اگر محتویات نامهنگاریها ، چه در دولت و چه در مجلس، در عمل هم محقق شود، باید شتابان به استقبال این موضوع رفت ولی در صورت غفلت دوباره، قوای مجریه و مقننه، از چه ابزاری استفاده خواهند کرد و آیا تعارفات را با همکاران خود در این باره کنار میگذارند؟ چرا در سالجاری دولت و مجلس گام چندانی درباره اقتصادمقاومتی برداشتند و حماسه اقتصادی سال را پس از حماسه سیاسی کلید نزدند؟ حال چه اتفاقی افتاده است که پس از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصادمقاومتی، به یکباره دولت و مجلس میخواهند برای دورهای، پرچمدار اقتصادمقاومتی شوند؟ اگر در پی جبران گذشته باشند، خوب و قابل تقدیر و تشکر است اما اگر فقط برخورد شعاری، زبانی و در اختیار گرفتن فضای رسانهای باشد؛ چه؟ به عبارت دیگر، دیگر دوران برخورد شعاری و زبانی و تصاحب دورهای فضای رسانهای گذشته است. مردم در عمل از دولت و مجلس میخواهند که پرچمدار اقتصادمقاومتی باشند. آقای رئیس جمهور، ما محتویات نامه جنابعالی را به رهبر معظم انقلاب و معاون اول رئیس جمهور خواندیم و به واقع، اگر آنچه که مرقوم فرمودهاید، اتفاق بیفند، قابل تقدیر و تشکر است و در آن شرایط، اقتصاد باثباتتر خواهیم داشت اما در دستور 11 گانه جنابعالی به اسحاق جهانگیری، یک گلایه داشتیم. چرا اتاق فکر اقتصادایران که به گفته رئیس دفتر جنابعالی، "موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی" است، دستور و ماموریتی ویژه از جنابعالی در این باره دریافت نکرد؟ محمد نهاوندیان در مراسم معارفه مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور به عنوان رئیس جدید "موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی» درباره جایگاه مدنظر در دولت جدید برای این موسسه چنین گفته بود: "ما در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نباید به امور روزمره بپردازیم، بلکه باید فعالیت خود را در جایگاه اتاق فکر کشورداری و مشاور رئیسجمهور در هماهنگسازی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برنامههای کلان توسعهای تعریف کنیم." آیا اتاق فکر اقتصاد ایران که ریاست آن را مشاور عالی رئیس جمهور بر عهده دارد، در تصمیمات دولت یازدهم نقش اساسی ندارد؟ اگر پاسخ به این پرسش منفی است، پس چرا به گردانندگان این موسسه نگفتید که درباره "اقتصادمقاومتی" بحث و بررسی کنند و نسخه بیاورند؟ در حال حاضر هم که بحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها مطرح است، دولت تدبیر و امید "ماموریت ویژه" به مشاور اقتصادی رئیس جمهور محول و به احتمال زیاد، نسخه ایشان و همکارانشان اجرایی خواهد شد تا نسخههای دستگاههایی چون وزارت اقتصاد. پس چرا درباره اقتصادمقاومتی "ماموریت ویژه" به ایشان و همقطارهایشان در "موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی" داده نشده است؟ ختم کلام اینکه مطبوعات و رسانهها به عنوان دیدهبان تیزبین باید مراقبت کنند و مسئولان را به چالش بکشند و وادار به پاسخگویی بر مبنای واقعیتها بکنند و نگذارند برخوردهای شعاری و زبانی، اقتصاد مقاومتی را به حاشیه ببرد و این موضوع تنها در کارتابلها باقی بماند.