چرا استارت آپ ما نظر دیگران را جلب نمیکند؟
فعالیت در دنیای کسب و کار نیازمند طراحی ایده های جذاب و ساماندهی استارت آپ های موفق است. برندهای بزرگ همگی با یک ایده جذاب و تازه شروع شده اند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، بدون ایده کاربردی امکان طراحی استارت آپ از مرحله نخست تا اجرای آن وجود ندارد. با نگاهی اجمالی به وضعیت حوزه های مختلف کسب و کار امکان فهم رقابت شدید در دنیای کسب و کار وجود دارد. امروزه استارت پ های جذاب و تعاملی بیش از هر زمان دیگری کلید موفقیت در کسب و کار محسوب می شوند. بدون تردید همه کارآفرینان از اهمیت طراحی استارت آپ جذاب آگاهی دارند. چالش مهم در اینجا جلب نظر دیگران به طرح مان است. اغلب کارآفرینان و برندها در این مرحله با مشکل مواجه می شوند. آیا شما نیز تجربه بیان ایده استارت آپ تان برای دیگران و عدم دریافت بازخورد مناسب را داشته اید؟
نکته مهم در مورد ناتوانی کارآفرینان در جلب نظر دیگران درباره استارت آپ شان بیان ضعیف محتوای طرح است، بنابراین ما باید علاوه بر ایده پردازی خلاقانه به دنبال بیان مناسب طرح مان نیز باشیم. بی تردید دیگران دارای زاویه دید مشابه ما در زمینه کسب و کار نیستند. به همین خاطر تلاش برای بیان موضع و اهداف مان برای دیگران اهمیت بسیار زیادی می یابد. اگر شما نیز با مشکل جلب نظر دیگران در زمینه حمایت از استارت آپ تان مواجه هستید، نیازی به احساس تنهایی نیست. بسیاری از افراد در سراسر دنیا با چالشی مشابه مواجه هستند. وقتی ایده استارت آپ ما مورد بی توجهی دیگران قرار می گیرد، دو دلیل عمده برای توضیح وجود خواهد داشت. نخست اینکه ایده موردنظر ما بسیار ساده و غیرکاربردی است. در این صورت باید ایده دیگری را طراحی کنیم. تبیین دوم جذابیت ایده ما در ماهیتش و ناتوانی ما در زمینه بیان مناسب آن است. در این صورت ماموریت اصلی ما ایجاد آگاهی هرچه بیشتر پیرامون استارت آپ مان خواهد بود. به این ترتیب دیگران نسبت به مزیت های استارت آپ ما آگاهی خواهند یافت.
بدون شک تلاش برای اطلاع رسانی به دیگران در مورد استارت آپ مان بدون تلاش عملی امکانپذیر نیست. در این زمینه ما باید خودمان دست به کار شویم. هیچ فرد یا شرکت دیگری به جای ما فرآیند توضیح استارت آپ و تلاش برای جلب نظر دیگران را انجام نخواهد داد. هدف اصلی من در این مقاله بررسی هفت دلیل عمده در زمینه تحلیل ناکارآمدی و عدم توجه دیگران به استارت آپ مان است. با توجه مناسب به این موارد امکان بررسی بهینه دلایل عدم موفقیت استارت آپ ها وجود خواهد داشت.
1. رفتار حق به جانب و ناتوانی در جلب نظر دیگران
اگر ما از همان ابتدا اعتماد بیش از حد به استارت آپ مان داشته باشیم، هیچ کس ما را جدی نخواهد گرفت. شاید این امر در ابتدا عجیب به نظر برسد. به هر حال اعتماد به نفس و ایمان به فعالیت کاری یکی از اصل های سنتی در حوزه کسب و کار محسوب می شود. نکته مهم در اینجا ماهیت پیش بینی ناپذیر دنیای کسب و کار است، بنابراین همیشه مقداری نگرانی و عدم اطمینان نزد برندها و کارآفرینان وجود دارد، با این وضعیت وقتی ما بیش از حد مطمئن رفتار می کنیم، تردید دیگران نسبت به استارت آپ ما طبیعی خواهد بود.
یکی از نکات منفی در زمینه اعتماد بیش از حد به استارت آپ عدم تحمل انتقادات است. این امر در اغلب موارد به صورت ترک جلسه کاری با اظهار نخستین انتقاد همراه است. اگر ما به دنبال موفقیت در دنیای کسب و کار هستیم، باید ظرفیت و انتقادپذیری مان را افزایش دهیم. همه افراد در دنیای کسب و کار مانند ما فکر نمی کنند، بنابراین باید زمان کافی برای بحث با آنها را مدنظر قرار داد. کسب و کار، درست مانند زندگی روزمره، نیازمند گفت وگو و تبادل نظر است. این امر به شکل گیری نقطه نظرهای مشترک کمک شایانی خواهد کرد.
