خشم و هیاهو در خیابان
آمارها در پنجماه نخست امسال نشان از افزایش خشونت و نزاع در جامعه دارد و از ابتدای امسال تا پایان مردادماه، ۲۷۵هزار و ۶۱۷ مصدوم ( ۱۸۶هزار و ۳۸۷ نفر مرد و ۸۹هزار و ۲۳۰ نفر زن) بهدلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، پایتخت طبق معمولا با جمعیتی بالغ بر هشتمیلیون نفر در صدر این جدول قرار دارد و تهرانیها با ۴۶هزار و ۲۱۰، خراسان رضوی با ۲۳هزار و ۴۷۰ و اصفهانیها با ۲۰هزار و ۴۸۳ بیشترین و استانهای ایلام با یکهزار و ۳۵۱، بوشهر با یکهزار و ۷۱۷ و خراسان جنوبی با یکهزار و ۷۶۷ مورد مراجعه به پزشک قانونی کمترین آمار مراجعان نزاع را داشتهاند. نکته جالب در این آمار مربوط به تیرماه است که مراجعان نزاع با ۶۱هزار و ۷۴۲ نفر بیشترین تعداد و کمترین آن با ۴۴هزار و ۸۵۸ نفر مربوط به فروردینماه بوده است.
به اعتقاد کارشناسان درصد بسیاری از این نزاعها مربوط به سطح خیابان است و انگار ماجرای دعوا بر سر تصادفات رانندگی و قفل فرمان کشیدن به یک موضوع تکراری و عادی در میان مردم تبدیل شده است. سالهای قبل سیدقاضی هاشمی، وزیر وقت بهداشت و درمان در یاداشتی نسبت به خشونت هشدار داده بود: «جامعه دارد به سوی خشونت میرود و باید برای آن چارهای اندیشید.» آمارهای زندانیان نیز این گفته وزیر پیشین را تایید میکند و هر 9ثانیه یک خشونت در کشور رخ میدهد و 19.9درصد از خشونتها خانگی در پایتخت را خشونتهای جسمی و 52.4درصد از آن را خشونتهای روانی تشکیل میدهد. پس از زندانیان مواد مخدر بیشترین زندانیان کسانی هستند که بهدلیل خشونت و نزاع به زندان رفتهاند. همین چند روز پیش نیز رسول خضری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اعلام کرد که بیش از 40درصد جامعه درگیر مشکلات روحی و روانیاند و این موضوع در افزایش میل به وقوع نزاع و درگیری در سطح جامعه تاثیرگذار است.
افزایش نزاع در شهرهای مدرن
یک جامعهشناس در رابطه با علتهای بروز خشونت در نزاعهای خیابانی که بیشترین سهم را در نزاعهای یک شهر دارد، میگوید: بحثی که در علوم اجتماعی وجود دارد این است که جامعه مدرن مجموعهای از تناقضها و تعارضهاست. این تعارضات در دو سطح وجود دارد؛ یکی سطح فردگرایی، اقتصادگرایی و... است که ساحت مفهومی و نظری دارد ولی سطح بعدی ساحت تجربی است، تقی آزاد ارمکی در ادامه با اشاره به اینکه جامعه مدرن جامعهای است که نابرابری در کنار برابری و یا میل به برابری زیست میکند، خاطرنشان کرد: در جوامع ما فقر و ثروت در حال زیست مستمر هستند و نهایتا خشونت و انعطاف هم با هم زیست میکنند. این نوع تعبیر تناقض در جامعه مدرن به ما این اجازه را میدهد که بگوییم در زندگی مدرن، خشونت، فساد، نابرابری و فقر به امری مستمر تبدیل شده است. به تعبیر این جامعهشناس، در جامعه مدرن، آدمها و سازمانهای اجتماهی مبتنی بر ریسک و اراده عمل میکنند در چنین حالتی جامعه را میتوان با ماشین مقایسه کرد. مثلا وقتی یک ماشین حرکت میکند باید احتمال تصادف را در آن داد و عوامل مختلفی همچون