اشپیگل: شکست استیضاح ترامپ برای دموکراسی آمریکا یک فاجعه خواهد بود
نشریه اشپیگل نوشت: دونالد ترامپ در مناقشه با کنگره آمریکا در مورد طرح استیضاح خود بار دیگر نشان داد که چیزی بیش از یک دستکاری کننده حرفهای (حقایق) است. اگر او بتواند از استیضاح کنگره به سلامت بیرون آید، این نه تنها برای آمریکا بلکه برای تاریخ دموکراسی این کشور یک فاجعه خواهد بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، این نشریه روز شنبه نوشت: بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا برای رئیس جمهوری این کشور اختیارات گستردهای در نظر گرفته اند؛ او رئیس قوه مجریه، سیستم اداری کشور و ارتش بوده و سیاست خارجی کشور را تعیین می کند.
با این حال زمانی که «الکساندر همیلتون»، «توماس جفرسون»، «جیمز مدیسون» و دیگران یک جمهوری را در پی انقلابی خونین برای رهایی از استعمار انگلیس بنا نهادند، تمام تلاششان را به کار بستند تا رئیس جمهوری نتواند مانند یک پادشاه بر کشور حکومت کند.
در قانون اساسی که در سال ۱۷۸۷ نوشته شد سیستم «کنترل» و «توازن» در نظر گرفته شد تا کنگره بتواند به عنوان عنصری «موازنه بخش» فعالیت های دولت و قدرت آن را کنترل کند. همزمان رئیس جمهوری ملزم شد که همواره قانون را رعایت کند و با اختیارات خود بر تمام کشور حکومت کرده و هرگز از این اختیارات برای منافع شخصی خود سوء استفاده نکند.
اینگونه بود که بزرگترین دموکراسی در ایالت متحده پدید آمد و بعدها این کشور الگوی دموکراسی در کشورهای دیگر جهان شد. این همان سیستم قابل تحسینی است که به آمریکا قدرت داده و تا کنون کمابیش کار آمد بوده است. ایالات متحده با وجود تمام نقاط ضعفش، کشوری است که به داشتن قوانین و شهروندان خود می بالد.
این کشور اما در حال حاضر شاهد روی کار آمدن فردی است که هنجارها را می شکند و در مواردی مانند «رسوایی اوکراین» مرزهای دموکراسی را جابجا می کند. ترامپ رئیس جمهوری است که حقه می زند، افشا می کند و فریب می دهد.
اکنون این سوال مطرح می شود که آیا ایالات متحده این مرحله را بدون آسیب پشت سر خواهد گذاشت و همچنان الگویی برای دموکراسی باقی خواهد ماند؟
این یک بازی یا سیرک سرگرم کننده نیست، بلکه واقعه ای بسیار جدی است. زمانی که سوء استفاده از قدرت به قاعده تبدیل شود، بدون این که با آن مقابله شود، درهای فساد یکی پس از دیگری گشوده خواهد شد؛ اتفاقی که یک شکست برای دموکراسی در ایالات متحده و یک فاجعه در تمام جهان است. به این ترتیب آمریکا همانطور که برای دهههای متمادی الگویی مثبت برای دولتمردان بود، به یکباره به الگویی برای سوء استفاده از قدرت بدل می شود. مقلدان سیاسی ترامپ اکنون در بسیاری از کشورها مانند برزیل، مجارستان و ایتالیا بر سرکار هستند و با پیروزی ترامپ در روند استیضاح کنگره جرات می یابند که آنها هم در مسیر خودکامگی گام بردارند.
قدرت بزرگ ترامپ در تبدیل واقعیت به امری غیرواقعی است، بنا بر این او با فریب هواداران خود، حمایت آنها را جلب می کند. او یک دستکاری کننده بزرگ(حقایق) است و شیوه ای که او برای این کار استفاده میکند، در رسوایی اخیر به خوبی قابل مشاهده است.
ترامپ تلاش کرده است دولت های چین و اوکراین را به همکاری با خود علیه «جو بایدن» رقیب انتخاباتی اش وادارد و اکنون که به مدد یک افشاگر، زد و بندش با رئیس جمهوری اوکراین برملا شده، خودش را یک قربانی حملات دموکرات ها جا می زند. او حتی از تلاش برای کودتا علیه خود سخن به میان می آورد و در بوقهای رسانه ای طرفدارش مانند فاکس نیوز و در شبکه های اجتماعی این «تئوری توطئه» به شدت پررنگ می شود.
این یک طنز مبالغه آمیز است؛ ترامپ می تواند هرچیز باشد بجز قربانی. او قدرتمندترین مرد جهان است که اکنون فاش شده می خواسته از قدرتش سوء استفاده کند تا بختش را برای انتخاب مجدد در انتخابات ریاست جمهوری افزایش دهد.
اگر کنگره این مسئله را بررسی کند و طرح استیضاح ترامپ را در دستور کار قرار دهد، در واقع از حق خود در چارچوب قانون اساسی آمریکا استفاده کرده است.
در واقع کنگره همان کاری را می کند که بنیانگذاران آمریکا بر عهده اش گذاشته اند. این به هیچ وجه آنگونه که ترامپ ادعا می کند خیانت نیست، بلکه وظیفه ذاتی افرادی است که بخاطر صیانت از قانون اساسی در برابر دشمنان خارجی و داخلی سوگند یاد کرده اند.
مشکل بعدی واکنش حزب جمهوری خواه به این مسئله است. اگر «باراک اوباما» رئیس پیشین امریکا در سال ۲۰۱۲ به چین و یا اوکراین زنگ می زد و مدارکی را برای تضعیف رقیب انتخاباتی اش «میت رامنی» از آنها می خواست، جمهوری خواهان چه واکنشی نشان می دادند؟ اما اکنون، کمتر جمهوری خواهی جرات می کند که رفتار ترامپ را به باد انتقاد بگیرد. با این که رئیس جمهوری آشکارا از قدرتش سوء استفاده کرده تا علیه رقیب انتخاباتی اش بازی کثیف سیاسی به راه اندازد.
جمهوری خواهان طوری رفتار می کنند که گویی همه چیز مرتب است، در حالی که فرهنگ رفتاری ترامپ این حزب را نیز در معرض خطر قرار داده است. بسیاری از نمایندگان جمهوری خواه کنگره، جهان را از دید ترامپ می بینند و از ترس این که موقعیت خود را از دست بدهند، خلاف نظر او نظری نمی دهند. اما این رفتار برای کشوری که مدعی داشتن بزرگترین دموکراسی است، شرم آور است.
گذر زمان به این سوالات که وضعیت کنونی آمریکا تا کجا ادامه می یابد و آیا این کشور قادر خواهد بود دموکراسی اش را در برابر سوء استفاده خودکامه ای که در راس حکومت ایالات است، نجات دهد، پاسخ خواهد داد.