بی شک هیچ کس تمایلی به گفت وگو یا شنیدن صحبت های فردی مغرور ندارد. این نکته در زمینه توضیح استارت آپ اهمیت بالایی پیدا می کند. گاهی اوقات صاحب های برخی استارت آپ ها همراه با غرور و خودبینی بسیار زیادی صحبت می کنند. این امر به طور طبیعی موجب رنجش دیگران خواهد شد، بنابراین حتی اگر بهترین ایده را نیز داشته باشید، جلب نظر دیگران غیرممکن به نظر می رسد. جلب نظر دیگران در حوزه کسب و کار بستگی زیادی به توانایی ما در زمینه صحبت و تعامل کاربردی با دیگران دارد. به نظر من یادگیری اصول گفت وگو و فن مذاکره یکی از راهکارهای اساسی برای موفقیت در جلب نظر طرف مقابل محسوب می شود.
2. صحبت بیش از حد و عدم گوش دادن به صحبت های طرف مقابل
فضای کسب و کار هیچ گاه یک طرفه نیست. این امر به معنای ضرورت توجه به دیگران و نقطه نظرات شان است. برندهای موفق به خوبی این کار را انجام می دهند. به عنوان مثال، برند مایکروسافت را مدنظر قرار دهید. این برند به خوبی نیاز مشتریان، ایده های تازه مهندسان و تقاضای سایر برندها برای همکاری را مدنظر قرار می دهد. تصمیم گیری درست در حوزه کسب و کار فقط با توجه به ایده ها و پیشنهادات دیگران امکانپذیر است. اگر ما تمایلی به شنیدن صحبت دیگران نداشته باشیم، به طور طبیعی امکان تصمیم گیری مناسب نیز از ما سلب خواهد شد.
اشتباه بزرگ اغلب کارآفرینان ناتوانی در زمینه اعمال تفاوت میان هدایت گفت وگوی کاری و عدم توجه به صحبت های دیگران است. در فرآیند بحث اعمال نفوذ بر روی ذهنیت طرف مقابل تکنیک بسیار مناسبی خواهد بود. نکته مهم در این میان ضرورت شنیدن صحبت های طرف مقابل به منظور تاثیرگذاری بر وی است. هیچ کس توانایی تاثیرگذاری بر طرف مقابل بدون توجه به دیدگاه های وی را ندارد. درست به همین خاطر بسیاری از کارآفرینان به جای تاثیرگذاری بر روی دیگران در عمل به نظرات آنها بی توجهی می کنند. بی تردید در چنین شرایطی نباید انتظار دریافت واکنش مثبت از سوی افراد موردنظر را داشت.
مفهوم کارآفرینی هیچ تناسبی با نادیده انگاری ایده ها و نظرات دیگران ندارد، بنابراین ما باید بر روی توانایی گفت وگوی دوجانبه با دیگران کار کنیم. فقط در این صورت امکان تعامل سازنده در دنیای کسب و کار و جلب نظر مثبت دیگران پیرامون برندمان وجود خواهد داشت.
3. اهمیت مهارت و ماهیت پویای دنیای کسب و کار
اغلب افراد در زمینه طراحی استارت آپ دست کم یک بار جمله «تو هرگز موفق به ساماندهی چنین طرحی نخواهی شد» را شنیده اند. این جمله اغلب در واکنش به طرح های بلندپروازانه بیان می شود. نکته مهم در مورد چنین اظهارنظری ارزیابی بسیار غیرواقعی استارت آپ هاست. گاهی اوقات استارت آپ ما خارج از زمینه تخصصی مان قرار دارد. این امر ریسک های اجرای ایده موردنظر را افزایش می دهد. به همین خاطر اغلب افراد و برندها حاضر به حمایت از آن نخواهند شد. به عنوان مثال، اگر شما در زمینه خدمات رایانه ای فعالیت دارید، انتظار موفقیت تان در پیشبرد استارت آپی در مورد صنعت هواپیمایی نیست. همچنین اگر هدف اولیه شما شروع به کسب و کار در زمینه خدمات حمل و نقل هوایی بدون اطلاع از نحوه کار با هواپیما یا اصول اولیه این صنعت باشد، بی تردید هیچ فرد و فرندی از شما حمایت نخواهد کرد.
