کودک آزاری مدرن!
شاید شما هم در شبکههای اجتماعی شنیده یا در بعضی آرایشگاههای زنانه دیده باشید که اپیلاسیون دختربچهها به تازگی مد شده است و مادرها دختربچههایشان را برای اپیلاسیون میآورند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، بعضی از بچهها از این کار استقبال میکنند اما بعضی از آنها کمی ترس دارند و خجالت میکشند. قشنگ، بانمک، زیبا و ... صفاتی بود که معمولا، برای توصیف کودکان استفاده میکردیم. در کنار این صفات ممکن بود پسر بچهای را خوشتیپ توصیف کنیم یا به دختر بچهای بگوییم خوشگل اما حالا پای صفاتی به موضوع توصیف کودکان وارد شده است که زنگ خطری برای سلامت روان آنهاست و شاهد دختران خردسالی هستیم که لباسهای نامناسب میپوشند، آرایش و حتی موهایشان را کراتینه می کنند و متقاضی اپیلاسیون میشوند تا جذاب شوند. گاهی نیز قربانیان این جذاب شدن پسران هستند. پسرانی که در سنین پایین دغدغه بدن خود را دارند و میخواهند خوش اندام شوند؛ بدنی که گاهی به دنبال برنزه کردن پوستش هستند و گاهی به دنبال نمایش سیکس پک آن. اما چرا جذابیت دارد جای قشنگی و بانمک بودن را در دنیای کودکان ما میگیرد؟ این رفتار بزرگ ترها در قبال فرزندان دلایل مختلفی دارد. بعضی ها با اشتراک عکس فرزندشان در فضای مجازی دنبال کننده و تبلیغ به دست می آورند. برخی دیگر هم فراموش کرده اند کودکی روزهای شیرین و تکرارنشدنی است که نباید آلوده به این چیزها شود. به خصوص این که کودک در سن کم حق انتخابی ندارد و ممکن است بعدها از این موضوع ناراحت شود. چه نشانههایی برای تایید این ادعا در اطراف ما هست که احتمالا تا به امروز آنها را خیلی جدی نگرفتهایم؟ چرا این موضوع را باید به عنوان زنگ خطری جدی در نظر بگیریم؟ و اینکه پدران چه نقشی در این ماجرا دارند؟
نشانههای اتفاقی خطرناک و مغفولمانده
موضوع جنسیسازی یا sexualization یکی از مسائلی است که طی سالهای اخیر در روانشناسی به آن توجه بیشتری شده است. منظور از این اصطلاح پر رنگ کردن هویت یک فرد بر مبنای جنسیت او و جذابیتهایی وابسته به جنسیت است. جذابیتهایی که بیش از همه قرار است نظر جنس مخالف را به خود جلب کند. این اصطلاح البته کاربردهای گوناگونی دارد. گاهی حرف از جنسیسازی زنان میشود و به تبع آن کالاانگاری زنان مطرح میشود. گاهی اما بحث، جنسیسازی کودکان است. موضوعی که طی 10 سال گذشته اهمیت زیادی در مجامع روانشناسی یافته است چراکه به نظر میرسد با گسترش شبکههای اجتماعی و پررنگ شدن نقش آنها، این موضوع بیشتر از قبل در کمین فرزندان ماست. اما نشانههای جنسیسازی هویت کودکان ما چیست و چه رفتارهایی را میتوان نمادهای آن دانست؟
لباسهای کپیبرداری شده از دنیای بزرگ ترها
دامنهای بسیار کوتاه و لباس های نامناسب برای دختربچهها، باز گذاشتن دکمه و نمایش بدن برای پسربچهها از جمله نمونههای این گروه است.
گرفتن ژستهای اغواگر در زمان عکاسی
این موضوع هم در دختربچهها و هم پسربچهها دیده میشود. البته که باز هم دختربچهها بیشتر قربانی این موضوع هستند.
ایجاد تغییر میانمدت در ظاهر به بهانه زیبایی
تمایل به کراتینه کردن مو یا برنزه کردن از نمونههای این مسئله است. این در حالی است که به عنوان مثال کراتینه کردن مو یا سولاریوم از جمله خدماتی است که برای افراد زیر 18 سال به واسطه خطراتی که دارد، در ایران و البته بسیاری از کشورها ممنوع است اما به صورت غیرمجاز، انجام میشود.