راننده، جادهها و... در این رابطه تاثیرگذار دانست. بهدلیل وجود داشتن این مشکلات جامعه وارد ساحتی به اسم خطرپذیری میشود و مشکلاتی هم بهدنبال خواهد داشت. این مسائل در مورد خشونت هم صدق میکند وقتی افراد به حوزه عمومی دعوت میشوند باید انتظار چیزی بهنام تعارض و تضاد را در انظار عمومی داشته باشیم. جامعهای که افراد با هم در ارتباط باشند ولی در تعارض نباشند، وجود ندارد و این حالت در جامعه در شرایط مدرن بیشتر اتفاق میافتد و سطح آن شدیدتر و خشونت بیشتری رخ میدهد، بنابراین نهایتا ما باید میزانی از برخورد خشونت را در جامعههای مدرن و بزرگتر مثل تهران، خراسان رضوی، اصفهان را بپذیریم. آزاد ارمکی در ادامه خاطرنشان میکند: البته خشونت سطحهای متفاوت دارد و مشکلی که ما با آن روبهرو هستیم در این است که خشونت در جاهایی وجود دارد که انتظار نمیرود، مثلا خشونتی که بین دوبرادر؛ دو همسایه، والدین و فرزندان اتفاق میافتد و افراد بهجای اینکه در مناسبات اجتماعی مشکلات را برطرف نمایند دست به خشونت و نزاع میزنند. مشکل اینجاست که این تعارضات طبیعی است اما واکنشها مانند خشونت برای جامعه ما عادی نیست چون همواره ریشسفیدی برای برطرفکردن اختلافات در فرهنگ ما وجود داشته است.
صبر مردم کم شده
در ادامه نظرات یک روانشناس را در این رابطه جویا شدیم، شروین کامدار میگوید: پرخاشگری بهعنوان متهم اصلی وقوع نزاع همواره در جامعه وجود داشته و این روزها که مردم درگیر مشکلات اقتصادی هستند، میتوان تبعات افزایش پرخاشگری را در جامعه بهعنوان یک معضل اجتماعی به وضوح دید. متاسفانه طاقت و صبر ما با پیشرفت و سرعت زمان نیز کاهش پیدا کرده و بر سر هر موضوع کوچکی با پرخاشگری کار را به نزاع و درگیری خونین میکشانیم. رشد نزاع و پرخاشگری در بیثباتی نظام اجتماعی بسیار موثر است. رفتارها و کنشهای اعضای جامعه غیرقابل پیشبینی شده در نتیجه افراد نمیتوانند بر اساس برنامه از پیش تعیینشده زندگیشان به اهداف خودشان برسند و دچار نوعی سرخوردگی اجتماعی میشوند که به پرخاشگری و خشونت دامن میزند. وی همچنین خاطرنشان کرد: من از پزشکی قانونی تشکر میکنم که این آمار را منتشر میکند؛ در حالی که تا چندسال پیش این آمار خط قرمز بود و بهعنوان سیاهنمایی در جامعه از آن یاد میشد. برای درمان آسیبهای اجتماعی، هرگز نباید بهدنبال مُسکن بود چون بهجای درمان، باعث رشد بیشتر و پنهانی بیماری میشود بهجای این برخوردها و راهکارهای مقطعی باید نگاه ساختاری به موضوع داشته باشیم و مشکل را با آموزش رفتارهای درست و محبتآمیز اجتماعی در مقاطع پایین تحصیلی، برای بالابردن آستانه تحمل افراد جامعه تلاش کنیم. رشد خشونت در جامعه، نشاندهنده آسیبهای نهفتهای است که خود را در این قالب نشان میدهند، درست مثل زمانی که بدن انسان دچار عفونت میشود و با زدن جوشهای چرکین، بیماری را بروز میدهد، موفقنبودن افراد در رسیدن به اهدافشان و آموزشندادن رفتارهای عاطفی درست و مثبت در نظام تربیتی باعث میشود عاطفههای منفی بروز بیشتری داشته باشند.