امروزه دنیای کسب و کار بیش از هر زمان دیگری تخصصی شده است، بنابراین ما نیز باید در راستای پیشبرد اهداف مان به تخصص مان نگاه کنیم. این امر موفقیت ما در زمینه طراحی استارت آپ و جلب نظر دیگران را تضمین خواهد کرد.
نکته مهم درخصوص پرداختن به حوزه تخصصی در زمینه ایده پردازی وجود مثال های متناقض فراوان است. به عنوان مثال، برادران رایت برای طراحی نخستین هواپیما هرگز به صورت جدی در این حوزه فعالیت یا تجربه نداشته اند. هدف من از بیان این نکته تاکید بر ماهیت پویای کسب و کار است. اگر ایده شما با تخصص تان سازگاری ندارد، در نهایت فقط پس از تلاش برای اجرای ایده موردنظر امکان ارزیابی وضعیت استارت آپ تان وجود خواهد داشت.
4. تاثیر سابقه نامناسب در زمینه تصمیم گیری های کاری
گاهی اوقات حتی ایده های مطلوب و کاربردی ما نیز مورد بی توجهی دیگران قرار می گیرد. منظور من از چنین شرایطی امکات پذیرش ایده ما در صورت بیان از سوی فرد دیگری است. در این حالت مشکل اصلی مربوط به استارت آپ مان نیست. برخی از افراد در حوزه کسب و کار تصمیم گیری های اشتباه متمادی داشته اند. به این ترتیب با گذشت زمان دیگر کسی به آنها اعتماد نمی کند. حال اگر همان افراد استارت آپ تازه ای داشته باشند، امکان تاثیرگذاری بر روی دیگران از دست می رود. راهکار مدنظر من در چنین مواقعی تلاش برای یافتن نقاط ضعف کارمان و بهبود فرآیند تاثیرگذاری بر روی دیگران است.
بدون تردید امکان حذف سابقه نامطلوب افراد در زمینه تصمیم گیری کاری وجود ندارد. هدف ما در اینجا جلوگیری از ادامه روند تصمیم گیری نامناسب خواهد بود. به این ترتیب در آینده نزدیک دوباره اعتماد همکاران مان را جلب خواهیم کرد. امروزه بدون کسب اعتماد دیگران امکان فعالیت در دنیای کسب و کار وجود ندارد. به همین خاطر باید توجه زیادی به وضعیت اعتماد دیگران به خودمان داشته باشید.
5. عدم تمایل به محصول موردنظر یا ناآگاهی از ارزش استارت آپ
برخی افراد هیچ علاقه ای به حضور در کسب و کاری تازه ندارند. این امر موجب مخالفت آنها با هر نوع ایده کاری خواهد شد. در این میان تفاوتی بین استارت آپ های موفق و ضعیف وجود ندارد. وقتی فردی مایل به حمایت از ایده ای تازه نیست، کیفیت آن اهمیت چندانی نخواهد داشت. راهکار موردنظر من در این بخش مبتنی بر ارزیابی دلیل عدم تمایل طرف مقابل به مشارکت در ساماندهی کسب و کاری تازه است. گاهی اوقات افراد تمایلی به محصول ما ندارند. در این صورت مخالفت پی در پی امری طبیعی خواهد بود. وظیفه ما در این بخش اطلاع رسانی به افراد موردنظر پیرامون ارزش محصول مان است. بر این اساس امکان حل همکاری سرسخت ترین افراد نیز فراهم خواهد شد. دلیل دوم مخالفت پی در پی افراد با استارت آپ ها ناآگاهی از ارزش آن است. در این مرحله نقش توضیح و بیان دقیق ایده مان دوچندان می شود.
نکته پایانی در این بخش مربوط به سلیقه افراد موردنظرمان است. ما باید افراد مناسب برای پیشنهاد استارت آپ مان را پیدا کنیم. در غیر این صورت ارزش آن به خوبی درک نخواهد شد. اشتباه بسیاری از کارآفرینان تلاش برای همکاری با فردی بی علاقه به استارت آپ شان است. در نتیجه روند توسعه کسب و کار به صورت مطلوب پیش نخواهد رفت. یک مثال واضح در این زمینه صنعت پرورش دام است. اگر ما ایده پرورش دام به صورت تخصصی و کاربردی را بدون توجه به مخاطب مان بیان کنیم، احتمال دریافت بازخورد مناسب اندک خواهد بود. بدون تردید بیان ایده پرورش دام برای افراد گیاه خوار هیچ فایده عملی نخواهد داشت. مخالفت مداوم دیگران با ایده ما در چنین وضعیتی جای هیچ گونه تعجبی نخواهد داشت.