ایجاد تغییر کوتاه مدت به بهانه زیبایی
آرایش صورت و لاک زدن از نمونههای رایج در این زمینه است. موضوعی که درباره لاک زدن یا آرایش نگرانی را تشدید میکند این است که برخی والدین به واسطه ثبات بیشتر محصولات بزرگ سالان، از آنها برای کودکان خود استفاده می کنند و فرزند خود را در معرض خطرات مضاعفی قرار میدهند.
تغییر در ظاهر بدن
در این گروه میتوان به شکم شش تکه یا اپیلاسیون بدن اشاره کرد. این رفتارها البته که سلامت جسمی کودک را نیز میتواند با مخاطراتی جدی روبهرو سازد. به عنوان مثال کاهش میزان چربی بدن برای داشتن سیکس پک به اختلالات هورمونی و مختل کردن روند رشد کودک منجر می شود.
تغییر در شکل بدن
تمایل به لاغری برای خوشهیکل شدن و نه سلامت بدن یکی دیگر از موضوعات قابل تامل در این باره است. متاسفانه آمار دقیقی از نوجوانانی که برای لاغر شدن، رژیمهای لاغری غیراصولی گرفته یا به واسطه حساسیت زیاد در این زمینه مبتلا به اختلال خوردن شدهاند، نداریم. اما کاهش سن ابتلا به اختلالات خوردن تا 9 سالگی و آمار بسیار بالای دختران نوجوانی (تخمین بالای 50 درصد) که برای کاهش وزن دست به انتخابهای غلط میزنند، زنگ خطری برای این موضوع است.
عوارض روانی، شناختی، هیجانی و البته هویتی
فهرست عوارض جنسیسازی کودکان محدود به 2 یا 3 مورد نمیشود
بهتر است پیش از مرور آسیبها و عوارض روانی این رفتارها، موضوعی را مدنظر قرار دهیم. اگر تجربه والدگری داشته باشیم، میدانیم که همه کودکان دوست دارند زودتر بزرگ شوند، دوست دارند مانند پدر یا مادر خود لباس بپوشند و ظاهری شبیه آنها داشته باشند. بنابراین سراغ کفش بزرگ ترها میروند، کیف لوازم آرایش مادر را بر میدارند و عاشق پوشیدن کت پدر هستند. این رفتارها که از قبل هم وجود داشته است، به خودی خود رفتارهای آسیبزایی نیستند اما به چند شرط. اول اینکه از حالت بازی و قالب بازیگوشی خود در نیایند و تبدیل به دغدغه نشوند. دوم آنکه محدود به شباهت ظاهری و تلاش برای جذابیت نباشد و شامل رفتارهای دیگر والدین چون کتاب خوانی، نظافت خانه، شستن ماشین، سر کار رفتن و ... هم باشد و سوم اینکه والدین شروع کننده این رفتارها و تقویتکننده فعال آنها نباشند. چرا که وقتی دغدغه کودکی ایجاد جذابیت ظاهری برای خود، خوب افتادن در عکسها و به نمایش گذاشتن بدن خود شود، آن وقت او درگیر عوارضی خواهد شد که ممکن است تا سالها باعث رنج او شود.
تصویر بدنی مغشوش
احساس چاقی، تمایل به تغییر دادن بخشی از بدن، احساس زشتی و ... از جمله مواردی است که متاسفانه این روزها بسیاری از کودکان و نوجوانان با آن درگیرند. در روانشناسی این موضوعات بیشتر تحت عنوان موضوع تصویر بدنی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات نشان میدهد کودکان و نوجوانانی که نگرشی منفی به تصویر بدنی خود دارند، بیشتر دچار افسردگی و اضطرابهای شدید می شوند، عزت نفس آنها کاهش می یابد و البته از اختلالات خوردن بیشتر رنج میبرند. تشویق علنی و پنهانی کودکان به آرایش کردن، اپیلاسیون و البته تغییر در وزن و شکل بدن، همگی نقش مهمی در شکلگیری تصویر بدنی در کودکان دارد. این رفتارها میتواند به ایجاد تصویر مغشوش و تحریفشده از بدن در کودکان منجر شود و سلامت روان آنها را به خطر بیندازد. این مسئله هر چند به خودی خود دردناک است اما تمام ماجرا نیست.
