وزارت ازدواج و طلاق؟! (طنز)
سه روز تمام است دارم فکر میکنم اما به نتیجهای نمیرسم. یعنی متوجه نمیشوم که چرا باید اسم یک وزارتخانه، وزارتخانه ازدواج و طلاق باشد.
نمیفهمم چرا نمایندگان محترمی که دغدغه جدا کردن بخشهای ورزش و جوانان را از وزارت ورزش و جوانان دارند، نام وزارتخانه جدید را گذاشتهاند ازدواج و طلاق. مته به خشخاش نمیگذارم ولی وزارت ازدواج و طلاق مثل این است که اسم ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را بگذاریم ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و قاچاق کالا و ارز یا بگوییم وزارت راه و شهرسازی و شهرنسازی، یا وزارت بهداشت و کثافت! اما واقعا برای این که جوانان ازدواج کنند و صاحبخانه بشوند، چه باید کرد؟ باید وزارت ازدواج و طلاق درست کرد؟ زبانم لال بشود که بگویم این کار شوآف است این دم آخری. کور بشوم اگر قصدم این باشد که بخواهم بگویم پشت پرده این طرح چیز دیگری است. ذلیل بشوم اگر بگویم این طرح هم مثل کچل کردن مجریهای تلویزیون است که به جای اینکه به داد آن بچه برسند، خودشان را کچل و سپس مطرح میکنند. کر بشوم اگر بگویم همانطور که برخی از دوستان در محل سقوط آن دو بانوی زندهیاد در خیابان جمهوری درخت کاشتهاند تا بگویند جا برای پهن کردن تشک نبود، برخی دوستان نماینده مردم هم دارند روی برهوت وزارت ورزش و جوانان که خودشان برای حالگیری احمدینژاد درست کردند درختکاری میکنند تا این کویر لجاجت بیشتر از این دیده نشود! الآن اگر از یک بچه ممیز آماده ازدواج بپرسید که بهترین کاری که مجلس میتواند برای تو بکند چیست، میگوید قانون بگذارد، همان سه میلیون وام ازدواج را به ما بدهد کافی است. بیشتر هم نمیخواهیم. والا این دم آخری همین کار را بکنید بهتر و به صلاح نزدیک و از شوآف دور است. باقی بقایتان!