6. چرا همه افراد باید کارآفرین باشند؟
گاهی اوقات ایده ما برای برخی افراد هیچ جذابیتی ندارد. در اینجا مشکل اصلی از سوی ما نیست. برخی از افراد تمایلی به کارآفرینی و موفقیت بیشتر در دنیای کسب و کار ندارند. به همین خاطر هرچه ما تلاش کنیم، بازهم آنها تمایلی به همکاری نشان نخواهند داد. در اینجا ما باید تصمیم گیری سریعی انجام دهیم. اگر هدف ما اصرار بر همکاری با افراد بی علاقه به کسب و کارمان باشد، در نهایت هیچ شریک یا مخاطبی برای استارت آپ مان پیدا نخواهیم کرد، بنابراین در صورت مشاهده عدم تمایل دیگران به همکاری با ما باید به سراغ افراد تازه رفت. فقط در این صورت امکان تحقق به موقع استارت آپ مان وجود خواهد داشت.
بی تردید ایده کسب و کار مدنظر ما حالت انحصاری ندارد، بنابراین در صورت اجرای آن از سوی فردی دیگر فقط حسرت برای ما باقی خواهد ماند. اجرای یک استارت آپ باید وضعیت تعادل را رعایت کند. در این زمینه اجرای دیرهنگام درست مانند اجرای بسیار سریع همراه با مشکلات فراوانی خواهد بود.
فرآیند یافتن افراد مناسب برای اجرای استارت آپ نیازمند تلاش و پشتکار است. توانایی پذیرش پاسخ های منفی اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر ما با نخستین پاسخ منفی عرصه را خالی کنیم، هیچ گاه به موفقیت نخواهیم رسید. مرور داستان موفقیت کارآفرینان بزرگ در این زمینه اهمیت بسیار زیادی دارد. آنها همیشه از صفر شروع کرده اند، اما هیچ گاه به جایگاه شان راضی نشده اند. تحقق رویاهای ما در مورد استارت آپ مان در گرو موفقیت در جلب نظر سرمایه گذاری و مخاطب هدف است. اگر برخی افراد به استارت آپ ما توجه ندارند، دلیلی برای اصرار به همکاری با آنها وجود ندارد. همیشه امکان یافتن همکار یا شریک تازه در حوزه کسب و کار وجود خواهد داشت.
7. به اشتراک گذاری استارت آپ با افراد نامناسب
بسیاری از ما ایده های کاری مان را با افراد نامناسب در میان می گذاریم. به عنوان مثال، من برای مدت زیادی تمام ایده های کاری ام را با پدر و مادرم به اشتراک می گذاشتم. نکته مهم در این زمینه عدم مهارت و تخصص اینگونه افراد در زمینه تخصصی استارت آپ مان است، بنابراین مشاهده مخالفت یا بی توجهی آنها امری طبیعی خواهد بود.
اگر ما قصد موفقیت در دنیای کسب و کار را داریم، باید ایده های مان را با افراد ماهر و متخصص در میان بگذاریم. به این ترتیب امکان استفاده از نقطه نظرات آنها فراهم می شود. بی تردید یک استارت آپ در مرحله نخست کاستی های بسیار زیادی دارد. گفت وگو پیرامون استارت آپ موردنظر با افراد متخصص کمک شایانی به اصلاح و به روزرسانی آن خواهد کرد.
با توجه به آنچه در این مقاله مورد توجه قرار گرفت، جلب توجه و همکاری دیگران در مورد استارت آپ امر دشواری محسوب می شود. این فرآیند شامل تلاش برای گفت وگو با دیگران و تقویت بسیاری از مهارت های فردی است. به عنوان عضوی از دنیای کسب و کار توجه به هفت نکته مورد بحث در این مقاله از ما کارآفرین بهتری خواهد ساخت. در نهایت باید اهمیت انتخاب افراد مناسب برای اجرای استارت آپ را به خاطر داشت. شکست بسیاری از استارت آپ ها به دلیل همکاری با افراد نامناسب است. وقتی تیم استارت آپ ما ناهماهنگ باشد، امکان کسب موفقیت از طریق جلب نظر مخاطب هدف کاهش چشمگیری خواهد یافت.