تغییرات در حوزه شناختی
مطالعات روانشناسی نشان میدهد هر چه دختران درگیری ذهنی بیشتری با موضوع بدن خود داشته باشند، عملکرد ضعیفتری در برخی حوزههای شناختی چون ریاضی دارند. البته داستان دختران محدود به درس ریاضی مدرسه نیست و از دید متخصصان این موضوع خود را در تمایل کمتر دختران به نقش داشتن در حوزههای کاری مرتبط با ریاضی، مهندسی و حتی علوم و فناوریهای جدید نیز نشان میدهد.
ایجاد مشکل در هویت جنسیتی
بسیاری از استانداردهای زیبایی در دنیای بزرگ سالان در واقع به منظور ایجاد جذابیت جنسی در آنهاست. در واقع تحمیل این استانداردها به کودکان نه فقط تصویر بدنی که حتی هویت جنسیتی و تعریف آنها از زن یا مرد بودن در آینده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از سویی تاکید زیاد بر زیبایی ظاهری به منظور جلب توجه دیگران، میتواند موضوع مهارتهای ارتباطی را در ذهن کودکان کماهمیت جلوه دهد و باعث شود تا آنها توجه کمی به موضوع مهارتهای اجتماعی به عنوان ابزاری برای تنظیم روابط اجتماعی داشته باشند.
ایجاد مانع بر سر دوستیابی
از دید بسیاری از کودکان، تعاریف زیبایی و زشتی، ارتباط نزدیکی با مفاهیم خوبی و بدی دارد. بر این مبنا نیز وقتی تعریف ما از دامنه زیبایی برای کودکانمان محدود باشد، در چشم آنها تعداد افراد خوب را کاهش دادهایم. جدای از احساس ناخوشایند، این سبک فکری در بسیاری از موارد باعث میشود کودکان تمایلی به ارتباط گیری با افرادی که ظاهری متفاوت دارند، نداشته و حتی احساس ناخوشایندی به این افراد داشته باشند.
در معرض خطر قرار دادن کودکان
کودکانی که خیلی زود و در سنین پایین دغدغه جذاب شدن دارند، بیشتر در معرض این هستند که قربانی سوءاستفاده قرار بگیرند. این موضوعی است که خیریه اناسپیسیسی، خیریه فعال در حمایت از کودکان در انگلیس، در گزارش خود درباره جنسیسازی کودکان به آن پرداخته است. در موردی دیگر نیز به تازگی بخش سایبری پلیس هلند از والدین درخواست کرد که عکس کودکان خود را در کنار دریا یا استخر در شبکههای اجتماعی منتشر نکنند. چرا که برخی از این عکسها در سایتهایی که خدمات غیرقانونی پورنوگرافی کودکان را ارائه میکنند، بازنشر شده است.
4 متهم اصلی
تلاش ناآگاهانه بعضی والدین در حوزه کودک آزاریهای کمتر شناخته شده، فرایندی است که گروهی از عوامل در آن دخیلاند
شاید بسیاری از افراد تصور کنند عامل اصلی در بروز این وضعیت، شبکههای اجتماعی و به ویژه اینستاگرام است اما در واقع این مسئله پیش از ظهور این شبکه اجتماعی نیز وجود داشته است. هرچند نمیتوان از تاثیر اینستاگرام در سرعتبخشی به این موضوع گذشت اما جدای از آن، عوامل دیگری نیز به این وضعیت دامن زدهاند. با کمک آن چه در گزارش وزارت آموزش انگلیس (Review Bailey) در این زمینه آمده است، میتوانیم موارد زیر را به عنوان عوامل موثر فهرست کنیم.
محصولات تصویری و رسانهای
فیلمهای کودک و پویانماییهایی که شخصیتهای جوان آن (که الگوی فرزندان ما قرار میگیرند) نه فقط زیبا که جذاب (از منظر جنسی) و اغواگر هستند. شخصیت السا در پویانمایی فروزن یکی از نمونههای بارز این موضوع است. جدای از پوشش این شخصیت و آرایش چهره او، نحوه راه رفتن و حرکات او در برخی صحنهها را میتوان اغواگرانه توصیف کرد.
عروسکها و لباسها
محصولاتی که برای کودکان تولید میشود اما زیباییشناسی بزرگ سالان را به آنها تحمیل میکند. این موضوع در دنیای عروسکها به شدت پررنگ است. شناختهشدهترین آنها، عروسکهای باربی هستند. هر چند در سالهای اخیر عروسکهای بِرَتز در این زمینه از باربی جلو زدهاند. البته جدای از عروسکها باید توجه داشته باشیم که در زمینه لباس نیز مشکلات زیادی وجود دارد و بسیاری از متخصصان معتقدند تولیدکنندگان به جای توجه به سلامت روان کودکان، تنها به فکر فروش هستند و در نتیجه میزان تولید لباسهای نامناسب در سطح جهانی افزایش یافته است.
