مدرک گرایی درآمدهای نجومی کنکور را داغ کرده است
امروز در جامعه شاهد افزایش شرکت در آزمون کنکور و قبولی در این امتحان هستیم بهگونهای که بسیاری از افراد برای قبولی در کنکور سالها برنامهریزی و وقت خود را صرف میکنند که این مهم نشان از اهمیت بسیار بالای کنکور در زندگی افراد جامعه دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، گفتنی است که در این میان افزایش کلاسهای کنکور و رواج این باور که افرادی که در کلاسهای کنکور بهنام و مطرح ثبتنام میکنند، بهطور حتم در کنکور از نتایج بهتری برخوردار خواهند شد که این خود عاملی موثر برای افزایش تمایل افراد در ثبتنام کلاسهای کنکور شده است اتفاقی که شاید تا چند سال گذشته در میان افراد جامعه بهخصوص دانشآموزان و داوطلبان کنکور حائز اهمیت نبود. از اینرو برای تبیین اهمیت کنکور و مسائل حاشیه آن گفتوگویی با دکتر علیرضا نعمتزاده روانشناس و مشاور تحصیلی کردهایم.
چرخه اقتصادی تحصیلات و کنکور در ایران به چه صورت است؟
در مورد گردش مالی موسسات آموزشی در کشور آمار ضد و نقیض به گوش میرسد که با توجه به عدم شفافیت مالی بسیاری از این موسسات امکان ارزیابی دقیق میسر نیست، اما آمارهای اعلامی از سوی مراجع ذیربط در مورد چرخه کنکور عددی بالغ بر 30 تا 40 هزار میلیارد تومان را بهصورت سالانه شامل میشود. در مورد درآمد موسسات انتشارات کتابهای کنکور نیز عددی بالغ بر هزار میلیارد تومان بهعنوان حداقل برآورد میشود. جدای از این آمارها هم اکنون 11 درصد از 14 میلیون دانشآموز کشور در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند. که طبق برنامه ششم توسعه این رقم باید به 15 درصد برسد، اگر هر کدام از آنها به طور میانگین 6 میلیون تومان شهریه بدهد، گردش مالی شهریه مدارس غیرانتفاعی به 9 هزار و 240 میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که کل بودجه آموزش و پرورش در سال 97 ،35 هزار و 984 میلیارد تومان بود و سال 98 به 56 هزار میلیارد تومان رسیده است. بعد از مدارس غیردولتی نوبت به پدیده جدید این روزهای کشور یعنی فروش و تبلیغ فیلمهای آموزشی و کمک آموزشی میرسد. این موسسات بهطور معمول با خرید آنتن از صداوسیما و تبلیغ روشهای خاص که معمولا فقط در شکل خاصی از سوالات و تستها کاربرد دارند، سعی در ایجاد این حس در مخاطب دارند که با خرید محصولات آن موسسه با کمترین تلاش و بدون زحمت زیاد امکان موفقیت خواهند داشت. از آفات کار این موسسات همین بس که باعث میشوند دانشآموزان بهجای توجه به علم و علمافزایی تنها به دیدی سطحی جهت حل تست و کسب نمره بسنده کنند. ایجاد دوگانگی با برنامههای تدریس مدرسه و القای تفکر عدم اعتماد به دانش معلمان مدرسه از دیگر آسیبهای اینگونه موسسات است. گردش مالی صدها میلیاردی اینگونه از موسسات زمانی مشخص میشود که سهم میلیاردی صداوسیما از محل تبلیغات این موسسات، مهر تاییدی بر این ادعاست، بهطوریکه شنیدهها حاکی از آن است که فقط در مورد یک مورد خاص این موسسات مبلغی بالغ بر 600 میلیارد تومان در ازای پخش 13 برنامه در یک ماه پرداخت داشتهاند. هرچند باید توجه داشت که چرخه مالی کنکور و تحصیلات فقط به اینجا ختم نمیشود. امروزه با توجه به عطش جامعه برای قبولی در رشتههای خاصی همچون پزشکی و کمبود ظرفیت دانشگاههای داخلی به نسبت شرکتکنندگان، گروهی از داوطلبان برای رسیدن به رشته دلخواه تصمیم به مهاجرت و ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور میگیرند. وجود این نیاز به ایجاد موسسات اعزام دانشجو منتهی شده است. شیوه کار این موسسات و مبالغ دریافتی از داوطلبان بسته به کشور، دانشگاه، رشته و مقطع متقاضی متفاوت است. بسیاری از این موسسات کلاسهایی را در قالب آمادگی برای شرکت در آزمونهای این دانشگاهها برگزارمیکنند. برگزاری کلاسهای زبان و هوش و استعداد تحصیلی وغیره از دیگر کلاسهایی است که بار مالی مضاعفی را بر داوطلبان تحمیل میکند. از گردش مالی این موسسات اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی با توجه به آمار اعلامی از سوی رئیس بنیاد ملی نخبگان مبنی بر تحصیل 48000 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور، عدد قابل توجهی برای درآمد این موسسات میتوان متصور شد.چرخه درآمدی دانشگاه آزاد و دانشگاههای غیرانتفاعی بههمراه درآمدهای میلیاردی حاصل از انتخاب رشته سالانه بیش از یک میلیون داوطلب کنکور، کلاسهای تقویتی و تجدیدی، درآمد موسسات مشاوره و برنامهریزی تحصیلی و... همگی قسمتی از چرخه مالی تحصیلات و کنکور را در کشورمان شکل میدهند.
