آستارا؛ شهری که تالابهایش را با خاک پر کردند
شهری داشتیم پراز تالاب و برکه، ساحلی زیبا برای قدم زدنهای طولانی و ارتباط چهره به چهره؛ این گوشه شهر تالاب، آن گوشه شهر برکه، تالاب پریان و قوهای سفید بر فرازش. نامش را با خودم تکرار میکنم. پریان چه نام خیال انگیزی... اینها تصویر یک شهر رؤیایی نیست. شهری که گاه در خواب و بیداری میبینیم، تصویر شهری است واقعی که تا همین چند سال پیش با تالابهای زیبایش شناخته میشد، اما امروز به قول فعالان محیط زیست شهر از دست رفته است.
میگویند یک آستارا بود و کلی تالاب، حالا از آن همه یک تالاب استیل مانده که میخواهند نجاتش دهند و ساحلی که هر روز ساخت و سازهای پیشرونده ناپدیدش میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، در شهر ساحلی آستارا نسیم خنکی میوزد، بادی که پوست را نوازش میدهد. در پارک معلم نشستهایم و دور و برمان پر است از سالمندانی که صبح تا شب را در این پارک سپری میکنند. گویی حیات پارک که از قدیمیترین مکانهای شهر هم هست در خطر است. میگویند آستارا شهر تاریخی نیست و مکانهای قدیمیاش مثل این پارک چندتایی بیشتر نیست. پارک 500 متری هست و شایعه تخریبش همه جا سر زبانها افتاده. چند سالمندی که روی نیمکت نشستهاند آرزو میکنند چنین اتفاقی نیفتد. میگویند آخر پاساژ جای این پارک زیبا!
فعالان محیط زیستی آستارا میگویند، نمیدانند کدام نقطه شهر را نشانم دهند و از چه دردی برایم بگویند؛ از تخریب بستر رودخانه مرزی آستاراچای در مرز ایران و جمهوری آذربایجان، همان رودخانهای که بهعنوان زیباترین و تمیزترین رودخانه شمال کشور شناخته میشد، یا گردنه حیران که به بهانه تعریض جاده آستارا- اردبیل نابود شد. نمیدانند از ساخت و ساز در تنها ساحل عمومی شهر بگویند یا تالاب استیل که تنها تالاب باقیمانده آستارا است و مهمترین مرکز تخمگذاری پرندگان در شمال کشور. بگذارید باهم یک روز در آستارا باشیم و به گوشه گوشه آن سر بزنیم؛ از تالاب پریان تا استیل و ساحل خزر.
رستوران دریایی
ساحل شریعتی یا مخیری شهر آستارا که بهخاطر خیابان شریعتی به ساحل شریعتی معروف شده اصلیترین مکان پیاده روی مردم شهر است. جایی که مردم این شهر میتوانند یکدیگر را ببینند و ارتباط چهره به چهره برقرار کنند. ماههاست بحث ساختن یک رستوران در این ساحل همه را نگران کرده. کمتر کسی است که نداند کمپینی با 2هزار عضو برای متوقف کردن این پروژه ایجاد شده است.
وسط ساحل راهی درست کردهاند و میز و صندلیهای سبز پلاستیکی چیدهاند. میگویند شبها بساط قلیان و چای و موسیقی زنده برپاست. سازههای رستورانی که 40 متر خط ساحلی را رد کرده از فاصلهای که ایستادهام پیداست. همان رستورانی که به گفته فعالان محیط زیست افق و دید ساحل را کاملاً تغییر خواهد داد.
محسن خدادادی، مدیر کمپین نجات ساحل آستارا میگوید: «10 روزی هست که از ساخت و ساز خبری نیست و ماشین و تجهیزاتی نمیبینیم. امیدواریم تلاشهایمان نتیجه داده باشد و ساخت و ساز را متوقف کرده باشند. آنچه بیشتر درباره این منطقه مطرح شده، بحثهای محیط زیستیاش بوده اما یک بخش قضیه محیط زیستی است، مسأله اصلی ما موضوع اجتماعی است که در این میان نادیده گرفته میشود. با این کار ساحل یکپارچه بریده میشود و امکان پیادهروی در آن از دست میرود. روح ساحل، فیزیک و منظره ساحل با این کار از بین میرود. کسی که قصد تماشای ساحل را دارد منظره و افق را از دست میدهد. کسی که به ساحل آمده یعنی از دیدن سازههای بتنی خسته شده و میخواهد فضای باز ببیند و آرامشی به دست بیاورد اما بازهم مجبور است سازه بتنی ببیند. چشمانداز ساحل هم کاملاً نابود میشود. این ساحل محل تعامل اجتماعی مردم شهر است.»
