x
۱۰ / مهر / ۱۳۹۸ ۰۶:۲۶

روزهای سخت طبیعت «سی سخت»

انبوه کنده‌های بلوط را می‌شود در جاده یاسوج به سی‌سخت دید. تنه‌های کلفت درخت‌های بریده شده و ماشین‌آلات راهسازی که بی‌محابا در حال تیغه کشیدن روی خاک جنگل هستند، ریشه‌هایی بلاتکلیف که نیمی از خاک بیرون زده و نیم دیگر در خاک‌اند.

کد خبر: ۳۸۴۷۷۴
آرین موتور

 مثل نوزادی که می‌خواهند از آغوش مادر جدایش کنند و دل نمی‌کند. هنوز هم آمار درستی از تعداد درخت‌های بریده شده برای ساخت جاده چهاربانده به‌ سمت سی‌سخت در دست نیست. عددها از 30 هزار درخت شروع شد و به یک‌هزار و 500 درخت رسید.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این آمار را معاون عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تأیید کرده است. سؤال‌ها درباره دلیل ساخت این جاده زیاد است و پاسخ‌ها متناقض. هر اداره‌ تقصیر را گردن دستگاه دیگری می‌اندازد، در این بین بلوط‌های سی‌سخت قربانی توسعه راه‌ها می‌شوند. اما سؤال مهم‌تری که ذهن مرا مشغول کرده این است: تعمیر و بازسازی جاده‌های ترانزیتی و خطرناکی مانند یاسوج به اصفهان که حتی فاقد خط کشی هستند مهم‌تر است یا جاده‌ای که تنها 5 ماه از سال در آن تردد می‌شود؟

از یاسوج به‌سمت سی‌سخت مرکز شهرستان دنا می‌روم؛ شهری که در ایام تعطیل هر هفته بیش از 800 هزار توریست را به خود جذب می‌کند؛ شهر برف و آفتاب با آب و هوای کوهستانی و چشمه‌های پر آب که از کوهستان دنا سرازیر می‌شوند به سمت دامنه‌های سرسبز و باغ‌های سیب و انگور. شهری که منطقه امن حیات وحش است حالا با چهاربانده شدن جاده قرار است توریست بیشتری جذب کند و آن‌طور که می‌گویند می‌تواند از بار ترافیکی آن در بهار و تابستان کم کند.

 وقتی از «تنگ گنجه‌ای» می‌گذرم سروکله ماشین‌آلات راهسازی پیدا می‌شود. تیغه می‌کشند و نخاله خالی می‌کنند. پنجه‌های لودر در خاکی فرو می‌رود که تا چند روز پیش عرصه جنگل بوده. جاده کفی و خلوت را پیش می‌روم و صحنه‌هایی از جنگ نابرابر ماشین‌آلات و درختان کهنسال را می‌بینم؛ بلوط‌هایی که به خاک افتاده‌اند و لودرهایی که پیروزمندانه به پیش می‌روند. بعد از گذشتن از قسمت کفی جاده، پیچ‌های کوهستانی و جاده باریک ترسناک به نظر می‌رسند. راننده دایم دنده را بالا و پایین می‌کند و موتور ماشین به صدا می‌افتد. همه اینها بیشتر از نیم ساعت طول نمی‌کشد. به ابتدای سی‌سخت می‌رسیم.

مرتضی جهانفکر اولین بومی منطقه است که با او سر گفت‌و‌گو را باز می‌کنم. پشت دخل فروشگاه مواد غذایی‌اش نشسته و از خطرات این جاده می‌گوید اما ورد زبانش یک جمله است: «واقعاً این طبیعت حیف شد» او که موافق توسعه به هر قیمتی نیست از خطرآفرین نبودن جاده می‌گوید: «تصادف همه جا اتفاق می‌افتد اما مسأله این است که چطور جاده را درست کنند که طبیعت از بین نرود. مسافر و توریست هم به‌خاطر طبیعت می‌آید اینجا» او معتقد است شهر سی‌سخت توانایی پذیرش تعداد بالای مسافر را ندارد و از روزهایی می‌گوید که به‌خاطر حضور مسافران ترافیک سنگینی در کل شهر ایجاد می‌شود.

پسری جوان مشغول باد زدن کباب‌های روی منقل بیرون مغازه‌ است؛ تا می‌شنود از چه حرف می‌زنیم وارد بحث می‌شود:«جاده باشد آبادی هم هست. تا چیزی خراب نشود جایی آباد نمی‌شود. می‌گویند 3 هزار درخت قطع شده، فوق فوقش 500 تا از بین رفته باشد. واقعاً این جاده برای مسافرانی که می‌آیند سخت و خطرناک است، خودتان که دیدید.» همین‌طور که حرف می‌زند حواسش به کباب‌ها هم هست و لابد با خودش حساب می‌کند اگر توریست بیشتری بیاید کباب بیشتری هم می‌فروشد:«شهر ما از لحاظ امکانات کمبود دارد. سرویس بهداشتی و حمام عمومی نداریم. اما اگر این جاده ساخته بشود شک نکنید مسافر بیشتری می‌آید.»