دلایل افزایش تمایل افراد به ادامه تحصیل چیست؟
همانطور که قبلا اشاره شد دلایل فرهنگی یکی از عوامل گرایش به تحصیلات عالی در کشور ما بوده است.ایرانیان از دیرباز اهل مطالعه و کسب دانش بودهاند و وجود دانشمندان و مشاهیر بزرگ علمی و ادبی خود بزرگترین گواه این مدعی است، اما در چند دهه گذشته این گرایش بیشتر به سمت مدرکگرایی سوق پیدا کرده و کمتر به علماندوزی و تولید علم پرداخته است. عطش کسب مدرک به امید کسب جایگاه شغلی و اجتماعی بهتر و کسب درآمد بالا، یکی از نکات منفی چرخه معیوب تبلیغات مراکز آموزشی تجاری است. اینگونه مراکز مقوله تحصیل را تبدیل به یک شاخه اقتصادی کردهاند. این تبلیغات چنان قوی عمل میکند که امروزه اگر والدینی برای فرزند خود از خدمات اینگونه موسسات، انتشارات، مدارس، آموزشگاهها و محصولات استفاده نکنند، دچار نوعی عذاب وجدان میشوند گویی که در مسیر موفقیت فرزند دچار اهمال و کمکاری و سستی شدهاند. دامنه این موضوع امروزه نه تنها در عرصه کنکور و تحصیلات دانشگاهی بلکه به کودکان پیشدبستان و دبستان نیز رسیده است و تبلیغات فلان موسسه آموزشی در تلویزیون نشان میدهد که اکثر رتبههای برتر آموزشی بیش از10 سال در آزمونهای آن موسسه شرکت داشته و موفقیت را مشروط به استفاده از خدمات و محصولات خود شرطیسازی میکنند.
آیا حذف کنکور در عمل شدنی است؟
در سالهای اخیر از زبان بسیاری از مسئولان اخبار و وعدههای بسیاری را در رابطه با حذف کنکور شنیدهایم ولی واقعیت ماجرا این است که تقریبا کنکور برای رشتههای پرمتقاضی هیچگاه حذف شدنی نخواهد بود.با توجه به اینکه کنکور تابع اصل عرضه و تقاضاست و همچنین بسیاری از رشتههای دانشگاهی بهعلت پذیرش بیرویه فاقد جایگاه شغلی مناسب در بستر جامعه هستند شاهد کمشدن تقاضا برای بسیاری از رشتهها بودهایم. شعار حذف کنکور در واقع ظرفیت خالی رشتههای کم متقاضی را شامل میشود که دیگر توان فعالیت با تمام ظرفیت را ندارند. جایگزین کردن شرط معدل و سوابق تحصیلی بهعنوان جایگزین کنکور هم که راهکاری تقریبا جهانی بهعنوان جایگزین کنکور محسوب میشود در سایه اجرای نامتوازن در سیستم آموزشی کشور ما تبدیل به کنکوری پرپیچ و خمتر از کنکور سراسری خواهد بود. تصور کنید که مدارس غیردولتی با فراهم نمودن بسترهای مناسبتر تحصیلی همچون امکانات و اساتید و فضا و آزمون، کنکور را از آزمونی چند ساعته به ماراتنی چند ساله تبدیل خواهند کرد که هدف آن بالابردن معدل دانشآموزان خواهد بود و از قبل این ماجرا چرخه مالی بسیار بیشتری از چرخه کنکور ایجاد خواهد شد که در آن سیدی فروشها بهجای یکسال چند سال را برای دانشآموزان هدفگذاری خواهند نمود و انتشاراتیها هم به همین نحو عمل خواهند کرد .
کنکور چه تاثیرات منفی بر روح و روان جوانان برجا میگذارد؟
هر ساله بالغ بر حدود 600 هزار نفر در کنکور رشته تجربی شرکت میکنند که قسمت اعظم آنها خواهان ورود به رشتههای گروه پزشکی هستند.نگاهی گذرا به ظرفیت 3 رشته پرمتقاضی پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در دانشگاه سراسری و آزاد حاکی از پذیرش حدود 10 هزار نفری از خیل مشتاقان ورود به این رشتههاست. یعنی تقریبا از هر 60 داوطلب یک نفر شانس ورود به این رشتهها را داراست.آیا تابهحال از حس شکست و سرخوردگی که در 59 نفر باقیمانده در این ماراتن نفسگیر ایجاد کردهایم، تحقیقی صورت گرفته است؟ تعداد زیادی از جوانان و نوجوانانی تقریبا تا قبل از کنکور حضور در یک نقش اجتماعی پررنگ را تجربه نداشتهاند و شکست در کنکور را مساوی با شکست در تمام آرزوها و آمال خود میپندارند.