بازیهای رایانهای
نحوه پوشش شخصیتها و شخصیتپردازیها از مشکلات قدیمی این حوزه است. البته طی سالهای اخیر موضوع دیگری نیز در بازیهای رایانهای و تلفن همراه مطرح شده است. بازیهای مرتبط با مد و لباس که این روزها بین دختربچهها طرفداران زیادی نیز دارد؛ بازیهایی که تصویری غیرواقعی از اندام زن (قدی بلند و بسیار لاغر) در کنار آرایش تند، لباسهایی باز و البته ژستهای اغواگرانه را به صورت مداوم جلوی چشم کودکان قرار میدهد.
شبکههای اجتماعی
همان طور که اشاره شد اینستاگرام نقش مهمی در این زمینه دارد. البته در کنار این شبکه اجتماعی، یوتیوب و سرویسهای به اشتراکگذاری ویدئو نیز از دیگر متهمان این موضوع هستند. شبکههایی که تصاویر دختران و پسران کوچک آراسته شده را مانند بزرگ سالان دایم جلوی ما و فرزندان ما قرار میدهند و آرام آرام ذائقه ما را بدون این که توجه کافی داشته باشیم، تغییر میدهند.
اما برخی از والدین ممکن است بعد از خواندن این موارد با خود فکر کنند که خب مگر لباس پوشیدن مانند بزرگ ترها و جذاب شدن چه اشکالی دارد؟ به خصوص که برخی از والدین مدعی هستند که این نوع لباس پوشیدن و آراستن خود مانند بزرگ ترها باعث میشود، کودکان رفتار پختهتری نیز داشته باشند! در همین پرونده و در قسمت عوارض روانی این موضوع، به این سوال پاسخ دادهایم.
نه فقط مادران که پدران نیز نقش دارند
بعضیها معتقدند که این مشکل از نا آگاهی بعضی مادران نشات میگیرد اما پدران در کجای این ماجرا ایستادهاند؟
در بسیاری از مواقع، مادرانی که دست دختر خود را می گیرند و به آرایشگاه و سالنهای زیبایی میبرند تا ظاهر آنها را تغییر دهند یا مادرانی که برای فرزندان خود، لباس یا عروسک نامناسب میخرند، به عنوان مادرانی بیفکر شناخته میشوند؛ مادرانی که بدون فکر فرزندان خود را قربانی میکنند اما شاید کمتر کسی به این نکته توجه دارد که این مادران خودشان نیز قربانی هستند. بررسیها نشان میدهد هر چه در جامعهای نگرش به زنان به عنوان کالای جنسی قویتر باشد، تمایل به تغییر دادن ظاهر دختربچهها بر مبنای استانداردهای زیبایی بزرگ سالان بیشتر است. در واقع میتوان گفت که در قدم اول این مادران خودشان قربانی فرهنگ نادرست شدهاند و در قدم بعد، فرزندان خود را قربانی میکنند. از نشانههای قربانی شدن زنان در جامعه ما در این بُعد میتوان به تعدد آرایشگاهها، سالنهای زیبایی و البته درخواست زیاد و قابل توجه برای انجام عملهای جراحی زیبایی اشاره کرد. اما پدران در کجای این ماجرا ایستادهاند؟
پدرانی که غیرمستقیم تشویق میکنند
کودکان ما نه فقط بر مبنای جملات مستقیم و امر و نهی ما که بر مبنای رفتار و انتخابهای ما متوجه ارزشگذاری موضوعات مختلف از دید ما میشوند. پدری که تنها وقتی مادر تغییرات مشخصی را در ظاهر خود داده باشد، به او توجه میکند، پدری که به وقت هزینه کردن برای تغییرات زیبایی دست و دلباز و در مواقع دیگر حسابگر است، پدری که فعالیت اجتماعی مادر را مخل مسئولیتهای داخل خانه او می داند اما با صرف وقت چندین ساعته او در آرایشگاه مشکلی ندارد و ... همه و همه پیام مشخصی را به فرزندان خود میدهند؛ دختران تصور میکنند که اگر توجه پدر را میخواهند باید چنین رفتارهایی را تکرار کنند و پسران تصور میکنند تنها خانمهای با چنین ویژگیهایی دلپذیر و خواستنی هستند.