وقتی تازه قطع درختان شروع شده بود، انجمن‌های محیط زیستی بسیاری شروع به اعتراض کردند، زنجیره انسانی تشکیل دادند و سعی کردند صدای درختان بلوط باشند. آنها معتقدند تعریض این جاده، به غیر از نابودی درختان بلوط اثرات منفی دیگری را هم به‌همراه دارد؛ اثراتی که امید سجادیان فر دبیر تشکل‌های محیط زیستی و منابع طبیعی استان از آنها می‌گوید:«این اتفاق باعث بالا رفتن حجم زباله در سی سخت می‌شود، زمینه تجارت گوشت شکار غیرمجاز را در دنا افزایش می‌دهد، با هجوم مسافران زمین خواری و تغییر کاربری بیشتر خواهد شد و باعث از بین رفتن امنیت منطقه امن حیات وحش می‌شود.» سجادیان‌ فر معتقد است به‌جای هزینه کردن برای چهاربانده شدن جاده بهتر بود برای ایمن‌سازی و ایجاد پل روی دره‌ها اقدام می‌شد تا این تعداد بلوط سلاخی نشود.» او که دبیر اجرایی تشکل نهضت سبز زاگرس است از نقش درختان بلوط در فرهنگ و تاریخ این منطقه می‌گوید و معتقد است گردشگری باید به‌سمت گردشگری مسئولانه و سبز برود اما متأسفانه مسئولان ما وقتی خودشان دست به تخریب محیط زیست و درختان بلوط می‌زنند دیگر چه انتظاری از گردشگران داشته باشیم؟

از شهر سی سخت که خارج می‌شویم باغ‌های انگور و سیب پشت به پشت هم مسیری سبز را می‌سازند. از گیت ورودی منطقه حفاظت شده می‌گذریم و به «چشمه میشی» می‌رسیم. آب زلالی از بالا دست دنا به پایین می‌ریزد. چند چادر کنار چشمه برپا شده‌ و مواد غذایی می‌فروشند که البته با شروع پاییز دیگر رونق گذشته را ندارند و خلوت هستند. همین‌طور از کنار کوه‌ها و درختان بلوط می‌گذریم تا به چشمه «کوه گل» می‌رسیم و آنجا هم معدود مسافرانی لمیده زیر سایه درختان هستند. با خودم فکر می‌کنم لابد تا چند سال دیگر روی این کوه‌ها پر از ویلا خواهد شد و از زمین زباله خواهد رویید؛ مثل همه شهرها و مناطق بکری که با هجوم مسافران تکه تکه شد و از طبیعتش تنها ویلاهای میلیاردی به یادگار مانده.

به شهر برمی‌گردم و برای حرف زدن با مردم رو‌به‌روی بانک می‌روم. با زنی که زیر سایه درخت کنار خیابان ایستاده سر حرف را باز می‌کنم او که از تعریض جاده خوشحال است می‌گوید: «با این کار دسترسی بیماران به یاسوج راحت‌تر خواهد شد چون ما اینجا تنها یک درمانگاه داریم. اینجا هم هر چه زیاد است درخت بلوط حالا چند تا را هم قطع بکنند راه دوری نمی‌رود.» اما احمد رحیمی که باغدار است نظر کاملاً متفاوتی دارد او که تازه از بانک بیرون آمده آنقدر از قطع درختان بلوط ناراحت است که می‌گوید: «این بلوط‌ها چه آسیبی به کسی زده‌اند که این‌طور آنها را برای جاده قلع و قمع کردند. اینها خودشان هستند و خدای خودشان. سال پیش که آفت به این درختان زد کسی آمد سمی رویشان بریزد که حالا این‌طور آنها را بریدند. من خودم مستندی دیدم که در کشوری برای اینکه یک ساختمان قدیمی را خراب نکنند جانمایی جاده را عوض کردند اما اینجا از این خبرها نیست و همه چیز را فدای جاده‌سازی می‌کنند.»

عزیز فیلی معاون عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد آخرین آمار قطع درختان بلوط برای ساخت جاده را 1500 اصله درخت عنوان می‌کند و از بین رفتن جنگل برای ساخت جاده را امری طبیعی می‌داند. او می‌گوید: «برای این جاده از 10سال پیش تصمیم‌گیری شده اما قانونگذار تعیین کرده ارگانی که این پروژه را پیش برده برای هر درخت سه برابر هزینه را باید به منابع طبیعی بدهد تا هزینه درختکاری بشود. اداره راه هم بخشی از منابع اعتباری را در اختیار منابع طبیعی قرار داده وبخش دیگری مانده است.» فیلی می‌گوید برای جاده یاسوج به اصفهان هم طرح جداگانه‌ای در حال انجام است و این‌طور نیست که جاده‌های خطرناک استان از قلم افتاده باشند. معاون عمرانی استاندار یکی از دلایل مهم ایجاد این جاده را ترافیک سنگین و خطرناک بودن جاده می‌داند و وقتی از او می‌پرسم چرا از تونل و پل به جای ایجاد راه استفاده نشده پاسخ می‌دهد:«در دو مقطع تونل و پل داریم و مابقی جاده چون کفی بوده باید از راه منطقه جنگل می‌رفته است و راهی جز قطع درختان وجود نداشته است.» فیلی معتقد است هنوز هم امکانات برای مسافران به سی‌سخت کم است و سه مکان برای اسکان مسافران در منطقه وجود دارد. او از منطقه شکار ممنوع در منطقه حفاظت شده دنا می‌گوید و وقتی به او اطمینان می‌دهم همین حالا هم شکار غیرمجاز در آنجا وجود دارد پاسخ می‌دهد:«هیچ‌کس حق شکار ندارد مگر اینکه قاچاقی و به‌صورت موردی اتفاق افتاده باشد که ما بشدت برخورد خواهیم کرد.»

برای این سؤال هرکس جوابی دارد: جاده مهم‌تر است یا طبیعت؟ می‌شود راحت‌ترین راه را انتخاب کرد و مثل خیلی جاهای دیگر، دست گذاشت روی طبیعت که بی‌صداترین است. این هم راهی است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x