فعالان اجتماعی شهر و برخی از مردم میگویند در سالهای اخیر توسعه شهری و ساخت مکانهای عمومی برای مسئولان شهرشان مهم نبوده و صدور پروانه ساخت جزو اولویتهای مدیران شهری بوده است. برای همین است که آستارا کمترین تعداد پارک یا مکانهای عمومی را دارد، حالا تصور کنید همین ساحل هم از دست برود.
رستوران یا دریا؟
آیدین محمدی اهل آستارا است و چند سالی است در تهران درس میخواند. او میگوید: «هروقت به شهر بر میگردم دلم میگیرد. زنان و سالمندان جایی برای نشستن و گفتوگو ندارند. اگر هم پارکی هست مردانه است، اینها معمولاً موضوعاتی بیاهمیت قلمداد میشود. اما باور کنید کم اهمیت نیست. ناگهان بخشی از ساحل را ویلا میسازند، جایی را پلاژ میسازند بعد گاز و برق میدهند و میبینی تکه تکه اماکن عمومی شهر از دست رفت.»
سارا یکی از شهروندان آستارایی میگوید: «ما از بچگی میآمدیم اینجا شنا و بعد ناهار و شام با خانواده. همین جا کلی از تعاملات اجتماعی شکل میگرفت. همه جوان های آستارا از اینجا خاطره دارند. آستارا که پارک ندارد. پارک ملی و معلم هم فضای زیادی ندارند، این خط ساحلی خط پیاده روی مردم است.»
مریم توشه از فعالان اجتماعی آستارا هم میگوید: «رستوران دریایی باعث میشود تنها مکان تفریحی مردم آستارا از بین برود. ما میتوانستیم زمان طولانی کنار دریا قدم بزنیم اما متأسفانه این هم در خطر است.»
این طرح موافقانی هم دارد. برخی از مردم شهر به خاطر اشتغالزایی با ساخت رستوران در ساحل موافقند، مثل حسین که میگوید: «شهر ما چه دارد جز یک ساحل و چند بازارچه؟ نمیدانم چرا مردم مخالفت الکی میکنند؛ رستوران دریایی میتواند برایمان توریست بیاورد. تازه اشتغالزایی هم میشود.»
سروش وظیفه عضو شورای شهر آستارا هم در گفت وگو با ما می گوید: تالار دریایی که درحال ساخت در نوار ساحلی است مجوز 30 ارگان را دارد اما برخی معیارهای فنی و قانونی در آن رعایت نشده ونیازمند اصلاح است. مثلا جاده رستوران معلوم نیست از کجا می گذرد، پارکینگ ندارد و باید همه نواقص برطرف شود بارها گفته ایم مخالف ساخت و ساز نیستیم اما واقعا بخش هایی از این طرح توجیه ندارد. از بین رفتن چشم انداز دریا که یکی از اعتراض های مردم شهر است هم باید بررسی شود.اما به نظر مخالفان طرح این حرفها منطقی نیست آنها میگویند مگر یک رستوران چقدر گردشگر جذب یا چه تعداد اشتغال درست میکند؟ آنها میگویند الان بزرگترین رستوران شهر مگر چقدر نیرو دارد که با این حرفها میخواهند مهمترین نقطه شهر را نابود کنند؟
تالابهای از دست رفته
به تالاب استیل میرویم، تنها تالاب باقیمانده شهر. پیش از این تالاب پریان، آق و شیلات نابود شدهاند. تالاب استیل از زیباترین تالابهایی است که تا به حال دیدهام. صدای ممتد جیرجیرکها و پرندگان لحظهای قطع نمیشود. تالاب پر است از درختان سرسبز توسکا. روی آب را خزه فرش کرده و تا چشم کار میکند، زیبایی میبینی حتی آشغالهای کنار تالاب هم نمیتواند تو را از این همه زیبایی دور کند. اما این تالاب هم قصه پر درد خودش را دارد. یک پل چوبی روی تالاب، در دست احداث است. میگویند این پل را برای پرندهنگری و گذر توریستها میزنند. موضوعی که بشدت مخالف هم دارد چراکه به گفته فعالان محیط زیست در این تالاب بیش از 137 گونه پرنده رصد شده است. پرندههایی که مهمترین مرکز جوجهآوریشان همین جاست و کوچکترین گذری آرامش آنها را به هم میزند. فعالان محیط زیست میگویند دو سه نوع از پرندههای رصد شده این تالاب تنها پرندههای باقیمانده در خاورمیانهاند. این تالاب همچنین بهخاطر مهاجرت پرندهها نقشی حیاتی در محیط زیست منطقه دارد.
