لیلاز: جامعه آمادگی افزایش قیمتها را دارد
یک کارشناس اقتصادی معتقد است جامعه آمادگی افزایش قیمتها را دارد، حرکت توسعهای کشور منوط به اصلاح قیمت حاملهای انرژی است.
با گذشت چند سال از اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانهها، اجرای فاز دوم از این قانون در هاله از ابهام است. دولت سابق که خود آغازگر این قانون بود تا آخرین روزها حاضر به اجرا شدن فاز دوم این قانون نشد. دولت روحانی نیز بعد از روی کار آمدن گرچه ایرادات اساسی به فاز اول اجرای این قانون از سوی دولت سابق دارد عزم خود را برای اجرای فاز دوم جزم کرده است. در همین راستا در کنار لایحه بودجه 93 لایحه تبصره هدفمندی را نیز جداگانه به بهارستان فرستاد که چندان با استقبال نمایندگان روبرو نشد و تغییراتی در آن صورت گرفت. در همین راستا شورای نگهبان نیز در اعلام نظر خود درباره مصوبه اخیر مجلس درباره اجرای فاز دوم هدفمندی در تیرماه ایراداتی را به آن وارد کرده است. به گزارش اقتصادآنلاین، سعید لیلاز کارشناس اقتصادی در گفتگو با نامه نیوز، با تاکید براینکه مشکلی برای اجرای فاز دوم این قانون وجود ندارد، معتقد است در مرحله دوم نباید یارانه نقدی کم یا زیاد شود. وی تاکید دارد که در فاز دوم اگر بنا به واقعی سازی قیمت حامل های انرژی باشد جامعه تحمل شیب صعودی قیمت ها از این محل را دارد و اتفاقی است که باید هرچه سریعتر رخ دهد. مشروح گفتگوی نامه نیوز با وی را در ادامه بخوانید؛
احمدینژاد برای فاز اول هدفمندی اراده داشت اما برای فاز دوم دچار تردید شد * از ابتدای فعالیت دولت یازدهم موضوع اصلاح هدفمندی یارانهها حاشیه های فراوانی را به همراه داشته است و اخبار مختلفی درباره این قانون مطرح می شود. اخیرا شورای نگهبان به مصوبه مجلس درباره هدفمندی که در آن دولت مکلف شده بود از تیرماه وارد فاز دوم شود ایراد گرفته است. به نظر شما دولت می توانست در 4 ماه آینده ایرادهای فاز نخست را برطرف کند؟ هر لحظه ای می شود این کار را کرد و زمان خاصی برای اجرای فاز دوم لازم نیست. به نظر من مسئله هدفمندی یارانه ها، مسئله اراده است، اراده ای که احمدی نژاد برای اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها داشت اما برای اجرای فاز دوم تردید داشت و دولت یازدهم نیز الان دچار همین تردید و عدم تصمیم گیری است. از نظر قانونی برای اجرای فاز دوم مشکلی وجود ندارد چرا که اجرای فاز دوم در قانون برنامه پنجم توسعه دیده شده است. اگر دولت دهکبندیها را وارد فاز دوم کند دچار مشکل میشود * یعنی در چهار ماه اول سال 93 دولت توان رفع ایرادهای فاز اول را دارد؟ چرا نمی تواند؟ حتما این کار عملی است و دولت می تواند این ایرادها را برطرف کند. ایرادهایی که وجود داشته چندان بزرگ نبوده است. بستگی دارد که دولت چگونه بخواهد هدفمندی یارانه ها برخورد کند. اگر دولت بخواهد دهک بندی ها را وارد فاز دوم کند دچار مشکل خواهیم شد و این مشکل هم به زودی حل نخواهد شد، اما اگر بخواهد قانون را اجرا کند به نظر من مسئله تنها این خواهد بود که در شرایط رکود تورمی امکان دارد و یا مصلحت است که فاز دوم هدفمندی اجرا شود یا خیر، وگرنه سوال مهم دیگری در این میان وجود ندارد. جامعه آمادگی افزایش قیمتها را دارد، حرکت توسعهای کشور منوط به اصلاح قیمت حاملهای انرژی است * دولت در لایحه بودجه پیشنهاد درآمد 63 هزار میلیارد تومان را مطرح کرده است که نمایندگان معتقدند تحقق این درآمد منجر به شیب تند افزایش قیمت ها می شود. به نظر شما جامعه هم اکنون آمادگی افزایش قیمت ها را دارد؟ حتما دارد. من یک سوال از شما می پرسم، شما خودتان جواب بدهید. فرض کنید که بدون این که اسمی از حکومتی خاصی ببرند به شما بگویند که یک رژیمی در دنیا هست که یارانه شیر و داروهای سرطانی مردم بیمارش را قطع کرده و به بنزین تبدیل کرده است. آیا شما نخواهید گفت که این رژیم اسرائیل است در غزه این کار را با هدف نسل کشی انجام داده است؟ و آیا این غیر از این معنا را دارد؟ مسئله اجرای هدفمندی، این گونه نیست که بگوییم این کار را انجام بدهیم یا ندهیم؟ مسئله اجباری است که کل تمدن ایران را در معرض تهدید قرار داده است، هم به لحاظ آلودگی محیط زیست، هم به لحاظ شکاف طبقاتی عمیقی که میان جامعه ایجاد کرده است و هم از جنبه این هرگونه حرکت توسعه ای در ایران منوط به اصلاح قیمت حامل های انرژی است. اگر در فاز دوم نان یک شرکت متعلق به یک نهاد خاص قطع شد تظاهرات به راه نیندازد اگر الان هرکسی بتواند بیشتر بنزین مصرف کند به این معناست که یارانه بیشتری گرفته است. به نظر شما این عدالت است؟ کسانی هستند که خانه شان دو خودرو دارند و از طرفی روستاهایی هم هست که کل مردم آن روستا یک خودرو هم ندارند، کجای این انصاف است به نظر شما؟ اگر برای اصلاح قیمت حامل های انرژی اراده وجود داشته باشد و این اراده به فهم عمومی و ملی تبدیل شود و مطبوعات صرف نظر از جناح بازی ها و افراطی گری همراه جناح های سیاسی کمک کنند و در کار یکدیگر نگذارند و اگر ما نان یک شرکت متعلق به یک نهاد خاص را قطع کردیم، تظاهرات به راه نیندازند و سعی نکنند که امنیت ملی را به بازی بگیرند، این طرح نه تنها اجرا شدنی است بلکه تنها گزینه پیش روی ما نیز هست. ما برای 150 تا 300 میلیارد کسری بودجه نمی توانیم به فرزندانمان شیر بدهیم. مصرف شیر در کشور تا 30 درصد کاهش یافته است و معنی اش این است که پوکی استخوان در نسل بعدی گریز ناپذیر است. این مسئله در شما هیچ ناراحتی ایجاد نمی کند؟ این که بیمارستان های دولتی حتی ملافه ندارند به یبمارانشان بدهند شما را ناراحت نمی کند؟ به این وضعیت می گویند کشور داری؟ حدادعادل برای جلوگیری از افزایش قیمت حاملهای انرژی باید محاکمه شود * به نظر شما این افزایش قیمت ها در راستای تحقق درآمدهای هدفمندی با شعار مقابله با تورم دولت همسو است؟ خوبی اقتصاد این است که ما با عدد و رقم سر و کار داریم. یادتان هست بین سال های 84 تا 89 یک ریال قیمت سوخت گران نشد؟ آقای حدادعادل بدون اینکه محاکمه شود گفت من میخواهم به ملت ایران هدیه بدهم و افزایش قیمت حامل های انرژی را متوقف کرد و وضعیتی که الان شاهد هستید هدیه آقای حدادعادل و رفقایشان به ملت ایران است اما در همان پنج سال ظرف مدت 30 ماه در دی ماه 1387 نسبت به فروردین 1385 نرخ تورم چهار برابر شد و از 6.5 درصد به 30 درصد رسید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا بنزین گران شد؟ آیا قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا کرد؟ بر عکس قمیت حامل های انرژی در سال 1389 حدود 300 تا 500 درصد افزایش پیدا کرد، چرا نرخ تورم تنها 12 درصد افزایش پیدا کرد؟ چرا 500 درصد افزایش پیدا نکرد؟ برای اینکه این یک توهم در ذهن ماست. عامل اصلی افزایش تورم، رشد نقدینگی است، عامل اصلی رشد نقدینگی، کسری بودجه دولت است و عامل اصلی کسری بودجه دولت بی انضباطی مالی دولت است و ربطی به قیمت حامل های انرژی ندارد. اگر قرار بود افزایش قیمت حامل های انرژی تورم زا بود، چرا به جای سال 1389 سال 1392 متورم شد؟ تاثیر افزایش قیمت حاملهای انرژی در تورم اندک است * یعنی شما معتقدید که بین این دو رابطه معناداری وجود ندارد؟ تاثیر افزایش قیمت حامل های انرژی در تورم اندک است، نه اینکه تاثیر ندارد اما تاثیر آن زیاد نیست. اگر دولت انضباط مالی را رعایت کند مشکل حل می شود؟ در شش ماه گذشته تورم 15 درص کاهش پیدا کرده است، آیا قیمت حامل های انرژی کم شده است؟ چه کار کرده ایم این اتفاق افتاده است؟ رشد نقدینگی به جای 30 درصد، 20 درصد شده است. چرا ما با علم و خرد انقدر مسئه داریم؟ مخالف حذف دهکهای اول تا سوم هستم اما کمپین انصراف از یارانه حرکت سیاسی اجتماعی خوبی است * یکی از آسیب های این طرح ارائه یارانه نقدی به تمام ایرانیان بود که حاشیه های فراوانی را هم به همراه داشته است. البته اخیرا کمپینی نیز برای انصراف داوطلبانه مطرح شده است.به نظر شما می توان با راه اندازی کمپین با این مشکل اساسی مقابله کرد؟ راهکار اصلی برای پرداخت هدفمند یارانه چیست؟ با توجه به اینکه این ابهام برای مردم وجود دارد که در صورت انصراف از دریافت یارانه مشمول گروه پولدارها شده و ممکن است به لحاظ مالیات و ... دچار مشکل شوند؟ من مخالف حذف دهک های اول تا سوم هستم، اما این حرکت داوطلبانه را به عنوان یک حرکت سیاسی- اجتماعی می پسندم که البته اثربخشی زیادی ندارد. مجموع کسری بودجه در سال 1392 برای پرداخت یارانه نقدی حدود 10 تا 12 میلیارد تومان است، ما می توانیم از محل اصلاح قیمت حامل های انرژی هفت تا 10 هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشیم. کلید حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی می گذرد کلید حل و فصل بیشتر مشکلات و مسائل ایران از افزایش قیمت حامل های انرژی می گذرد. مسئله کارآمدی اقتصاد ایران است. ما سالی 100 میلیارد دلار سوخت مجانی به کشور تزریق می کنیم و از آن طرف وقتی 25 میلیارد دلار صدرات غیرنفتی داریم، همه هلهله می کنیم. به جای اینکه صادر کنیم همین را به داخل بدهیم، همه همدیگر را نگاه کنند، این طور که خرجش کمتر است و برایمان هوای سالم می ماند و 75 میلیارد دلار هم برایمان می ماند. یارانه نقدی نباید افزایش یافته یا کم شود * نحوه پرداخت یارانه نقدی در فاز دوم هدفمندی باید به چه نحوی باشد؟ من معتقدم پرداخت 45هزار تومانی ادامه پیدا کند، نه یک ریال افزایش پیدا کند و نه یک ریالش غیرنقدی شود، چرا که برای اقتصاد سم مهلک است. دولت مازاد درآمد را صرف بهبود نیازهای اساسی مردم فقیر کشور کند. اگر 10 تا 15 هزار میلیارد تومان به شبکه بهداشت دولتی کمک شود انگار به فرودست ترین مردم کشور کمک کردید چون کسی تا ناچار نشود سراغ بیمارستان دولتی نمی رود. بنابراین 10 تا 15 هزار میلیارد باید در بخش درمان کشور هزینه شود چرا که نظام بهداشتی از آستانه فروپاشی عبور کرده است. چهار تا پنج میلیارد ریال هم برای احیای حمل و نقل عمومی زمینی کشور باید صرف شود و اگر بخش هوایی هم به آن اضافه شود این رقم به 35 هزار میلیارد می رسد. اگر 10 هزار میلیارد هم به آن سه دهکی که کسری بودجه داریم هزینه کنیم و 15 هزار میلیارد نیز برای باید بودجه عمرانی کشور هزینه کنیم در مجموع به 50 هزار میلیارد نیاز داریم. بنابراین به حد کافی محل مصرف واقعی و رونق آفرین و اشتغاف آفرین وجود دارد که آن به کود حیوانی تبدیل نکنیم. پرداخت یارانه نقدی اشکال نابخشودنی احمدی نژاد نبود * این نحوه پرداخت یارانه نقدی در 3 سال گذشته چه آسیب هایی را به خصوص در بخش تولید و کشاورزی به همراه داشته است؟ اشکال اصلی و نابخشودنی احمدی نژاد در اجرای قانون هدفمندی، پرداخت یارانه نقدی به مردم نبود. اشکالی ندارد که قیمت حامل های انرژی به جای 30 برابر 300 برابر شود، اما آزادسازی قیمت حامل های انرژی تنها بخشی از سیاست های آزادسازی اقتصادی است، بنابراین نمی شود قیمت حامل های انرژی را 5 برابر کرد اما به تولیدکننده اجازه افزایش قیمت را نداد و یا به او یارانه نداد. در غیر این صورت شما دستور به نابودی صنایع می دهید. اگر آزادسای قیمت ها در چهارچوب آزادسازی کل اقتصاد نباشد سر سوزنی فایده ندارد آزادی سازی اقتصادی یک پکیج است، اگر به آن دست بزنید از کار می افتد و همان شیر بی یال و دم و اشکم مولوی می شود. وقتی شما به عنوان دولت قیمبت حامل های انرژی را آزاد می کنید، یعنی تولید کننده ها کمتر سوخت مصرف کنند اما از آن طرف نمی توانید بگویید هرکسی قیمت را بالا برد و یا تولید نکرد جریمه می شود. در این صورت تولید نابود می شود. آزادسازی اقتصادی اولا باید همگن و منسجم در سراسر اقتصاد انجام شود و ثانیا باید پلکانی صورت بگیرد. در حال حاضر هم اگر آزادسای قیمت ها در چهارچوب آزادسازی کل اقتصاد نباشد سر سوزنی فایده ندارد و جایی نمی رسد. از نیمه سال 1390 یعنی درست 12 ماه قبل از شروع تحریم ها رشد صنعتی در ایران منفی شد، به دلیل اینکه ما قیمت نهاده های تولید را بالا بردیم، اما اجازه ندادیم صنایع قیمت را بالا ببرند. صنایع خودروسازی ایران برای چه از هم پاشید؟ برای اینکه دائم تورم هر سال 20 تا 30 درصد بالا می رفت، اما دولت فشار می آورد که نباید قیمت خودرو افزایش پیدا کند. مدیران عامل بی شخصیت و بدبختی بودند که کشته مرده پستهایشان بودند، در تبعیت کامل بودند و یک شبه سرمایه گذاری پنجاه ساله در خودروسازی هبائا منثورا شد. این ها به دلیل عدم انسجام در سیاست گذاری ها بود و اگر ادامه پیدا کند بدیهی است که به همین نتایج می انجامد.