مهدی نصرتی، فعال محیط زیست آستارا داستان غم انگیز از دست رفتن تالابهای شهرش را این طور تعریف میکند: «در تالاب استیل چندین پروژه را با اعتراضهایمان متوقف کردیم ولی آنقدر تخریبها گسترده است که الان نمیدانیم چه کنیم. تالاب استیل آخرین تالاب باقیمانده این شهر است. شمال ایران زمانی پر از تالاب بود اما این روزها تالابی در کشور نمانده و خود ما از قدیمیهای شهر خاطرات تالابها را میشنویم. آخریش در دهه 80 نابود شد؛ نامش تالاب پریان بود. درست وسط شهر بود و پرندهها رویش پرواز میکردند درست مثل برکههای کشورهای اسکاندیناوی. اما در دهه 80 شهرداری تالاب را با خاک پر کرد و به جایش میخواستند هتل بسازند که هتل هم در نهایت ساخته نشد. کمی آن سوترش تالاب دیگری بود با نام تالاب شیلات که دستههای قو روی آن به پرواز در میآمدند. آنجا را هم با خاک پر کردند.
این روزها طبیعت میجنگد؛ چاله آب درست میکند اما دوباره با خاک پرش میکنند. یک تالاب خیلی بزرگتر هم سمت لوندویل بود که آن هم بهخاطر برداشت غیر اصولی صدف از سطح ساحل از بین رفت و بخشی از آن را هم با خاک پر کردند. اسم این تالاب آق بود اما الان نشانی از آن نمانده. این تالاب از تالاب استیل هم بزرگتر بود. استیل آخرین تالاب آستارا است. استیل را هم برای اینکه کشاورزان اطراف تالاب از آب آن برای کشاورزی استفاده میکنند، حفظ کردهاند.»
مریم توشه، فعال مدنی آستارا همان طور که دور تالاب قدم میزنیم برایم از ویژگیهای این تالاب میگوید: «تالاب استیل مساحتش کمتر از تالابهای شناخته شده کشور است. حدود 138هکتار. البته برخی آمارها حتی مساحتش را کمتر از این هم اعلام میکنند. الان فاضلابهای روستایی به تالاب وارد میشود. پل چوبی درحال ساخت است و بحث ساخت رستوران تالابی هم هست. در آستارا معمولاً وقتی طرحها اجرا میشود ما از آنها باخبر میشویم و تا قبلش خبری نداریم. بیشتر طرحهای مشکل ساز هم چنین ویژگی دارند.
کمپین نجات تالاب استیل یک دوره باعث نجات تالاب شد اما دوباره ساخت و سازها اعمال شد. الان طرحی قرار است در حاشیه شمالی تالاب اجرا شود. بحث شکار در تالاب هم مطرح است حالا قانونی و غیر قانونیاش فرقی نمیکند آنهایی که مجوز دارند هم فعالیتشان پایش نمیشود و پرندههایی را شکار میکنند که شکارشان مجاز نیست یا پرندههای رو به انقراض و ممنوعهها را شکار میکنند. درحالی که تالاب استیل منطقه شکار ممنوع است.»
آیدین محمدی، دیگر فعال مدنی شهر آستارا هم میگوید: «یک مدت طرح کلبههای شناور بر تالاب را دادند که موجب اعتراض همه فعالان محیط زیست شد. مسئولان وقت موافق بودند، میگفتند این کلبهها در جذب گردشگر مؤثر است. کلبههایی که روی آب حرکت میکند درواقع مثل یک سوئیت شناور. این کلبه های شناور برای ماهیها مضر بود و این طرح با اعتراض زیاد متوقف شد. کلبهها قرار بود در همه تالابهای کشور اجرایی شود اما استیل بهعنوان منطقه آزمایشی انتخاب شد. قرار بود 50 کلبه ساخته شود. الان هم طرح پل چوبی را پیاده میکنند. طرحی که تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آن سنجیده نشده. آیا نباید برای اجرای این طرحها این موارد در نظر گرفته شود؟ یک بارهم خواستند وسط این تالاب جاده بزنند که با مخالفت فعالان محیط زیست مواجه و متوقف شد. اما باور کنید گاهی نمیفهمیم چه اتفاقی میافتد؟»
بهگفته فعالان محیط زیست در آستارا تالاب استیل بزرگترین مرکز زادآوری پرنده باکلان ایران است. 137 گونه پرنده در این تالاب رصد شده. این تالاب بهعنوان بزرگترین مرکز جوجهآوری این پرندهها شناسایی شده. گفته میشود هزاران سال است که در فصل زمستان پرندهها به این تالاب میآیند و برای همین این تالاب اهمیت فوقالعادهای دارد و کوچکترین رفتوآمد و سروصدا در این تالاب حیات پرندگان را بهخطر میاندازد. برای همین است که فعالان محیط زیست با هرگونه رفتوآمدی در این تالاب مخالفند اما با این همه طرح پول چوبی درحال اجراست.
تالاب پریان، تالاب آق و شیلات و... از دست رفتهاند. فعالان محیط زیست نگران تالاب استیل هستند. نگران ساحل شهرشان با آن چشمانداز زیبایش، نگران اینکه بازهم چیزی را از دست بدهند. میگویند نمیخواهند تالابها و مناطق زیبای شهرشان خاطرهای دور و دراز باشد.